در نسل هشتم بازیهای ویدئویی در کنار تمام پیشرفتهایی که در جنبههای مختلفِ بازیهای AAA و مستقل اتفاق افتاد، شاهد پیشرفت قابل توجهی در عناوین منحصراً آشپزی و بخش آشپزی دیگر بازیها بودیم. از کشتن هیولاها در Battle Chef Brigade و Monster Hunter: World و پختن خوراکیهای عجیب و گاهی وحشتناک با گوشت آنها تا گیمپلی پر آشوب مجموعه Overcooked و دیگر آثاری که همه یا بخشی از گیمپلی خود را به آشپزی اختصاص داده بودند، نسل هشتم برای علاقهمندان به غذا و بازیهای ویدئویی، دوره فوقالعادهای بوده است. مجموعه Cook, Serve, Delicious! که حیات خود را یک سال قبل از نسل هشتم آغاز کرد، دومین و سومین شماره آن در این نسل منتشر شد و هر کدام از این نسخههای جدیدتر با تغییراتی که در فرمول خود دادند، باعث تکامل هر چه بیشتر فرمول نسبتاً ساده این مجموعه شدند. با بررسی نسخه Early Access بازی Cook, Serve, Delicious! 3 همراه باشید.
سرآشپز اصلی این سری که کنترل آن به بازیکنان واگذار شده، در شماره اول مدیریت رستورانی رو به نابودی را به دست گرفت و آن را تبدیل به یکی از بزرگترین رستورانهای شهر کرد. به دلیل مشکل با صاحب ساختمان رستوران، در قسمت دوم این سرآشپز به برج «تراگان» نقل مکان کرد تا همه چیز برای او و بازیکن از صفر شروع شود. مطالب حاشیهای در قسمت دوم باعث آشنایی بیشتر بازیکنان با دنیای این سری شد و فهمیدیم که این مجموعه در آیندهای نه چندان دور در یک دنیای موازیِ بحرانزده اتفاق میافتد که از غذا قضا اکثر جنگهای تاریخی این دنیا هم به علت غذاهای مختلف به وقوع پیوستهاند! معدود رستورانهای باقیمانده مأمنی برای تن خسته ساکنان این دنیا هستند. در ابتدای Cook, Serve, Delicious! 3، برج تراگان منفجر شده و به نظر میرسد که سرآشپز این بار نه تنها رستوران، بلکه جان خود را هم از دست داده اما جستجوی دو ربات به نامهای «ساطور» و «همزن» باعث پیدا شدن جسم نیمهجان سرآشپز در میان خرابههای برج تراگان میشود. این دو ربات تصمیم میگیرند تا با کمک سرآشپز در آشپزخانه سیاری که در ون خود راه میاندازند به اقصی نقاط کشور سفر کنند تا لقمه به لقمه، مردم را از شرایط بد زندگیشان دور کنند، کاری مشابه مأموریت سم پورتر بریجز در بازی Death Stranding!
به طور عادی از یک اثر مدیریتی انتظار داستانی پیچیده و با لحظات نفسگیر سینمایی نداریم و Cook, Serve, Delicious! 3 هم در این زمینه حرفی جدی برای گفتن ندارد اما در ساخت دنیای خود عملکرد فوقالعادهای داشته است. در هر منطقه و ایالت جدید، رویکرد مردم به خورد و خوراکشان کاملاً متفاوت است و در محیط جدید، موقعیتهای مختلفی در انتظار مخاطب هستند. موقعیتهایی مثل بمباران موشکی یا اتفاقات سادهتری مثل مورد حمله واقع شدن توسط دیگر ونهای فروش غذا! دیگر خبری از امنیتی که کار کردن در یک رستوران در طبقات بالایی یک برج فراهم میکرد نیست و سرآشپز باید با تنها سلاح خود، یعنی غذاهای خوشمزه، از این دنیای متخاصم جان سالم به در برد. تغییر فضا نسبت به دو قسمت قبلی و استفاده از شهرتی که غذاهای خیابانی در این سالها به لطف جاناتان گُلد فقید و فیلم سینمایی Chef به دست آوردهاند، تصمیمی هوشمندانه بوده و حس ویژه و متفاوتی به کار بخشیده است. خط داستانی اصلی که پشت تمام این ماجراهاست هم در کل جذاب از آب درآمده و عمده این جذابیت هم بر دوش دو ربات همراه گذاشته شده که شخصیتپردازی خاصی ندارند اما دیالوگهایی که بین آنها رد و بدل میشود، خوب و بامزه هستند.
