سال 2013 بود که خبر آمد THQ Nordic (آن زمان Nordic Games) آیپی سری دسپرادوس را از آتاری خریداری کرده است. خیلی از طرفداران سری حتما حدس زدند که قرار است این مجموعه از خواب طولانی مدت بلند شود، اما در نهایت معلوم شد که اشتباه فکر میکردند (البته از هر نظر، ساخته نشدن ادامهای در آن زمان منطقی به نظر میرسید). سه سال بعد، سال 2016، استودیو آلمانی Mimimi Games عنوان تحسینشده Shadow Tactics را در ژانری که سالها فراموش شده بود و خاک میخورد، ساخت و توانست طرفداران Real-Time Tactics (از الان RTT) را که دلشان لک زده بود برای اثری در سبک و سیاق کماندوز و دسپرادوس، حسابی راضی کند. اگر میپرسید دقیقا چه ارتباطی به Desperados 3 دارد، به احتمال زیاد موفقیت Shadow Tactics یکی از دلایل اصلی ساخت این بازی است. حالا بعد از دو عنوان نه چندان خوب در سری و گذشت بیش از یک دهه از آن زمان، استودیو Mimimi Games وظیفه ساخت عنوان جدیدی در این مجموعه را برعهده گرفته است و THQ Nordic بهترین استودیو را برای این کار انتخاب کرده. از همین الان خیالتان را راحت کنم، این همه صبر ارزشاش را داشته و دسپرادوس با تمام قدرت برگشته است. در دامه با بررسی بازی همراه باشید.
به طور معمول از عناوین RTT به دلیل ویژگی سبکی خود، کمتر انتظار میرود که داستان پیچیده و خیلی عمیقی داشته باشند و اغلب در سطح خوب و معقولی قرار میگیرند. با این حال، این بخش اگر چه به اندازه گیمپلی و لول دیزاین در مرکز توجه قرار ندارد، اما همچنان مهم است، خصوصا وقتی بازیکن قرار است در دنیای بازی غرق شود، چندین کاراکتر متفاوت را کنترل کند و ساعات متمادی را با آنها بگذاراند. همین اهمیت پلات و از آن مهمتر، شخصیتپردازی درست را نشان میدهد. از این جهت، چه نسخه اول دسپرادوس یا Shadow Tactics را اگر بازی کرده باشید، بعید است شخصیتهای آنها را فراموش کرده باشید. با وجود اینکه شخصیتهایشان اغلب تیپهای گوناگون در دنیای موردنظر بودند، با پرداخت درست، اکثرا به کاراکترهای آشنا و دوستداشنتی تبدیل شدند. نسخه سوم دسپرادوس به عنوان پیشدرآمدی برای نسخه اول، کار نسبتا دشواری پیش روی Mimimi Games قرار داده؛ به گونهای که هم به شخصیتهای ساخته شده در عنوان اول وفادار بماند و هم داستان آشنا شدن و ریشه آن کاراکترها را روایت کند تا برای مخاطب جدید سری و مخاطب قدیمی، جذاب باشد.
همانند نسخههای قبلی، این بار هم با جان کوپر و دوستاناش همراه هستیم، البته با این تفاوت که در ابتدا همدیگر را نمیشناسند و همین منجر به خلق موقعیتهای جالبی شده است. کوپر در ابتدا به تنهایی سفری را برای انتقام آغاز میکند و خیلی زود، در مسیر با بقیه کاراکترها آشنا میشود که هر کدام به نحوی با هدف کوپر ارتباط دارند. دکتر مککوی و کیت در کنار کوپر از شخصیتهای قدیمی هستند که در این نسخه حضور دارند و زمینه آشنایی آنها را متوجه میشوید. دو شخصیت دیگر هکتور و ایزابل از شخصیتهای جدید هستند که به لطف نویسندگی خوب بازی، پا به پای شخصیتهای محبوب این سری میآیند و گروه دوستداشتنی تشکیل میدهند. استودیو Mimimi Games که پیش از این در Shadow Tactics توانایی خود را در زمینه داستانگویی نشان داده بود، اینجا نیز خیلی خوب عمل میکند. با اینکه سرنوشت کاراکترها را بخاطر پیشدرآمد بودن داستان میدانید، اما راویت بازی به خوبی پیش میرود و موقعیتهای دراماتیک خلق میکند. پلات بازی اگرچه نسبت به عنوان قبلی همین استودیو کمی پایینتر قرار میگیرد و یکی دوجا برخی اتفاقات از نظر منطقی جور درنمیآیند، در طول بازی شما را با خود همراه میکند و یک اسپاگتی وسترن سرگرمکننده است. بهترین لحظات داستان، تعاملات بین شخصیتهای بازی است که با دیالوگها و شوخیهای خیلی خوب، با مخاطب این سری یا مخاطب جدید، به خوبی ارتباط برقرار میکند.
