تکلند با دومین نسخه از سری جهانباز و زامبی اسلشر Dying Light به نظر میرسد که قصد دارد یک نمایش بزرگ ارائه کند، ولی این نمایش اصرار عجیبی دارد که مرتب به بازیکن یادآوری کند با سرگرمی کمعمق و متوسطی مواجه است. با بررسی بازی Dying Light 2: Stay Human همراه بازیمگ باشید.
https://bazimag.com/index.php?id=13835&option=com_k2&view=item#sigFreeIdd7165c7e9f
کمپانی لهستانی تکلند مدتهاست که به ساخت عناوین زامبی میپردازد و دیگر نمیتوان آنها را استودیویی کوچک دانست، که قصد دارند در این ژانر جای پایی برای خود پیدا کنند. این استودیو و بازیهایش اتفاقا مسیر تکاملی را پیمودند که نقطه اوج تلاش آنها برای قرار دادن بازیکنان در یک دنیای پر از زامبی نیز همین بازی Dying Light محصول سال 2015 بود. Dying Light ترکیب ایده گشتوگذار در یک دنیای جهانباز زامبی، تمرکز مبارزات با سلاح سرد و دویدن آزاد از خیابان تا پشت بامها به صورت پارکور بود. بسیاری از این ایدهها هم به شکل سورپرایزکنندهای جالب از کار درآمدند و برای مثال فرار از دست گلهای از زامبیها در خیابانها و داشتن گزینه جهش و پرش از موانع و بالا رفتن از در و دیوار، به مخاطب خود میگوید که میتوانید اینجا تجربهای کمابیش منحصربهفرد از زامبی داشته باشید. از به بازار آمدن آن بازی تاکنون البته حالا عناوین مشابه بیشتری ساخته و عرضه شدند و حالا تکلند فرصت را مناسب دیده تا با نسخه دوم یعنی Dying Light 2: Stay Human چیزهای جدیدی ارائه کند.
نسخه دوم Dying Light 2: Stay Human، سعی کرده تا جدای از بهبودها و ارئه بهتر چیزهایی که در نسخه اول خوب کار میکردند و محبوب بودند، نظیر ارتقا گیمپلی پارکور و سیستم مبارزات، المانهای جدیدی را هم به مجموعه اضافه کند که متمایل شدن هرچه بیشتر به سمت یک تجربه نقشآفرینی، در مرکز تحولات قرار دارد. تکلند درواقع حالا بیشتر به جای تمرکز روی عنصر ترس و بقا و مبارزات، روی عنصر انتخابهای بازیکن در مسیر داستان تاکید دارد. در Dying Light 2 بازیکن براساس انتخابها و مسیر داستانی که پیش میگیرد، وقایع آینده داستان را شکل میدهد و حالا استفاده گستردهتری هم از امتیازات تجربه در دو شاخه متفاوت و درخت مهارتها کرده است. با این حال به نظر تفاوت زیادی میان مطرح کردن همه این ایدهها، با اجرا و آنچه که درنهایت به عنوان گیمپلی تجربه میشود وجود دارد.
پس از مرور دلایل امیدوار بودن به بازی، بررسی زمینههای داستانی این بازی اهمیت زیادی دارد. وقایع داستانی Dying Light 2: Stay Human حدود بیست سال پس از بازی اول جریان پیدا میکند، جایی که قهرمان اصلی تغییر کرده و داستان پیش رو از طریق کنترل Aiden Caldwell روایت خواهد شد. ایدن، یک بازمانده پس از دومین شیوع ویروسی است که دنیای پساآخرالزمانی اطرافش را ساخته و در حالی که معدود بازماندگان آن مجبور به قرنطینه و حفاظت از خود پشت دیوارها هستند، او در خارج از دیوارها و به عنوان یک به اصطلاح Pilgrim یا زائر، برای بقا و زنده ماندن تلاش میکند. به عنوان یک Pilgrim، ایدن سالها تجربه فرار از زامبیها و پیدا کردن راههایی برای فرار را در خودش دارد که این شامل یاد گرفتن مهارتهایی نظیر دویدن سریع، پارکور و مبارزه میشود. ایدن علیرغم داشتن این تواناییها، البته همیشه این حس را هم داشته که با بقیه تفاوتهایی دارد و بازی سعی میکند با فلشبکهای سینمایی بیشتر به این وقایع بپردازد. ایدن در واقع در دوره کودکی خواهری هم داشته که البته طی حادثهای او را گم میکند و ادامه زندگی او از آن نقطه، تلاش برای پیدا کردن خواهرش میا است. ایدن پس از چند سال زندگی بیرون از مناطق قرنطینه به عنوان یک Pilgrim، درنهایت به جایی که همه چیز در دومین شیوع ویروسی از آنجا شروع شد، یعنی شهر قرنطینه «ویلادور» وارد خواهد شد تا معمای شیوع دومین ویروس و مفقود شدن خواهرش را برای همیشه حل کند.
