درست در زمانی که سری بازیهای رزیدنت اویل، با انتشار Resident Evil 7 مجددا «به ریل برگشت»، کپکام همه علائم موردنیاز را به طرفدارانش نشان داد که حالا خود این کمپانی ژاپنی نیز فلسفه بازیسازیاش را به سطح متفاوتی ارتقا داده است. فرنچایز RE برای کپکام و طرفداران، فقط حکم یک سری محصول تجاری را ندارد و این شرکت و طرفداران، از این مجموعه به عنوان یک زبان ارتباطی برای زندگی استفاده میکنند. دهها بازی مرتبط با این سری یعنی بیش از دو دهه حضور در بالاترین سطح یکی از رقابتیترین بازارهای سرگرمی و راهانداختن صدها و هزاران ساعت خاطره و بحث و کندوکاو در یک دنیای داستانی به هم تنیده با انبوهی کاراکتر، قهرمان و ضدقهرمانهای دوست داشتنی. یعنی انعطافپذیری بیبدیلی که باعث شده تا عناوین این سری در طول بیست و اندی سال، مرتب خود را تعریف و بازتعریف کنند و همچنان در مرکز توجهات باقی بمانند. این «مرکز توجهات» البته همیشه هم بار مثبت ندارد و خصوصا اوج «فاجعه» برای طرفداران و خود این سری، یعنی بازی Resident Evil 6، ژاپنیها را مجبور به برخی بازنگریها کرد؛ توفیق اجباری که باعث شده تا عملا خود کپکام به ریل برگردد و با محور قرار دادن طرفداران، یکی پس از دیگری بازیهایی واقعا باکیفیتتر و متفاوتتر از گذشته را عرضه کند.
در این بین، بازی Resident Evil 3 Remake نیز ابدا بیرون از این الگوریتم نیست و خیلی راحت و بدون هیچ بحثی در جایگاه باکیفیتترین، چشمنوازترین و شاید مهمتر از همه نفسگیرترین بازیهای این مجموعه قرار میگیرد. Resident Evil 3 Remake حدود یک سال بعد از انتشار Resident Evil 2 Remake عرضه میشود و در گوشه گوشه آن، حتی لوکیشنهای مشترک هم میتوان بهبودهای گرافیکی و دخیل کردن جزئیاتی هرچه بیشتر برای واقعگرایانهتر کردن تجربه آن را پیدا کرد. کپکام جدای از بحث فنی کار که نمره عالی برای این بازی را تثبیت کرده، در یک تصمیم واقعا ریسکی، استراتژی اتفاقا درستی را در پیش گرفته است؛ آنها Resident Evil 3 Remake را به عنوان یک تجربه مستقل خلق کردند. جوری که نمیتوان این بازی را در یک حالت منصفانه با ریمیک سال گذشته مقایسه کرد. به عبارت دیگر و از نظر فلسفه وجودی، این دو ریمیک اصولا نمیبایست با هم مقایسه شوند، چون هر کدام از آنها از زبان کاملا متفاوتی استفاده میکنند و طوری خلق نشدند که جای یکدیگر را بگیرند. این دو به جای این که جای یکدیگر را تنگ کنند و خود را بهتر از دیگری جا بزند، به طرفداران میگویند که علیرغم همه مشابهتها دو روی متفاوت یک سکه هستند؛ علیرغم وجود سکانسهای اکشن، یکی اصالتا با ضرباهنگ آرام و پرحوصله است، و دیگری علیرغم ارائه گیمپلی زمینگیر کننده و پر توقف، در هسته خود یک بازی اکشنمحور و پرجنب و جوشتر است. آن بالا هم کپکام ایستاده که بالاخره یاد گرفته چطور وحشت-بقای سنتی را هم به صورت مدرن و هم به شکلی صحیح و هنرمندانه با یک تجربه اکشنمحور و پرتعلیق جوش بزند. در ادامه با نقد بازی Resident Evil 3 با بازیمگ همراه باشید.
