نویسنده: محمدرضا حیدری پنج شنبه، 22 آذر 1397
ساعت 11:00

نقد و بررسی بازی One Hour One Life

5 از 5

کودک خانواده، پیر قبیله | نقد و بررسی بازی One Hour Onr Life

شاید تعجب‌برانگیزترین ویژگی برای یک بازی آنلاین، انتقال مفاهیم مختلف و پیچیده باشد. مفاهیمی که هر یک، به‌خودی‌خود نیاز به ساعت‌ها پردازش دارند تا به‌خوبی در ذهن مخاطب جای بگیرند و پیام نهایی خود را به‌صورت یک درک عمیق و ماندگار در مخیله‌ی او جای دهند. حال آنکه یک بازی آنلاین، در ظاهر دقیقاً برخلاف این موضوع عمل می‌کند و این‌طور به نظر می‌رسد که این عناوین هیچ‌گاه برای انتقال یک مفهوم خاص ساخته نشده‌اند؛ مفاهیمی همچون دوستی، عشق خانواده و هزاران موضوع دیگر که شاید حتی یک‌عمر برای شناخت آن‌ها کافی نباشد. عنوانی که امروز در بازی‌مگ قصد بررسی آن را داریم، مثال نقضی است برای اینکه ثابت کند یک بازی آنلاینِ بدون داستان می‌تواند موضوعات مختلفی را در قالب یک همکاری چندنفره به مخاطب خود انتقال دهد و از قیدوبندهای فراوانی که به‌عنوان یک بازی آنلاین درگیر آن‌ها شده است رهایی یابد.

One Hour One Lifeدر ابتدا با دیدن منوی بازی یاد بازی‌های فلش می‌افتید که زمانی اعتیادآورترین سرگرمی جهان به شمار می‌رفتند.

One Hour One Life بازی پیچیده و خاصی نیست. در اصل شاید یکی از ساده‌ترین عناوین سبک بقاء تاریخ باشد که در آن تقریباً کاری جز کرفتینگ ندارید. حقیقتش را بخواهید، در کل طول 60 دقیقه زندگی‌تان، باید به‌طور مداوم در حال جمع‌آوری مواد اولیه و ساختن وسایل مختلف باشید (البته اگر یک زن باشید احتمالاً باید چند بچه را هم بزرگ کنید) و درنهایت هم این پیشرفت‌ها را برای نسل بعدی به ارث بگذارید. این چرخه در طول بازی ادامه دارد و ممکن است ده‌ها نسل پیشرفت‌های اجدادشان را ادامه دهند و یا یک نسل به‌تنهایی باعث از بین رفتن تمام زحمات بازیکنان قبل از خود شود.

One Hour One Life از آن دست عناوینی نیست که بخواهم بگویم شاید در نگاه اول ساده و خسته‌کننده به نظر برسد؛ چراکه مطمئناً طرفداران عناوین سبک بقاء حتی با شنیدن ایده‌ی اولیه‌ی آن از خود بیخود می‌شوند و هیجان زیادی تمام بدن آن‌ها را در برمی‌گیرد. با این حال، One Hour One Life نتوانسته به‌طور کامل از پتانسیل بسیار بالای این ایده استفاده کند و در عمل، تنها شاهد پیاده‌سازی 80 درصدی این ایده در بازی هستیم که البته بدون شک، چنین آماری برای یک بازی آنلاین مستقل که با تیمی بسیار کوچک ساخته شده است کاملاً عالی است و قرار هم نیست که آن را با عناوین آنلاین AAA این روزها –که سطحی بسیار پایین‌تر از این بازی دارند- مقایسه کنیم. هرچه نباشد One Hour One Life یک ایده‌ی تقریباً جدید است و آخرین باری که چنین ایده‌ای را در یک بازی دیدم، عنوانی به نام Spore بود که البته شباهت خاصی هم به این بازی نداشت و تنها یک قسمت یکی دو ساعته‌ی مشابه به One Hour One Life در آن قابل انجام بود. از این مقدمه‌چینی‌ها که بگذریم، نوبت می‌رسد به بررسی خود بازی که تنها با یک برگ برنده، توانسته هسته‌ی مرکزی قدرتمندی را ایجاد کند که در کنار پایداری، در سطح خوبی از انعطاف‌پذیری قرار بگیرد و همه‌چیز، One Hour One Life را برای تبدیل‌شدن به یک بازی سرگرم‌کننده آماده کنند.

