نویسنده: محمدجواد فرج الهی چهارشنبه، 04 بهمن 1396
ساعت 15:01

بیوگرافی گرالت

4.64 از 5

سلام خدمت کاربران بازی‌مگ. امروز می‌خواهیم نگاهی به سرگذشت گرالت داشته باشیم. قطعا شما «گرالت» را می‌شناسید یا حداقل نام او را چند باری شنیده‌اید. گرالت شخصیت اصلی سری کتاب‌ها و بازی‌های «ویچر» است. او یک شکارچی هیولا بوده و قدرت‌‌های ویژه‌ای دارد. با ما همراه باشید تا ببینیم گرالت کیست!

گرالت فرزند جادوگر و سربازی به نام‌های «وزنا» و «کورین» است و مادرش مدت کوتاهی پس از به دنیا آمدنش، او را به «کایر مورهن» می‌فرستد.

در اینجا دو سوال اساسی پیش می‌آید:

  1. می‌داینم که تمامی جادوگران عقیم هستند و مادر گرالت هم یک جادوگر بوده است. اینکه چطور با چنین شرایطی گرالت را حامله شده است، جای سوال است.
  2. مادر گرالت به خوبی از شرایط سخت ویچرها و احتمال مرگ کودکش در طی آزمایشات آگاه بود اما با این حال باز به طور داوطلبانه او را به «کایر مورهن» می‌برد. سوال ما این است که چرا باید چنین کاری کند و جان کودکش را به خطر بیندازد؟

متاسفانه اطلاعات بسیار کمی از دوران کودکی او موجود است و ما فعلا نمی‌توانیم پاسخ این سوالات را دریابیم.

Parents of Geralt

به هر حال گرالت به «مکتب گرگ ها» فرستاده می‌شود و از همان دوران کودکی، فنون رزمی و دانش مورد نیاز یک ویچر را فرا می‌گیرد. کمی که بزرگ‌‎تر می‌شود، در مراسم «آزمایش گیاهان» شرکت می‌کند. مراسمی که بسیار خطرناک و دردناک بود و از هر 10 مردی که در آن شرکت میکردند، تنها 3 نفر زنده می‌ماندند و کسانی هم که زنده می‌ماندند، عقیم می‌شدند! خوشبختانه گرالت هم از این مراسم زنده بیرون می‌آید و رسما به یک ویچر تبدیل می‌شود. او به قدرت‌های فرا انسانی دست می‌یابد و چشم‌هایش نارنجی می‌شود.

 اما جاه طلبی و مهارت‌های ذاتی و فوق العاده گرالت به همینجا ختم نمی‌گردد. از آنجا که او از بنیه قوی و استقامت فوق‌العاده‌ای بالا برخوردار بود، توسط استادش یعنی «وزمیر» مورد آزمایش‌های بیشتری قرار می‌گیرد تا قدرتی فراتر از ویچرهای معمولی بدست بیاورد. گرالت هم در این آزمایشات جهش یافتگی خطرناک حضور می‌یابد و موفق می‌شود. هرچند به خاطر این آزمایش، موهایش سفید شد اما انرژی و سرعت و قدرت بیشتر و عمرطولانی‌تر از بقیه دوستانش بدست آورد و به خاطر موفقیتش به او لقب «گرگ سفید» را دادند.

گرالت بعد از اتمام تحصیلات خود (!) یک مدال دریافت کرد. این مدال در واقع یک گردنبند با طرح گرگ است که به تمامی ویچر های فارغ التحصیل کایر مورهن اعطا می‌شود. چون نام اصلی کایر مورهن، مکتب گرگ می‌باشد، بنابراین مدال‌هایش نیز طرح یک گرگ است.

در این هنگام بود که گرالت باید یک لقب برای خود انتخاب می‌کرد چرا که وزمیر برای جلب اعتماد مشتری‌ها، ویچرها را به انتخاب یک نام مستعار تشویق می‌کرد و گرالت هم از این قاعده مستثنی نبود. بنابراین او در ابتدا لقب "گرالت راجر اریک دو" را انتخاب کرد که خوشبختانه توسط استاد وزمیر رد شد! گرالت دوباره یک لقب دیگر که خفن‌تر به نظر بیاید، برگزید؛ آن چیزی نبود جز «گرالت اهل ریویا» (Geralt of Riviva)

اما او چرا این نام را انتخاب کرد؟ خب پیشینه‌ی این لقب به زمانی برمی‌گردد که گرالت در کنار سربازان ریویا بر علیه لشکریان «نیلفگارد» دلیرانه جنگید و به خاطر شجاعتش در جنگ، ملکه ریویا به او لقب" گرالت اهل ریویا" را داد. او هم از این اسم خوشش آمد و آن را برای خودش نگه داشت!