Desperados 3 تمرکز زیادی روی مخفیکاری دارد، برخلاف عناوینی مثل هیتمن یا متال گیر سالید که کنترل تنها یک نفر را برعهده دارید، در اینجا چندین کاراکتر را همزمان با تواناییهای متفاوت، کنترل میکنید. معمولا باید به محدوده دید و روتین سربازها یا الگوی گشتزنی آنها توجه کنید تا بتوانید حواس آنها را پرت کنید یا از میان بردارید و فرصتی برای عبور کاراکترهای خود پیدا میکنید؛ با این حال، میتوانید سراغ رویکرد اکشن نیز بروید که نسبت به Shadow Tactics تاکید بیشتری بر استفاده از تفنگها شده، البته همچنان بهترین کار مخفیکاری و در شرایط مناسب استفاده از تفنگ است. در برخی مواقع هم به Gattling Gun دسترسی پیدا میکنید تا بالانس خوبی بین مخفیکاری و اکشن برقرار شود و با آن میتوانید هر جنبدهای را در دنیای بازی از بین ببرید. یاددادن مکانیکها و تواناییهای مختلف کاراکترها، آموزش مناسبی را میطلبد که به بهترین شکل همانند Shadow Tactics در اینجا حضور دارد و هرگز مخاطب گیج یا آزرده نمیشود. در ابتدا فقط کنترل کوپر را برعهده دارید و کم کم به تعداد کاراکترها افزوده میشود و آموزشها و شیب سختی نیز متناسب پیش میروند تا شما را به خوبی آماده کنند؛ بنابراین وقتی کنترل هر پنج کاراکتر را برعهد میگیرید، دقیقا میدانید چکار کنید و نسبت به تواناییهای آنها شناخت کامل دارید. دقت در مکانیکها و ساز و کار بازی، در جای جای Desperados 3 وجود دارد. بازی هیچوقت با یک ایده یا کاراکتر زیاد نمیماند تا تکراری شود؛ در 14 مرحله متنوع و بزرگی که تجربی میکنید، اغلب ترکیبهای مختلفی از پنج کاراکتر اصلی وجود دارد و طراحی مراحل و موقعیتها نیز هماهنگ با کاراکترهایی است که در آن مرحله کنترلشان را برعهده دارید. مراحل بازی از طریق محیط نیز شما را با فرصت و چالش روبهرو میکنند تا همیشه چیزی برای ارائه در چنته داشته باشند؛ مثلا در مراحلی که در شب در جریان هستند، محدوده دید نگهبانها کمتر است یا در یکی از مراحل ردپای شما چند ثانیه روی گل میماند و اگر کسی ببیند، به دنبالتان میآید که میشود از آن به نفع خود نیز استفاده کنید. به طور کلی لول دیزاین بازی به شدت خوب است و مراحل را میتوانید از چندین روش به پایان برسانید و در پایان هر مرحله، یک صفحه Replay روبهرو شما قرار میگیرید تا ببینید عملکرد شما از اول تا آخر مرحله چگونه بوده است.