در ابتدا بگذارید بگویم که برخلاف اکثر عناوین این سبک، One Hour One Life یک بازی تماماً آنلاین است که در یک محیط دوبعدی جریان دارد و در طول آن قرار است تا از دوران نوزادی به کهن‌سالی برسید و در این راه باید تلاش کنید تا بتوانید به یک فرد کاملاً مفید برای اطرافیان خود تبدیل شوید. نکته‌ی جالب در شروع یک زندگی جدید و هر بار وارد شدن به یکی از سرورهای بازی این است که امکان دارد هر بار تجربه‌ی کاملاً متفاوتی را در شروع بازی داشته باشید. برای مثال ممکن است در ابتدای بازی یک زن بالغ باشید که بیشتر عمر خود را به گشت‌وگذار در محیط و ادامه‌ی زندگی یک‌نفره‌ی خود می‌پردازد؛ امکان دارد نوزادی باشید که در یک خانواده‌ی دونفره به دنیا آمده و با مادر و دایی و یا خاله‌ی خود به کشت محصولات کشاورزی و تولید ظروف و ... بپردازید؛ حتی امکان دارد در یک قبیله‌ی بسیار بزرگ متولد شوید و به‌عنوان یکی از اعضای آن، مشغول به کاری خاص در قبیله شوید تا از طریق آن بتوانید منافع زیادی را برای خود و اطرافیانتان فراهم کنید.

One Hour One Lifeحتی یک خانواده‌ی ده‌نفره هم می‌تواند با سرعت بسیار زیادی پیشرفت کند

بازی از جایی شروع می‌شود که شما وارد یک سرور می‌شوید. بسته به موقعیت و تعداد بازیکنان یک سرور، شما ممکن است به‌عنوان یک نوزاد و یا یک زن بالغ بازی را آغاز کنید. ازآنجایی‌که اگر بازی را به‌عنوان یک نوزاد شروع کنید، می‌توانید مراحل بزرگ‌سالی را هم طی کنید، در نتیجه ما هم همه‌چیز را از زمان نوزادی یکی از بازیکنان بازی را آغاز می‌کنیم و به‌آرامی، همراه با همین نوزاد در بازی پیش می‌رویم و به بخش‌های مختلف آن می‌پردازیم.

اولین جایی که باید در One Hour One Life به آن پناه ببرید تا زنده بمانید، آغوش یکی از زنان یا دختران اطرافتان است تا با در آغوش گرفتن شما، تبدیل به مادرتان شود و نامی را برای شما انتخاب کند. درواقع یک نوزاد تا سه‌سالگی نمی‌تواند کاری به‌جز راه رفتن – و صدالبته گریه کردن- در بازی انجام دهد و مادر شما همواره مجبور است تا شما را در آغوش خود نگه دارد تا از گرسنگی نمیرید. پس از حدود یک دقیقه، شما تبدیل به یک کودک می‌شوید که می‌تواند همانند دیگر بازیکنان به ساخت وسایل مختلف دست بزند و همچنین خودش به‌تنهایی گرسنگی‌اش را برطرف کند (هرچند که بازهم مادرتان می‌تواند شما را در آغوش بگیرد تا در مواقع لزوم که هنوز مواد خوراکی در اطراف وجود ندارد بتوانید زنده بمانید).

