نویسنده: سپهر گلمکانی پنج شنبه، 13 آذر 1399
ساعت 10:56

بهترین اپیزودهای تلویزیونی دهه اخیر

Best TV Episodes of the Decade

4.45 از 5

از آغاز قرن بیست و یکم، تلویزیون وارد یک دنیای متفاوت و سپس تبدیل به یک مدیوم سودآور می‌شود. شبکه NBC پربیننده‌ترین سیتکام را تولید می‌کند، شبکه FOX سریال‌های اکشن بی‌نظیری را به نمایش می‌گذارد که هرکدام از آن‌ها منبع الهام بسیاری از آثار سینمایی عصر خود می‌شوند و سپس شبکه‌های کابلی ظهور می‌کنند. این شبکه‌ها با آزادی که در تولید محتوا نسبت به شبکه‌های اصلی برخوردار بودند، به‌یادماندنی‌ترین سریال‌ها و مینی سریال‌ها را تولید کردند. بی‌شک بینندگان در عصر طلایی تلویزیون به سر می‌برند که در دهه اخیر (2010-2019) تغییروتحول این مدیوم به اوج خود می‌رسد. جایی که شبکه‌های اینترنتی اعم از نتفلیکس، هولو و آمازون هیچ محدودیتی در تولید هر محتوای تلویزیونی نمی‌شناسند.

در دهه اخیر سریال‌های بی‌نظیری تماشا کردیم که هرکدامشان معیار و ویژگی‌های منحصربه‌فردی داشتند. استعدادهایی از هر یک از سریال‌ها معرفی شدند که به‌نوعی آغازگر موفقیت آن‌ها در صنعت هالیوود شد و از سوی دیگر بسیاری از کارگردان‌های معروف سینما در اقدامی غیرمنتظره پا به عرصه تلویزیون گذاشتند که در نهایت آثار بی‌نظیر و پرمخاطبی خلق کردند. اکنون تصمیم گرفتیم که مقاله‌ای تحت عنوان بهترین اپیزودهای تلویزیونی دهه اخیر را برای خوانندگان سایت در اختیار بگذاریم تا علاوه بر ترغیب شما به تماشای هر یک از آن‌ها، از جذابیت منحصربه‌فرد هر اپیزود بیشتر توضیح دهیم. پس در ادامه با بازی مگ همراه باشید:

Sneaky Pete_ Best Episode

شماره 12: اپیزود The Longest Day از سریال Sneaky Pete

کارگردان: مایکل داینر  

نویسندگان: فرد گولن، گراهام یوست 

سریال پیت شیاد (Sneaky Pete) از معدود سریال‌های کم حاشیه و غریب دهه اخیر بود که از شبکه استریم آمازون (Amazon Prime) پخش می‌شد. سریال Sneaky Pete علی‌رغم مواجه با استقبال بی‌نظیر منتقدان و کسب امتیاز کامل از سایت راتن تومیتو، چندان موردتوجه مخاطبان عام قرار نگرفت که به همین علت سریال تنها پس از پخش سه فصل توسط شبکه آمازون کنسل شد؛ شبکه‌ای که همچنان نتوانسته سیل عظیمی از مخاطبان را همانند شبکه استریم نتفلیکس (Netflix) به خود جذب کند. داستان سریال درباره فردی با نام ماریوس جوسوپوویک (با بازی جیووانی ریبیسی) دزد و کلاهبردار حرفه‌ای است که از سوی طلبکارانی خطرناک با سردستگی وینس (با بازی بی‌نظیر برایان کرنستون) تحت تعقیب است. او برای در امان ماندن، هویت هم سلولی خود، پیت مورفی را می‌دزدد و تصمیم می‌گیرد پس از آزاد شدن از زندان، به مدت کوتاهی نزد خانواده پیت زندگی کند. اما به‌محض ورود ماریوس به زندگی آن‌ها، او را درگیر ماجراهایی غیرمنتظره می‌کند.

