اولین تجربه و بررسی اجمالی Super Smash Bros. Ultimate
Super Smash Bros. Ultimate بازی اوپن ورلد نیست، اکشن ادونچر غنی با دهها کار برای انجام نیست، داستان خاصی نیز ندارد و به عنوان تیر خلاص حتی سینماتیکهای باشکوهی نیز آنچنان برای نمایش در اختیار مخاطبان نمیگذارد. با تمامی این اوصاف، این بازی یکی از خطرناکترین بازیهای 2018 است. لحظهای که وارد آن میشوید همّت زیادی میخواهد تا از آن خارج شوید. همراه من باشید تا تجربهی چند ساعتهی اوّل خودم رو از SSBU براتون به اشتراک بگذارم.
دایرکت ربع اوّل 2018 نینتندو با بمب خبریای همراه بود که بعد از 9 ماه صبر و هایپ و هیجان به ثمر رسید و در نهایت 7 دسامبر 2018، بعد از مدتها انتظار Super Smash Bros. Ultimate برای نینتندو سوییچ عرضه شد. به شخصه یادم نمیآید بعد از GTA V برای بازیای تا این حد دیوانهوار هایپ و گوش به زنگ و منتظر تجربه آن، حتماً در روز اوّل باشم. Super Smash Bros. Ultimate لزوماً از تمام بازیهایی که از آن موقع تا به حال آمدهاند. حتی برای شخص خودم بازی بهتری نیست. ولی اگر مبنا را هیجان و انتظاراتی که کشیدیم بگیریم. میتوان گفت واقعاً در جایگاه غیر قابل لرزشی ایستاده. تا جایی که تقریباً در هر جای فضای مجازی و جزو فن بیس هر پلتفرمی باشید میتوانستید این موج عظیم که ناشی از هایپ بازی بود را حس کنید. حال این عنوان در دستان ماست و باید بگویم تا به این جای کار، واقعاً ارزش هایپ و هیجاناش را داشت.
سکانس اوپنینگ بازی چیزی است که خیلی از بازیهای فایتینگ این روزها کم دارند. یک ویدیوی 3 دقیقهای که حسابی به شما سوژه نوستالژی و شات گرفتن میدهد و ناگهان با تمام شدناش شما را مستقیم درون بازی و منوهایش میاندازد. ساکورایی قبلاً گفته بود منوهای بازی را با الهام از Persona 5 طراحی کرده که خب بیراه نگفته و مستقیم میتوان تاثیر این الهام ها را در منوها و UI بازی دید. آنها به شدت ساده، مینمالیستیک و خوش رنگ و لعاباند و از طراحی خمیده و عجیب غریب Super Smash Bros. for Wii U حسابی فاصله گرفتهاند و بهتر شدهاند. راستی صحبت از پرسونا 5 شد. جوکر(Ren) در گیم اواردز به عنوان اولین شخصیت DLC معرفی شد! و خدای من. ساکورایی و نینتندو واقعاً این دفعه انجامش دادند و از ناکجا آباد ضربه زدند!! از این جا به بعد مطلب، رسماً میخواهم راحتتر باشم و خودمانیتر حرف بزنم. این مقاله، نقد نیست و خدا را شکر درگیر مبانی ادبیاتی نیستیم و من میخواهم صرفاً تجربه اولیه ام از اسمش براس را با شما به اشتراک بگذارم. پس بیایبد به داخل چاه عمیقی که تهش به این زودیها معلوم نمیشود بپریم!
توجه: در این مقاله از زبان گفتار استفاده شده است.