تمام کاراکترهای از نظر تواناییها نقاط قوت و ضعف خود را دارند و حالت ریسک و پاداش جالبی به بازی دادهاند تا روشهای مختلفی را امتحان کنید؛ برای مثال، کوپر میتواند از راه دور همانند نسخه اول چاقو پرتاب کند، اما همهچیز در بازی صدای مشخصی دارد و طبیعتا با قرار گرفتن دشمن دیگری در محدوده صدا، آلارم به صدا در میآید و نگهبانهای بیشتری به آن منطقه اضافه میشوند و کارتان دشوار میشود. حالا همین موقعیت را در نظر بگیرید، کاراکتر هکتور میتواند سوت بزند و بقیه را به آن محل بکشاند. حالا چه میشود اگر این دو را با هم ترکیب کنید؟ بازی به بهترین شکل جواب «چی میشه اگر»های شما را میدهد. توانایی کاراکترهای بازی کم و بیش مشابه آنها را در سری دسپرادوس یا Shadow Tactics دیدهایم، اما کاراکتر ایزابل با استفاده از وودو، کارهای جالبی میتواند انجام میدهد و فرصتها و راهحلهای زیادی در گیمپلی به وجود میآورد. یکی از قدرتهای جالب او کنترل ذهن است که میتوانید در نقش یک دشمن قرار بگیرید و با محیط تعامل کنید یا به بقیه شلیک کنید، البته بالانس آن به خوبی حفظ شده؛ اولا تعداد استفاده از آن محدود است و هربار برای انجاماش از نوار سلامتی کم میشود و ثانیا با اولین شلیک، کنترل دشمن را از دست میدهید. یکی دیگر از تواناییهای جالباش Connect است که دو نفر یا یک طرف آدم و در طرف دیگر مرغ یا سگ را بهم متصل میکنید! بنابراین هر اتفاقی که برای یک طرف روی دهد، برای دیگری نیز اتفاق میافتد؛ مثلا دو نفر را بهم متصل کنید و کنترل ذهنی یکی را برعهده بگیرید، به نظرتان وقتی به طرف دیگر شلیک کند، چه اتفاقی میافتد؟ در واقع به خودش شلیک کرده! سناریوها و روشهای گوناگونی از دل گیمپلی عمیق بازی مقابل بازیکن قرار دارد که هرگز بازی را رو به تکرار نمیبرد و در واقع، ارزش تکرار مراحل را بالا میبرد و برای همین منطور بخشی به عنوان Badges بعد از اتمام یک مرحله، باز میشود و شما را تشویق به انجام دوباره آن میکند تا با انجام کارهایی مثل به پایان رساندن مرحله در زمان مشخصی، استفاده از روش خاصی و... نشانهایی دریافت کنید.
وقتی چندین کاراکتر با تواناییهای متفاوت در اختیار دارید، معمولا استفاده از آنها به صورت همزمان دشوار است. در همین خصوص، قابلیت جالبی در نسخه اول دسپرادوس وجود داشت و در Shadow Tactics نیز نسخه بهتری از آن در دسترس بود که به بازیکن امکان انتخاب یک عمل برای هر کاراکتر را میداد و با زدن یک دکمه، همه دستورها همزمان انجام میشد. در مواقعی که گیر میکردید و میخواستید همزمان به چند کاراکتر دستورهای متفاوت دهید و به طور مثال سه یا چهار نفر را یک دفعه از پای درآورید، حسابی کارایی داشت. با اینکه زمانبندی دقیق کمی سخت بود، اما لذت عجیبی در نگاه کردن انجام دقیق یک نقشه تنها با فشردن یک کلید بود. حالا در Desperados 3 به این بخش امکانات تازهای فزوده شده که آن را بهتر از همیشه کرده است؛ اول از همه برخلاف عناوینی که ذکر شد، اینبار با فشردن دکمه موردنظر بازی متوقف میشود که راحتتر میتوانید استراتژیهای پیچیدهتری را برنامهریزی کنید و همچنین در مواقعی که در خطر هستید، کارایی زیادی دارد تا بتوانید به بهترین شکل به موقعیت واکنش نشان دهید. پیشرفت کاربردی دیگر این است که بلند کردن جسد و پنهان کردن آن را میتوانید به یکدیگر متصل کنید و در این بخش، تحت یک عمل آن را انجام دهید تا مجبور نباشید یک بار آن را صرف بلند کردن بکنید و بار دیگر دستور دهید که کاراکتر جسد را در جایی پرتاب کند. اگر هم فکر میکنید متوفق کردن بازی، چالش را کم میکند، میتوانید این ویژگی را خاموش کنید، حتی بازی به شما اجازه میدهد در کنار درجههای سختی متداول، با تنظیم متغیرهای مختلف، درجه سختی شخصیسازیشده خود را داشته باشید و از این جهت، بازی به شدت دردسترس است و چه مخاطبهای حرفهای این ژانر یا مخاطبهای تازه، به راحتی میتوانند با این عنوان همراه شوند.
