بازگشت به ریشه ها
نقد و بررسی Resident Evil VII : Biohazard
طه رسولی
رزیدنت اویل 7 بسیار بی سر و صدا و ناگهانی معرفی شد. به جای یک تریلر شلوغ و اکشن مانند تریلر معرفی رزیدنت اویل 6، این بار با یک تریلر سایلنت هیلی و به صورت خاص P.T ای طرف بودیم. در همان شب معرفی، کپ کام اعلام کرد یک دموی قابل بازی رایگان از رزیدنت اویل 7 برای طرفداران قابل دسترسی است. یعنی عملا از همان اولین لحظاتی که فهمیدیم رزیدنت اویل 7 ای در کار هست، می توانستیم بازی اش کنیم و ببینیم چه تجربه ای در انتظارمان است. اولین بازخوردها همگی نشان از این داشتند که رزیدنت اویل کاملا از ریشه های خود جدا شده و بدون توجه به قصه های قبلی دارد فضا و قصه ای جدید روایت می کند. این دمو تا زمان عرضه چندین بار آپدیت شد و راز و رمزهای زیادی در خود داشت که به خوبی از خاموش شدن هیجان طرفداران این بازی تا لحظه ی عرضه جلوگیری کرد. حالا باید ببینیم پس از یک دهه ضعف و مورد کم لطفی قرار گرفتن توسط بازی کننده ها این عنوان قدیمی و با سابقه توانسته بار دیگر خودش را در میان برترین بازی های نسل قرار بدهد یا نه؟
به خانه بیکرها خوش آمدید!
خانواده ی بیکر: مارگارت ( مادر خانواده) ، جک ( پدر خانواده ) ، لوکاس ( پسر خانواده )
یک ساعت اولیه ی بازی تجربه ای بسیار خاص و منحصر به فرد است. شما در نقش فردی به نام ایتان وارد یک خانه ی متروکه می شوید تا همسرتان را فکر می کردید چند سال است که مرده بیابید. اما گرفتار یک خانواده ی روانی آدمخوار می شوید که بنا به دلایلی آدم ها را می دزدند و در خانه شان شکنجه و زندانی می کنند. دیگر بیش تر از این نمی شود داستان را لو داد.
در یک ساعت اولیه ی بازی شما دست خالی باید در چندین اتاق از این خانه ی متروک که کاملا یادآور قصر اسپنسر در رزیدنت اویل 1 است بچرخید و از دست پدر خانواده یعنی جک فرار کنید. سکانس های بسیار دلهره آور و ترسناکی در انتظارتان هستند. دوربین اول شخص بازی بسیار مناسب ژانر ترس و بقاست زیرا دید محدودی از محیط به شما می دهد و تقریبا همیشه از برگشتن و نگاه کردن به پشت سر و اطراف ترس دارید. در بخش اولیه ی بازی همه چیز جدید است و از نظر مکانیک های گیم پلی و قصه کوچک ترین ربطی به مجموعه ی رزیدنت اویل ندارد.
خانه ی خانواده ی Baker بی شباهت به قصر های فوق العاده ی سری رزیدنت اویل نیست
اما به محض این که دومین باس فایت بازی را در گاراژ با موفقیت پشت سر بگذارید و وارد بخش اصلی خانه بشوید ناگهان همه چیز تغییر می کند. برای خروج از خانه دری را باید باز کنید که سه عدد لوح لازم دارد که کاملا یادآور در خروجی قصر اسپنسر در رزیدنت اویل 1 است. در همان لحظه ای که متوجه این شباهت می شوید کافی است به تابلوی سالن اصلی نگاه کنید تا تصاویری از کوهستان آرکلی (جایی که رزیدنت 1 در آنجا رخ می داد) ببینید. در همان سالن اصلی یک شاتگان هم می بینید که در دستان یک مجسمه قرار داده شده و اگر رزیدنت اویل 1 بازی کرده باشید می دانید که برداشتن آن شاتگان احتمالا بزرگترین اشتباه عمرتان خواهد بود!