بازی در طی پیگیری داستان سعی میکند از طریق فلشبک بیشتر به ریشههای دومین شیوع ویروس زامبی بپردازد. پس از وقایع بازی اول، محققان سازمانی با نام GRE ظاهرا موفق به کشف واکسن برای درمان بیماری زامبی میشوند، اما این گروه مخفیانه به تحقیقات روی آن ادامه میدهند و درنهایت نیز فاجعه رخ میدهد و یک نسخه از ویروس جدیدتر به دنیای بیرون آزمایشگاه راه پیدا میکند. این شروع کننده دومین همهگیری زامبی از این نوع در دنیای این سری و کاتالیزور وقایع بازی Dying Light 2 میشود. داستان به شکلی شروع میشود که از همان ابتدا به پیوندها میان ایدن و محققان GRE اشاره میشود. همانطور که اشاره شد، جستجو برای پیدا کردن میا درنهایت او را مجددا به شهر ویلادور میکشاند؛ شهری که حالا بین چندین گروه و دسته تقسیم شده و ایدن باید سعی کند تا با برقرار کردن رابطه با افراد و شناخت بازیگران مهم شهر، به سرنخهای جدید دست پیدا کند. نکته مهم درباره این روند داستانی، نقشآفرینی ضعیف شخصیتهاست و به ندرت میتوان بیان حالات چهره یا بیان دیالوگ غیرمصنوعی و واقعگرایانه در آنها دید؛ اتفاقی که از منطقه به منطقه و گروه به گروه نیز به صورت ملالآوری تکرار میشود. این موضوع گرچه در نگاه اول ممکن است چندان مهم نباشد، ولی درنهایت کیفیت تجربه نقشآفرینی موردانتظار را واقعا پایین آورده و همزادپنداری و باور کردن به عمق وقایع را سخت کرده است.
https://bazimag.com/index.php?id=13835&option=com_k2&view=item#sigFreeIde2dd5cbbca
به لحاظ فنی، تجربه این بازی در ادامه همین خط قرار میگیرد و اولین چیزی که توجه مخاطب را در شروع گیمپلی Dying Light 2: Stay Human به خود جلب میکند کیفیت پایین فنی و سطح گرافیکی است. این بازی در نسخه PS5 در سه حالت گرافیکی متفاوت قابل تجربه است که عملا هیچکدام توازن موردنظر که از اجرا روی این سختافزار انتظار میرود را ارائه نمیکنند و سازندگان مشخصا در بهینهسازی و اینکه بازیکن اجازه داشته باشد تا تجربهای روان و پویا همراه با گرافیک قابل قبول را تجربه کند، عملکرد مناسبی نداشتند. این بازی حتی از سرعت بالای SSD کنسول نیز استفاده حداقلی داشته و جدای از فستتراولها که نسبتا سریع بارگذاری میشوند، در بخشهای دیگر نظیر بارگذاریها و لود، کند ظاهر میشود و حتی در میانه گیمپلی نیز ممکن است بازی لحظاتی برای نمایش عبارت «بارگذاری» متوقف شود. نسخه PS5 همچنین به نظر کوچکترین تلاشی برای بهرهگیری مناسب و معنیدار از قابلیتهای دسته این پلتفرم نداشته است.
جدای مشکلات گرافیکی و عدم ترجمه خوب سختافزاری، این بازی از نظر فنی نیز ایرادات زیادی دارد و برای مثال ممکن است لوتباکس مهمی را صرفا به این خاطر که نیمی از آن در دیوار رفته و غیرقابل دسترس است از دست داد؛ دشمنی را دید که برای رسیدن به بازیکن، درحال دویدن در یک حصار، دیوار یا در است. یا تداخل عجیب مپینگ برخی دکمهها و کارها باعث شود تا به جای گرفتن یک مجرا روی دیوار، بازیکن درنهایت از ارتفاع سقوط کند. در مجموع مپینگ دکمههای دسته در این بازی تا حد زیادی گمراهکننده عمل میکنند و کارهای خیلی ساده تبدیل به چالش میشوند. اینها از جمله مواردی هستند که از همان شروع بازی به شکلی آزاردهنده خودنمایی میکنند. در هر صورت باید توجه داشت که مشکلات فنی از این قبیل معمولا در کوتاهمدت یا بلندمدت به تدریج برطرف میشوند، با این حال نمیتوان از این موضوع صرف نظر کرد که مشکلات فعلی و موعد عرضه بازی فراتر از حد تحمل هستند و یک تجربه تست نشده و پولیشنخورده را تداعی میکنند.
