نویسنده: فردین باقریان چهارشنبه، 24 مرداد 1397
ساعت 11:21

نقد و بررسی بازی Dead Cells

5 از 5

بررسی و نقد بازی Dead Cells (دِد سلز)

شاید نام سبک Rouge در بازی‌های رایانه‌ای به گوشتان خورده باشد. از عناوین مشهور و موفقی که در سال‌های اخیر با این سبک ساخت و منتشر شده‌اند می‌توان به City of Brass و Rouge Warrior اشاره کرد. مراحلی که کاملا بصورت رندوم و شانسی ساخته می‌شوند و اگر در حین انجام بازی بمیرید، جزای شما چیزی جز شروع بازی از ابتدا با روشی دیگر نیست! اگر شما هم از آن دسته کسانی هستید که نمی‌توانید با این سبک و سیاق کنار بیایید، باید در همین ابتدا بگویم که بهتر است از کنار بازی Dead Cells بگذرید! همانطور که گفته شد، سبک بازی Rouge شبیه به دارک‌سولزی است که هیچ رحم و مروتی برایتان قائل نیست! کافی است یک لحظه اشتباه کنید تا هرچه رشته کرده‌اید پنبه شود!

Dead Cells Review Screenshot 1

اگر بخواهم از بخش داستان شروع کنم باید بگویم که تقریبا هیچ داستانی برای شرح دادن وجود ندارد! شما موجودی لجن مانند هستید که خود را به کالبد یک جسد رسانده و آن را به حرکت در می‌آورد و حالا شمایید و دنیایی بیرحم که باید برای بقا بجنگید. در میان مراحل شاید به اتاق‌هایی برسید که کاراکتر بی‌نام ما، با خواندن نوشته‌های روی دیوار سعی در اشاره کردن به ماجراهایی داشته باشد که باز هم هیچ تاثیری بر درک شما از داستان و اتفاقات در حال وقوع اطرافتان نخواهد داشت.

باید اعتراف کنم که گیم‌پلی سریع و اکشن جذاب بازی با وجود سادگی در ظاهر، بسیار اعتیادآور است. شاید مردن در این بازی به هیچ عنوان برایتان لذت‌بخش نباشد اما بعد از هر بار مرگ با خود خواهید گفت، «فقط یک بار دیگر!» و این یک بار دیگرها شما را ساعت‌ها پای بازی خواهد نشاند. بالاتر اشاره شد که مراحل بازی بصورت رندوم و شانسی طراحی می‌شوند و مسیرهای بازی بعد از هربار مردن، به کلی عوض خواهند شد. البته این رندوم بودن همیشه خوب عمل نمی‌کند و در اکثرا مواقع بصورت عمد، اولین مسیری که در پیش گرفته‌اید به بن‌بست و یا ناکجا آباد ختم می‌شود و مجبورید برگردید و از راه دوم به دنبال درب خروجی باشید.

علاوه بر مراحل بازی که رندوم هستند، هرچیزی که در بازی می‌بینید هم از این قاعده پیروی می‌کنند! برای نمونه سلاح‌هایی که بدست می‌آورید هم از همین قانون تبعیت می‌کنند و بدست آوردن آن‌ها هم اصلا ساده نیست. در حین بازی و بعد از کشتن دشمنان، امکان بدست آوردن طرح (Blueprint) یک سلاح جدید را دارید اما باید تا پیدا کردن راه خروجی صبر کنید تا چیزهایی که بدست آورده‌اید به کلکسیون شما افزوده شوند. این کار شامل Cell هایی که برای خرید سلاح‌ها و دیگر موارد استفاده می‌شوند نیز هستند. یعنی اگر در میانه مرحله بمیرید، صاحب هیچ چیزی نیستید و تمامی زحماتتان به باد خواهد رفت. Cells هایی که با کشتن دشمنان بدست می‌آورید برای خرید سلاح‌ها و قابلیت‌های دائمی مثل فلاسک سلامتی است. البته فکر نکنید که این کار آسانی است. شاید در پایان مرحله به سختی صاحب 20 عدد از این Cell ها باشید و مقداری که برای خرید فلاسک چهارم نیاز دارید حدود 500 عدد است!