اپیزود پایانی فصل اول سریال Sneaky Pete از همان ابتدا هیجان و التهاب را به بیننده منتقل می‌کند. اوج تعلیق زمانی است که وینس از نقشه فریب دهنده ماریوس خبردار می‌شود و تصمیم دارد بر سر همان میز بازی پوکر، ماریوس و دارو و دسته‌اش را تخریب کند. مونولوگ گویی پنج دقیقه‌ای وینس به لطف قلم گراهام یوست (Graham Yost) و هنرنمایی کاریزماتیک برایان کرنستون (Bryan Cranston)، بی‌نظیر و تأثیرگذار از آب درآمده است. به‌گونه‌ای که همچنان در تعجب هستم که چرا کرنستون به‌خاطر هنرنمایی‌اش در این سریال موفق به کسب نامزدی در بخش بهترین بازیگر مکمل مرد مراسم امی سال 2017 نشد. در ادامه اپیزود، حوادثی رخ می‌دهد که بیننده را میخکوب می‌کند و با خرده پی‌رنگ تازه‌ای فصل را به پایان می‌رساند که به نوبه خود غافلگیرانه و نوین است. سریال Sneaky Pete از خیلی از جهات شباهت فراوانی به سریال افسارگسیخته (Breaking Bad) دارد.

 

Party Down - Best Episode

شماره 11: اپیزود Steve's Guttenberg Birthday از سریال Party Down

کارگردان: برایان گوردن                                  

نویسنده: جان انبوم 

سریال کمدی Party Down از نخستین سریال‌های شبکه کابلی «استارز» (Starz) بود که توسط فرد ساواژ (Fred Savage) ، جان انبوم (John Enbom) و پاول راد (Paul Rudd) نوشته و ساخته شد. گرچه این سریال هم به دلیل عدم استقبال کافی از سوی مخاطبان، پس از پخش تنها دو فصل کنسل شد ولی بعدها در فهرست آثار شبکه‌های استریم قرار گرفت که با استقبال خوبی از سوی بینندگان امروزی روبرو شد. داستان سریال Party Down درباره یک گروه پنج‌نفره است که آرزوی بازیگری و نویسندگی در سینمای هالیوود را در سر دارند ولی برای امرارمعاش مجبور هستند برای یک شرکت خدماتی و سرویس‌دهی جشن و مراسم‌های گوناگون کار کنند. در اپیزود پنجم فصل دوم سریال، این گروه به خانه ویلایی استیون گوتنبرگ، بازیگر و تهیه‌کننده سینما می‌روند تا جشن تولد او را برپا کنند ولی استیون تصمیم می‌گیرد به‌جای برگزاری جشن با اعضای گروه، آن‌ها را به فیلم‌نامه خوانی و تمرین بازیگری دعوت کند؛ فیلم‌نامه‌ای علمی تخیلی که توسط رومن دیبرز (با بازی مارتین استارر) نوشته شده است.

بی شک جذابیت این اپیزود به سکانس‌های فیلم‌نامه خوانی اعضای گروه بازمی‌گردد؛ درون‌مایه و پی‌رنگ فیلم‌نامه رومن آن‌قدر مسخره و مبتذل است که با بازی هر یک از اعضا در نقش‌هایشان، کمدی موقعیت خوب و بامزه‌ای را خلق می‌کند. کمیستری هنری پولارد (آدام اسکات) و کیسی کلین (لیزی کاپلان) از دیگر نکات جذاب این اپیزود است؛ جایی که کیسی اولین فیلمی که هنری در آن نقش‌آفرینی کرده بود را در آرشیو استیون گوتنبرگ پیدا می‌کند و در سینمای شخصی او به نمایش می‌گذارد. چیزی که باعث می‌شود کیسی دوباره احساسی نسبت به هنری داشته باشد. می‌توان گفت که کمدی‌ترین اپیزود دهه اخیر است.

 