https://bazimag.com/review/12327-resident-evil-3-remake-review#sigFreeIdedb2e6d1b0
Resident Evil 3 Remake یکی از جالبترین و درگیرکنندهترین سکانسهای آغازین را در بین عناوین این سری دارد. همه چیز از نشان دادن عمق فاجعه و از بین رفتن بنیانهای زندگی در یک شهر در اثر شیوع نوعی ویروس شروع میشود و مردمی که بی خبر از همه جا، خود را در میانه فاجعهای بیسابقه میبینند که به هیچ کس رحم نشان نمیدهد. ویروس به سرعت بین انسان و دیگر موجودات زنده پخش میشود، آنها را به زامبی تبدیل میکند و همه نقاط شهر را هرج و مرج برمیدارد. سکانس بعدی اما بسیار مخوف و با ضرباهنگ کند است، جایی که بازیکن در آپارتمان «جیل ولنتاین» کنترل این شخصیت را در اختیار میگیرد و در کابوسهایی که از زمان «رویداد عمارت اسپنسر» از این پلیس جوان ربوده قدم میزند. جیل یکی از اعضای تیم الیت اداره پلیس شهر راکون موسوم به S.T.A.R.S است که همراه با دیگر همتیمیها، پس از وقایع اولین بازی این سری و مواجهه با اولین زامبیهای مبتلا به این ویروس، ایده کاملا خوبی از فعالیتهای مخفیانه یک کمپانی به ظاهر داروسازی به نام «Umbrella» دارند؛ ایدههایی که هیچ کس باور نمیکند یا تلاش برای سرپوش گذاشتن روی آنها را دارد. مسئله این است که این کمپانی، عملا کنترل شهر را از طریق نفوذ روی مقامات شهر در اختیار دارد و تلاشهای اعضای گروه S.T.A.R.S برای اثبات ادعاها علیه آمبرلا، راه به جایی نمیبردند. در نتیجه این تیم به دستور رئیس پلیس شهر عملا از هم پاشید و جیل هم از کار معلق شد. او از آن زمان، از یک طرف به دنبال اسناد و مدارک علیه فعالیتهای غیرقانونی آمبرلا بوده و از طرف دیگر، هنوز حامل خاطرات وحشتناک رویداد عمارت از بازی اول است که خواب و خوراک را از او گرفته است. درنهایت نیز کار بالاخره به جایی رسیده که او از یک کابوس همیشگی بلند میشود و این بار خود را وسط یک کابوس مرگبارتر میبیند.
برخلاف همه ساکنان شهر، زیر و رو شدن شهر راکون توسط ویروس تی تنها عامل کابوسهای بزرگتر پیش روی جیل نیست و از همینجا و آماده شدن برای خروج از آپارتمان، یک «تایرانت» هولناک او را به قصد کشت دنبال میکند. جیل سابقه مواجهه با تایرانت را در جریان رویداد عمارت داشت ولی حتی او هم از دیدن این ماشین مرگ غافلگیر و وحشتزده میشود. بدتر از همه اینکه جیل خیلی زود متوجه میشود که این هیولا در بین این همه شهروند سالم یا مبتلا به ویروس، خود او را به عنوان هدف اصلیاش تعقیب میکند و چیزی هم جلودارش نیست. درنتیجه فعلا تنها گزینه پیش رو برای جیل فرار است. کپکام همه این ترکیبات را در قالب یک رشته گیمپلی و کاتسین بینهایت هیجانی و پرسرعت، همراه با یک پرزنتیشن به شدت درگیرکننده و نفسگیر ارائه میکند که دستکمی از یک تجربه سینماتیک لایواکشن ندارد.
جیل در پیگیری خط داستانی خود برای فرار از شهر، به زودی با شهروندان سالم، دوستان و دشمنان بیشتری مواجه میشود و در تلاش جمعی آنها مشارکت میکند. از اینجا به بعد و با ورود شخصیتها و خطوط داستانی جدید، ماموریت جیل پیچیدهتر میشود، خط داستانی فرار او از شهر راکون لایههای بیشتری پیدا میکند و جنبههای مختلف شخصیتی جیل و اطرافیانش، مثل پیدا شدن حس درماندگی حتی برای قهرمانها، خودخواهیها، از خود گذشتگیها، تقابلها و ... قابل لمستر و واقعگرایانهتر از قبل حس میشود و کاراکترها هرچه جلوتر میروند، در یک روند تکامل شخصیتی مناسب، مقاصد و جبههبندیهای خود را روشنتر و تنش را تا آخرین سکانس بازی حفظ میکنند. در این بین تایرانت جدید و همه تجهیزات مرگبار و سرعت عمل بالایش هم مثل سایه در تعقیب جیل است، و در هر زمان که وارد تقابل با جیل میشود، به ستاره آن معرکه تبدیل میشود. در مجموع، کمپین بازی چندین ساعت گیمپلی درگیرکننده و تعقیب خطوط داستانی جذاب را شامل میشود که بسته به الگوی بازی هر بازیکن، کیفیت این تجربه و مدت زمان آن میتواند متفاوت باشد.