طبیعتاً به عنوان کسی که از Super Smash Bros ـی که برای نینتندو 64 اومد دیگه به سری نتونست دست بزنه (چون نه امولاتورها درست جواب میدادن نه کنسولشو داشتم) همه چیز Ultimate تقریباً برام تازهگی داشت واسه همین مستقیم رفتم بخش Training که ببینم با خودم و بازی چند چندم. صفحه انتخاب کاراکترها که کلا 8 تا کاراکتر داره یکی از بهترین لحظههای بازیه. شما با یکی از کمترین راسترهای تاریخ بازی های فایتینگ شروع میکنید و به سمت بیشترین تعداد با روندی ثابت حرکت میکنید. در حرکت ابتدایی من عین یه فن سه آتیشه سری زلدا به عنوان اولین کاراکتر، لینک رو برداشتم. لینک به عنوان یه شمشیر زن جدا از برد خوبش، تکنیکهای اسپشیال واقعاً خاصی داره. و بهترینشون بمب اتوماتیک ـه که قشنگ اگه یاد بگیری استفاده ازش رو حسابی زمینهای بازی رو صاحب میشی. برخلاف مبارزها که به مرور آزاد میشن. زمین ها همه 103 تاش از همون اول آزاد اند. و هولی... سی تا از این استیجها هم برا جمع کردن بازی کافی بود و تیم ساکورایی 103 تا ازشون رو تو بازی گذاشته. این استیج ها هر کدوم واقعاً یه دنیاییاند. مثلاً استیج جدید نیو دانک سیتی تو بازی فقط خودش تو طی بازی سه بار کاملاً تغییر میکنه وای به حال بقیه شون که کلا مدام المان به بازی اضافه و کم می کنند. شما بیشتر از این که به شخصیتهاتون باید واقف باشید برای آنلاین بیشتر باید با استیجها آشنا باشید. از بس در روند بازی این استیجها تاثیر دارند. جدا از کلیات شخصیتها و استیجها قوانین اسمش سادهاند. ضربههای معمولی، حرکات Special، Grab ها، گارد و ضربات اسمش. تنها نکتهای که یکم اذیتم کرد جای گذاری دو تا از دکمهها بود. پرش با دکمه های X و Y ـه و ضربات با A و B. خوشبختانه دامنه آزادی بازیکن تو تغییر لی آوت دکمهها و کلا تنظیمات بازی واقعاً بینظیره. و این به نظرم اون بخشیه که بازی تمرکز زیادی روش شده تا باب میل مخاطب باشه و هیچ وقت دست خودش رو بسته نبینه. من هم سریع جای دکمههای پرش و ضربه رو عوض کردم و مستقیم به سراغ بخش Smash رفتم تا ببینم واقعاً بازی چه شکلیه.
آلتیمیت واقعاً شبیه یک انیمه است. انیمهتر از چیزی که در Dragon Ball FighterZ تجربه کردم. مبارزات جدا از سرعت زیاد وسعت زیادی هم دارن. نیمی از مبارزات در هوا و نیمی دیگه در حال جهش و ضربه زدن هستن و انفجارها و سقوط آیتمهای مختلف و ظاهر شدن Assist Trophy ها روی صحنه که روی هم قشنگ کل مبارزه رو به یه جهنم لذت بخش تبدیل میکنه. نکته این جاست که اگه تعداد پلیرها رو تو حالت اسمش از 4 تا بیشتر کنید واقعاً تو صفحهی سوییچ نمیتونید قضیه رو دنبال کنید. بازی تا هشت پلیر رو تو همهی استیجها پشتیبانی میکنه. راستش من نه حوصلهی درگیری با هفت تا آیکون گیمینگ دیگه رو دارم و نه آدم و دستههاش رو که باهاشون بازی کنم واسه همین نشده که هشت نفرهی بازی رو تجربه کنم. راستش تا همین الانش که دارم مطلب رو مینویسم تک نفره یا آنلاین دارم بازی میکنم. یکی با یه جویکان بیاد پیشم با هم بازی کنیم!!