Too Old to Die Young_ Best Episode

شماره 10: اپیزود The Fool از سریال Too Old to Die Young

کارگردان: نیکلاس وندینگ رفن      

نویسندگان: اد بروبکر، نیکلاس وندینگ رفن 

نیکلاس وندینگ رفن (Nicolas Winding Refn) که مخاطبان سینما او را به‌خاطر ساخت فیلم‌های درایو (Drive) و برنسون (Branson) می‌شناسند، سال گذشته مینی سریالی با نام  برای جوان مردن خیلی پیر است (Too Old to Die Young) را برای شبکه آمازون ساخت که با نظرات و واکنش‌های متفاوتی همراه شد. برخی از منتقدان از «ساختارشکنی» وندینگ رفن تمجید کردند و برخی دیگر کار تازه یندینگ رفن را مناسب مدیوم سریال ندانستند. سریال روند بسیار کندی دارد که مخاطب به‌سختی می‌تواند آن را تحمل کند ولی بی‌شک اپیزود پنجم سریال، در حال و هوای دیگری به سر می‌برد. اپیزود The Fool قلب و نیروی محرکه سریال است که شباهت‌های ریز و درشتی به ساخته تحسین شده‌اش – راننده – دارد. مارتین ( با بازی مایلز تلر) به نیومکزیکو سفر می‌کند تا دو آدمکش و آدم ربا که به طور غیرقانونی در حوزه پورنوگرافی فعالیت می‌کنند را به قتل برساند. اتفاقاتی غیرمنتظره در این اپیزود رخ می‌دهند که ممکن است تماشای آن برای برخی از مخاطبان آزاردهنده باشد ولی استایل فیلم‌برداری، رنگ آمیزی صحنه و نماهایی که وندینگ رفن به کار می‌برد چیزی در حد آثار سینمایی نو آر است. درگیری مارتین با دو آدمکش به سفر جاده‌ای متنهی می‌شود که بی شک جذابترین بخش سریال است. تعقیب و گریزی بی نظیر در جاده بیابانی شهر نیومکزیکو شکل می گیرد که در حد و اندازه‌های فیلم‌های سینمایی اکشن هالیوودی است که هرگز در قاب تلویزیون تماشا نکرده بودم. داستان این اپیزود در انتها به یک آدم ربایی ختم می‌شود که بیننده را حیرت زده می‌کند. پیشنهاد می‌دهم که حتما این اپیزود را در تلویزیون‌ بزرگ و با کیفیت 4K تماشا کنید تا از تک تک قاب‌های هنری به کار گرفته شده وندینگ رفن لذت ببرید.

The Killing_ Best Episode

شماره 9: اپیزود Six Minutes از سریال The Killing

کارگردان: نیکول کاسل              

نویسنده: وینا ساد                           

نسخه آمریکایی سریال قتل (The Killing) یکی از بهترین سریال‌های جنایی دهه اخیر است. شخصیت‌پردازی بی‌نقص شخصیت‌ها، روایت پیچیده، نقش‌آفرینی عالی بازیگران و فضاسازی غنی و تاریک که شباهت‌هایی به سریال ماندگار تویین پیکس (Twin Peaks) دارد، باعث شد که فصل اول سریال موردتوجه اهالی رسانه، منتقدان و مخاطبان قرار بگیرد. البته فصل دوم سریال همانند تویین پیکس با پیچیدگی و کش‌وقوس‌های بیهوده همراه شد که بینندگان را ناامید و دلسرد کرد. سریالی که به نظر می‌رسید شبکه AMC پس از پایان یافتن پرونده قتل رزی لارسن، آن را کنسل کند، در اقدامی غیرمنتظره سریال The Killing را برای یک‌فصل دیگر تمدید کرد. فصل سوم داستانی تازه و مجزایی را شرح می‌دهد که به لطف بازگشت وینا ساد به تیم نویسندگان و تیم بازیگری قدرتمند از جمله پیتر سارسگارد (Peter Sarasgard)، الیاس کوتیس (Elias Keatos) و بکس تیلور کلاس (Bex Taylor- Klaus)، کمبودهای فصل دوم را جبران کرد. در اپیزود دهم فصل سوم سریال The Killing، ری سوارد (Ray Sward) که به جرم قتل همسرش محکوم به اعدام است، قرار است ظرف 12 ساعت آینده اعدام شود و در این مدت کوتاه سارا لیندن (میرل انوس) تمام تلاش خود را می‌کند که زمان اعدام را به عقب بیندازد، زیرا هنوز باور دارد که ری همسرش را به قتل نرسانده است.