Jack از آن Boss های سخت جانیست که چند ساعت اول بازی نمی گذارد آب خوش از گلویتان پائین برود
همه ی این اشاره ها می گویند برخلاف تصور اولیه، رزیدنت اویل 7 نه تنها یک ریبوت برای این سری نیست، بلکه کاملا در همان دنیای رزیدنت اویل و با توجه به گیم پلی کلاسیک این مجموعه ساخته شده است. اوج لذت بازی برای من لحظه ای بود که برای اولین بار کوله پشتی ام پر شد! از خوشحالی تا اتاق save و صندوق معروف دویدم تا آیتم های اضافی را در صندوق بگذارم برگردم به گشت و گذار در خانه ی متروک بیکرها.
البته دیگر ترس جای خودش را به هیجان گشت و گذار و حل معما داد.
در جست و جوی لوح و کلید
رزیدنت اویل 7 به طور کامل بر اساس بازی کلاسیک این سری یعنی رزیدنت اویل 1 ساخته شده است. این وفاداری آنقدر زیاد بود که تقریبا بسیاری از وقایع پیش رو را از قبل می توانستم حدس بزنم. مثلا می شد حدس زد که از خانه ی اصلی که به حیاط بروم احتمالا با یک باغ تاریک و ترسناک مواجه می شوم که برای رد شدن از آن نیاز به یک crank دارم. البته انتظار چند عدد سگ هم داشتم که محقق نشد! بعد حدس می زدم که به خانه ی کوچک تری در مجاورت خانه ی اصلی باید برم که پر از عنکبوت و زنبور است و باید برای بیرون آمدن از آن یه سرم درست کنم! رزیدنت اویل 7 به طور بسیار زیرکانه ای روند بازی رزیدنت اویل 1 را برای تان تکرار می کند به طوری که خیلی متوجه نمی شوید که بازی تکراری است.
مهم ترین تغییری که رزیدنت اویل 7 نسبت به بازی کلاسیک قدیمی دارد این است که در ان از زامبی ها و هانترها و تایرنت ها خبری نیست. در عوض کلا سه نوع دشمن دارید که موجودات سیاه رنگی به نام molded هستند و هیچ گونه خلاقیتی در طراحی آن ها وجود ندارد. در واقع تعداد سلاح های شما و تنوعی که گلوله های تان دارد سه برابر تعداد دشمن های بازی است! این را هم در نظر داشته باشید که لزوما نیازی نیست همه ی دشمن را بکشید. در بسیاری از رویارویی ها می شود با فرار کردن راحت تر به هدف رسید.
تنوع کم دشمنان در بازی
چیزی که رزیدنت اویل 7 را نسبت به بازی های اخیر ژانر وحشت و بقا متمایز می کند برگشتن به گیم پلی کلاسیک گشت و گذار و معما حل کردن است. با این که معماها بسیار بسیار ساده هستند اما همین که برای موفقیت نیاز دارید تک تک اتاق های خانه ی بیکرها را بشناسید و بارها از هر راهرو عبور کنید تا به درهایی که قبلا قفل بوده اند برسید و بازشان کنید واقعا راضی کننده است. نمی دانم چرا بازی سازها سال هاست که از طراحی مراحل اینچنینی طفره رفته اند اما شاید موفقیت رزیدنت اویل 7 ثابت کند که این سبک بازی همچنان پرطرفدار است و شاید باز هم شاهد چنین طراحی مراحل هوشمندانه ای باشیم.