اولین موضوعی که پس از گذشتن چند مرحله‌ی مختلف از عمرتان متوجه می‌شوید، افزایش یافتن دو مؤلفه‌ی سلامتی و حداکثر کاراکترهای قابل تایپ شماست. ازآنجایی‌که One Hour One Life یک بازی به‌شدت متکی بر روی زنده ماندن است، در نتیجه همه‌چیز در این بازی به دور محور زنده ماندن و رهایی یافتن از گرسنگی می‌گذرد. میزان گرسنگی شما از طریق نواری در پایین صفحه کاملاً قابل‌مشاهده است. نوار استقامت شما (که طرف خالی آن نوار گرسنگی شما نیز هست) با گذشت عمرتان ظرفیت بیشتری می‌یابد و پس از وارد شدن به دوره‌ی میان‌سالی، رو به کمتر شدن می‌گذارد و درنهایت و در زمان پیری، این نوار به کوچکی نوار استقامت یک کودک می‌شود که همواره سرعت خالی شدن آن در حال افزایش است. گذشته از سن و سال بازیکنان، دومین عامل مهم و شدیداً تأثیرگذار در سرعت گرسنه شدن فرد، دمای محیطی است که در آن قرار دارید. تأثیرگذاری دما بر روی روند بازی، مشخصه‌ی جدیدی در یک بازی سبک survival محسوب نمی‌شود و قبلاً در عناوینی همچون Don’t Starve هم شاهد وجود تأثیر مستقیم دمای محیط بر روی امکان زنده ماندن شخصیت اصلی بازی بودیم. ازآنجایی‌که One Hour One Life یک بازی شدیداً ساده گرا است، تأثیرگذاری دما هم در این بازی به ساده‌ترین شکل خود پیاده‌سازی شده است: اگر بدون لباس در محیط‌های جنگلی و یا سرد قرار بگیرید، درجه‌ی دمای بدنتان پایین می‌آید و سریع‌تر گرسنه می‌شوید؛ اگر با لباس وارد یک منطقه‌ی گرم بشوید و یا در کنار یک منبع گرما قرار بگیرید، دمای بدنتان افزایش‌یافته و در نتیجه بازهم سریع‌تر گرسنه می‌شوید؛ حال اگر همواره بتوانید با ایستادن در کنار آتش و پوشیدن و درآوردن لباس‌هایتان تعادل دمای بدنتان را حفظ کنید، توانایی این را خواهید داشت که بتوانید مدت‌زمان بیشتری را صرف کاوش در محیط و ساخت وسایل موردنیاز خود کنید و گرسنگی هم کمتر موجب محدود شدن شما شود.

One Hour One Lifeدو زیست‌بوم کاملاً متفاوت در کنار هم

پس از گذشتن از دوره‌ی کودکی، وارد دوره‌ی نوجوانی و جوانی می‌شوید. این برهه از زندگی شما، در اصل روشن‌کننده‌ی روش زندگی شما در آینده است. در دوران جوانی، اگر یک پسر باشید می‌توانید به کارهای مختلفی مانند شکار و کشاورزی روی بیاورید و یا حتی دام‌پروری کنید. ازآنجایی‌که در حال حاضر فرض را بر این گذاشته‌ایم که شما در یک اجتماع قرارگرفته‌اید و خانواده‌ی شما در بدترین حالت دارای حداقل چهار عضو است، می‌توانید از این مطمئن باشید که اگر کار موردنظرتان را برای اولین بار در خانواده آغاز کرده باشید، این کار در انحصار شما خواهد بود و با بزرگ‌تر شدن جمعیت و تبدیل‌شدنتان به یک قبیله، افراد دیگری هم برای کمک به شما وارد این کار می‌شوند و به‌نوعی زیردستان شما خواهند بود. بهترین کاری که می‌توانید در دوران نوجوانی انجام دهید، انتخاب یک هدف طولانی‌مدت است که بتوانید تا انتهای عمرتان در بازی به آن هدف دست‌یابید. برای مثال اگر به شکار علاقه دارید، می‌توانید هدف خود را بر روی انبار کردن کالاهای اولیه‌ی پوشاک بگذارید و با گذشت زمان، کم‌کم لباس بدوزید و علاوه بر شکار، به یکی از مفیدترین کارهای بازی هم بپردازید. در مقابل تمام این‌ها، اگر شخصیت شما جنسیت مؤنث داشته باشد، بیشتر مجبور می‌شوید تا در خانه‌ی خود بمانید و کودکانی که گاه‌وبیگاه بر سر راهتان سبز می‌شوند را بزرگ کنید. وجود این ویژگی در بازی، به طرز جالبی باعث شده تا همانند دنیای واقعی، زنان بیشتر اوقات خود را در خانه و یا قسمت اصلی قبیله صرف کنند و مردان در خارج از خانه به فعالیت بپردازند. حال اگر قصد نداشتید تا یک زن خانه‌دار باشید و به بچه‌داری بپردازید، می‌توانید به نوزادانی که بر سر راهتان سبز می‌شوند توجهی نکنید و آن‌ها را به حال خود وا‌گذارید تا مادری دیگری پیدا کنند.