اپیزود Six Minutes اوج خلاقیت وینا ساد (Veena Sud) در خلق یک فضای غم‌آلود، ناامیدکننده و واقع‌گرایانه است. شخصیت ری در این اپیزود در کانون توجه است و ما به بهترین شکل فراز و نشیب‌های آخرین ساعات عمر ری را مشاهده می‌کنیم. تصویر هر چیزی که در پیرامون مجازات اعدام است را به‌وضوح نشان می‌دهد و عملاً بیان می‌کند که عمل اعدام خوب نیست. لیندن در مورد این پرونده که محکوم به اعدام ری شده، مطمئن نیست و یک روح کاملاً انسانی را به شخصیت وی اهدا می‌کند. رابطه این دو کاراکتر در این اپیزود حقیقی، تحرک آمیز و احتمالاً بسیار دردناک است. بی‌شک یکی از دردناک‌ترین سکانس‌های اعدام را در این اپیزود خواهید دید، چیزی که قلب شما را می‌شکند، روحتان را آزرده می‌کند و حتی می‌تواند اشک از چشمان شما سرازیر شود. بازی پیتر سارسگارد در این اپیزود ستودنی است. می‌توانم بگویم که نقش‌آفرینی او در این سریال یکی از بهترین هنرنمایی‌های تاریخ تلویزیون است.

 

Mad Men - Best Episode

شماره 8: اپیزود The Suitcase از سریال Mad Men

کارگردان: جنیفر گتزینگر    

نویسنده: متیو واینر     

Mad Men شروع سختی برای من داشت. تحمل کردن شخصیت‌های اتوکشیده که فکرشان مدام به هوا و هوس و عشق‌بازی است و گهگاهی با بیان دیالوگ‌های شعارزده، دل مشتریان خود را به دست می‌آوردند، برایم عذاب‌آور بودند. یعنی این‌گونه تداعی می‌کردم که آیا سریال Mad Men تا پایان همین‌گونه پیش خواهد رفت؟! ناگهان در وسط آن قسمت‌های خواب‌آور، متیو واینر (خالق سریال) پی‌رنگی را ارائه کرد که به‌نوعی عنصر اصلی سریال قلمداد شد؛ پرده از گذشته سیاه و مرموز دان دریپر. این پرده پرداری که در هر فصل مانند تکه‌های پازل، شخصیت دان دریپر (با بازی جان هم) را تکمیل می‌کردند، باعث شد که سریال تحولی عجیبی پیدا کند. در سریال Mad Men، پروتاگونیست که در بیشتر سریال‌های امروزه رنگ و بوی یک ضد قهرمان را دارد، اصلی‌ترین عنصر یک سریال است و واینر بی شک یکی از پر جزئیات ترین شخصیت‌های تاریخ تلویزیون را خلق کرده است. شخصیتی که جزئیاتش آن‌قدر حساب شده است که باشخصیت‌های قصه‌های فیتزجرالد (Fitzgerald) برابری می‌کند. از همه مهم‌تر، سریال Mad Men بازتاب‌دهنده پرحادثه‌ترین دهه آمریکا معاصر است؛ واینر با هوش و ذکاوت مثال‌زدنی، حوادث سریال را با حوادث حقیقی تلفیق کرده است. به‌گونه‌ای است که انگار بیننده از نزدیک شاهد فجایع روزهای دهه شصت آمریکا است.

اپیزود The Suitcase پیرامون شکل‌گیری رابطه دان و پگی است که باید پیش از طلوع آفتاب، تمام تلاش خود را برای ارائه طرح تبلیغاتی یک کیف مسافرتی انجام دهند، درحالی‌که دان منتظر یک خبر تلخ و بد است. اپیزود The Suitcase نمونه عالی است که چرا سریال Mad Men در میان سایر مجموعه‌های تلویزیونی، بهترین متن و سناریو را دارد. این اپیزود تمام جنبه‌های شخصیت پیچیده دان دریپر را نشان می‌دهد و رابطه دوستانه خود را با پگی اولسن (الیزابت ماس) مورد بررسی قرار می‌دهد. ازیک‌طرف، بیننده وجه گستاخانه، کینه‌جو و بد کلام دان دریپر (Don Draper) را می‌بینید که به طور معمول چنین فردی را می‌توانید در محیط‌های اداری پیدا کنید. این ویژگی‌های شخصیتی به او کمک کرده است تا بر دوران کودکی غیرمتعارف و تلخ خود غلبه کند و به یکی از برجسته‌ترین افراد در کار تبلیغات تبدیل شود. بااین‌حال، در طول روند اپیزود، بیننده جنبه آسیب‌پذیر یک روح شکنجه دیده را نیز می‌بینند که بابت ازدست‌دادن تنها فردی که او را به‌خوبی می‌شناخت، عذاب می‌کشد. اما اصلی‌ترین پایه قصه این اپیزود، رابطه‌ی پگی و دان است. رابطه‌ای که سخت آغاز می‌شود ولی به‌مرور پگی احساس بهتری به دان از خود نشان می‌دهد. پگی می‌فهمد که دان تنها یک آدم بی‌رحم و مست نیست و تا جایی می‌رسد که احساس می‌کنند که هر دو بیشتر از هر زمان دیگری به هم نیاز دارند. این اپیزود به طور کامل تمام جنبه‌های شخصیتی دان دریپر را با ظرافت منطقی به نمایش می‌گذارد.

