عمدۀ مشکلات Babylon’s Fall از ایدههای اشتباهی که مدیران رده بالای ناشر آن، Square Enix، در رابطه با عناوین سرویس محور در سر دارند نشأت میگیرند و بخشی از همان تصورات غلطی که باعث شکست Marvel’s Avengers یا لانچ فاجعهبار فاینال فانتزی 14 شد، اینجا هم مشاهده میشوند که شرایط را برای مطلب نفرت پراکن بر ضد جدیدترین ساختۀ Platinum Games به خوبی هموار کرده است. از سویی چند ساعت آغازین کار هم در کنار کاستیهای واضح، به کندی سپری میشود تا اولین برخورد مخاطب با عنوانی که تنها راه موفقیت آن پایبند کردن بازیکنان از همان لحظات اول است، چندان خوشایند و همه پسند نباشد اما حداقل تجربۀ شخصی من در بابل نوین همراه با موقعیتهای ناخوشایند و آزاردهندۀ جدی همراه نبود و اگر مشکلات مربوط به اتصال به سرورها وجود نداشتند به راحتی میشد از «سقوط بابل» به عنوان یک محصول درجۀ دو ایدهآل و سرگرمکننده یاد کرد.
مدتهاست که دوران عناوین آنلاینِ فاقد روایت به سر آمده و به همین سبب سازندگان Babylon’s Fall تلاش کردهاند تا با ایجاد یک پیشزمینۀ تاریخی و پرداخت قابل قبول تعدادی شخصیت فرعی، در این زمینه از رقبای خود عقب نمانند که به طور کلی میتوان گفت در نیل به این هدف موفق بودهاند. داستان در شهری به نام Neo Babylon (بابل نوین) اتفاق میافتد، امپراطوری Domitinian هزار سال بعد از نابودی تمدن کهن بابل به این سرزمین قدم گذاشته و با انجام عملیات اکتشافی در معدود بقایای به جا مانده از این تمدن، تلاش دارد تا امپراطوری قدرتمندی روی کالبد امپراطوری کهن قبلی بنا کند. از جمله مهمترین بقایای به جا مانده، زیگورات بلند بالایی است که تملک مجدد آن میتواند شهرت امپراطوری دومیتینیان را عالمگیر کند اما یک مشکل بر سر راه این پروژه وجود دارد و آن هم حضور هیولاهایی قدرتمند و متخاصم به نام Gallu در طبقات مختلف این بنای تاریخی است.
نیروهای امپراطوری در ابتدا تلاش میکنند تا زیگورات را از شر این دشمنان پاکسازی کنند اما به سرعت مشخص میشود که انسانهای عادی شانس چندانی برای مقابله «گالوها» ندارند. تعدادی از دانشمندان و مخترعان امپراطوری پیشنهاد استفاده از ابزاری به نام Gideon’s Coffin را میدهند که دیسکی جادوییست که خودش را به کمر افراد چسبانده و به آنها قدرتهای مبارزاتی ویژهای میبخشد. مشکل این نقشۀ جدید اینجاست که تعداد قابل توجهی از افراد توسط این ابزار پس زده شده و جان خود را از دست میدهند و دیگر افراد هم که از آزمون ابتدایی جان سالم به در میبرند، در اثر استفاده از این قدرتهای ویژه به مرور انسانیت خود را از دست میدهند. چارۀ تازۀ امپراطوری استفاده از اسرای جنگی و بردههاییست که از سرزمینهای دیگر با بابل نوین آورده میشوند و به اجبار تبدیل به سربازان امپراطوری در این نبرد میشوند که مخاطب در نقش یکی از همین افراد که Sentinel لقب دارند، در ماجراهای Babylon’s Fall ایفای نقش میکند.
هر چند سبک ارائۀ روایت تا حد زیادی جسته و گریخته است و به طور کلی شاهد استفاده از میانپردههای سینمایی و پرخرج برای انتقال اطلاعات نیستیم ولی میتوان گفت که سازندگان به خوبی توانستهاند داستانی درگیرکننده را در اختیار علاقهمندان بگذارند که با افت و خیزهای جذاب خود، به راحتی میتوانست یک تجربۀ غیرآنلاین رضایتبخش هم باشد. شخصیتهای قابل تعامل مرتبط با داستان هم در کنار اینکه با خلاقیت خوبی پرداخته شدهاند و صرفاً تکرار ایدههای کلیشهای آثار مشابه نیستند، چرخشهای جالبی را تجربه میکنند که جایگزین خوبی برای صامت بودن شخصیت تحت کنترل است.
