اولین آشنایی من با دنیای اسکات پیلگریم و ماجراجویی عاشقانهاش با فیلم خوش ساخت و بامزه کارگردان خوشنام این روزهای سینما یعنی ادگار رایت رقم خورد، فیلمی که به زیبایی توانسته بود روایتی هوشمند و جالب از درگیریهای عاشقانه دو جوان در شهر سرد تورنتو کانادا را با فرمتی عجیب ارائه کند. در پی این دلباختگی متوجه شدم که فیلم یک اقتباس از گرافیک نول پر فروش و مخاطب به نویسندگی Brian Lee O'Malley است و از قضا بازی بسیار محبوبی نیز از آن در ژانر مورد علاقهام یعنی Beat 'em up دو بعدی ساخته شده است که هیچگاه فرصت نکردم آن را با وجود علاقه تمام و کمالم به این دنیا و فضا تجربه کنم، تا اینکه بالاخره شرکت Ubisoft اعلام کرد که نسخهای ریمستر مانند را برای کنسولهای نسل حاضر عرضه میکند و موقعیتی مناسب فراهم شد تا بالاخره این علاقه من به تجربه بازی مانند علاقه اسکات به رامونا با کش و قوسهای فراوان به وقوع بپیوندد.
با وجود اینکه شدیدا پیشنهاد میکنم حتما هم گرافیک نول اصلی وهم ساخته ادگار رایت بخوانید و ببینید اما این بازی برای آشنایی اولیه نیز موقعیت بسیار مناسبی است. اسکات که نوازندهای جوان و بیخیال است ناگهان در سرمای سوزان تورنتو، عشق و نیمه گمشده خودش را در دختری به اصطلاح خفن و زیبا به نام رامونا فلاورز میبیند اما ایجاد و ادامه رابطه اسکات با او به این سادگیا نخواهد بود. رامونا هفت دوست پسر سابق شیطانی دارد که هر کدام از آنها نوچههای زیادی نیز دارند و اسکات برای رسیدن به رامونا باید این هفت نفر را در قالب باس فایتها شکست دهد و در این راه نوچههای آنان را نیز مغلوب کند. البته که اسکات در این مسیر تنها نخواهد بود و دوستانش نیز در این مسیر سخت و عاشقانه به او کمک خواهند کرد و این نسخه شامل دو کاراکتر Wallace Wells و Knives Chau علاوه بر کاراکترهای همراه سابق خواهد بود که تنوع را به میزان مناسبی بالا میبرد و بازیکنان سابق بازی را نیز قلقلک میدهد تا دوباره به سراغ این گرد و خاک عاشقانه برگردند.
اسکات پیلگریم در بطن و هستهاش یک بازی بزن بزن دو بعدی با گرافیکی پیکسلی و در عین حال بامزه است و با اینکه اولین برخورد من با این بازی نسبت به زمان عرضه نسخه اصلی است اما گذر عمر را تا حدودی میتوان در آن احساس کرد. ما امسال در این ژانر بازی خوش ساختی به نام Streets Of Rage 4 را داشتیم که به خوبی توانسته بود به بهترین شکل ممکن و با ظاهری دل فریب و جذاب این ژانر را به بالاترین سطح خود نزدیک کند و با علم به اینکه اسکات پیلگریم نیز بازی جدیدی نیست و صرفا یک بازنشر و به زور ریمستر حساب میشود، هنوز هم لذت بخش و جذاب است اما مطمئنا در این ژانر با وجود تجربه بازیهای جدید نمیتواند زیاد شما را مشتاق نگه دارد که خب خوشبختانه با بازی طولانی در هیچگونه مقیاسی روبرو نیستیم. مطمئنا به مانند بقیه بازیهای این ژانر اکیدا توصیه میکنم که با دوستانتان در ابتدا به بصورت آفلاین و در نهایت آنلاین آن را تجربه کنید زیرا بخش عمدهای از لذت بازی در همین حالت چنده نفره آن متمرکز شده است.
یکی از نکات مثبت گیم پلی سختی نسبتا معقول بازی است که در ابتدا ممکن است کمی آزاردهنده باشد اما سپس بر روی دور میافتد و سیستمی RPG مانند جالبی را شکل میدهد که جذابتر کردن روند بازی بسیار کمک میکند.
از دیگر مشخصات بسیار خوب بازی، قطعا موسیقیهای بسیار انرژیک و هم فضا با دنیا و شهر تورنتو ترسیم شده است. قطعههای ساخته شده توسط Anamanaguchi هنوز هم بعد از سالها جذاب است و قطعا کمک بسزایی به غرق شدن در دنیای عاشقانه و رنگارنگ و پر زد و خورد اسکات پیلگریم و دوستانش میکند.
«اسکات پیلگریم علیه دنیا» بازی ساده و بسیار سرراستی است اما با این وجود یک شخصیت بسیار درخشان و قابل توجهای دارد و با وجود اینکه از زمان عرضه اولیهاش تا الان، بازیهای بزن بزن دو بعدی تغییرات زیادی را به خودشان دیدهاند اما بازگشت یکی از بزرگان آن هنوز هم مورد استقبال واقع میشود. نکتهای که در نظر باید داشته باشید، لذت بخشترین راه تجربه این بازی با دوستان خود است و با این روش است که بازی به بهترین شکل خودش را ارائه میدهد.
نظرات (1)