با ورود به دوران سی‌سالگی، دوران اوج هر بازیکن آغاز می‌شود. در این سن شما بیشترین میزان استقامت را دارید و در نتیجه، می‌توانید به کارهای بزرگی دست بزنید. برای مثال می‌توانید پروسه‌ی ساخت خانه را آغاز کنید تا دیگر افراد قبیله هم به کمک شما بشتابند و یا حتی می‌توانید به‌تنهایی و یا با همراهی چند نفر دیگر، به دنبال سرزمین‌های جدیدی بروید و یک تمدن جدید را در آن مکان‌ها آغاز کنید. در هر حال، باید طوری برنامه‌هایتان را بچینید (البته مطمئن باشید تا وقتی که نخواهید بازی را واقعاً جدی دنبال کنید، چنین مواردی کاملاً بی‌ارزش هستند و فقط باید از بازی لذت ببرید) تا با رسیدن به دوران اوج شخصیتتان همه‌چیز را به‌صورت آماده در اختیار داشته باشید و کارهایتان را درحالی‌که در بهترین وضعیت جسمانی قرار دارید انجام دهید.

One Hour One Lifeاین‌ هم یک قبیله‌ی واقعی!

سرانجام به دوران پیری و مرگ می‌رسید. در این زمان باید در حال تکمیل کردن مراحل نهایی همان هدف بلندمدتی باشید که در دوران نوجوانی به آن فکر کرده بودید. ازآنجایی‌که در سنین پیری به علت وضعیت بد جسمانی امکان دور شدن از منابع و خانه وجود ندارد، شما نمی‌توانید کاری کنید جز اینکه در خانه بنشینید و آخرین تکه‌های پروژه‌ی بلندمدتتان را در کنار هم بچینید. وجود سیستم جالب چت بازی، باعث می‌شود تا بتوانید به‌راحتی در پیری حرف بزنید و سفارش‌هایی که پیش از مرگتان الزامی هستند را به‌طور کامل شرح دهید و با بازیکنان دیگر به اشتراک بگذارید؛ درحالی‌که سلامتی شما همواره رو به ضعیف‌تر شدن است و به‌هیچ‌وجه نمی‌توانید کار فیزیکی خاصی را در بازی انجام دهید.

حتی سیستم چت کردن بازی هم از شیوه‌ی واقع‌گرایانه‌ی بامزه‌ای بهره می‌برد. در One Hour One Life، برخلاف تمام بازی‌های آنلاینی که در زندگی‌تان دیده‌اید، آپشن چت کردن به‌شدت محدود است و نمی‌توانید به‌راحتی با دیگران ارتباط برقرار کنید. رابطه‌ی تشکیل‌دهنده‌ی این سیستم برقراری ارتباط، تناسبی بین سن شخصیت شما و تعداد حروف قابل‌استفاده در هر پیام او برقرار می‌کند. این موضوع باعث می‌شود تا بازی به طرز عجیبی حس واقع‌گرایانه بودن بیشتری به مخاطب خود بدهد و حتی راه‌های ارتباط برقرار کردن را هم از نو به او بیاموزد. برای مثال شما در اولین لحظات بازی تنها می‌توانید به‌اندازه‌ی یک حرف انگلیسی چت کنید و با گذشت زمان، حداکثر حروف قابل‌استفاده در پیام‌هایتان افزایش می‌یابد.

One Hour One Life در کنار داشتن یک روند رشد جالب و به‌نوعی یک سیستم تکامل جالب و دیده نشده، در بخش اصلی خود تنها به یک سیستم کرفتینگ با اضافاتی کوچک بسنده کرده است و از این رو، این عنوان تبدیل به یک بازی به‌شدت خاص شده که هرکسی نمی‌تواند نسبت به آن علاقه نشان دهد. این خاص بودن ازآن‌جهت است که در One Hour One Life، شما سبک بقاء همیشه محبوب را به ساده‌ترین حالت خود می‌بینید. نه خبری از inventory هست و نه خبری از مبارزات هیجان‌انگیز. همه‌چیز بازی در کرفت کردن و البته زمان‌بندی خلاصه می‌شود. از همان ابتدا که وارد بازی می‌شوید، می‌بینید که تنها ابزار شما برای کنترل شخصیتتان یک موس است و دو کلیدی که بر روی آن قرار دارند. کلیک چپ در بازی تقریباً همه‌ی کارها (منظور از همه‌ی کارها در اینجا، کرفتینگ است) را انجام می‌دهد و کلیک راست، وظیفه‌ی قتل و زمین گذاشتن آیتم‌ها را بر عهده دارد. اصلاً بگذارید در یک جمله کل بخش اصلی بازی را توصیف کنم: منابع جمع کنید و با آن‌ها وسایل بسازید. کل بازی در همین جمله خلاصه شده است. در اصل One Hour One Life، بر روی پیدا کردن منابع اولیه و استفاده از آن‌ها برای ساخت وسایل و مواد جدید تمرکز دارد و در طول بازی، به‌راحتی متوجه می‌شوید که تمام بازیکنان در حال جمع‌کردن آیتم‌ها برای رسیدن به سطح جدیدی از تمدن هستند. شما هم دقیقاً در بازی همین وظیفه را بر عهده دارید. اگر بازی را به‌تنهایی آغاز می‌کنید، وسایل اولیه‌ی زندگی را تهیه کنید و زنده بمانید؛ اگر چندقلو هستید (یکی از ویژگی‌های دیگر بازی این است که شما می‌توانید حداکثر با سه نفر دیگر به‌صورت هم‌زمان وارد دنیای بازی شوید و به‌عنوان چندقلوها، بازی را در کنار یکدیگر ادامه دهید) باید به‌خوبی وظایف را بین خودتان تقسیم کنید و به‌سرعت پیشرفت کنید و اگر در یک خانواده به دنیا می‌آیید، باید بدانید که قرار است چه چیزهایی را بسازید.

