تیم مستقل بازیسازی «بلوبر» در سال 2016 عنوان Layers of Fear را منتشر کرد که با بازخورد نسبتا خوب منتقدان و گیمرها مواجه شد؛ بعد از گذشت تقریبا سه سال از انتشار نسخه اول حالا این تیم با دومین شماره از این عنوان میزبان طرفداران سبک ترس و بقا شده است، اما تغییراتی که در این عنوان شاهد هستیم ممکن است آنطور که باید و شاید مخاطبان را ارضا نکند.
داستان اینبار در یک کشتی بزرگ در جریان است. بازیکن در نقش یک بازیگر فیلمهای هالیوودی باید با دیوانگیها و مشکلات روانیای که برایش پیش آمده دست و پنجه نرم کرده و سعی در فهم داستان داشته باشد، داستانی که به هیچ وجه سرراست نیست و سازندهها سعی داشتهاند تا جای ممکن آن را مرموز نگه دارند؛ که به نظر این کار به خوبی پیش نمیرود و بعد از مدتی سردرگمی و خسته کردن ذهنتان برای فهم آن، تصمیم میگیرید که کلا بیخیال آن شوید! عنوان قبلی نیز تقریبا همین راه را برای روایت داستان در پیش گرفته بود اما با پیشروی در بازی کمکم با داستان کلی آشنا شده و در پایان تقریبا هیچ سوال بیجوابی برایتان باقی نمیماند، اما اینبار همانطور که گفته شد سردرگم شده و ترجیح میدهید با اتمام بازی، کلا آن را به فراموشی بسپارید.
گیمپلی بازی دقیقا همانی است که در شماره قبلی نیز بود، راه رفتن در راهروهای پیچدرپیچ و مرموز و دستوپنجه نرمکردن با ترسهای آنی و به اصطلاح Jump Scareها. هر از گاهی نیز باید از دست یک هیولای عجیبغریب فرار کنید که مطمئنا هربار گرفتارش خواهید شد و تنها راه نجاتتان آزمون و خطا برای یافتن راه درست خواهد بود. اکثرا مکانهایی که در آنها قدم خواهید زد شبیه به یکدیگر، با کمی تغییرات ظاهری است، اینگونه که هر فصل از بازی، تم یک فیلم خاص و قدیمی را با خود به دوش میکشد، که البته باید گفت تنها نکتهای که به شخصه از آن لذت بردم (فارق از تکراری بودن راهروها) همین مورد بود. برای مثال یکی از فصلهای بازی تماما در دنیای فیلم «متروپولیس»، ساخت 1927 به کارگردانی فریتز لنگ در جریان است. در جریان بازی گاها با انتخابهایی نیز روبرو خواهید شد که تاثیر مستقیمی در پایان بازی خواهند داشت. این عنوان دارای سه پایان است که برای دیدن بعضی از آنها باید برروی حالت New Game+ بازی را انجام دهید! از نظر اتفاقات روانی و ترسناکی که در حین گیمپلی برایتان پیش خواهد آمد، از نظر نگارنده، این عنوان یک پسرفت نسبت به عنوان قبلی است. تقریبا همه چیز تکراری است، از دری وارد میشوید، در روبریتان بسته است، دوباره پشت سرتان را نگاه میکنید و حالا به جای دری که از آن وارد شده بودید یک راهروی طولانی پیش رویتان قرار دارد. تمامی این اتفاقات را به کرار در شماره قبلی بازی دیده بودیم و هیچ تازگیای در تجربه آنها به ما القا نشد.
از سوی دیگر با گرافیکی بسیار زیبا و تکنیکی طرف هستیم. گرافیکی که به لطف موتور آنریل انجین 4 بدست آمده است. مکانها بسیار واقعگرایانه هستند و حتی لحظات زیادی را برای تماشای آنها صرف خواهید کرد؛ که این مهم به نظرم دستآورد بسیار خوبی برای تیم مستقل «بلووبر» بهشمار میآید. از سوی دیگر صداگذاری بازی نیز که نقش بزرگی را در این عنوان ایفا میکند به غیر از مواردی انگشتشمار، کار خود را به خوبی انجام داده است. تنها موردی که واقعا با اعصاب و روان بازیکن بازی خواهد کرد زمانی است که هیولایی که بالاتر به آن شاره کردیم شما را خفت میکند! صداهای آزاردهنده و بشدت بد که اگر در گوشتان هدفون داشته باشید میتواند گاها شما را از ادامه بازی منصرف کند و ترجیح خواهید داد بعد از گذشت مدتی دوباره به سراغش بروید. صداپیشگان کار خود را به خوبی انجام دادهاند، از صداپیشگان کوچک و کم سنوسال گرفته تا افراد بالغ همگی به خوبی ایفای نقش کردهاند، مخصوصا که بار اصلی این کار بر روی دوش «کوکو لفکو» در نقش «لیلی» و «جیمز واتس» در نقش «جیمز» است، و موضوع جالب اینجاست که به نظر این اولین بار است این که این دو نفر به ایفای نقش میپردازند!
در کل این عنوان همان مسیر شماره قبل را طی میکند اما نبود تغییرات بنیادین در بخش گیمپلی و نبود یک روایت منسجم در داستان ضربههای اساسی را به آن وارد کرده است. از سوی دیگر استفاده از استعارههای فیلمهای مطرح و تجربه گوشهای از آنها در دنیای گیمینگ میتواند لحظههای خوب، همراه با ترس را برایتان به ارمغان آورد. اگر از طرفداران نسخه پیشین این عنوان بودید، Layer of Fear 2 را نیز میتوانید دوست داشته باشید، اما مطمئنا بعد از به پایان رساندن آن و تجربه تقریبا 5 ساعته، متوجه خواهید شد که انتظار بیشتری از آنچه که تجربه کردهاید را داشتید.
نظرات