یکی دیگر از ویژگیهای جالب بازی، وجود بخشهای Civil Zones در برخی مراحل هست که میتوانید به راحتی بین مردم آن منطقه رفت و آمد کنید و کسی به شما مشکوک نمیشود، چیزی تقریبا مشابه با هیتمن. همچنین در این قسمتها علاوه بر کمک کردن به فضاسازی، با گوش دادن به دیالوگهای NPCها، برای حوادث آینده در داستان زمینهسازی میشود یا فرصتهای تازهای در گیمپلی شکل میگیرد؛ برای مثال در یکی از مراحل به جای استفاده از روش قلع و قمع خودمان، دو نفر در مورد مشکل زنگ کلیسا صحبت میکنند و از همین میتوانید بهره ببرید تا در عوض گلوله، مشت، چاقو یا هر چیز دیگری، زنگ کلیسا روی سر هدف شما، آوار شود. بازی همچنین قابلیت خیلی خوب Fast Forward برای افراد کم حوصله مثل من دارد، تا وقتی برای موقعیت خاصی منتظر هستید که نگهبان دور خود را بزند و برگردد به سر جایی که شما در انتظارش هستین، با استفاده از آن، زمان سریعتر میشود و کمتر صبر میکنید. صادقانه بگویم، حیف است که این ویژگی را در عناوین مخفیکاری معمولا نمیبینیم، همه بازیها باید این قابلیت را داشته باشند! یکی از بهترین بخشهای بازی که خیلی زیاد روی ارزش تکرار مراحل اثر گذاشته، بخش The Baron's Challenges است که در واقع مراحلی را که رفتید با توییستها و محدودیتهای جالبی همراه میکند و علاوه بر چنیش تازه دشمنان، هدفهای جدیدی در آن مراحل به شما میدهد؛ مثلا در یک مرحله تمام سلاحهای کشندهتان را میگیرد و باید با استفاده از محیط چند هدف را از میان بردارید که از بین آنها یک مرغ پشت تمام اتفاقات است! قسمت چالشهای برن همچنین سوپرایز خیلی خوبی برای طرفداران یک فرانچایز محبوب دارد که دربارهاش صحبت نمیکنم تا خودتان تجربه کنید. این بخش در حال حاضر پنج مرحله را پوشش میدهد و قرار است تحت آپدیتهای رایگان در آینده، مراحلی بیشتری به آن اضافه شود؛ بنابراین تا مدتها پای بازی هستید و شما را سرگرم میکنند.
نکتهای که از همان دقایق ابتدای Desperados 3 به شدت جلب توجه میکند، کاتسینهای بازی است. اینبار به دلیل بودجه بیشتر برای بازی از موشن کپچر استفاده شده و دیدن کاتسینها را حسابی لذتبخش کرده است. تمامی کاتسینها مثل خود بازی از نمای ایزومتریک هستند و احتمالا دارید فکر میکنید چگونه قرار است از این فاصله که صورت کاراکتر را خیلی دقیق نمیبینیم، حسی منتقل شود؛ اول از همه، موسیقی بازی و صداپیشگیاش در سطح خیلی خوبی قرار دارد و موسیقیها و صداپیشهها به بهترین شکل حس و حال متفاوت کاراکترها را به بازیکن منقل میکنند. دوم اینکه کاتسینها کارگردانی خوبی دارند و با حرکتهای دوربین، نماهای زیبایی را تحویل شما میدهد که هم حس آن نما را به شما انتقال میدهد و هم بازی را سینماتیک میکند. محل اتفاقات بازی از نیومکزیکو گرفته تا نیواورلئان همگی از نظر بصری زیبا هستند و با گرافیک بهینه و پلیش شده، تجربه شما را تکمیل میکنند.
از طراحی هوشمندانه بازی و گیمپلی فوق العاده تا نویسندگی خوب و شخصیتهای دوستداشتنی، این عنوان دقیقا همان چیزی است که انتظارش را داشتیم. مهم نیست که بیش از یک دهه است که منتظر نسخه جدید دسپرادوس بودید، چون Mimimi Games عنوانی ساخته است که نه تنها یکی از بهترینهای امسال، بلکه یکی از بهترین عناوین Real-Time Tactics است. اگر از طرفداران این ژانر یا این سری هستید، باید این اثر را تجربه کنید؛ اگر هم نیستید، Desperados 3 به لطف آزادی عمل فراوانی که برای سبک بازی کردن شما قائل است، بهترین و دردسترسترین نقطه ورود به این ژانر است.
نسخۀ نقد و بررسی بازی Desperados 3 توسط ناشر در اختیار بازیمگ قرار گرفته است.
نظرات