از طرف دیگر بعد از هربار مردن سلاحی که برای شروع در اختیارتان قرار خواهد گرفت نیز بصورت شانسی است و مشکل اصلی در اینجا نمود پیدا می‌کند که تنوع سلاح‌ها با اینکه مکفی به نظر می‌رسد، اما به هیچ وجه دارای تعادل و اصطلاحا «بالانس» نیستند و اکثر سلاح‌ها از قدرت ضعیفی برخوردارند. با اینکه هر سلاح قابلیت و خاصیت مخصوصی را با خود بهمراه دارد اما با توجه به دشمنانی که در مقابلتان قرار می‌گیرند، اکثر آن‌ها بی‌استفاده هستند. ممکن است چندین بار بمیرید و هربار با همان سلاح قبلی مجبور به شروعی دوباره باشید و دست به دعا شوید که در ادامه و قبل از پایان مرحله و ورود به مرحله بعد، چیز خوبی نصیبتان شود. البته اگر کمی شانس با شما همراه باشد می‌توانید با ترکیب خاصیت‌های سلاح‌ها از خود یک تانک متحرک بسازید. فرض کنید نارنجکی در اختیار دارید که دشمنان را منجمد می‌کند و شمشیر شما قابلیت ایجاد 150% آسیب بیشتر به دشمنان منجمد را دارد!

Dead Cells Review Screenshot 2

مسیرهایی که در مراحل طی می‌کنید با اینکه بصورت شانسی طراحی می‌شوند، اما این قضیه تغییری در کلیت طراحی آن مرحله خاص ایجاد نمی‌کند و با توجه به سختی بسیار بالای بازی و تکرار مکررات مراحل ابتدایی، این قضیه می‌تواند برایتان خسته کننده شود.

دشمنان بازی از تنوع بسیار بالایی برخوردارند و هر مرحله چندین دشمن منحصر بفرد در خود جای داده است که هرکدام واکنش متفاوتی نسبت به شما از خود نشان خواهند داد؛ و برای مبارزه با آن‌ها باید تاکتیک و استراتژی مخصوصی را از خود به نمایش بگذارید.

گاها تناقض‌هایی را در طول انجام بازی شاهد هستیم که از آن‌ها می‌توان به سرعت بازی شما اشاره کرد. بگذارید کمی بیشتر توضیح بدهم. سیستم مبارزه و سبک آن شما را به سمت یک اکشن پرسرعت و بدون توقف سوق می‌دهد و حتی برای این کار شما، جوایزی نیز در نظر گرفته شده است. درب‌هایی هستند که تا مدت زمان خاصی باز خواهند بود و پشت آن‌ها پر از جوایزی است که انتظاراتان را می‌کشند و شما باید با سرعت بالا خود را به آن‌ها برسانید؛ اما در سوی دیگر اگر بدون گشت و گذار کامل محیط به مسیرتان ادامه دهید، به احتمال بالا آیتم‌های ارتقای قدرت و سلامتی را از دست خواهید داد که این کار در ادامه، پیشروی در بازی را برایتان غیرممکن خواهد کرد! این بسته‌های ارتقا نیز کاملا شانسی هستند و هیچ حساب و کتابی در تعداد و نحوه قرارگیری آن‌ها در مراحل وجود ندارد. ممکن است در یک مرحله پنج عدد از این بسته‌ها را بیابید و در مرحله دیگر این تعداد به یک عدد کاهش پیدا کند. حالا قدرتمندتر شدن بسیار عجیب دشمنان در مراحل بعدی و ضعیف بودن کاراکتر شما به علت نبود آیتم‌های مکفی برای ارتقا و نبود سلاحی بدردبخور را در نظر بگیرید تا محکوم به مرگ شوید!

اما در کنار تمامی این مشکلات (اگر بتوان به آن‌ها مشکل گفت!) که بیشتر به سبک این عنوان مربوط می‌شود، اعتیادی که گیم‌پلی بازی و اشتیاق به یافتن مراحل و قابلیت‌های مخفی، برایتان ایجاد می‌کند، باعث می‌شود تا حداقل روزانه یک بار شانستان خود را برای به پایان رساند آن امتحان کنید؛ هرچند که برایتان کاری تقریبا غیرممکن به نظر خواهد رسید!

گرافیک بازی به سبک پیکسل‌آرت طراحی شده و از نظر هنری و طراحی نمی‌توان ایرادی به آن گرفت. حرکات نرم و سریع کاراکتر و افکت‌هایی که با وجود محدودیت در سبک پیکسل‌آرت به آن اعمال شده کاملا راضی کننده هستند. صداگذاری نیز پابه‌پای گرافیک همراهی، و موسیقی‌های سریع و هیجانی آن این بسته را کاملتر می‌کند.

