حتی با وجود سرمایهی فراوان از گزینههای محدودی میتوان نام برد که به صورت بالفعل در ساخت عناوین انحصاری به Microsoft کمک کنند
روز گذشته مشکل بازیهای انحصاری مایکروسافت در کنسول Xbox One را تحلیل و بررسی کردیم کردیم. متوجه شدیم که خرید استودیوهای بزرگ میتواند بهترین تصمیم برای این کمپانی باشد. در این میان، شایعاتی که این روزها به گوش میرسند را بررسی کردیم؛ از جمله خرید الکترونیک آرتز، والو و PUBG Corp. اکنون قصد داریم تک تک این شایعات را بررسی کنیم و از نظرات تحلیلگران بزرگ استفاده کنیم. همچنین کمپانیهای دیگری که ممکن است در نبرد با ارتش قدرتمند انحصاریهای سونی کمک حال فیل اسپسنسر شوند را نیز زیر ذرهبین خواهیم برد.
بازیسازان مستقل بزرگ همیشه توجه کمپانیهای عظیم را به خود جلب میکنند. بزرگترین و موفقترین استودیوهای مستقل همانند Double Fine Productions، CCP، Klei Entertainment، Telltale Games و IO Interactive از جمله نامهای بزرگی هستند که پیشرفت بزرگی داشتند و نام تجاری معتبری برای خود دست و پا کردهاند. اما این عوامل موفقیت، اغلب توسط مدیرانی مستقل و یک فرهنگ داخلی غنی بوجود میآیند. بیشتر این استودیوها علاقهای به واگذاری ندارند. هیچکدام از آنها به تنهایی قادر نخواهند بود که وضعیت مایکروسافت را در مقابل سونی تغییر دهند.
اگر بخواهیم EA را مورد بررسی قرار دهیم، باید به این نکته توجه داشته باشیم که با یکی از بزرگترین ناشران عناوین ترد-پارتی در جهان سروکار داریم. این کمپانی عناوین محبوبی همچون Battlefield، Dead Space، Mass Effect، Dragon Age و Titanfall را در اختیار دارد. اما بیشترین اعتبار الکترونیک آرتز از طریق در اختیار داشتن لایسنس بازیهای مختلفی همچون Star Wars و NFL تامین میشود که مایکروسافت به این IPها تمایلی ندارد. هیچکدام از چهار تحلیلگر ما خرید EA توسط مایکروسافت را محتمل نمیدانند.
دیوید کول، مالک DFC Intelligence میگوید: «ارزش تجاری EA حدود 35 بیلیون دلار است. اگر همگان از علاقهی مایکروسافت به خرید EA آگاه شوند، ارزش سهام الکترونیک آرتز به طور فزایندهای افزایش مییابد. سپس مایکروسافت مجبور میشود که با نوعی مشکل رقابتی دست و پنجه نرم کند و این خود پروسهای زمانبر است. پس خرید EA هزینهای نجومی در پی دارد.»
کول ادامه داد: «خریدن یک ناشر بزرگ سخت است، و حتی اگر موفق به خریدن آن شوید ممکن است به کارشان لطمه وارد کنید. مایکروسافت در این قضایا ید طولانی دارد. آنها با بانجی موفقیتهای فراوانی بدست آوردند اما پس از یک دوران خوب، شرایط به کلی تغییر کرد. آیا انها قصد دارند این بار رویهی خود را تغییر دهند؟»
مایکل پکتر از کمپانی Wedbush Securities به همان اندازه مردد است: «شما باید این را در نظر بگیرید که نیمی از تجارت EA در حال حاضر به کنسول PS4 ارتباط پیدا میکند. در صورت خرید EA توسط مایکروسافت، تمام این گردش مالی از بین میرود. این شامل لایسنسهایی میشود که مدیران EA بر عرضهی آنها برای تمامی پلتفرمهای موجود اصرار دارند. من این اتفاق را غیر قابل وقوع میدانم.»
حال قصد داریم گزینهی بعدی را بررسی کنیم؛ Valve. هنگامی که صحبت از والو باشد، باید قدرت بیحد و حصر شبکهی فروش مجازیِ عناوین مخصوص PC یعنی Steam را در نظر داشته باشیم. در این شبکه بازیهای بزرگی همچون Counter-Strike و Dota 2 وجود دارند. مایکروسافت قصد دارد بازیها را از پلتفرمهای مختلفی گردآوری نماید؛ والو این اجازه را به آنها میدهد.
اما رییس این کمپانی یعنی گیب نیوئل (کارمند اسبق مایکروسافت) به استقلال طلبی و متکی به غیر نبودن شهره دارد. وی همچنین، گاهی اوقات رویکردی تهاجمی در قبال سیاستهای مایکروسافت اعمال میکند.