در سیستم آمادهسازی غذاها تغییرات بزرگی اتفاق نیفتاده و بیشتر غذاها هم از همان منوی قسمت دوم مستقیماً وارد این قسمت شدهاند اما به دلیل اینکه در قالب یک ون فروش غذای خیابانی به آشپزی مشغول هستیم و دو دستیار هم در کنار خود داریم، بخشهای از گیمپلی رستورانی حذف شده و سرعت تبدیل به عنصری کلیدیتر شده است. تحویل غذا به مشتریها هم توسط خود بازیکن و هم توسط رباتها انجام میگیرد و زیبایی کار در اینجاست که میتوان چندین سفارش آماده شده را با فشار یک دکمه به طور همزمان تحویل داد. از دیگر تغییرات اصلی، حذف اعمالی مثل جمع کردن زبالهها، شستن وسایل و مواردی از این دست است.
سیستم کلی این بار به این صورت است که در هر مرحله، تعدادی ایستگاه وجود دارند که باید در هر کدام به مراجعین سرویس دهی کرد. قبل از شروع هر روز منوی روزانه را انتخاب میکنیم که بسته به محیط و توضیحات، امکان استفاده از تمامی دستورهای غذایی خریداری شده را نداریم و باید برای هر محیط، رژیم و سرویس خاصی در نظر بگیریم. غذاهای مختلف درجات سختی متفاوتی از آمادهسازی دارند و آماده کردن تعدادی از آنها چندین مرحله به طول میانجامد که در آمادهسازی هر غذا باید به میزان صبر و تحمل سفارشدهنده و مدت زمان مورد نیاز برای آماده شدن سفارش، توجه ویژهای داشت.
درجه سختی Chill برای کاهش استرس بازیکن در Cook, Serve, Delicious! 3 وجود دارد که در این حالت مشتریان از صبر بینهایت برخوردارند اما در این صورت امکان رسیدن به مدال طلا وجود ندارد و برخی از مراحل فقط و فقط با به دست آوردن تعداد مشخصی از مدال طلا قابل دسترسی هستند. تعدادی آپگرید هم برای ون بازیکن وجود دارند که تعداد جایگاههای آمادهسازی غذا، مدت تازه نگه داشته شدن غذاهای آماده شده و مواردی از این دست را افزایش میدهند و در تلاش مجدد برای به دست آوردن مدال طلای مراحل گذشته، به شدت به کار میآیند. گیمپلی بازی به طور کلی هیجانانگیز، پرسرعت و به شدت سرگرمکننده است و بخش دو نفره همه این ویژگیها را چند برابر میکند و به جز مواردی مثل تکمیل نبودن متن برخی غذاها و عدم امکان کنسل کردن سفارشها در میانۀ آمادهسازی، مشکل چندانی در گیمپلی دیده نمیشود و احتمالاً تا عرضه نسخه نهایی این موارد هم مرتفع خواهند شد.
از نظر بصری پیشرفت چندانی را نسبت به قسمت قبلی شاهد نیستیم و غذاها، ابزار آشپزی و ظاهر مشتریان دقیقا همان چیزیست که در قسمت قبلی دیدیم اما اینجا تفاوت در طراحی محیطهاست که برخلاف قسمت قبلی همه چیز فقط در یک محیط یکسان اتفاق نمیافتند و بازی سفرنامهای در میان آمریکا با ویژگیهای مختص هر ایالت است (البته در این فرنچایز تعدادی از ایالتهای آمریکا به علت جنگ و بلایای طبیعی از بین رفتهاند!). صداگذاری دو شخصیت همراه به شکلی عالی انجام گرفته و موسیقی متن در شرایط مختلف با افت و خیز مناسب شرایط استرسزا یا شرایط آرامش قبل از طوفان را به بهترین نحو به مخاطب القا میکنند.
Cook, Serve, Delicious! 3 همین حالا و حتی قبل از عرضه نهایی هم کیفیت فوقالعادهای دارد و ضرباهنگ سریع گیمپلی آن، هیجانی در حد و اندازه آثار بزرگ اکشن موجود در بازار به مخاطب القا میکند. به جز اینکه در زمان گرسنگی ممکن است تجربهای سخت برای مخاطب ایجاد کند، هیچ نکته منفی قابل ذکری در آن مشاهده نمیشود، پس اگر به آشپزی در قالب بازیهای ویدئویی علاقهمندید، به هیچ وجه Cook, Serve, Delicious! 3 را از دست ندهید.
نظرات