شاید برایتان جالب باشد که لقب دیگر گرالت «قصاب بلاویکن» است و احتمالا شما بارها در طول بازی آن‌ را شنیده باشید. این لقب طی ماجرای کشتار دزدان شهر بلاویکن به او نسبت داده شد.

witcher 3 screenshot 979.0.0

به هر حال گرالت پس از دریافت مدال و انتخاب لقبش به سرزمین «روچ» می‌رود و اولین هیولای خود را به صورت قراردادی می‌کشد. همچنین در آنجا یک اسب هم پیدا می‌کند و آن را «روچ» نام گذاری می‌کند. اسمی که بعدتر به تمامی اسب‌هایش داد.

پس از مدتی که گرالت اسم و رسمی در زمینه از بین بردن هیولاها بدست آورد، یک قرارداد به سراغش آمد. ماموریتی که مسیر زندگی‌اش را برای همیشه عوض کرد. آن هم چیزی نبود جز برداشتن نفرین از «امپراطور عمیر»! البته در آن هنگام عمیر نه یک امپراطور بود و نه نامش عمیر بود!

ماجرا از این قرار است که پدر عمیر امپراطور نیلفگارد بود، ولی طی یک ماجرایی کشته شد و خود عمیر هم توسط یک جادوگر خبیث نفرین می شود. نفرینی که باعث می‌شد تا او شب ها به یک خارپشت تبدیل شود!

عمیر برای حافظ جان خود با نام مستعار «دنی» از پایتخت فرار می‌کند و به دنبال درمان نفرینش می‌رود. به این ترتیب بود که عمیر با گرالت ملاقات می‌کند.

گرالت موفق می‌شود که نفرین او را بردارد و به پاس زحماتش، از عمیر و همسرش درخواست کرد تا به او یک پاداش بدهند. پاداش هم قرار بود با استفاده از «اصل غافلگیری» پرداخت شود. اصل غافلگیری به این صورت بود که فرد باید چیزی را هدیه می‌داد که خودش از وجود آن خبر نداشت! در اینجا هم عمیر نمی‌دانست که همسرش از او حامله است و در نتیجه  عمیر مجبور می‌شود فرزند به دنیا نیامده‌اش را تقدیم گرالت کند!

اما گرالت پس از به دنیا آمدن نوزاد، متوجه شد که او دختر است و درخواست خود را پس گرفت، چراکه زن‌ها نمی‌توانستند مراسم آزمایش گیاهان را پشت سر بگذراند و ویچر شوند. اما از بخت بد گرالت، سرنوشت او را سه بار دیگر مقابل این دختر قرار میدهد و گرالت بالاخره مجبور می‌شود او بپذیرد. این دختر هم کسی نبود به جز «سیری».

گرالت، سیری را به کایر موهن می‌برد و با یاری «وزمیر» و «تریس» و «ینیفر»، او را بزرگ می‌کنند و به عنوان ویچر تعلیم می‌دهند. گرالت در این مدت رابطه بسیار خوبی با سیری پیدا می‌کند و به عنوان دختر نداشته‌اش می‌پذیردش.

Geralt Ciri

هر چند سیری به خاطر زن بودنش هیچگاه مورد آزمایش قرار نگرفت و جهش پیدا نکرد اما توانست مهارت‌های شمشیرزنی و دفاع از خود را به خوبی فرا بگیرد. حتی بعدتر نیز مشخص شد که سیری یک جادوگر است و قدرت‌های خاصی در خونش قرار دارد.

سیری به خاطر قدرتی که در وجودش نهفته بود، می‌توانست میان جهان‌های موازی یک دروازه باز کند و به راحتی میان آن‌ها جابجا شود! همین قدرت فوق‌العاده‌اش موجب شد تا گروهی از الف‌ها به نام «وایلد هانت» دنبال او بروند و از قدرتش استفاده کنند.

وایلد هانت برای گیرانداختن سیری مجبور می‌شود که گرالت و ینیفر را دستگیر و به عنوان طعمه استفاده کند تا سیری را به چنگ بیندازند! متاسفانه همینطور هم می‌شود. سیری به دنبال نجات گرالت و ینیفر می‌رود و آن‌ها را آزاد می‌کند ولی خودش گرفتار وایلد هانت می‌شود.