https://bazimag.com/index.php?id=13835&option=com_k2&view=item#sigFreeId3617c1e517
Dying Light 2 البته تنها محدود به اجرای پر ایراد ایدههای خوب و مشکلات فنی نیست و پس از آشنا شدن و خو گرفتن با هسته سخت و بد قلق آن، اتفاقا میتواند خصوصا از نظر گیمپلی تجربهای سرگرمکننده باشد. این بازی و شهر ویلادور، نقشهای نسبتا بزرگ را برای گردش و پیدا کردن کارهای قابل انجام دارد و اتفاقا، کارهای قابل انجام در این دنیا تنوع قابل قبولی هم دارند و تا ساعتها میتوان دنبال لوتها، گیرها و آیتمهایی گشت که کمک میکند تا از دشمنان و مراحل سختتر عبور کرد. در خیابانها و پشتبامهای شهر ویلادور، بازیکن میتواند تا ساعتها با انواع سلاح سرد مثل چماق و تبر زامبیها را قتل عام کند. زامبیها با توجه به چرخه پویای شب و روز، در طول روز آرامتر و در طول شب خشنتر و سریعتر هستند و البته در همین زمان هم هست که جمعیت و تنوع آنها به مراتب در خیابانها بیشتر میشود. به طور کلی، گردش شب و روز حتی در برخی فعالیتهای قابل انجام روی نقشه نیز تاثیرگذار هستند و تفاوت معناداری را در گیمپلی کلی ایجاد میکند. متاسفانه زامبیها (و حتی دشمنان غیرزامبی انسانی) در این بازی هوش مصنوعی چندان قوی ندارند و مبارزه سرد با آنها به صورتی طراحی شده که بیشتر میتوان به جنبه فان آن دل خوش کرد. البته در طول شب امکان تعقیب دستهای آنها هم وجود دارد که فرار از آنها هم با توجه به قابلیتهای پارکور چندان سخت و چالشبرانگیز نیست.
سلاحهای اولیه در بازی، چوب و تخته است که به تدریج سلاحهای پیشرفتهتر نیز پیدا میشوند. بازی برای همه سلاحها، گیرها و تقریبا همه انواع دیگر آیتمها لول در نظر گرفته که برخی از آنها به صورت جداگانه قابلیت آپگرید نیز دارند، و حس و حال کلی کار با سیستمهای جدید، شباهت زیادی به عناوین اخیر یوبیسافت پیدا کرده است. در رابطه با آیتمهای در اختیار، آپگرید از طریق پیدا کردن بلوپرینت و پیشنیازهایی نظیر گیاه و ... که در سطح شهر به صورت لوت پیدا میشوند انجام میشود. در ادامه بازی، گیمپلی مبارزات با اضافه شدن سلاحهایی نظیر تیر و کمان کمی از حالت یکنواختی خارج میشود؛ موضوعی که البته باید گفت که خیلی سریع اتفاق افتاد و کشت و کشتار زامبیها با چماق و ... هرچند در ساعات اولیه حالت تفریحی داشت اما در ادامه این حالت را از دست میدهد و یکنواخت و تکراری میشود. در این بین، بازی تعدادی راهکار برای مبارزه به صورت مخفیکاری هم میدهد که هم روی زامبیها و هم دشمنان از دستههای بازماندگان میتواند به کار گرفته شود. به علاوه این بازی امکان تجربه کو آپ یا بازی تحت شبکه مشارکتی با دوستان را نیز میدهد. در این حالت، بازی به صورت Free roam است و تقریبا همه فعالیتهای موجود در نقشه، حالا با مشارکت دوستان قابل تکمیل است. این حالت خصوصا برای برخی فعالیتهای بزرگتر نظیر فتح کردن کمپ راهزنان که نیاز به پاکسازی لوکیشنهای بزرگ هست قابل قبول عمل میکند.
Dying Light 2: Stay Human جدای از مشکلات فنی روزهای اول عرضه که انتظار میرود به تدریج برطرف شوند، مشکلات ساختاری و ریشهای هم از جمله در دنیاسازی، شخصیتسازی و نحوه روایت داستان دارد. در این بازی ایدههای زیادی هم هست که به نظر هنوز در مرحله پرداخت هستند و هیچ وقت به بلوغ نرسیدند. علیرغم همه این موارد، دایینگ لایت 2 ایدهها و مکانیکهای گیمپلی از نوع جذاب و مفرح هم در دل خود کم ندارد و در مجموع میتواند ساعتها سرگرمی را به مخاطب خود ارائه کند.
نظرات