بازیهای زیرسبک Vehicle Simulation (شبیه ساز وسایل نقلیه) با اینکه طرفداران و محبوبیت کمی دارند اما همواره ثابت کردهاند که قادر هستند تجربهی لذت بخشی را در تمامی پلتفرمها برای همهی مخاطبان ایجاد کنند. گیمرهای حرفهای این زیرسبک حتما با دو عنوان معروف SnowRunner و MudRunner از استودیو Saber Interactive آشنا هستند. چالش برانگیز بودن رساندن کندههای درخت در جادههای گلی و آسفالتی با وسایل نقلیهی قدیمی روسی داخل بازی MudRunner خیلی جذاب بود. در سوی دیگر، تحویل دادن محمولهها در جادههای ناهموار و کمک به ایجاد پروژههای ساختمانی و تعمیراتی درون مناطق روستایی آسیب دیده آمریکای شمالی و روسیه داخل بازی SnowRunner، حسابی سرگرمکننده بود. استودیو Saber Interactive پس از عرضه این دو عنوان، محتواهای اضافه دیگری نیز برای آنها ساخت و بسیار هوای این دو بازی مخصوصا SnowRunner را داشت. با این حال، برای کامل کردن سه گانه خاص خود، این استودیو عنوان Expeditions: A Mudrunner Game را ساخته است. این بازی با اینکه مجددا مشکلات برادران بزرگتر از خود (SnowRunner و MudRunner) را دارد اما مانند آنها تجربهی سرگرمکننده و جالبی را رقم میزند. در ادامهی نقد و بررسی این بازی، همراه بازی مگ باشید.
بازی Expeditions مثل نسخههای قبلی مجموعه خود، داستان ندارد و فقط یک هدف کلی برای ماموریتهایش در نظر گرفته شده است. نبود داستان در عناوین قبلی یک ضعف نسبتا جزئی بود. در این عنوان هم وجود یک داستان نه چندان وسیع میتوانسته گیمپلی را بسیار جذابتر و سرگرمکنندهتر کند. حالا هدف کلی ماموریتهای این عنوان چیست؟ برخلاف عناوین قبلی، در Expeditions با تحویل منابع و محمولهها طرف نیستیم. همچنین با پروژههای ساختمانی و تعمیرات جاهای مختلف هم هیچ سر و کار نداریم. هدف اصلی، کاوش در مکانها است. این موضوع در خود نام بازی هم اشاره شده است. کلمه Expeditions به معنای سفر اکتشافی است. شما در نقش فردی قرار میگیرید که یک شرکت اکتشافی را مدیریت میکند. با قبول قراردادهای کاوشگری یا همان سفرهای اکتشافی (Expeditions)، شما باید ماموریتهایی انجام دهید. پس از طی شدن آنها، پول میگیرید. با مقدار پول دریافتی هم به شرکت خود با استخدام افراد جدید و خرید ماشینهای تازه رسیدگی میکنید. در واقع این عنوان برای تنوع، لذت رانندگی واقعگرایانه وسایل نقلیه مختلف در جادههای ناهموار را با کاوش کردن ترکیب کرده است. در نگاه اول و ساعات ابتدایی تجربه بازی، این هدف کلی جذاب به نظر میرسد اما با گذر زمان در بطن آن مشکلاتی دیده میشود. این ایرادات باعث شده ایدهی جالب سازندگان در این عنوان در دستهی شاهکار قرار نگیرد.
اولین مشکل در خصوص هدف اصلی ماموریتها، طراحی و روند بیش از حد ساده آنها است. ماموریتهای علمی در سه مکان کلرادوی کوچک (واقع شمال غربی سمت شرقی ایالت آریزونا)، آریزونا (واقع در جنوب غربی آمریکا) و کوههای کارپات (واقع در میان اروپای مرکزی و جنوبی) انجام میشوند. روند کاوشی این ماموریتها در اهدافی برای شناخت و حفظ محیط زیست خلاصه شده است. مثلا در یک ماموریت از ایجاد آلودگی هوا و آلودگی زیستی جلوگیری میکنید یا در یک مرحلهی دیگر، برای شناخت بیشتر محیط خود، در موقعیتهای مشخص تجهیزاتی مستقر میکنید و در کنارش عکسبرداری انجام میدهید. سفرهای اکتشافی و علمی همان طور که از اسمشان مشخص است، اکثر اوقات دارای ماجراجویی، هیجان و لذت جذابی است. متاسفانه ماموریتهای بازی، این موارد را خیلی در خود ندارند. رانندگی در جادههای مختلف این مسافرتهای علمی جذاب است و این حسها را تا حدودی القا میکند اما روند کم عمق انجام و طراحی خشک و ساده ماموریتها، لذت اکتشاف را از بین برده است. در کنار این مشکل، ماموریتها به مرور تکراری نیز میشوند. در حقیقت، دیگر پس از چند ساعت تجربه بازی، به خاطر تکراری شدن ماموریتها، لذتی در رانندگی کردن برای طی کردن آنها نیز وجود ندارد. در کل سازندگان ایدهی جذابی برای کلیت بازی و اهداف ماموریتها در نظر گرفتهاند اما در ارائه آنها مانند نسخههای قبلی، هم مسیر بدی را انتخاب کردهاند و هم بلد نیستند که چگونه عمق گیرایی آنها را در روند طراحی ایجاد کنند.