بخش Smash با این که محتوای خوبی برای تک نفره بازی کردن داره ولی در حقیقت از بنیان برای چند نفره-آفلاین دورهم زدن طراحی شده. حالت Smash-Down و tourney و Squad Strike و... همگی ترکیب، تلفیق و اجرای بخش های چند نفرهی محبوب تمام فایتینگهای تاریخ ـه که همشون با موفقیت به آلتیمیت منتقل شدند. فقط همون جور که گفتم چند نفر احتیاجه تا بتونید بازیاش کنید و این که اصلاً پیشنهاد نمیکنم تا با نیمههای جویکان این بازی رو انجام بدید. رو کاغذ شدنیه ولی در عمل واقعاً محاله بشه درست بازی کرد.
اصل بخش تک نفره به Classic Mode و Spirit Mode ـه. کلاسیک مود تو یه کلام محشره. من کلا هر فایتینگی که میخرم اوّل سراغ کلاسیک مود اش میرم چون اول این که میخوام اندینگ همهی شخصیتها رو ببینم و دوم این که این بخش بیشترین لذت رو برای بازیکن های غیر حرفه ای داره. استریت فایتر 5 و MK X از این لحاظ برام این نسل واقعاً ناامید کننده بودند و عوضش Tekken آخری(7) مخصوصاً با سکانسهای سینمایی ته هر شخصیت واقعاً تو این بخش محشر بود. کلاسیک مود آلتیمیت با اقتدار عجیبی از این لحاظ واقعاً نه فقط لای Super Smash Bros ها بلکه لای همهی فایتینگها سردمدار ـه. کلاسیک مود هر شخصیت شامل یه سری رقابتهای خاصه که یکسری شون حالت Smash معموله و بعضی هاشون شرایط خاص و جالبی داره و نهایتش باس فایت و یک کارت اندینگ که اکثرشون رفرنسهای فوقالعادهای دارند. این یه فرم کاملاً استاندارده و من انتظار دارم همه ی بازیهای فایتینگ این حرکت رو اجرا کنن. ولی عجیبه که فقط آلتیمیت موفق به انجام این حرکت شده. کلاسیک مود واقعاً اعتیاد آوره و من خیلی خوشحالم آلتیمیت با این که می تونست صرف بخش اسپیریت مود دهن طرفدارها رو بابت بخش تک نفره ببنده ولی این کار رو نکرده. صحبت از اسپیریت مود شد. این بخش یکی از بهترین گرایندهایی است که میتونید در یک بازی ویدیویی تجربه کنید و گیلاس روی کیک کل این قضیه اینه که هیچ عامل مایکروترنسیشن ـی مانع عملکرد شما تو جمع آوری اسپیریت ها نمی شه. در بازی مجموعاً نزدیک به 1300 اسپیریت وجود داره که جمع کردن هر کدوم شرایط خاص خودشون رو دارن و واقعاً آدم رو تشنه میکنن تا بیشتر ازشون جمع کنی. خوبی اسپیریتها اینه که به طور اتفاقی شما با خیلی از شخصیتهای گیمینگ روبرو میشید که تا حالا نمی شناختید. مخصوصاً ما ایرانیها که خیلی با نینتندو و کلا سازندههای شرقی رابطه عمیقی نداریم. من فکر کنم شخصیتهای Golden Sun خیلی شخصیتهای جالبی باشند. حیف نینتندو خیلی وقته پرونده اون فرنچایز رو مختومه اعلام کرده ولی خب گذر به این شخصیتها فوق العاده است. و خب جمع بندی همه ی این ها میشه گل سرسبد کل آلتیمیت، ادونچر مود. ادونچر مود بخش داستانی بازی ـه که داستان آن چنانیای نداره ولی خب شخصیتها رو به یه بهانه خوبی به جون هم میندازه. اصل بخش ادونچر مود استفاده حداکثری از پتانسیلهای اسپیریت مود ـه و از این لحاظ کاملاً موفقه. چیدن اسپیریتها، استفاده ازشون علیه رقبا در مبارزاتی که واقعاً شرایط عجیبی دارند شالوده اصلی بخش رو تشکیل میده که خب از مبارزه علیه این شخصیت بعد از اون شخصیت اکثر بخشهای داستانی بازی های فایتینگ بهتره. ادونچر مود اصلاً مود راحتی نیست. با این حال به شدت حال میده و مهمتر از همه کاملاً طولدار و مفصّله. به طور میانگین کامل کردن این بخش نزدیک 20 ساعت طول میکشه و این فقط بخشی از ساعتهایی است که شما می توانید در بازی کنار کلاسیک مود، اسپیریت مود و بخش اسمش برای بازی با دوستانتون صرف کنید. به عنوان نگاه اوّل من فقط دارم در چاه رو برمیدارم که توش رو ببینم و براتون تعریف کنم. وگرنه خیلی راه داره تا خودم برسم تهش.