https://bazimag.com/review/12327-resident-evil-3-remake-review#sigFreeIdd65839c857
Resident Evil 3 Remake، بزرگترین، پرجزئیاتترین و مرگبارترین «شهر راکون» تاریخ سری را به عنوان یک لوکیشن نوستالژیک ارائه میکند. این شهر حالا از چندین محله، خیابانها و لوکیشنهای جدید، مغازهها و محوطههای قابل گردش متعدد، با ایستر اگهای مخفی و غیر مخفی فراوان تشکیل میشود و به لحاظ جغرافیایی واقعا بزرگ است. کوچهها و خیابانها مملو از موجودات خونآشام هستند و حتی با وجود مکانیکهای جدیدی مثل «دکمه اختصاصی برای جاخالی دادن»، مواجهه با آنها هنوز به شگردهای مختلفی احتیاج دارد. درواقع استفاده از این دکمه برای جاخالی دادن به موقع، کار واقعا سختی است. زمانبندی مناسب و جهتگیری درست یک طرف کار است و طرف بزرگتر کار این است که حرکات غیر منظم زامبی مقابل پیشبینی شود. به طور کلی از پای در آوردن هر زامبی کار راحتی نیست و اگر فاکتور کمبود مهمات و آیتمها را در نظر بگیریم، المانها و استراتژیهای مدیریت منابع همچنان حرف اول را میزنند. سیستمهای مدیریت منابع شامل منوی آیتمها و صندوقچه آیتمها هستند که برای طرفداران سری کاملا آشناست. الگوهای کاری، مشابهت بسیار زیادی به دو بازی هفتم و ریمیک بازی دوم سری دارد و از آنجایی که واقعا مورد پسند قرار گرفته، با تحول آنچنانی مواجه نبودند. همین سیاست برای سیستم گانپلی RE3 Remake هم رعایت شده است و درست مثل ریمیک بازی دوم، دوربین سوم شخص و آزاد پشت شخصیت، در زمان هدفگیری به روی شانههای او میآید. به طور کلی دیانای مشترک زیادی میان این دو بازی وجود دارد و اگر از مکانیکهای گیمپلی بازی RE2 Remake لذت بردید، RE3 Remake نیز به همان نسبت و شاید کمی بیشتر (به خاطر المانهای ناشی از دکمه اختصاصی جاخالی دادن) شما را مجذوب خواهد کرد.
نکته دیگری که درباره جغرافیای بزرگ راکون سیتی وجود دارد، این است که تنوع دشمنان و موجودات خونآشام بسیار زیاد است. این تنوع و حتی چگالی آنها در لوکیشنها حتی از بازی دوم نیز بیشتر است و به خاطر اینکه به شکلی متوازن در طول بازی توزیع شدند، در این خصوص حس یکنواختی کمتری به نسبت ریمیک بازی دوم دیده میشود. به طور کلی تقریبا همه لوکیشنهای بازی کلاسیک سوم، در نسخه ریمیک نیز گنجانده شده است و میتوان اکثر مناطق خاطرهانگیر بازی کلاسیک را در اینجا و آنجای بازی ریمیک پیدا کرد. درست مشابه ریمیک بازی دوم که شاهد «الهامگیری» از منبع کلاسیک خودش بودیم و در آن بازی نیز تقریبا همه لوکیشنهای کلاسیک با تحول به دنیای مدرن آمده بودند، این مورد در بازی سوم نیز کمابیش رعایت شده است. در بازی سوم، برخی لوکیشنها نظیر شهر راکون بسیار بزرگتر از نسخه کلاسیک است که اتصال مناطق و شبکههای زیرزمینی مختلف، باعث شده تا برخی مناطق قبلی از بازی کلاسیک در همین محلهای جدید گنجانده شوند. این مورد شامل بخش بیمارستان نیز میشود که به خاطر وجود «هانترها»، اصولا مرگبارترین نقاط شهر راکون محسوب میشوند و گردش در کوریدورها و راهروهای بیمارستان، حتی با وجود شخصیت جنگجویی مثل «کارلوس» واقعا دلهرهآور است. بزرگ بودن این لوکیشنها و تعدادی لوکیشن دیگر، گرچه باعث حذف کلی برخی محوطهها از بازی کلاسیک شده است، ولی جای نگرانی نیست چون اکثر مناطق، موجودات، باسفایتها و دیگر موارد خاطرهانگیز از نسخه کلاسیک، همچنان در جای جای نقشههای بزرگ RE3 Remake وجود دارند.
