نویسنده: سینا شنبه، 27 دی 1399
ساعت 07:20

بررسی بازی Sunlight

3.33 از 5

تا به حال پیش آمده که از همان اولین کلماتی که یک بازی با شما رد و بدل می‎کند به این نتیجه برسید که به هیچ وجه برای شما ساخته نشده است؟ این دقیقاً حسی بود که از ثانیه‌های آغازین شروعِ Sunlight به من منتقل شد، احتمالاً اگر دور و بر 10-12 سال پیش به سراغ چنین اثری می‌رفتم به واسطۀ روحیات جوگیرانۀ آن جوان تازه دانشگاه رفته، معنایی عمیق (و بی‌ربط) از فریم به فریم این بازی استخراج می‌کردم و در تحلیل خودم در زمان چند باری از اسامی افرادی همچون امانوئل کانت و ژک لکان استفاده می‌کردم اما امروز در نظرم صرفاً یک "شبیه ساز راه رفتن" دیگر با یک روایت مونولوگ محور است که نویسندۀ آن تصویر ذهنی متورمی از قدرت قلم و اثرگذاری خود داشته است.   

Sunlight 01

Sunlight با یک مونولوگ آرمش‌بخش شروع می‌شود که از ما می‌خواهد تا تمام درگیری‌های ذهنی خود را کنار گذاشته و به طور کامل روی این بازی متمرکز شویم و همچنین با اعلام این نکته که اجرایی از "چایکوفسکی" در طول این تجربه همراهمان خواهد بود، خود را در میان جنگلی به امتداد ابدیت می‌یابیم. گیم‌پلی و داستان در هم‌تنیدۀ این اثر، از زبان تمامی درختان این جنگل روایت می‌شود و هر چند که نویسندگان آن درک درستی از دیالوگ نویسی جذاب و درگیرکننده نداشته‌اند اما به لطف اینکه این مونولوگ‌ها با صداها و لهجه‌هایی از جنسیت‌ها و نژادهای مختلف بازگو می‌شوند، حس خاص و جذابی در این پیاده‌روی کوتاه نهفته شده است.

داستان اتفاقی که در این جنگل افتاده، توسط تک تک درختان به مخاطب ارائه می‌شود که اجراها در القای اینکه کل جنگل در حال صحبت کردن است، کاملاً موفق عمل کرده‌اند که این حال و هوا با استفاده از افکت‌های صوتی جنگل و همراهی قطعۀ  Hymn of the Cherubim ، دو چندان شده است. بخشی که احتمالاً از دید اکثر افراد ناامیدکننده به نظر می‌رسد، خود جملاتی هستند که بار روایت را به دوش می‌کشند و یادآور "دلنوشته‌های" افرادی است که تصور می‌کنند شعر نو یعنی فشار دادن کلید اینتر وسط جملاتی بی‌مفهوم که تعدادی کلمۀ سطح بالا وسط آن‌ها گنجانده شده است. مونولوگ‌های بازی اگر حداقل‌هایی از صمیمیت و بار عاطفی را در خود جای داده بودند، به همراه کارگردانی صداپیشگان برای اجرایی با افت و خیز و احساسات بیشتر، می‌توانستند کمک کنند تا Sunlight از سطح فعلی خود بسیار بالاتر آمده و نقطۀ پایانی آن تأثیر بزرگی بر مخاطب بگذارد تا بعد از پایان کمی به رابطۀ بشر و طبیعت عمیق‌تر فکر کند.  

Sunlight 01

Sunlight بیش از هر چیزی یک نقاشی تعاملی است و در تمام مدت زمانی که مشغول آن هستید این حس وجود دارد که در حال حرکت روی تردمیلی هستید که دیوار مقابلِ آن یک نقشی آبرنگی از جنگلی بی پایان را به شما نمایش می‌دهد و در این جنگل انبوه باید به دنبال تعدادی گل بگردید تا قسمت‌های بعدی داستان شروع بازگویی کنند و نهایتاً با شنیدن آخرین بخش داستان، مدت زمان استفاده از تردمیل به پایان برسد اما با این تفاوت که بعد از پایان این راه رفتن، تغییری در میزان کالری شما رخ نخواهد داد. این جنگل آبرنگی بسیار زیبا نقاشی شده و نقطۀ پایانی آن هم تصاویری جذاب را پیش رویتان قرار می‌دهد و از طرف دیگر مدت زمان بسیار کوتاه بازی کمک می‌کند تا این تصاویر مشابه، خسته کننده نشده و ظاهر جذاب خود را تا انتها حفظ کنند. برای اکثر مخاطبان احتمالاً تصاویر زیبای بازی هستند که عامل اولیه برای جذب شدن به آن به حساب می‌آیند و از این بابت با تصویرگری قابل قبولی طرف هستیم هر چند که لازم بود تا به طراحی گل‌هایی که می‌چینیم، توجه بیشتری شود.

Sunlight 01

برای عنوانی که با قیمت پایۀ 4 دلار به فروش می‌رسد، مدت زمان کمتر از یک ساعت چندان غیر قابل قبول به نظر نمی‌رسد ولی مسئله اینجاست که کلیت ژانر شبیه ساز راه رفتن، نیاز به تجدید نظری اساسی دارد چرا که راه رفتن و شنیدن مونولوگ تعریفی نیست که اکثر گیمرها از "بازی ویدئویی" در ذهن دارند. این ژانر آرام آرام دارد به راهِ کارهای خودمتشکرانه‌ای مانند کنسرت‌های سکوت یا "هنرمندانی" که زباله‌های خوراکی را در یک گالری به نمایش می‌گذارند و ادعا دارند هدف آن‌ها مثلاً انتقاد از مصرف‌گرایی بوده، می‌رود که شخصاً این قبیل ایده‌ها را آثاری کم ‌ارزش و بی‌فایده در عالم هنر می‌دانم.

 

نسخۀ نقد و بررسی بازی Sunlight توسط ناشر در اختیار بازی‌مگ قرار گرفته است.

  • استودیوی سازنده: Krillbite Studio
  • زمان مورد نیاز برای اتمام بازی: کمتر از 1 ساعت
  • پلتفرم تحت بررسی: PC
برچسب‌ها
محتوای بیشتر در این بخش: « بررسی بازی Fuser بررسی بازی Hitman 3 »
  • هیچ نظری یافت نشد
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید و یا ثبت نام کنید.