نقد و بررسی بازی Onrush
به احتمال خیلی زیاد با عناوین «موتور استورم» و «درایوکلاب» آشنا هستید. استودیوی سابق ایولوشن که اکنون به زیرمجموعه شرکت «کدمسترز» تبدیل شده، بعد از مدتها سکوت از عنوان جدید خود رونمایی کردند و چیزی که در اولین نگاه به ذهنها میرسید سبک بسیار آشنای موتوراستورم بود. یک عنوان ریسینگ با شالودهای از هیجان و تخریب و مبارزه!
موتوراستورها که بر روی کنسول PS3 منتشر شده بودند، توانستند با بازخوردهای خوبی مواجه شوند اما عنوان درایوکلاب به علت پارهای از مشکلات در زمان انتشار و کمبود محتوا، نتوانست آنگونه که باید نظرات مثبت را به خود جلب کند. هرچند تیم سازنده به مدت بیش از یک سال، از بازی حمایت کردند و با انتشار بهروزرسانیها و بستههای اضافه شونده تا آخرین لحظه آن را بهروز نگاه داشتند.
از گذشته به حال که آییم، با عنوان جدید این گروه سازنده که اکنون فقط با نام کدمسترز مشغول به فعالیت هستند روبهرو هستیم. «آنراش» عنوانی است که شاید بتوان گفت تنها یک هدف دارد: بالا بردن آدرنالین خون بازیکنان!
این عنوان مثل عناوین قبلی با سبک ریسینگ میزبان بازیکنان است اما، کمی متفاوت. مسابقات هیچ خط شروع و پایانی ندارند! تنها برنده مسابقه با مبارزه و انجام یک سری ماموریتها مشخص خواهد شد و موفقیت در این ماموریتها نه به صورت فردی بلکه به صورت تیمی و با همکاری میسر خواهد شد. دیوانگی – و البته شانس! – در این بازی حرف اول و آخر را میزند! بازی با سرعت بسیار بالا و سرسام آوری انجام میگیرد و در تمام طول بازی لحظهای نیست که انگشتتان را از روی دکمه گاز و نیترو بردارید. هدفتان تخریب حریف و انجام ماموریتی است که برای برد نیاز به انجامش دارید. این ماموریتها تنها به چهار دسته تقسیم میشوند و چه در حالت آنلاین و چه آفلاین فراتر از این تعداد نمیرود.
در حقیقت بخش آنلاین و تکنفره بازی هیچ تفاوتی با یکدیگر ندارند، به طوریکه در بخش تکنفره جای انسانها را هوشمصنوعی گرفته و باید با یک سری هوشمصنوعی احمق و گاها کاملا نامتعادل و نابرابر به مبارزه بپردازید و به سبک عنوان درایوکلاب، در هر مرحله برای جمعآوری ستارهها و امتیازات تلاش کنید. البته در بخش آنلاین نیز اوضاع زیاد تغییری نمیکند و از آنجایی که هنوز بخش Ranked بازی فعال نشده، به اجبار با کسانی به بازی خواهید پرداخت که هنوز فرق دوست و دشمن را نمیدانند و هرلحظه امکان دارد سد راه شما و هم تیمیهایتان شوند!
البته این توضیحات دلیلی بر بد بودن کلیات گیمپلی نیست. با اینکه ایراداتی به بخش هوشمصنوعی وارد است، باید اعتراف کنم با یه یک گیمپلی بسیار پرهیجان طرف هستیم. در طول مسابقه لحظهای آرام و قرار ندارید و سرعت سرسام آور و موسیقیهای ریتم بالا نیز به این امر کمک میکنند. هر لحظه باید به واسطه کارهای خاص، نظیر سرنگون کردن دشمنان، پرش از بلندیها، انجام حرکات آکروباتیک روی موتور، چرخش با ماشین در میان زمین و هوا، و سرنگون کردن باتهایی که وظیفهای جز تخریب شدن ندارند، خط نیترو خود را پر نگاه داشته و دائما استفاده کنید. در نتیجه این کار میزان قابلیت «راش» شما پر خواهد شد و با فعال کردن آن میتوانید با سرعتی بیش از پیش به دل حریفان زده و آنها را سرنگون کنید. البته این کار شما را از تخریب مصون نمیکند و هرلحظه احتمال سرنگونی شما به واسطه حریفان و یا کوبیده شدن به موانع به علت سرعت بالا، وجود دارد!
بازی دارای کلا هشت وسیله نقلیه هست که به چهار گروه دوتایی تقسیم میشوند. گروه اول دو موتور هستند که مقاومت خیلی کمی در برابر ضربات دارند اما از مانور بالایی برخوردارند. گروه های دیگر نیز رفته رفته سنگین تر شده و از سرعت مانورشان کم میشود، به صورتی که اگر بگوییم دو اتومبیل آخر چیزی از تانک کم ندارند، بیراه نگفتهام! هر وسیله قابلیت خاص خود را دارد. میتوانید برای متوجه شدن این کار کاراکترهای اورواچ را به خاطر آورید. هر قابلیتی میتواند نسبت به موقعیت و مدی که در آن در حال رقابت هستید، نتیجه بازی را به نفع تیمتان تغییر دهد پس باید در انتخاب آن دقت کنید. هرچند قابلیت بعضی از آنها آنطور که باید کارآمد نیستند و بود و نبودشان زیاد فرقی ندارد.