رانندگی کردن در بازی Expeditions تشابه زیادی با عنوان قبلی سری یعنی SnowRunner دارد. توجه به فعال بودن ترمز دستی و مقدار بنزین داخل گیمپلی Expeditions مثل بازیهای قبلی همچنان بسیار مهم است. دلیل این موضوع هم حفظ فرمول موفق واقعگرایانه سری است. رانندگی سالم نیز با وجود سیستم آسیب دیدگی ماشینها، از موارد حائز اهمیت به شمار میرود. با این حال برخی جزئیات Expeditions بازتر از عناوین قبلی خود است. یعنی این عنوان شبیهسازی رانندگی را با ایجاد جزئیات بیشتر، چالش برانگیزتر کرده و تقاوتهایی را در مقایسه با بازیهای قبلی به وجود آورده است. مثلا دنده عوض کردن برای به جلو و عقب رفتن و تبدیل حرک ماشین به four-wheel drive یا two-wheel drive برای قدرت بیشتر در رانندگی، دیگر به سادگی بازی SnowRunner نیست و با جزئیاتتر شده است. در واقع به خاطر وجود المانهای اکتشافی در گیمپلی، این موارد سختتر شدهاند و لذت رانندگی را بیشتر کردهاند. البته اگر فقط بخواهید در محیط گشت بزنید و به دنبال کاوش و انجام ماموریتها نباشید، این سختی کمتر خود را نشان میدهد. تنها ضعفی که در جریان رانندگی بازی خیلی آزاردهنده است، نشانگر نقشه است. یک نشانگر برای راهنمایی در رسیدن به مقصد مورد نظر در این عنوان شکل گرفته. این نشانگر اصلا خوب عمل نمیکند و مسیر را خیلی بد نشان میدهد. در واقع تنها مسئولیت نشانگر که راهنمایی گیمر برای طی شدن مسافت مورد نظر بوده، بد انجام شده است. دلیل این مورد هم طراحی نه چندان جالب است. سازندگان انگار خیلی علاقه نداشتهاند که نشانگر کمک حال گیمرها باشد. به عبارتی دیگر، به نظر میآید که آنها هدفشان این بوده که مقصد را خودمان با رانندگی کردن پیدا کنیم که این مورد، زیاده روی در واقعگرایانه کردن بازی است. همچنین وضوح نشانگر به خاطر کم رنگ بودن، خیلی در تشخیصش کار را سخت کرده است.
همان طور که گفته شد، جریان رانندگی بازی شبیه به عنوان SnowRunner است اما یک مورد دیگر نیز در بطن گیمپلی Expeditions وجود دارد که آن را از دیگر عناوین سری خود، خاصتر کرده است. این مورد وجود ابزارهای اکتشافی (یا گجتهای اکتشافی) است. طبیعتا وقتی حرف از انجام ماموریتهای علمی در یک سفر اکتشافی زده شود، باید ابزارهای ویژه آن هم وجود داشته باشد. در بازی با ابزارهای خوبی طرف هستیم. از چه نظر؟ اول اینکه کارایی این ابزارها به شکل مناسبی در گیمپلی ایجاد شده است. در اکثر ماموریتها، تمامی ابزارها به کار میآیند و در طی شدن آنها، کمک بزرگی میکنند. دوم اینکه اهمیت وجود ابزارها آنقدر خوب شکل گرفته که در گشت و گذارهای معمولی هم لذت استفاده از آنها وجود دارد. در واقع در کلیت جریان گیمپلی، سازندگان نقش ابزارها را به درستترین حالت ممکن، مهم تعبیه کردهاند. مورد سوم و آخر هم ارتباط بسیار خوب ابزارهای اکتشافی با مکانیزمهای رانندگی و خود ماشینها است. مثلا ابزار Echo Sounder با تحلیل آب، عمق آن را مشخص میکند و خطر ورود آب به موتور را گوشزد میکند یا به واسطه ابزار یا گجت Drone، بیشتر با محیط اطراف خود آشنا میشوید و در شرایط ناهموار جاده، درستترین و بهترین مسیر را میتوانید انتخاب کنید. در کل ابزارهای اکتشافی بازی به شدت گیمپلی را جذاب کردهاند و یک حس و حال خاص بودن جالبی نسبت به سایر عناوین در Expeditions را ساختهاند.
