زمانی که در انتهای دهۀ 1960 جان کیلیس، مایکل پیلین، تری گیلیام و ... کنار هم جمع شدند و برنامۀ تلویزیونی Monty Python’s Flying Circus را طراحی کردند، کسی تصور نمیکرد که دنیای کمدی تا به این اندازه تحت تأثیر اثری قرار بگیرد که تمام جنبههای آن در لحظۀ ملاقات اولیه با مدیران تلویزیونی ملی بریتانیا شکل گرفته بود و سازندگان آن به جز موفقیت در عقد قرارداد، هیچ برنامۀ از پیش تعیین شدهای نداشتند! این روزها اکثر افراد وقتی با ترکیب «طنز مانتی پایتانی» رو به رو میشوند دقیقاً میدانند که چه چیزی در انتظارشان است و سازندگان بازی Oh...Sir!! The Insult Simulator هم با الهامگیری از این سبک و سیاق قصد داشتند تا محصول متفاوتی به بازار بازیهای ویدئویی ارائه کنند، اما نتیجۀ کار چگونه بوده است؟
ساختار گیمپلی Oh...Sir!! The Insult Simulator به صورت نبرد تن به تن طراحی شده اما برخلاف رسم معمول بازیهای ویدئویی به جای استفاده از سلاحها یا مشت و لگد، باید با توهین کردن به طرف مقابل در نبردها به پیروزی رسید! هدف اصلی در این دوئلهای کلامی، کاهش خط سلامتی رقبا با استفاده از امتیازهایی است که به تمسخرهایی که ارائه میکنیم، داده میشود. از طرفی هر کدام از رقبا یک نقطه ضعف خاص مثل ظاهر یا اعضای خانوادهاش یا ... دارد که با تمرکز روی مسخره کردن این موارد میتوان امتیاز بیشتری به دست آورد و با استفاده از سوژههای تکراری در تمسخرهای پیاپی، میتوان ضریب چند برابر کنندۀ امتیازات را به دست آورد.
نبرد با استفاده از به تمسخر گرفتن دشمنان اولین بار در سری بازیهای Monkey Island مورد استفاده قرار گرفت و یک مکانیک فوقالعاده برای عنوانی بود که به دلیل محدودیت خاص ژانر معمایی در آن دوران که امکان استفاده از مبارزات به صورت عادی را نداشتند و به لطف این ایده، سازندگان نه تنها مشکل محدودیت ساختۀ خود را حل کردند بلکه شخصیت ویژهای هم به آن بخشیدند. تفاوت این دوئلهای کلامی در Oh...Sir!! The Insult Simulator با سری Monkey Island در این نکته نهفته است که در آن فرنچایز باید از میان جملات آموخته شده، گزینۀ مناسبی را برای شکست حریف خود انتخاب میکردیم اما در عنوان حاضر، وظیفۀ جملهبندی در اختیار خود بازیکن است و در هر راند باید سعی کنید تا با استفاده از کلمات محدودی که روی صفحه نمایش داده میشوند، جملهای با ساختار دستور زبانی صحیح بسازید و این سیستم عیارسنجی توهینها باعث شده تا با مزه بودن، نقش ثانویهای پیدا کند و امکان ساخت تمسخرهایی با شکستن قواعد دستور زبان وجود ندارد.
به این ترتیب بیشتر از آن که با یک اثر طنز جذاب طرف باشیم، با آموزش قواعد نگارش زبان انگلیسی طرف هستیم که همین مسئله باعث شده معنادار بودن جملات برای سیستم امتیازدهی بازی اهمیت چندانی نداشته باشد و مثلاً جملۀ «ماشین پسرخالۀ شما بوی خیابان میدهد و هنوز از ویندوز ویستا استفاده میکند» ممکن است برای شما امتیاز بالایی به ارمغان بیاورد در حالی که یک مزخرف به تمام معناست که در عین بی معنی بودن، باعث خجالتزدگی هیچ کسی در جریان یک نبرد کل کل محور هم نمیشود. مشکل این ساختار پیش پا افتاده از نظر فنی باید با حالت تقابل با رقبای واقعی، چه به صورت آنلاین و چه به صورت محلی، برطرف میشد اما چون همۀ ما نهایتاً برنده شدن را به بامزه بودن ترجیح میدهیم، با یادگیری سیستم امتیازدهی تلاش خواهیم کرد تا با استفاده از امتیازآورترین جملات، دوستان یا رقبای آنلاین غریبۀ خود را شکست دهیم.
طراحی بصری Oh...Sir!! The Insult Simulator جذابیت خاص خودش را دارد ولی این چهرههای عجیب و بیتناسب با توجه به ترکیب رنگ محدودِ استفاده شده، به سرعت خسته کننده میشود. بدترین بخش کار بدون شک صداپیشگی آن است که به دلیل اینکه ساختار گیمپلی بر ساخت جملات با به هم چسباندن کلمات و ترکیبهای کاملاً مجزا استوار است، ادا کردن جملات به حالتی لکنتدار و همراه با بریدگی اتفاق میافتد که آن افت و خیز و زمانبندی که یک موقعیت طنز برای به بار نشستن به آن نیاز دارد را به هیچ وجه منتقل نمیکند.
با وجود اینکه سازندگان Oh...Sir!! The Insult Simulator قصد داشتند تا با الهام از مجموعۀ مانتی پایتان، اثری کاملاً متفاوت از جریان اصلی بازیهای ویدئویی تولید کنند اما خروجی نهایی آنها ابداً رضایتبخش از آب در نیامده و در کنار اینکه اصلاً مایۀ خنده شما را فراهم نمیکند، بلکه در هیچ بخش از آن نقطۀ درخشان قابل ذکری هم یافت نمیشود.
نظرات