One Hour One Lifeبخش آموزشی بازی که بهترین کارش احتمالاً یاد دادن روش لباس پوشیدن در بازی است!

کرفت کردن وسایل مختلف در بازی، دستورالعمل‌های خاص خودش را دارد. برای مثال برای روشن کردن آتش، باید تعداد زیادی دستورالعمل را به‌صورت دنباله‌دار اجرا کنید تا درنهایت بتوانید یک آتش روشن کنید. مشکل اصلی One Hour One Life هم دقیقاً در همین‌جا خودش را به مخاطب نشان می‌دهد. بااینکه بازی یک مرحله‌ی آموزشی دارد تا موضوعات اولیه را به شما آموزش دهد، ولی هنگامی‌که وارد یک سرور شوید و یک بازی واقعی را آغاز کنید، متوجه می‌شوید که تقریباً هیچ‌چیزی از بازی بلد نیستید و کاربرد بسیاری از آیتم‌ها را نمی‌دانید. این موضوع باعث می‌شود تا بازی در ابتدا بسیار حوصله سر بر به نظر برسد و ترجیح بدهید تا قید بازی را از بیخ و بن بزنید؛ اما در همین‌جاست که باید کمی صبر کنید. این موضوع که بازی از بخش آموزشی خوبی بهره‌مند نیست و دستورالعمل‌های ساخت آیتم‌ها هم به‌شدت گیج‌کننده است کاملاً روشن است؛ اما کافی است تا پس از چند دقیقه تجربه‌ی بازی، اگر احساس کردید نمی‌دانید چه‌کار باید بکنید، به یوتیوب مراجعه کرده و یکی از ویدیوهای آموزشی برای بازیکنان مبتدی را مشاهده کنید؛ مطمئن باشید که به‌سرعت عاشق بازی خواهید شد. علاوه بر این، سرورهای بازی به‌هیچ‌وجه وضعیت خوبی ندارند. تمام سرورهای رسمی بازی، با سرعت عادی اینترنت کشورمان مشکل دارند و احتمالاً اگر در یک بازی با پینگ 120 هیچ مشکلی ندارید، One Hour One Life با همان اتصال، پینگی در حدود 400 به شما می‌دهد که چنین چیزی یک فاجعه است. ازآنجایی‌که بازی همچنان در دست توسعه قرار دارد، امیدواریم که موضوع سرورها پس از تکمیل توسعه‌ی این عنوان حل شود؛ چراکه در غیر این صورت، احتمالاً برای تجربه‌ی One Hour One Life مجبور به امتحان چند اتصال اینترنت مختلف و بسیار پرسرعت هستید.