با تمام این اوصاف، تحلیلگرهای ما، والو را یک گزینهی در دسترس و محتمل میدانند. آنها معتقدند که والو اشتیاق مایکروسافت به نفوذ در دنیای PC Gaming و علاقه به سیستمهای ابری را تامین میکند و در عین حال، عناوین ارزشمندی همچون Half-Life، Portal، Team Fortress و Left 4 Dead را به همراه درآمدی از مسابقات Esports در اختیار مایکروسافت قرار میدهد.
کول میگوید: «قرار دادن PC و ویندوز بجای بازار کنسولها به عنوان پلتفرم اصلی، سیاستی است که امکان دارد ارزش دنبال کردن را داشته باشد و والو نیز این امکان را به مایکروسافت میدهد. هنگامی که ویندوز 10 عرضه شد، آنها به سمت PC Gaming بازگشتند و برنامههایی همچون کراس-پلی مطرح شد. اینها در اولویت قرار داشتند.»
اما در پایان، همهچیز به نیوئل بستگی دارد. احتمال دارد که او بخواهد بجای بازاریابی مجازی بر روی واقعیت مجازی تمرکز کند و بخواهد دستی به سر و روی این دارایی کم ارزش والو بکشد. اما اگر والو هدف واقعی مایکروسافت باشد، نمیتوان شرایطی را متصور شد که این شرکت در کوتاه مدت بتواند شرایط بخش Xbox مایکروسافت را تغییر دهد.
پکتر میگوید: «سبک کاری والو به خوبی با سیاست کراس-پلی مایکروسافت همخوانی دارد. لازم به ذکر نیست که این دو کمپانی تنها 10 مایل با یکدیگر فاصله دارند. من فکر نمیکنم که گیب بخواهد والو را بفروشد، اما در کل ایدهی دیوانهواری هم نخواهد بود. بدست آوردن امتیاز IPهای بزرگ، سود حاصل از فروش بازیهای PC و سرمایهگذاری در مسابقات Esports، دستاوردهای معقولی به نظر میرسند.
ما همچنین PUBG Corp را نیز در میان گزینهها داریم. این کمپانی هم اکنون با بازی PlayerUnknown’s Battlegrounds بر روی ابرها سیر میکند. جوست وندرونن، مدیرعامل SuperData Research میگوید: «از زوایای بسیاری، PUBG Corporation بهترین گزینه است. اما من معتقدم که علاقه به این کمپانی جهانی است و کمپانیها زیادی به آن تمایل دارند. پس تصور میکنم شاهد یک رقابت بزرگ خواهیم بود.»
میتوان تقریبا هرکدام از کمپانیهای بازیسازی را به عنوان یکی از گزینههای مد نظر مایکروسافت نام برد؛ اما در مقابل هرکدام از این اسامی میتوان براحتی فهرستی از موانع را تهیه کرد که جلوی انجام معامله را خواهند گرفت. با توجه به این نکته، با یکدیگر چند گزینهی محتمل دیگر را مرور میکنیم.
Square Enix ممکن است به دلیل نامهایی چون Final Fantasy، Tomb Raider و Deus Ex وسوسه برانگیز باشد؛ امام وضوع این است که مایکروسافت در ژاپن شدیدا منفور است. این کمپانی در زمان کنسول Xbox 360 سرمایهگذاریهایی برای بازیسازی در این کشور انجام داد که تمامی آنها با شکست مواجه شدند. همین شرایط برای دیگر ناشران ژاپنی همانند Bandai Namco و کپکام نیز صدق میکنند. این دو بر خلاف اسکوئر انیکس مجموعهی چندان بزرگی از بازیهای بزرگ در اختیار ندارند تا مایکروسافت را بار دیگر به یک سرمایهگذازی خطیر در ژاپن تحریک کنند.
یوبیسافت هم لقمهی دلچسبی برای مایکروسافت خواهد بود؛ این کمپانی فرنچایزهای بینظیری همچون Assassin’s Creed، Far Cry و Tom Clancy را به همراه مجموعهای وسیع از استودیوهای مستعد در اختیار مایکروسافت قرار خواهد داد. اما این کمپانی فرانسوی نشان داده است که در مقابل پیشنهادات خرید وسوسه نمیشود و در حال حاضر نیز مشغول مقاومت در برابر پیشنهادی خصومت آمیز از سوی کمپانی Vivendi است.
قیمت بسیار بالای Activision Blizzard و مانعی بزرگ یعنی مدیرعامل آن، بابی کاتیک، این کمپانی را در انتهای فهرست قرار میدهد.
Take-Two مسلما بواسطهی بازی Gran Theft Auto V بزرگترین فرنچایز بازیهای ویدیویی در جهان است. EA ده سال پیش سعی داشت این کمپانی را بخرد. بیشترین میزان ارزش Take-Two در استودیوی فرعی Rockstar Games نهفته است. این استودیو IPهای GTA و Red Dead Redemption را در اختیار دارد. خرید Take-Two توسط مایکروسافت ممکن است منجر به خروج خلاقیت از آن شود؛ زیرا از طرفی مایکروسافت قصد دارد در کوتاه مدت نتیجه بگیرد در حالی که Rockstar به آهسته و پیوسته کار کردن مشهور است.