به طور کلی بازی دارای چهار مد است که به شرح آنها خواهیم پرداخت. 1. هرتیمی که بیشترین میزان نیترو (Boost) را استفاده کند برنده میدان خواهد بود 2. تسخیر یک منطقه مشخص که در حال حرکت است 3. از بین بردن دشمنان قبل از اینکه آنها شما را نابود کنند، 4. و در نهایت رد شدن از دروازهها برای جمع آوری ثانیههای ارزشمند
در نگاه اول مشکلی از بابت انجام این ماموریتها وجود ندارد اما وقتی هم تیمیهای شما هوشمصنوعی باشند، طبیعتا هیچ کنترل خاصی بر روی آنها نخواهید داشت و اینجاست که شما به تنهایی باید در مقابل شش هوشمصنوعی حریف که گاها به طرز عجیبی غیرمنطقی عمل میکنند بایستید! در این لحظه است که گاها ترجیح میدهید بازی را ببندید تا کمی به اعصاب خود مسلط شوید!
همانطور که بالاتر گفته شد، بازی کلا دارای هشت وسیله نقلیه و چهار مد است و این مهم چه در بخش آنلاین و چه در بخش تکنفره هیچ تفاوتی با هم ندارند. کمبود محتوا را میتوان بزرگترین دشمن این بازی دانست، موردی که در درایوکلاب هم شاهد آن بودیم. به این لیست کوتاه محتوا، میتوان ترکهای (Track) نه چندان زیاد و موسیقیهای بسیار کم تعداد و انگشت شمار را نیز اضافه کرد، که بعد از مدتی احتمالا از شدت تکرار ترجیح خواهید داد از موزیکهای خودتان استفاده کنید. البته تیم سازنده سعی کرده تعداد پایین ترکها را با تغییرات آب و هوایی به نوعی جبران کند و اینجاست که آب و هوای بارانی و برفی و تاریکی شب به ترکها اضافه میشوند که به نظر میرسد تا حدودی نیز بر روی گیمپلی تاثیر گذارند.
مسئله بسیار مهم و عجیب دیگری که به شدت باید نسبت به آن انتقاد کرد حالت نیمه آنلاین بازی است. شما در حالت آفلاین میتوانید به تجربه بخش تکنفره بپردازید اما این را در ذهن داشته باشید که فعالیتهای شما در حالت آفلاین ثبت نشده و هیچ پیشرفتی در بازی نخواهید کرد! یعنی نه Level Up خواهید شد و نه هیچ بسته و پوسته جدیدی برای اتومبیلهایتان باز خواهید کرد. تنها در صورتی که اتصال شما به اینترنت برقرار باشد، میتوانید از محتوای جدیدی که با پیشروی در بازی به دست میآورید استفاده کنید. هرچند این محتواها محدود به چند پوسته و ظاهر ماشین و کاراکتر هستند.
از سازندگان درایوکلاب حداقل در بخش گرافیکی بازی انتظارات بسیار بالاست. عنوانی که هنوز هم حرفای زیادی برای گفتن دارد و هیچ وقت کهنه نمیشود. اما متاسفانه باید گفت گرافیک کلی آنراش چیزی نیست که انتظارش را داشتیم. البته این قسمت را باید در دو بخش مجزا بررسی کرد. این عنوان به صورت پیشفرض دارای نرخ فریم 60 ثانیه حتی بر روی کنسولهای معمولی (PS4 و Xone) است و با تراکم پیکسل 900p اجرا میشود و بازیکنان قابلیت انتخاب بین فریم پایینتر و تراکم پیکسل بالاتر را نیز دارند. (که البته 60 فریم ایدهآل این عنوان است) اگر شلوغی صحنهها و تخریبهای متدوام و افکتهای بیشمار بازی را در نظر بگیریم، اجرای این بازی با این نرخ فریم مستحق تمجید است؛ اما اگر بخواهیم از منظر بصری کمی بر روی جرییات متمرکز شویم، با عنوانی نه چندان زیبا طرف هستیم، به طوری که در نگاه اول بدون شک اولین چیزی که متوجهاش خواهید شد، گرافیک کلی نه چندان زیبای آن است. اما همانطور که گفته شد اگر از منظر تکینیکی به آن نگاه کنید میتوان تا حدودی چشم بر دیگر موارد آن بست و نرخ 60 فریم را ترجیح داد.
همانطور که گفته شد موسیقیها در بازی کم تعداد هستند، هرچند همین تعداد کم نیز کاملا متناسب با حال و هوای بازی انتخاب شدهاند و میزان آدرنالین را در بدنتان بالا خواهند برد. مخصوصا زمانی که حالت راش را فعال میکنید و فریادها و صدای سنگین درام در گوشتان طنین انداز میشود.
در نهایت باید گفت این بازی از پتانسیل بسیار بالایی برای تبدیل به یک عنوان مهیج و جذاب برخوردار است اما کمبود محتوا و ایرادات جزئی مانع از تبدیل شدن آن به یک عنوان سطح بالا شدهاند. شاید در آینده سازندگان همانند عنوان درایوکلاب به پشتیبانی دائمی از بازی ادامه دهند، اما اگر هم اینچنین باشد، بدون شک این عنوان نیز به سرنوشت درایوکلاب دچار شده و کمتر کسی دوباره سراغش را خواهد گرفت. تجربه این بازی نه با قیمت کامل بلکه با قیمت کمتری (در تخفیفات آخر سال!) میتواند برایتان تا حدودی جذاب باشد اما تا جایی که میتوانید انتظاراتتان را پایین نگاه دارید!
نقد و بررسی Onrush بر اساس نسخه ارسالی ناشر برای وبسایت بازی مگ انجام شده است. (Copy provided by publisher)
نظرات