گرالت هم که به خاطر شکنجه‌های وایلد هانت حافظه خود را از دست داده بود، از مهلکه فرار می‌کند تا اینکه  دوستانش، یعنی لمبرت و وزمیر و اسکل، جسد نیمه جان او را در نزدیکی کایر مورهن پیدا می‌کنند.

از اینجاست که سه گانه‌ی ویچر شروع می‌شود!

در ادامه می‌توانید نسخه ویدئویی بیوگرافی گرالت را تماشا کنید:

پ.ن: لازم به ذکر است که سکانس‌هایی از این بررسی ویدئویی از سری بازی‌های ویچر می‌باشد و لزوما از خط زمانی بیوگرافی پیروی نمی‌کند.

برچسب‌ها
محتوای بیشتر در این بخش: معرفی و بیوگرافی David Cage »
  • Registered
    آفلاین
    عضویت: آبان 1399
    نظرها: 18
    تشکر: 3
    تشکرشده: 12
    کنسول‌های بازی:

    سلام مطلب مختصر و مفیدی بود ویدیوی قشنگی هم قرار داده بودید با تشکر

  • Registered
    آفلاین
    عضویت: ارديبهشت 1396
    نظرها: 6
    تشکر: 2
    تشکرشده: 10
    کنسول‌های بازی:

    درود بر شما، سپاسگزارم واقعا عالی بود و استفاده بردیم.

    ‏مهمان از این نوشته تشکر کرده است.
  • Registered
    آفلاین
    عضویت: اسفند 1394
    نظرها: 45
    تشکر: 15
    تشکرشده: 73
    کنسول‌های بازی:

    کار ویدیویی که انجام دادید خیلی خوب بود :blink:
    یه جاهاییش باید ویرایش میشد ولی بعنوان کار اولی خوب بود. تعریف می کنم تا بدونید برای ساخت محتوای اینطوری حمایت ما رو دارید اما برای بهتر شدن کار تلاش کنید. بنظر من قشنگ نیست که داخل ویدیو یک قسمت از تصویر ثابت استفاده کردید. یه قسمتایی صدای موسیقی بکگراند خیلی بلند بود که صدای گوینده شنیده نمیشد و اینکه اگر بتونید گوینده ی خانم برای ویدیوهاتون داشته باشید تاثیرش خیلی بیشتره. برای ویدیوهای گیم پلی هم که میذارید تصویر اونایی که بازی می کنن رو روی ویدیو قرار بدید ببینیم این ستاره ی های طنز کیا هستن :ha::ha:

    آخرین بار در تاریخ حدود 6 سال قبل توسط Nothing Else Matters ویرایش شد
    ‏JaFa_th از این نوشته تشکر کرده است.
  • Registered
    آفلاین
    عضویت: ارديبهشت 1396
    نظرها: 48
    تشکر: 72
    تشکرشده: 51
    کنسول‌های بازی:
    در پاسخ به: Nothing Else Matters
    کار ویدیویی که انجام دادید خیلی خوب بود :blink: یه جاهاییش باید ویرایش میشد ولی بعنوان کار اولی خوب بود. تعریف می کنم تا بدونید برای ساخت محتوای اینطوری حمایت ما رو دارید اما برای بهتر شدن کار تلاش کنید. بنظر من قشنگ نیست که داخل ویدیو یک قسمت از تصویر ثابت استفاده کردید. یه قسمتایی صدای موسیقی بکگراند خیلی بلند بود که صدای گوینده شنیده نمیشد و اینکه اگر بتونید گوینده ی خانم برای ویدیوهاتون داشته باشید تاثیرش خیلی بیشتره. برای ویدیوهای گیم پلی هم که میذارید تصویر اونایی که بازی می کنن رو روی ویدیو قرار بدید ببینیم این ستاره ی های طنز کیا هستن :ha::ha:

    سلام دوست عزیز. ممنون از نظرتون که مارو حمایت کردید و صادقانه انتقاد کردید.
    انتقادهای شما کاملا به جاست و انشالله ما در قسمت های بعدی، آن ها را جبران میکنیم. البته در مورد عکس داخل ویدیو باید بگم چون تقریبا ویدویی از دوران کودکی گرالت نداشتیم، ما هم مجبور به استفاده از عکس شدیم. البته اون خودش ثابت نبودا. متحرک بود:gr: ایده ی گوینده خانوم هم ایده خوبیه و ما به دنبالش میریم حتما.
    بازم تشکر میکنم از پیشنهاد هاتون

    ‏SirGhas و ‏arash_sis از این نوشته تشکر کرده‌اند.
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید و یا ثبت نام کنید.