بتسدا هم ممکن است مناسب به نظر برسد، اما از آنجایی که تحت مالکیت یک کمپانی مادر به نام ZeniMax Media قرار دارد، ممکن است مذاکرات مایکروسافت برای خرید این نام درخشان با مشکل موجه شود.
وندرونن میگوید: «بله گفتن به مایکروسافت راحت است. مایکروسافت به خرید چنین کمپانیهایی نیاز دارد، اما انجام این کار بسیار پیچیده خواهد بود. در این شرایط، انجام معامله به این بستگی دارد که اعضای هیئت مدیره چه کسانی هستند و زندگیشان به چه صورت است. آیا اعضای هیئت مدیره به دنبال تقسیم کردن سهم خود هستند؟ یا اینکه در حالت فعلی خوشحالند؟ این عامل میتواند موجب تسریع معامله شود و یا اینکه به طور کلی از انجام آن جلوگیری نماید.»
به عبارت دیگر، معیارهای مایکروسافت علاوه بر قیمت و سوددهی، زمان را نیز شامل میشوند.
پکتر میگوید: «آنها باید این کار را در سال 2010 انجام میدادند. اما بتسدا به اندازهی کافی پربار نیست و با خرید آن چیز زیادی دستگیر مایکروسافت نخواهد شد. در نهایت هر تصمیمی که آنها بگیرند با تمرکز بر روی PC خواهد بود. فکر میکنم خودشان نیز با این واقعیت کنار آمدهاند که در بازار کنسول، رتبهی دوم را بعد از سونی کسب خواهند کرد، و من فکر نمیکنم که موقعیت شغلی فیل اسپنسر به این دلیل در خطر قرار گرفته باشد. مایکروسافت میخواهد که بخش Xbox سودده باشد و در حال حاضر هم چنین شرایطی وجود دارد.»
پکتر در ادامه اضافه کرد که مایکروسافت با تمام حرف و حدیثها اگر 60 یا 70 میلیون کنسول نیز بفروشد باز هم در این نسل موفق بوده است؛ درحالیکه قصد دارند ارتباط میان Xbox و ویندوز 10 را قوت ببخشند.
پیرس هاردینگ-رولز مدیر بخش تحقیقات و بررسی در کمپانی IHS میگوید: «من اطمینان دارم که مایکروسافت به تمام فرصتهای بالقوهای که برای خرید یک زیرمجموعهی جدید در بازار پیش خواهد آمد توجه خواهد کرد؛ اما از طرفی معتقدم احتمال عقد قرارداد با یکی از ناشران بزرگ و قدیمی و یا پلتفرمهای بازیهای ویدیویی بسیار پایین است. به گمانم توجه آنها به سمت فرصتهای خاصی که توسط استودیوها یا عناوین بزرگ ایجاد میشود و بر روی بازار تاثیر خواهند داشت، معطوف خواهد بود.»
مایکروسافت قطعا از منابع مالی و انگیزهی کافی برای یک خرید بزرگ برخوردار است؛ اما اخیرا و در مصاحبههای اعضای رده بالای کمپانی متوجه شدیم این احتمال وجود دارد که آنها مسیری بسیار متفاوت نسبت به گذشته در پیش بگیرند و از اضافه کردن زیرمجوعهای جدید به همراه بازیهای AAA خودداری نمایند.
همانطور که رییس بخش بازیهای ویدیویی، فیل اسپنسر سال گذشته به Guardian گفته بود قصد دارد در پروژههای game-as-service (بازیهایی که برای مدت طولانی توسط سازنده پشتیبانی میگردند) سرمایه گذاری کند: «فرض میکنیم که 10 نفر در یک گاراژ جمع شدهاند و قصد دارند یک بازی با پشتیبانی بلند مدت را بسازند. ایجاد زیرساختها به منظور شروع پروسهی تولید برای آنها بسیار سخت است، ما چطور میتوانیم به آنها کمک کنیم؟»
ساتیا نادلا مدیرعامل مایکروسافت، در ماه اکتبر و طی تماسی با سرمایهگذاران گفت که به صورت بنیادین به این فکر میکند که در معیارهای اندازهگیریِ پیشرفت بخش گیمینگ کمپانی بازنگریهایی صورت دهد. او به نوبهی خودش پیشنهاد داد که هدف اول شدن در بازار کنسولها را کنار بگذارند!
در نهایت، کمپانی ممکن است عناوین بزرگ انحصاری را در راه ابتکارات نوینی فدا کند. همانند گسترش سرویس اشتراکی Xbox Game Pass که به دلیل تقاضای مخاطبان، اکنون بازیهای انحصاری را در زمان عرضه نیز پوشش میدهد. ممکن است هزینه و سختی تولید عناوین انحصاری (در برخی مواقع نیاز به 5 سال زمان ساخت و سرمایه گذاری سنگین دارند) به عنوان هزینهای اضافی و بیش از حد سنگین برای کمپانی در نظر گرفته شود.
نظرات (2)