https://bazimag.com/review/12327-resident-evil-3-remake-review#sigFreeId772c81696f
مهمترین ویژگی نسخه اورجینال Resident Evil 3، اضافه شدن «نمسیس» به همان هسته سنتی گیمپلی، در عناوین کلاسیک قبلی بود که به فراخور این هیولای سرعتی، بازی سوم کلاسیک روند سریعتر، اکشنتر و پرتعلیقتری درمقایسه با دو بازی کلاسیک قبلی داشت. به علاوه، شخصیت اصلی بازی نیز جیل بود که به لحاظ داستانی/شخصیتی، برخلاف حالت بیتجربگی کاراکترها در مواجهه با زامبیها در بازی اول و دوم، یک مامور پلیس آموزش دیده و کاملا باتجربه در مقابل این موجودات بود؛ عنصری که باعث میشد گیمپلی اکشنتر بازی سوم در مقایسه با دو بازی اول کمی منطقیتر هم دیده شود. از آنجایی که کپکام به خوبی به این مسئله اشراف داشته، در مدرنسازی عناوین کلاسیک دوم و سوم و ساختن بازیهای ریمیک جدید نیز این مسئله را رعایت کرده است. یعنی با همان نسبتی که مدرن شدن همه جوانب بازی دوم کلاسیک، در نسخه ریمیک موردتحسین واقع شد، همه این جوانب به نسخه ریمیک RE3 نیز منتقل شده است. چالش اصلی اینجا بود که در این گیمپلی مدرن، نمسیس چگونه میتواند حضور داشته باشد تا ریشه اکشنتر و کمتوقفتر بازی کلاسیک سوم نیز منتقل شود. کپکام برای حل این چالش، به سراغ همان الفبای تحسینشده در جریان مدرنسازی RE2 رفته است؛ بهرهگیری از قدرت فنی وصفناشدنی موتور گرافیکی RE Engine برای خلق سکانسهای به شدت پرجزئیات و واقعگرایانه، و همچنین عنصر عمق دادن به شخصیتها که در اینجا حتی درباره هیولای نمسیس نیز رعایت میشود. علیرغم مدرنسازی عالی که درباره نمسیس پیاده شده و سکانسهای جذابی که حضور او ایجاد میکند، یک نکته هم درباره نمسیس وجود دارد که خصوصا برای طرفداران بازی کلاسیک، و حتی برای بازیکنانی که RE2 Remake و مواجههها با Mr. X را تجربه کردند، تاحدی ناامیدکننده است و آن این است که نمسیس به اندازه کافی در متن گیمپلی حاضر نمیشود.
با توجه به چندین و چند مرتبه حضور نفسگیر در طول گیمپلی، لوکیشنها و سکانسها، ممکن است ایراد گرفتن به حضور کم نمسیس در گیمپلی چندان منطقی دیده نشود. این خصوصا از این جهت است که هرچقدر Mr. X باعث زمینگیر شدن روند گیمپلی در RE2 Remake بود و ریتم بازی را کند میکرد، نمسیس در RE3 Remake حتما باید موجب سرعتیتر و نفسگیرتر شدن روند گیمپلی باشد. تک تک سکانسهای مواجهه با نمسیس نیز دقیقا همین حس را الغا میکند. با همه این تفاسیر، ولی همچنان به نظر میرسد که نمسیس به خاطر ماهیتی که دارد، حضور پررنگتر او در لوکیشنها و متن گیمپلی نمیتوانست باعث زمینگیرشدن گیمپلی شود. دقیقا به همین خاطر هم هست که موضوع به اندزه کافی ظاهر نشدن نمسیس در متن گیمپلی، میتواند کمی ناامیدکننده باشد. در هر صورت، باید توجه داشت که سکانسهای نمسیس در نسخه ریمیک، فوقالعاده هستند و عمده نقدها درباره او، این است که سازندگان میتوانستند از پتانسیل او بیشتر استفاده کنند. فارغ از این نقد و در صورتی که به تصمیم سازندگان احترام بگذاریم، آنچه تحویل داده شده ابدا نشاندهنده یک نمسیس ناامیدکننده نیست و کاملا به عکس، مبارزه با این هیولا در هیچ کدام از ورژنهایی که در این سری دیده شده، تا این میزان نفسگیر و کمنقص نبوده است. بدن او درست مثل نسخه کلاسیک، در چند نوبت جهش پیدا میکند که این واقعیت در طول بازی، زمینهساز تعدادی از بهترین و هیجانانگیزترین باسفایتهای سری میشود.
