صبح با صدای لخلخ راه رفتن ناطورهای شبی که داشتند به خانههایشان برمیگشتند و خروسی که دقیقا نمیدانستم در کدام یکی از خانههای اطراف نگهداری میشد، بیدار شدم. امروز باز هم باید به وظیفه آبا و اجدادی خودم عمل میکردم چون دیروز یکی دیگر از مخالفان محکوم شده بود پس در همان نور کم سپیده دم، تبر پدرم که حتی به گردن خودش هم رحم نکرده بود را برداشتم و مشغول تیز کردن آن شدم. برای یک جلاد هیچ چیز مهمتر از تیزی ابزار کارش نیست، البته یک چیز شاید مهمتر باشد، اینکه بتواند با همان ضربه اول سر مجرم را کامل از تنش جدا کند (برگرفته از دفترچه خاطرات یک جلاد در قرن 17 میلادی).
بازی The Executioner، اولین ساخته استودیوی Lesser Evil Games، بازیکن را در فضای ذهنی چنین شخصیتی قرار میدهد. ساختار کلی این عنوان، فراتر از چیزی نیست که در همه Visual Novelهای معمول میبینیم اما انتخاب سوژه و نوع پرداخت این سوژه باعث شده تا با اثری به شدت متفاوت طرف باشیم. «رمانهای بصری» عمدتا بر پایه نوعی از داستانهای Dating و در بیشتر موارد در فضایی نوجوانانه ساخته و پرداخته میشوند و نهایت نوآوری عناوین این ژانر معمولا استفاده از داستانهای جنایی یا ترسناک بوده ولی سبک و سیاق طراحی هنری این قبیل از آثار معمولا یکسان بوده است. سازندگان «جلاد» تقریبا همه چیزهایی که به صورت پیشفرض از این ژانر انتظار داریم را دور ریختهاند و تجربهای نو و گاهی شوکهکننده را در اختیار مخاطب قرار دادهاند.
The Executioner روایتگر داستان مرد جوانیست که به دلیل حادثهای غیرمنتظره باید با تمامی آمال و آرزوهایی که برای زندگی خودش در سر داشته را کنار بگذارد و برای حفظ جان خود (یا برای ایجاد شرایطی که در آن بتواند دست به انتقام بزند) مجبور میشود تا سنت خانوادگی خود را ادامه دهد. جلادِ قهرمان داستان، روزی به طور ناگهانی میفهمد که پدرش، جلاد سلطنتی، به خیانت بر علیه پادشاه محکوم شده و تمام تلاش او برای نجات پدرش بیفایده است. پادشاه یک انتخاب در مقابل او قرار میدهد: پذیرفتن مقام جلاد سلطنتی و همچنین به او میگوید که امکان رد کردن این پیشنهاد وجود دارد، اما قهرمان داستان که از توانایی تشخیص دروغگویی دیگران برخوردار است در مییابد که عدم پذیرش این مقام، یک گزینه واقعی نیست. پذیرفتن این مقام همان و مامور به گردن زدن پدر محکوم هم همان!
The Executioner از فضاسازی فوقالعادهای بهره میبرد که در کنار سبک هنری خاص آن و استفاده از ویژگیهای دیگر بازیهای رایانهای، بخش اعظمی از این فضاسازی به لطف انتخاب سوژه خاص آن اتفاق افتاده است. فضای خاص دورانی که پادشاهان ظالم تمامی امور زندگی مردم را کنترل میکردند و با استفاده از پستهای حکومتی ویژهای مثل مفتش اعظم یا همین جلاد سلطنتی دستان خود را دور گلوی مردم عادی نگه میداشتند، یا در قالب بازیهای ویدئویی مورد استفاده قرار نگرفته یا اگر از این دوران استفادهای هم شده به جای به تصویر کشیدن شرایط اسفناک مردم، به قهرمان پروری از زندگی پادشاهان و مأموران خونخوار آنها پرداختهاند!
با توجه به محدودیتهای خاصی که ژانر رمان بصری ایجاد میکند، با دنیای بسیار پر جزئیاتی طرف نیستیم اما همین دنیای محدود جوری ساخته و پرداخته شده که حس واقعی بودن و پویا بودن را به خوبی منتقل کند. از اطلاعاتی که در مورد شیوه حکومت داری پادشاه در اختیار ما قرار میگیرد، گروههای مختلفی که هر کدام اهداف خاص خود را دنبال میکنند، جنگی که سایه آن همیشه احساس میشود و شورش مردم ناراضی که روز به روز جدیتر میشود، همه و همه باعث شدهاند تا با دنیایی قابل قبول با توجه به محدودیت خاص The Executioner رو به رو باشیم. در جان بخشی به شخصیتهای مختلف هم با توجه به اینکه صداگذاری چندانی را در کار نیست، با توصیفات مناسب و ایجاد لحنی خاص برای برخی شخصیتهای پررنگتر در جریان داستان، سازندگان تلاش کردهاند تا در این زمینه هم کم و کاستی خاصی وجود نداشته باشد و به طور کلی میتوان گفت که تلاش آنها به ثمر نشسته است.