Better Call Saul - Best Episode

شماره 7: اپیزود Chicanery از سریال Better Call Saul

کارگردان: دانیل سکهام

نویسندگان: وینس گیلیگان، پیترگولد و گوردن اسمیت                            

کمتر کسی فکرش را می‌کرد که پیش‌درآمد سریال Breaking Bad تاکنون از خود سریال اصلی موفق‌تر ظاهر شود. شاید اگر حریف قدری با نام Game of Thrones سر راه سریال Better Call Saul قرار نمی‌گرفت، بی‌شک به‌عنوان بهترین سریال درام این چند سال اخیر از سوی مراسم امی انتخاب می‌شد. اپیزود پنجم فصل سوم سریال Better Call Saul، یک کلاس آموزشی پیرامون دیالوگ‌نویسی است. دیالوگ‌هایی روان، سنجیده که شخصیت‌ها را در همان موقعیت می‌سازد و به اوج می‌رساند. این اپیزود یک دوئل تمام‌عیار بین جیمی (Jimmy) و چاک (Chuck) است. حتی برخی از منتقدان آن را به مسابقه بوکس تشبیه کرده‌اند که در سه راند جذاب رخ می‌دهد. در راند اول، هر دو شخصیت شانه به شانه هم حرکت می‌کنند، در راند دوم چاک بینی جیمی را خاک  میمالد و در راند نهایی است که همه چیز به طور غیرمنتظره‌ای تغییر می‌یابد. حیله جیمی بر چاک تأثیر می‌گذارد و چاک واکنشی از خود نشان می‌دهد که بامزه، جذاب و میخکوب کننده است. بازی مایکل مک کین (Michael McKean) در نقش چاک برگ برنده این اپیزود تله تئاتری است.

The Night of - Best Episode

شماره 6: اپیزود The Beach از سریال The Night Of

کارگردان: استیو زیلیان    

نویسندگان: استیو زیلیان، ریچارد پرایس  

مینی سریال آن شب (The Night Of) یکی از بهترین مینی سریال‌های دهه اخیر است که توسط شبکه کابلی سرشناس HBO  در سال 2016 در قالب هشت قسمت پخش شد. سریالی که قرار بود جیمز گاندولفینی (James Gandolfini) نقش وکیل قصه جان استون را بازی کند که متأسفانه با مرگ ناگهانی وی در سال 2013، نقش به جان ترترو (John Turturro) رسید که الحق بازی بی‌نظیری در سریال به نمایش می‌گذارد. اپیزود پایلوت اصلی‌ترین عنصر موفقیت یک مجموعه تلویزیونی است که The Night of یک اپیزود پایلوت بی‌نظیر دارد. از زمانی که ناز (با بازی به‌یادماندنی ریز احمد) برای رفتن به یک مهمانی سوار تاکسی پدر خود (با بازی پیمان معادی) می‌شود، تنش را در دل بیننده به وجود می‌آورد. به همین دلیل است که مدت‌زمان طولانی این اپیزود مانند یک اتفاق گذرا احساس می‌شود. حتی یک ثانیه هم فکر نمی‌کنید که با اصرار بیهوده دارید این اپیزود را تماشا می‌کنید. شخصیت‌پردازی‌ شخصیت‌ها بی‌نظیر است و تصویری باورپذیر از ساکنان پاکستانی و هندی جامعه آمریکا را به نمایش می‌گذارد. فیلم‌برداری، تدوین و کارگردانی مسلط استیون زیلیان از نکات مثبت این اپیزود نفس‌گیر است