چی- ویروس؟
از نظر من کپ کام از همه نظر برای بازاریابی رزیدنت اویل 7 موفق عمل کرده به جز یک مورد؛ این که عمدا باعث شد مخاطب ها برداشت اشتباهی از قصه و فضای بازی داشته باشند. اولین برخورد ما با رزیدنت اویل 7 در سکانس ورود تیم فیلم برداری به خانه ی بیکرها بود که در آن دیالوگ های بسیار خوبی بین کاراکترها رد و بدل می شد، چیزی که در تاریخ رزیدنت اویل بی سابقه بوده! تقریبا همه خوشحال بودند که بالاخره برای کاراکترهای رزیدنت اویل و گیم پلی آن دیالوگ های خیلی ساده و روزمره نوشته شده و دیگر از آن دیالوگ های مختصر و مفید و بی روح همیشگی که نقشی جز پیش بردن داستان نداشتند خبری نیست. همچنین همه فکر می کردند در رزیدنت اویل 7 با یک فضای سایکو تریلری مثل مجموعه ی Saw مواجه هستند و از قصه های کشکی رزیدنت اویلی در مورد ویروس فولان (به جای فولان هر حرف از حروف زبان انگلیسی که خواستید بگذارید) خبری نیست.
متاسفانه رزیدنت اویل 7 در هر دو مورد کاملا ناامید می کند. قصه متاسفانه همچنان کشکی است و همچنان به همان ویروس فولان (این بار حرف E را می توانید به جای فولان بگذارید) مربوط است. متاسفانه تنها سکانسی هم که در آن دیالوگ های خوب رد و بدل می شود همان سکانس اولیه ی تیم فیلم برداری است و تمام. از میانه ی بازی هم متوجه می شوید قصه ی خانواده ی بیکر کاملا به قضیه بی ربط است و نویسنده ها هم کلا سرنوشت اعضای خانواده را رها می کنند و متاسفانه پایان بندی و سکانس نهایی بازی واقعا سر هم بندی و در حد فاجعه است.
البته در پایان باید اشاره کنم که مجموعه ی رزیدنت اویل همیشه از قصه های کشکی بهره می برده اند و رزیدنت اویل 7 تفاوتی با قبلی ها در این زمینه ندارد. فقط مساله اینجاست که قبلا انتظاری از قصه نداشتیم اما این بار فکر می کردیم اوضاع متفاوت است.
فضای کوله پشتی تان در بازی محدود است . اگر مدیریتش نکنید به دردسر خواهید افتاد
بازگشت غرورآفرین!
در بازی کردن رزیدنت اویل 7 شک نکنید. یکی از بهترین و خوش ساخت ترین بازی های ژانر وحشت و بقا در انتظارتان است. گیم پلی عالی است، طراحی مراحل عالی است، گرافیک حرف ندارد، بازی پر است از راه مخفی و جایزه های مختلف که وادارتان می کند بارها و بارها بازی اش کنید، گرفتن تروفی های اش کار کاملا لذت بخش و سرگرم کننده ای است، دو پایان مختلف دارد به اضافه ی یک غافلگیری در انتها که به شدت انتظار برای یکی از DLCهای بازی را تشدید می کند. من تجربه ی بازی کردن رزیدنت اویل 7 با VR را نداشته ام اما بعید می دانم تجربه ی لذت بخشی باشد و بیش تر از نیم ساعت بشود تحمل اش کرد چون بازی های VR ای که در آن ها باید زیاد راه بروید و سرتان را بچرخانید به سرعت باعث سردرد و سرگیجه می شوند. البته کاراکترهای رزیدنت اویل 7 هم که به طور احمقانه ای علاقه دارند صورت شان را خیلی بیاورند جلوی تصویر تا VRبازها را زهره ترک کنند هم کمکی به این موضوع نمی کنند!
رزیدنت اویل 7 نشان می دهد که بازی سازها اگر به جای این که هر چه دل شان می خواهد بسازند، چیزی را بسازند که طرفداران شان از قدیم دوست داشته اند و آن را می خواهند، می توانند بسیار موفق باشند! امیدوارم کپ کام این بازگشت به ریشه های کلاسیک را حفظ کند و صد البته روند اکشن رزیدنت اویل های 5 و 6 را که انصافا بازی های اکشن خوبی هم بودند فراموش نکند و در قالب یک IP جدید باز هم از آن بازی ها بسازد.
نظرات (13)