«دد سلز» عنوانی نیست که هرکسی بتواند مجازات سنگین آن‌ را تحمل کند و بطور کلی باید گفت این عنوان برای مخاطب عادی طراحی نشده است، اما نمی‌توان از کنار جذابیت و هیجان آن نیز به راحتی عبور کرد. درست است که سبک به اصطلاح Rouge آن دلیل اصلی این سختی است اما بهتر این بود که شرکت Motion Twin بازنگری‌ای در بعضی از موارد بازی انجام می‌داد تا پس از هر بار تجربه تقریبا 1 ساعته Dead Cells و کشته شدن در انتها، احساس اینکه تمامی زحماتتان کاملا بی‌نتیجه و بیهوده بوده به بازیکن منتقل نشود. شاید کمی سخت‌گیرانه به نظر برسد اما این موضوع که بعد از سپری کردن روزها و ساعت‌های متمادی برای به پایان رساندن بازی، و دیدن پایانی که هیچ داستان خاصی برایتان در آستین ندارد، باعث می‌شود تا حس سرخوردگی همراه با عصبانیت وجودتان را فرا بگیرد. با این وجود باز هم خاطرنشان می‌شوم که گیم‌پلی جذاب این عنوان، مطمئنا تا مدت‌های زیادی شما را به سمت خود خواهد کشید و با در ذهن داشتن جمله، «یک بار دیگر!» بازی را شروع خواهید کرد!

نقد و بررسی Dead Cells بر اساس نسخه ارسالی ناشر برای وب‌سایت بازی‌ مگ انجام شده است. (Copy provided by publisher)

  • استودیوی سازنده: Motion Twin
  • پلتفرم تحت بررسی: PS4
گرافیک
7.0
گیم پلی
7.0
سرگرم کنندگی
7.0
موسیقی و صداگذاری
7.0
ارزش تجربه
7.0
«دد سلز» عنوانی نیست که هرکسی بتواند مجازات سنگین آن‌ را تحمل کند و بطور کلی باید گفت این عنوان برای مخاطب عادی طراحی نشده است، اما نمی‌توان از کنار جذابیت و هیجان آن نیز به راحتی عبور کرد. درست است که سبک به اصطلاح Rouge آن دلیل اصلی این سختی است اما بهتر این بود که شرکت Motion Twin بازنگری‌ای در بعضی از موارد بازی انجام می‌داد تا پس از هر بار تجربه تقریبا 1 ساعته Dead Cells و کشته شدن در انتها، احساس اینکه تمامی زحماتتان کاملا بی‌نتیجه و بیهوده بوده به بازیکن منتقل نشود. شاید کمی سخت‌گیرانه به نظر برسد اما این موضوع که بعد از سپری کردن روزها و ساعت‌های متمادی برای به پایان رساندن بازی، و دیدن پایانی که هیچ داستان خاصی برایتان در آستین ندارد، باعث می‌شود تا حس سرخوردگی همراه با عصبانیت وجودتان را فرا بگیرد. با این وجود باز هم خاطرنشان می‌شوم که گیم‌پلی جذاب این عنوان، مطمئنا تا مدت‌های زیادی شما را به سمت خود خواهد کشید و با در ذهن داشتن جمله، «یک بار دیگر!» بازی را شروع خواهید کرد!
نقاط قوت
  • گیم‌پلی جذاب در عین سادگی
  • سلاح‌ها و قابلیت‌های متنوع
  • گرافیک زیبا و قابل قبول (بازی به شدت اعتیادآور است)
نقاط ضعف
  • بیش از اندازه سخت
  • شانسی بودن همه چیز که گاها به ضررتان تمام می‌شود
  • حس تکراری شدن بازی در صورتی که بصورت مداوم به‌پای آن بنشینید
9.1/10

امتیاز شما

(20 رای )
7.0/10
خوب
  • Registered
    آفلاین
    عضویت: خرداد 1397
    نظرها: 12
    تشکر: 6
    تشکرشده: 11
    کنسول‌های بازی:

    بئظرم بازی رو باید تا دفعات هفتم یا هشتم فقط تحمل کرد. چون هیچ چیزی از بازی مشخص نیست و شخصیت اصلی هم که وضعش خرابه اما بعد اینکه چندبار مردید و زنده شدید میتونید کم کم حس کنید بازی درجه ی سختیش براتون پایین میاد و با رفتن به جاهای جدید بازم همون سختی بر میگرده. خیلی وقت بود به همچین بازی خوبی نیاز داشتیم چون از سال 2016 به بعد هیچ بازی مستقلی که بتونه اعتیاد اور ظاهر بشه نداشتیم. به سولز بازا پیشنهادش میکنم هرچند سالت اند سنچیری خیلی سولزی تر و بهتره. به هر حال با -اگه نگم بهتری- یکی از بهترین بازی های مستقل امسال طرفیم.

    ‏مهمان و ‏مهمان و ‏SirGhas از این نوشته تشکر کرده‌اند.
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید و یا ثبت نام کنید.