Person of Interest - Best Episode

شماره 5:  اپیزود The Day The World Went Away از سریال Person of Interest

کارگردان: فدریک ای. او تویی          

نویسندگان: اندی کالاهان و ملیسا اسکریونر - لاو 

بهتر است بدانیم که علت موفقیت و معروفیت کنونی جاناتان نولان (Jonathan Nolan)  در سریال Westworld به زمانی بازمی‌گردد که خالق و نویسنده اصلی سریال اکشن مظنون (Person of Interest) بوده است. سریال Person of Interest از معدود سریال‌های باکیفیت شبکه‌های اصلی آمریکا پس از ظهور و قدرت‌نمایی شبکه‌های اینترنتی و استریم بود که هر 5 فصل سریال از داستانی جذاب، شخصیت‌های به‌یادماندنی و پیچیدگی‌های خلاقانه برخوردار هستنذ. اپیزود The Day the World Went Away یکی از اپیزودهای پایانی این مجموعه است که در مدت 45 دقیقه، همه عناصر مجذوب‌کننده را دارد؛ از سکانس‌های اکشن بی‌نظیر گرفته تا مرگ‌های شوکه برانگیز شخصیت‌های مهم که مخاطب را مات و مبهوت می‌کند. مرگ شخصیت‌هایی که هارولد فینچ (مایکل امرسون) را تحت تاثیر قرار می‌دهد و برای انتقام، جلوه‌ای متفاوت از خود نشان می‌دهد بازی کاریزماتیک مایکل امرسون در این اپیزود عالی است.

The Walking Dead - Best Episode

شماره 4: اپیزود Days Gone Bye از سریال The Walking Dead

کارگردان: فرانک دارابانت

نویسنده: فرانک دارابانت 

یکی دیگر از اپیزودهای پایلوت غوغا کننده دهه اخیر، اپیزود Days Gone Bye از مجموعه مردگان متحرک (The Walking Dead) است. سریالی که جلوه‌ای نوین به ژانر وحشت در قاب تلویزیون داد که بیشتر موفقیتش را باید مدیون فرانک دارابانت باشد. کسی که پس از خروج از تیم تولید باعث شد که کیفیت قصه‌سرایی سریال کاهش یابد تا اینکه امروز مشاهده می‌کنیم که The Walking Dead جز کشتن چند زامبی و نقل و مکان شخصیت‌های بی‌جان، چیزی دیگری برای تصویرسازی ندارد. اپیزود Days Gone Bye آغاز سفر ماجراجویانه و پرخطر ریک گرایمز (اندرو لینکلن) در دنیای آخرالزمانی است که در همان ابتدا با موانع زیادی برخورد می‌کند. ریک در دنیایی بیدار می‌شود که شباهتی به گذشته ندارد. تنهایی و بلاتکلیفی وی در این دنیا آخرالزمانی به خوبی به مخاطب انتقال می‌یابد و همراه شدنش با مورگان جونز ( لنی جیمز)، روزنه‌ای از امید را پیدا می‌کند. اپیزود Days Gone Bye پر از سکانس‌های به‌یادماندنی است ولی بی شک سکانس گیرافتادن ریک در تانک به معنای حقیقی اوج تنش اپیزود است که با موسیقی Space Junk از Wang Chung اپیزود را به بهترین شکل به پایان می‌رساند.