شاید تنها ایراد بخش روایی مربوط به برده بودن سنتینلها باشد که به خودی خود ایرادی نداشت اگر در قالب روایت، این مسئله به شکل جدی مورد بررسی قرار میگرفت اما مانند تعداد زیادی از محصولات ژاپنی که به سراغ این سوژه میروند با ایدۀ «بردههای راضی» رو به رو هستیم به این شکل که سنتینلها ظاهراً مشکلی از سرنوشت شومی که بر آنها تحمیل شده ندارند و به مرور با افرادی که عملاً حکم زندانبانان آنها را دارند و حتی در مقابل چشمان آنها تنها سنتینل مخالف با این شرایط را شکنجه میکنند، از در دوستی وارد شده و تبدیل به همرزمان آنها میشوند. خصوصاً تصویرسازی ورود بردهها به بابل که از طریق دریا و با کشتیهای چوبی انجام میگیرد، کاملاً یادآور تاریخچۀ بردهداری در آمریکاست که احتمالاً بازیسازان ژاپنی به دلیل فقدان ارتباط تاریخی با چنین مسئلهای، صرفاً به عنوان تصویری به یادماندنی که در فیلم و سریالها دیدهاند در ساختۀ خود از چنین تراژدی بزرگی استفاده کردهاند و توجهی به پیشینۀ تراژیک آن نداشتهاند.
گیمپلی از نگاه سیستمی یادآور عناوینی مثل Godfall و Warframe است که با سبک و سیاق اکشن با کیفیت پلاتینوم گیمز ترکیب شده است. راه پیشروی در بازی مأموریتهایی است که از طریق تختۀ اعلانات قابل دسترسی هستند و تمامی این مأموریتها را میتوانید هم به صورت فردی و هم به صورت تیمی متشکل از حداکثر چهار نفر به انجام برسانید. هدف در هر مأموریت کشتن تعدادی از دشمنان در طول مسیر تا رسیدن به نقطۀ پایانی و رو به رو شدن با باس آن مأموریت است. مشکل تجربۀ تکنفرۀ Babylon’s Fall زیاد بودن میزان سلامتی دشمنان است که دیگر ساختۀ کوآپ محور پلاتینوم گیمز (لاکپشتهای نینجا) هم از چنین مشکلی رنج میبرد و با وجود اینکه اگر از تنظیم قدرت مناسبی نسبت به مقدمات مورد نیاز هر مأموریت برخوردار باشید، با کمی صرف وقت بیشتر نهایتاً تمامی مراحل قابل عبور هستند اما تجربۀ چندنفره لحظات هیجانانگیز و دیوانهوار بهتری را رقم میزند که وقت کمتری هم از بازیکن طلب میکند.
بعد از انجام سه مأموریت اول در هر محیط باید با باس اصلی آن محیط رو به رو شوید که طراحی همۀ این باسها در سطح بهترین عناوین پلاتینوم گیمز قرار دارد و با شکست دادن این دشمنان پرقدرت، دسترسی به محیطهای بعدی فراهم میشود که هر چه در این محیطها جلوتر میروید، در عین نیاز به تقابل با دشمنان بیشتر و قدرتمندتر، امکانات مبارزاتی بیشتری هم در اختیارتان قرار میگیرد. پنج گروه سلاح در دسترس هستند که شامل شمشیر، تیر و کمان، پتک، سپر و عصای جادویی میشوند که در هر زمان میتوانید چهار سلاح مختلف همراه خود داشته باشید که یکی از آنها برای حملات سریع، دیگری برای حملات سنگین و دو مورد دیگر برای حملات جادویی قابل استفاده هستند که قرار دادن هر سلاح در جایگاهی متفاوت منتهی به کارکردی کاملاً متفاوت میشود مثلاً شمشیر در حالت حملات سریع مثل یک شمشیر سنتی در عناوین مشابه عمل میکند که با زدن دکمۀ مربوط به حملات سریع میتوانید چند ضربهای طولانی روی دشمنان خود اجرا کنید ولی در حالت جادویی تبدیل به تیری شبح مانند و شبیه یک شمشیر میشود که قابلیت پرتاب از هر نقطهای به سمت دشمنان را دارد.