https://bazimag.com/review/12327-resident-evil-3-remake-review#sigFreeId3df4840b63
با در نظر گرفتن اینکه بررسی این بازی براساس تجربه روی پلتفرم پلیاستیشن 4 منتشر شده، در صورت مقایسه گرافیکی میتوان گفت که Resident Evil 3 Remake به شکل محسوسی بهتر از Resident Evil 2 عمل کرده است که به دلایل مختلف منطقی به نظر میرسد. بهبودهای گرافیکی البته بیش از اینکه به بالا رفتن کیفیت تکسچرها خلاصه شود، در نورپردازی و عمقهای محیطی محسوستر است و حتی در معدود لوکیشنهای نسبتا کوچک، این موضوع خودش را با کمی افت فریم هم نشان میدهد. با این حال از یک دید کلی، بازی از نظر نرخ فریم و پایداری از کیفیت بسیار خوبی برخوردار است، و باگ آنچنانی و قابل ذکری که از یک بازی ورژن یک میتوان سراغ گرفت در بازی دیده نمیشد. نکته دیگر پیرامون موسیقی است که قطعا طرفداران از بازی کلاسیک را راضی خواهد کرد. در طول این بازی، مجموعا ترکهای مدرن شده از منشا کلاسیک بیشتری به نسبت ریمیک بازی دوم پخش شد؛ ویژگی که تجربه این بازی را برای کلاسیکبازان واقعا دلپذیرتر میکند. موسیقی البته همانطور که اشاره شد ورژن مدرنی از ترکهای کلاسیک هستند و نمیتوان گردش در کوچه و پسکوچههای راکون سیتی را بدون آنها تصور کرد.
آخرین نکته درباره این بازی، ارزش تکرار آن است که میتواند محل بحث زیادی باشد. برای این نقد، کمپین داستانی بازی یک مرتبه با درجه سختی معمولی و در طول بیش از شش ساعت انجام شد که بسیاری از آیتمها و موارد Collectible نیز جمعآوری شدند. این تعداد ساعت گیمپلی، گرچه کمی بیشتر از هر کدام از کمپینهای تک نفره بازی Resident Evil 2 Remake به صورت جداگانه به نظر میرسد، ولی با توجه به دو شخصیت قابل انتخاب و مجموعا چهار سناریو در بازی دوم و تعدادی ماد اضافی که گیمپلی بیشتری را برای تکمیل نهایی آن بازی طلب میکردند، طرفداران ممکن است نقدهایی به کوتاهتر بودن RE3 Remake داشته باشند. کپکام برای بالا بردن ارزش بازی، جدای از تکمیل بازی در درجات سختی و یا رتبههای پایانی متفاوتی که به هر مرتبه تکمیل اختصاص میدهد، دو راهکار کاملا جدید را در بازی اخیر گنجانده است. راهکار اول که پیرامون ارزش تکرار بازی است، اضافه شدن یک بخش فروشگاهی است که پس از یک مرتبه تکمیل آزاد میشود. بازیکنان در این بخش امکان خریداری آیتمهای مختلفی نظیر لباس، مهارت، اسلحه و ... را پیدا میکنند تا در کمپینهای بعدی مورد استفاده واقع شوند. این آیتمها از طریق امتیازاتی قابل خرید هستند که با تکمیل هر مرتبه بازی، چالشها، مدالها و ... کسب میشوند و به این ترتیب برای خرید برخی آیتمهای بسیار جالب از فروشگاه، نیاز به امتیازات بالا و درنتیجه تکرار چند باره بازی است. راهکار دوم که بیشتر برای بالا بردن ارزش خود بازی لحاظ شده، عرضه بازی مستقل Resident Evil Resistance در پکیج بازی Resident Evil 3 است. بازی Resident Evil Resistance یک ماد یا حالت آنلاین متصل به بازی RE3 Remake نیست و به شکل کاملا جداگانه نصب شده و آپدیت میگیرد. گفتنی است که نقد و بررسی بازی Resident Evil Resistance در مطلب جداگانهای منتشر خواهد شد.
https://bazimag.com/review/12327-resident-evil-3-remake-review#sigFreeIdb3f764ecae
Resident Evil 3 Remake سومین تجربه فوقالعاده و پیاپی، در مجموعه رزیدنت اویل از زمان عرضه Resident Evil 7 است و به نظر باید عادت کرد که کپکام، به دستورالعمل نهایی ساخت بازیهای باکیفیت دست پیدا کرده است. در این بازی چیزهای زیادی از پرزنتیشن استادانه و سینمایی، تا گرافیک چشمنواز و مدلسازیهای واقعگرایانه، و تا شخصیتپردازی و روایت خطوط داستانی بسیار گیرا پیدا میشود و به این ترتیب طرفداران ژانر وحشت، و دوستداران قدیمیتر این سری را مجذوب خودش خواهد کرد.
نسخه نقد و بررسی بازی Resident Evil 3 توسط ناشر در اختیار بازیمگ قرار گرفته است
نظرات (3)