Game of Thrones - Best Episode

شماره 3:  اپیزود Battle of Bastards از سریال Game of Thrones

کارگردان: میگل سپاچنیک    

نویسندگان: دیوید بنیاف و دی.بی وایس   

اپیزود Battle of the Bastards به من یادآوری کرد که چرا این سریال حماسی پرفرازونشیب Game of Thornes را نگاه می‌کنم. پس از چند اپیزود نسبتاً ناامیدکننده در فصل ششم (که اکنون به اندازه اپیزودهای پایانی فصل هشتم سریال ناامیدکننده به نظر نمی‌رسند!)، اپیزود BOB در جهت تغییر در سرعت روند قصه، فرح‌بخش و خوشایند بود. اپیزودی خشن و خونین که هنوز جنگ و مبارزه های نفس گیرش، احساسات شما را جریحه‌دار می‌کند و نویسندگان سورپرایزهای بزرگی در ادامه نبرد اضافه می‌کنتد. دنریس تارگرین آن‌طور که همه ما می‌دانیم بهترین حاکم نیست، اما در کمال تعجب نشان داد که در این قسمت باتوجه‌به توصیه تیریون لنیستر عاقل است که از این منظر به شخصیت او پیچیدگی بیشتری می‌بخشد. ​تمام لحظاتی که در طول جنگ اتفاق می‌افتد، ستون فقرات بیننده را به لرزه در می‌آورد و او را روی صندلی میخکوب می‌کند. جلوه‌های ویژه در اپیزود BOB بی‌نظیر است. حتی بی‌نظیرتر از سه‌گانه سینمایی ارباب حلقه‌های پیتر جکسون. هر چیزی که در این اپیزود مشاهده می‌کنید، فراتر از قاب تلویزیون است. خوشبختانه اپیزود به خوش حالت ترین شکل ممکن به پایان می‌رسد، پایانی که با مرگ یکی دیگر از شخصیت‌های خبیث قصه همراه هست. بی‌شک Battle of the Bastards بهترین نبرد تاریخ تلویزیون است.

Breaking Bad - Best Episode

شماره 2: اپیزود Ozymandias از سریال Breaking Bad

کارگردان: رایان جانسون  

نویسنده: مویرا ولی- بیکت

اگر مدام رایان جانسون را به‌خاطر کاری که در فیلم Star Wars: The Last Jedi انجام داد، سرزنش می‌کنید، باید بدانید که او یکی از بهترین اپیزودهای دهه اخیر تلویزیون و حتی بهترین اپیزود تاریخ تلویزیون را کارگردانی کرده است. تمام قاب بندی‌ها، حرکات دوربین و هدایت بازیگران برای بهترین اجرایشان از تصمیم‌ها و دستان با استعداد رایان جانسون (Rian Johnson) سرچشمه می‌گیرد. البته نباید از قلم مویرا ولی – بیکت (Moira Walley - Beckett) در این اپیزود غافل شد. این اپیزود آغاز سقوط شخصیت کاریزماتیک والتر وایت (Walter White) است، سقوطی با مرگ نزدیک‌ترین عزیزش آغاز می‌شود و خرد شدن ناگهانی والتر پس از مرگ هنک (Hank)، بی شک به شیوه‌های داستان‌پردازی شکسپیر شباهت دارد. در Ozymandias، همه شخصیت‌ها تخریب می‌شوند و سیاهی کل آسمان را فرامی‌گیرد. همه دیوانه می‌شوند و این دیوانگی به زیباترین و دراماتیک‌ترین شکل به تصویر کشیده می‌شود. تک‌تک بازیگران در این اپیزود می‌تازند؛ نقش‌آفرینی برایان کرنستون (Bryan Cranston) ستودنی است و قطعاً نامه سرگشاده سر آنتونی هاپکینز (Anthony Hopikins) به کرنستون بابت تحسین هنرنمایی‌ وی در این سریال، به همین اپیزود بازمی‌گردد. Ozymandias خالص و کامل است. توصیفی بهتر از این نمی‌توان یافت.