در محیطهای ابتدایی کارکرد سلاحها و زرهها نسبتاً ساده است اما با رسیدن به محیط آتشفشانی و پیدا شدن آسیبپذیری دشمنان در مقابل حملاتِ با محوریت عناصر طبیعی و البته امکان تولید و دستکاری در سلاحها و زرهها، گسترۀ تولید بیلدهای تخصصیتر افزایش مییابد و سیستم مبارزات سریع کار، حالتی تاکتیکیتر به خود میگیرد. در کنار حملات، جاخالی دادن هم بخش مهمی از موفقیت در مبارزات است که یادگیری صحیح زمانبندی آن تفاوت بین بازیکنان حرفهای با آماتور را نشان میدهد. به مرور امکان دسترسی به دو حالت گیمپلی دیگر به نامهای Siege و Skirmish هم فراهم میشود که اولی بازیکن را در یک نقطه به عنوان مهرهای دفاعی در مقابل موج حملات دشمنان قرار میدهد و دومی از همان محیطهای اصلی برای مبارزاتی چالش برانگیزتر استفاده میکند. خوشبختانه تمامی مواردی که توسط پول واقعی قابل خریداری هستند مربوط به شخصیتر کردن ظاهر شخصیت هستند و فعلاً خبری از مکانیزمهای پرداخت پول برای پیشرفت سریعتر نیست.
بخشی از Babylon’s Fall که بیش از دیگران موجبات ناامیدی مخاطبان را فراهم خواهد کرد، طراحی بصری آن است که حتی با در نظر گرفتن اینکه سازندگان سبک هنری خاصی را برای تصویرسازی خود انتخاب کردهاند، باز هم این احساس وجود دارد که علت اصلی وضعیت ظاهری بازی، استفاده از حداقل بودجه و البته داشتن گوشه چشمی به عرضۀ بازی روی پلتفرمهای همراه است. ظاهر کار قرار است نقاشیهای رنگ روغنی قدیمی و مربوط به صدها سال پیش را در ذهن تداعی کند که کاملاً در دستیابی به این هدف موفق بوده اما واقعیت اینجاست که به علت استفاده از رنگهای مرده، خصوصاً در اولین محیط، به هیچ وجه چشمنواز از کار در نیامده است.
مواردی مثل به جا ماندن اثر قلم روی تصویر، هم در میانپردهها و هم در هنگام چرخاندن دوربین، و استفاده از فیلتری که باعث القای این حس شده که تصاویر روی بوم پارچهای طراحی شدهاند، ایدههای جذابی هستند اما زمانی که این فیلترها و نواقص هدفمند با برخی از ویژگیهای محیطی مثل تاریکی غارهای کوهستانی یا فیلتر خاصی که در نبرد زیر آب به تصویر اضافه میشود، ترکیب میشوند، گاهی پیدا کردن شخصیتها در شلوغی نبرد سخت میشود. استفاده از بافتهای محیطی و مدلهای با کیفیت عناوین معمولی نسل هفتم کنسولها هم مزید بر علت شده تا با تصاویر به طور کلی زشتی رو به رو باشیم و که فقط میتوان به این ساختار بصری عادت کرد. در بخش صداپیشگی هم با یک دوبلۀ ژاپنی بسیار عالی و یک دوبلۀ انگلیسی قابل قبول طرف هستیم و موسیقی متن هم که حالتی ارکسترال داشته و در برخی نبردهای بزرگ با نواهایی اُپرایی همراه میشود، کمک کرده تا کیفیت بخش صدا و موسیقی در تضاد بسیار خوبی با بخش گرافیک باشد.
مشکل بزرگ Babylon’s Fall اینجاست که تقریباً ضعیفترین و ناقصترین بخش گیمپلی را به عنوان پیشواز مخاطب انتخاب کرده که احتمالاً باعث میشود تا تعداد قابل توجهی از مخاطبان در همان یکی دو محیط اول بی خیال کار شوند و البته ظاهر نسبتاً زشت کار هم مزید بر علت میشود تا بازیکن اشتیاق چندانی به دنبال کردن ادامۀ ماجرا نداشته باشد. با این وجود بعد از عبور از چند ساعتِ حوصله سربر اولیه بازی تبدیل به اثری اکشن با پیچیدگیهای عالی در سیستم مبارزات میشود که البته هیچ چیز تازهای به عالم عناوین سرویس محور اضافه نمیکند.
نظرات