One Hour One Life نه‌تنها از نظر گیم پلی، بلکه در ساختار گرافیکی خود هم شباهت‌های زیادی به Don’t Starve دارد. گرافیک دوبعدی One Hour One Life در مقابل آن سبک گرافیکی جذاب و خاص Don’t Starve واقعاً حرف خاصی برای گفتن ندارد ولی این موضوع به‌هیچ‌وجه به این معنی نیست که One Hour One Life، از لحاظ گرافیکی غیرقابل‌تحمل است. ازآنجایی‌که این روزها بسیاری حتی در بازی‌های مستقل و دوبعدی هم منتظر جلوه‌های بصری قدرتمند هستند، ممکن است که One Hour One Life در ابتدا چندان به مذاق آن‌ها خوش نیاید. گرافیک بازی واقعاً در سطح متوسط رو به پایینی انجام شده و این موضوع در همان لحظه‌ی اولی که وارد بازی می‌شوید مشخص می‌شود. با این حال بازی این نوید را به شما می‌دهد که قرار است به گرافیک نه‌چندان خوب بازی عادت کنید. گیم پلی بازی به‌قدری درگیر کننده است که اجازه ندهد تا سطح گرافیکی بازی تبدیل به یک نقطه‌ضعف برای آن شود. در این بازی، گرافیک بیشتر برای برچسب زدن بر روی آیتم‌ها و محیط‌ها استفاده شده تا به‌عنوان یکی از چهار نیاز اساسی بازی. ازآنجایی‌که بازی به میزان زیادی آیتم برای ساختن در خود جای‌داده است، قطعاً طراحی چنین آیتم‌هایی بسیار وقت‌گیر بوده و اگر سازنده تمرکز خود را برای زیباتر کردن ساخته‌اش می‌گذاشت، قطعاً باید از خیر بسیاری از نقاط قوت بازی خود می‌گذشت. درهرصورت گرافیک بازی در حدی نیست که بخواهد شما را از بازی زده کند و قطعاً با کمی پایین آوردن سطح انتظارات، همه‌چیز مرتب خواهد شد.

One Hour One Lifeاصلاً بهشت زیر پای مادران است را به صورت عملی می‌توانید در این بازی مشاهده کنید!!!

راستش دوست داشتم خیلی بیشتر از این بازی حرف بزنم. از حیوانات وحشی و بیماری‌هایش که خیلی راحت موجب مرگ بازیکنان می‌شوند؛ از مناطق مختلف بازی و زیست‌بوم‌های جالبی که هریک پیش‌نیازهای خود را دارند و حتی از اعصار مختلف که بازیکنان به کمک یکدیگر، هریک از آن‌ها را پشت سر می‌گذارند و هزاران موضوع هیجان‌انگیز دیگر. با این حال نمی‌توان تمام ویژگی‌ها One Hour One Life را در این بررسی جای داد و راستش باید خودتان از نزدیک، اتمسفر خاص بازی را لمس کنید تا بفهمید که از چه چیزی حرف می‌زنم. درهرصورت، اگر قصد تجربه‌ی One Hour One Life را دارید، اول‌ازهمه به فکر افزایش سرعت اینترنت خود باشید و قبل از هر کاری، یک ویدیوی آموزشی از آن را در اینترنت تماشا کنید. با این کار جدای از اینکه می‌توانید با مقدمات بازی آشنا شوید، در می‌یابید که آیا One Hour One Life واقعاً مطابق میل شما خواهد بود و یا شما هم در دسته‌ی آن افرادی قرار می‌گیرید که سلیقه‌ی آن‌ها نیاز به چیزی پیچیده‌تر و هیجان‌انگیزتر از این بازی نیاز دارید.

  • کارگردان: Jason Rohrer
  • پلتفرم تحت بررسی: PC
گرافیک
7.0
گیم پلی
9.0
سرگرم کنندگی
8.0
موسیقی و صداگذاری
8.0
ارزش تجربه
8.0
One Hour One Life یکی از خاص‌ترین و در عین حال، ساده‌ترین عناوین سبک بقاء در سال 2018 است. با وجود اینکه این بازی یکی از بهترین‌های این سبک در بخش چندنفره است، بازهم نمی‌توان آن را یک بازی عامه‌پسند و همگانی دانست. One Hour One Life در اصل ساخته شده تا به بازیکنانش زندگی اجتماعی واقعی را آموزش دهد و برای انجام این کار، به دنبال ساده‌ترین راه ممکن رفته است. در نتیجه اگر به‌دنبال یک بازی واقعا گروهی و ساده‌ترین بازی survival چندنفره‌ی تاریخ هستید، One Hour One Life کاملاً مناسب شماست.
نقاط قوت
  • سیستم کرفتینگ گسترده
  • همکاری گروهی واقعی
  • به ارمغان آوردن تجربیات کاملاً متفاوت با هربار آغاز کردن بازی
نقاط ضعف
  • وضعیت افتضاح سرورها
  • مفید نبودن بخش آموزشی بازی
  • گرافیک بازی کمی رنگ و رو رفته است
10.0/10

امتیاز شما

(3 رای )
8.0/10
خیلی خوب
برچسب‌ها
  • هیچ نظری یافت نشد
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید و یا ثبت نام کنید.