The Leftovers_ Best Episode

شماره 1: اپیزود International Assassin از سریال The Leftovers

کارگردان: کریگ زوبل

نویسندگان: دیمون لیندلوف و نیک کیوز   

اپیزود International Assassin از سریال The Leftovers می‌تواند جوابی علیه منتقدان و مدرسان فیلم‌نامه باشد که یقین دارند فیلم‌نامه‌هایی بر اساس رؤیا و رؤیاپردازی نوشته می‌شوند، قوی نیستند. اپیزود International Assassin آوانگارترین اپیزود سریال The Leftovers در دهه اخیر بود که به نویسندگی دیمن لیندلوف (Damon Lindelof) و نیک کیوز (Nick Cuse) و به کارگردانی گریگ زوبل (Craig Zobel) ساخته شد. این اپیزود تصویری خلافِ منطق و دلیل از دنیای پس از شعف و خلسه روحانی (Rapture) به نمایش می‌گذارد. این اپیزود یک سفر وحشیانه و غیرقابل‌پیش‌بینی است که پروتاگونیست از برزخ عبور می‌کند، جایی که هیچ‌چیز آن‌طور که به نظر می‌رسد نیست. اپیزود IA از منظر کوین گاروی (جاستین ثرو) بیان می‌شود که در دنیای پس از مرگ از خواب بلند می‌شود و درحالی‌که در وضعیت سرگردانی قرار دارد، باید مأموریتی را انجام دهد. اما پتی لوین (آن داود) در طرف دیگر قصه است که در هر سکانس از این اپیزود با اعتمادبه‌نفس، قدرتمند و مانند یک رهبر ظاهر می‌شود. اپیزود International Assassins بیشتر شبیه یک شعر است تا یک اپیزود اکشن مهیج که به طور مداوم انتظارات ما از آن را نادیده می‌گیرد و یک معیار جدید برای تخیل و داستان‌سرایی بصری ایجاد می‌کند. به‌راحتی می‌توان گفت که بهترین اپیزود این دهه قلمداد می‌شود.

 

  • Registered
    آفلاین
    عضویت: آبان 1399
    نظرها: 18
    تشکر: 3
    تشکرشده: 12
    کنسول‌های بازی:

    لیست جالبی بود . به جز سه چهار تا سریال اسم بقیه سریال های توی لیست رو تا حالا نشنیده بودم :p. ولی میتونستید تعداد خیلی بیشتری ایپوزید داخل مغاله قرار بدید . از مستر ربات تا true detective / chernobyle / 13 reason why . ممنون از مقاله خوبتون

    ‏مهمان از این نوشته تشکر کرده است.
  • Registered
    آفلاین
    عضویت: ارديبهشت 1391
    نظرها: 40
    تشکر: 5
    تشکرشده: 31
    کنسول‌های بازی:

    لیست بسیار خوبی بود. بعضی از این اپیزودها مثل Six Minutes از سریال The Killing و Chicanery از سریال Better Call Saul و The Beach از مینی سریال The Night Of مطمئنا در تاریخ تلویزیون جاودانه شدند.

    اما متاسفانه یکی از بهترین اپیزودهای تاریخ تلویزیون جا مونده. اپیزود ششم از فصل دوم سریال تحسین شده Atlanta به نام Teddy Perkins که در قامت یک اثر سینمایی مجزا خودش رو نشون میده و به معنای واقعی از نویسندگی تا کارگردانی و بازی بازیگران یک اثر هنری به تمام معتاست.

    ‏مهمان و ‏Frisk و ‏Origami 2008 از این نوشته تشکر کرده‌اند.
  • Registered
    آفلاین
    عضویت: ارديبهشت 1398
    نظرها: 5
    تشکر: 3
    تشکرشده: 8
    کنسول‌های بازی:
    در پاسخ به: Rossoneri
    لیست بسیار خوبی بود. بعضی از این اپیزودها مثل Six Minutes از سریال The Killing و Chicanery از سریال Better Call Saul و The Beach از مینی سریال The Night Of مطمئنا در تاریخ تلویزیون جاودانه شدند. اما متاسفانه یکی از بهترین اپیزودهای تاریخ تلویزیون جا مونده. اپیزود ششم از فصل دوم سریال تحسین شده Atlanta به نام Teddy Perkins که در قامت یک اثر سینمایی مجزا خودش رو نشون میده و به معنای واقعی از نویسندگی تا کارگردانی و بازی بازیگران یک اثر هنری به تمام معتاست.

    ممنون از نظرت. خیلی از اپیزودهای خوب و منحصر به فرد دیگری هم بودند که قصد داشتم در بخش جداگانه ای تحت عنوان Honorable Mention اشاره کنم ولی متاسغانه به دلیل طولانی تر شدن متن از انجام این کار صرف نظر کردم. بله علاوه بر آتلانتا، هانیبال، بوجک هورسمن، تویین پیکس فصل سوم و مستر روبات هم اپیزودهای خوبی داشتند. ارادتمند

    ‏مهمان و ‏مهمان و ‏Rossoneri و ‏Frisk از این نوشته تشکر کرده‌اند.
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید و یا ثبت نام کنید.