در سالهای اخیر بازیهای کوچک اما بسیار خوبی با تمرکز بر روی مشکلات روانی و اجتماعی که این روزها اکثر مردم جهان با آن دست و پنجه نرم میکنند را داشتهایم، Sayonara Wild Hearts نیز یکی دیگر از همین نوع بازیها است که میخواهد عاشق شدن و ورود به یک رابطه و در انتها اتمام آن را با سبک و سیاق خود به مخاطبانش ارائه دهد و برای این هدف تلاش کرده است که راه جدیدی را پیش بگیرد. اشتباه نشود سبک بازی چیز جدیدی نیست و به راحتی در دسته بازیهای ریتمیک قرار میگیرد اما کار خلاقانه ترکیب کردن یک آلبوم موسیقی در راستای فضا و سیستم کلی بازی است.
اولین چیزی که در بدو ورود بازی چشمهای شما را درگیر میکند ترکیب رنگ و رنگهای بکار برده در فضای ذهنی شخصیت اصلی بازی است. استدیو سازنده به زیبایی هر چه تمام در این مورد توانسته فضای مورد نظر داستان و موسیقی را ترسیم کند و حقیقتا تک تک صحنههای بازی چشم نواز هستند و قطعا از این لحاظ شما را ارضا میکنند.
Simogo تجربه زیادی در بازیهای موبایلی دارد و این سابقه کار نیز در Sayonara به وضوح حس میشود، همانطور که اشاره کردم در حالت کلی شاهد یک بازی ریتمیک هستیم که با ارائه موسیقیهایی از یک آلبوم بصورت مراحل مختلف سوگ و اندوه کاراکتر اصلی سعی میکند گیم پلی را نیز همراه کند. گیم پلی کلی بازی به مانند بازیهای ریلی است و درحالی که کاراکتر شما در یک مسیر مستقیم بصورت خودکار حرکت میکند شما باید جهتهای راست و چپ موانع و چالشهای محیطی و غیر محیطی را پشت سر بگذارید. در این میان هم بعد از اتمام هر مرحله از سلسله غمهای کاراکتر اصلی با گروههای موتور سواری متفاوتی تحت عنوان باس مبارزه خواهید کرد که معمولا با دکمه زنیهای مبتنی بر زمان یا همان Quick Time Event(QTE) همراه خواهد شد. Sayonara تمرکز زیادی بر روی بخشهای ظاهری و بخصوص موسیقی و داستانش گذاشته است که به همین سبب باعث شده گیم پلی بازی پای خود را فراتر از یک عنوان موبایلی و ساده نگذارد و هرچند بازی سعی میکند با معماهای زودیاکی که به چالشهای خاص در هر مرحله خلاصه میشود، ارزش تکرار بازی را بالا ببرد اما چندان در این مورد موفق نیست و قطعا تجربه بسیار کوتاهی را در طول 23 مرحله آن سپری خواهید کرد. همچنین هرمرحله دارای سه رده بندی برنز و نقره و طلا است که باعث میشود شما دوباره برای رکورد زنی وارد بازی شوید اما حقیقتا بازی زیاد چالش برانگیز نیز و در بدترین حالت شما میتوانید در تلاش سوم به راحتی رتبه طلا را کسب کنید.
از طرفی داستان و ارتباطش با فضای کلی بازی زیاد جالب نیست و بعضا از خودتا میپرسید که ارتباط این داستان با اتفاقات درون بازی چیست و داستان در همان ابتدا شروع و تمام میشود. به ضرس قاطع نقطه قوت اصلی بازی موسیقیهای هیجان برانگیز آن است، در شروع هر بخش ابتدا شنوای موسیقیهای بی کلامی هستیم که سعی میکنند پایه ریز آخر هر بخش و نهایتا مبارزه با اعضای گنگ موتور سواری شوند و در این این جاست که آهنگ اصلی پخش میشود و ترکیب آن با ویژگیهای بسیار زیبای ظاهری بازی تجربه خاطره انگیزی را رقم میزند.
در کلام آخر اینکه بازی Sayonara Wild Hearts بازی عمیقی از لحاظ روانی یا داستانی نیست و در بخش گیم پلی هم با یک عنوان موبایلی طرف هستیم که حداقل ارزش تکرار برای بار دوم را دارد اما ویژگیهای ظاهری بازی و رنگ بندی فوق العاده آن و ترکیبشان با موسیقیهای ریتمیک و هیجان انگیزش باعث میشود که تجربه بازی را برای یکبار هم که شده توصیه کنم.
نظرات