فیزیک بازی SnowRuneer شدیدا عالی بود و خیلی گیمرها از جمله من را حیرتزده کرد. عنوان Expeditions هم مثل برادر بزرگترش از فیزیک فوقالعادهای برخوردار است. حرکت هر ماشین و تاثیر تایرهای آنها بر زمین متفاوت است. در واقع با ماشینهای مختلف در هر مکان، شرایط مشابهی در رانندگی کردن ندارید. مثلا با یک ماشینی که به خاطر موتور و دیگر تجهیزات وزن زیادی دارد، در عبور از یک جاده گلی یا باتلاق، وضعیت دشوارتری دارید. همچنین گل و لای مثل واقعیت روی تایرها و بدنه ماشینها باقی میمانند. درختها و خرده سنگها نیز نسبت به فعالیتی که ما انجام میدهیم، به واسطه فیزیک بازی، واکنش نشان میدهند. در کنار همهی این موارد، فیزیک حرکت ماشینها روی سطحهای شیبدار نیز عالی ایجاد شده است. در واقع مثل عنوان SnowRunner، مقدار نیروی ماشینها در حالات مختلف با توجه به وضعیت زمین در عبور از سطحهای شیبدار خیلی مهم و تاثیرگذار تعبیه شده است. وجود همین موارد به بهترین شکل ممکن باعث شده که چه در گشت و گذار و چه در ماموریتهای سفرهای اکتشافی، با چالشهای فیزیکی جذابی روبهرو باشید.
یکی از ضعفهای بازی Expeditions که در عناوین قبلی سریاش هم وجود داشت، پیچیدگی و شلوغی منو است. دسترسی به منوی بازی به خاطر حجم بیش از حد در هم اطلاعات، سخت است. برای شروع ماموریتها، رسیدگی و خرید ماشینها و استخدام کارکنان جدید، آنقدر داخل منو با خود کلنجار میروید که به لذت تجربهتان لطمه میزند. البته که این موضوع بیشتر در ساعات ابتدایی تجربه بازی اذیت میکند و بعد از آشنایی کاملتر، کمی از آزاردهنده بودنش خلاص میشوید. در کل عدم دسترسی درست به گزینهها و طراحی آشفته و سطحی منو، این بخش از بازی را ضعیف به نمایش گذاشته است.
طراحی محیطهای بصری بازی Expeditions بسیار جذاب ایجاد شده است. برای SnowRunner مناطق شمالی و کوهستانی با آب و هوای بارانی، مرطوب و برفی در نظر گرفته شده بود. در Expeditions همه چیز برعکس Snowrunner است. منطقهی کلرادوی کوچک و ایالت آریزونا بیابانی هستند و آب و هوای گرم، خشک و شرجی دارند. کوههای کارپات هم بیشتر دارای محیطهای صخرهای با همین آب و هوا است. در واقع سازندگان این عنوان برای ایجاد تنوع و خاص جلوه دادن محیطهای بصری خود نسبت به بازی قبلی، سراغ مناطق مرکزی و جنوبی جذابی رفتهاند و مکانهای شگفتانگیزی را در نظر گرفتهاند. این مناطق همچنین خیلی با موضوع اصلی بازی ارتباط دارند. با این حال طراحی ماشینها برای رانندگی در این مکانها، میتوانسته از کیفیت و جذابیت بیشتری برخوردار باشد. ماشینهای بازی بد نیستند و در طول گیمپلی مشکلی به وجود نمیآورند اما با طراحی دقیقتر یا در نظر گرفتن ماشینهای بهتر با توجه به اکتشافی بودن این عنوان، میتوانستند از مسیر مناسبتری حس رانندگی را القا کنند. در شرایط فعلی بازی حس واقع گرایانه بودن و کاوش را به خوبی ایجاد کرده است. وجود ماشینهای بهتر و کیفیت بیشتر آنها میتوانسته این حس را به شکل خیلی عالیتر به گیمر القا کند.
بازی Expeditions از نظر فنی، عملکرد مناسبی دارد. کیفیت 1080 و نرخ فریم 60 بدون هیچ ایراد در این عنوان اجرا شده است. همچنین بافتهای محیطهای بصری نیز به موقع لود میشوند و مشکلی را به نمایش نمیگذارند. از نظر موسیقی و صداگذاری نیز این بازی مثل SnowRunner عالی عمل کرده است. موسیقیها در طول رانندگی و اکتشاف در مناطق خوش آب و هوا و جذاب، حس فوقالعاده را ایجاد میکند. موسیقیهای گوشنواز حس و حال انجام ماموریتها و رانندگی را نیز از ریتم نمیاندازد. همچنین موسیقی گیرایی آب و هوای محیط را هم بیشتر کرده است. بازی دارای شخصیتهای خاصی نیست که مکالمههایی را انجام دهند. به همین خاطر صداگذاری کم اهمیتتر از موسیقی است. با این حال صداهایی که در حین گیمپلی مثل موتور ماشین به گوش میرسد، از کیفیت خوبی برخوردار است و حس واقع گرایانه بودن بازی را بیشتر کرده است.
نظرات