بخش آنلاین واقعاً ناامید کننده است. نه به خاطر لگ. چون اتفاقاً بازی مگر در شرایط خیلی شلوغ آن چنان لگ ندارد. بلکه مسئله بیشتر به نحوه Matchmaking و انتخاب حریفان و شرایط نبرد برمیگردد که سر جمع خیلی موقعها باعث شد من شرایط خاصی رو برای بازی انتخاب کنم وکاملاً برعکس اون موارد بعد از تشکیل شدن بازی به وجود بیاد. جدا از این موارد افتادن پلیرهایی که چندین برابر من قویتر بودند جلوی منی که سه دست بازی کرده بودم حسابی بازی رو تو بخش آنلاین اعصاب خورد کن میکرد. خوشبختانه نینتندو تو بخش ساپورت تو همین سه روز دست به کار شده و داره به حرفها و مشکلات ملّت با صبر و حوصله گوش میکنه. امیدوارم سریعتر تو آپدیتهای بعدی این موارد رفع شه. به جدا از اون مغازهی بازی، بخش موسیقیها که خودش یک دنیایی است؛ کارتهای بازی و نکات فرعی به شدت متنوع بازی کلا یه کاری میکنند این بازی جدا از تمام خوبی هاش تو گیم پلی، بازی باحال تری نسبت به فایتینگهای همیشگیتون به نظر برسه و خب این دقیقاً چیزیه که سوپر اسمش براس هست. یه فستیوال باحال! کلا من فایتینگ باز حرفهای نبودم نیستم و احتمالاً نخواهم بود ولی این جوری نیست که فایتینگی رو تا به حال تجربه نکرده باشم و خب اشتیاق زیادی برای هر بازی تو این سبک دارم. و خب به نظرم تو نگاه اوّل آلتیمیت بیشتر از این که فایتینگ محشر، دهن باز کن، اپیک، حماسی، ماندگار و... باشه فایتینگ باحالی ـه. به جون هم انداختن زلدا و لینک و یا اسنیک و پیکاچو هنوز لذت بخشترین چیزیه که Smash رو خاص میکنه برای همین معرفی شدن جوکر تو Game Awards اون قدر همه رو شوکه میکنه یا معرفی شدن پیرهانا پلنت به عنوان یک مبارز همه رو میذاره تو کف...چون باحاله... چون لت و پار کردن ملت با آیکون های گیمینگ تو اسمش و استایل خاصش چیزی نیست که بشه تو هیچ بازی دیگهای تجربهاش کرد.
خب حرفای من برای اولین نگاهم به Super Smash Bros. Ultimate به انتها رسید. منتظر نقد کامل بازی در روزهای آتی باشید و احتمال زیاد به استایل راهنماهای سایت کلی راهنمای مفصل در مورد مکانیک های بازی و نحوه کار با شخصیتها آروم آروم روی سایت قرار میگیره. به عنوان ختم کلام، یک نگاهی به جورنال عکس نگاری من تو دو روز اوّل برخوردم با آلتیمیت داشته باشید.
نظرات (2)