گیمپلی به صورت یک اثر نقشآفرینی متنی ارائه شده که انجام امور مختلف به میزان سلامت فیزیکی، روانی و استقامت شخصیت تحت کنترل اثر میگذارند. نکته مهم اینجاست که برخلاف نام این عنوان که به شغل جلادی اشاره دارد، گیمپلی آن عمدتا بر پایه شکنجهگری بنا شده است. با استفاده از سیستمهایی که در اختیار بازیکن قرار داده میشود، باید تلاش کرد تا اعتراف لازم را از مجرمین مختلف گرفت که در این راه بسته به فردی که رو به روی ما قرار میگیرد باید از راههای مختلفی اعم از پرسش عادی، شکنجه فیزیکی و یا شکنجه روانی استفاده کرد. مسئله اصلی اینجاست که برای رسیدن به هدف نهایی وقت محدودی وجود دارد و از طرفی با توجه به میزان استقامت هم نمیتوان همه امور را شخصا انجام داد که در اینصورت در برخی از مواقع باید از کمکِ دستیاری استفاده کرد که تا حد زیادی ناشی و کم توان است. در کنار سیستم شکنجه، سیستم مبارزاتی هم در بازی تعبیه شده که باز هم با کمک منو و با توجه به همان توانمندیهای کلی شخصیت و برخی تواناییهایی که با کسب تجربه به دست میآیند، انجام میگیرد و در این سیستم هم مثل سیستم شکنجه باید گزینه مناسب برای فائق آمدن بر هر دشمن را تشخیص داد تا به موفقیت دست یافت. به طور کلی مدیریت زمان و مدیریت دیگر مسائل اصلی مربوط به شخصیت اصلی، هسته گیمپلی نقشآفرینی منو محور The Executioner را تشکیل میدهند که به طور کلی سیستمهای قابل قبولی هستند اما سادگی بیش از اندازه منوها و به تکرار افتادن سریع تمامی این سیستمها باعث شده تا تجربه کلی آن، آن طور که باید و شاید جذاب نباشد.
با توجه به استفاده از 3 رنگ سیاه، سفید و قرمز به طور عمده و رنگ آبی و زرد در حد نشانگر چند عامل در همه بخشهای بازی، از تصاویر خاص روایتگر داستان گرفته تا تک تک منوها، باید دقت بیشتر از ایجاد جذابیت برای این بخشها انجام میگرفت که متأسفانه چنین نبوده و بعد از مدت کوتاهی ظاهر کار کاملا خستهکننده میشود. در بخش موسیقی متن و صداگذاری هم، The Executioner چیز خاصی از خود نشان نمیدهد ولی در بخش افکتهای صوتی با توجه به اینکه تمرکز کلی کار بر اتاق شکنجه است، بازیسازان توانسته تا فضای خاص رعب و وحشت موجود در چنین اتاق در آن دوران خاص را به خوبی منتقل کنند.
به انتهای مطلب رسیدهایم و اگر به باگهای فراوان آن اشاره نکنیم، مخاطبان علاقمند را فریب دادهایم. با توجه به اینکه 2 ماه تأخیر نسبت به تاریخ اولیه انتشار شامل حال بازی شده اما میزان غیرمنتظرهای از باگهای مختلف در آن مشاهده میشود. متون داستانی با غلطهای املایی بسیار، عدم ترجمه کامل بعضی از بخشها که به زبان روسی یا به صورت کد در مقابل چشمان مخاطب ظاهر میشود، عدم ظاهر شدن آیتمی که برای پیشبرد کار ضروریست، کرش کردن چندباره، بارگذاری بیپایان و ... مسائلیست که باعث میشود تا گاهی پیشروی عملاً غیرممکن شود و نیاز به بارگذاری مجدد پیدا شود اما با توجه به اینکه بازی فقط و فقط از یک فایل ذخیرهسازی استفاده میکند، گاهی بارگذاری مجدد هم بیفایده است و یا باید با فایلهای بازی کلنجار بروید و یا مجددا از ابتدا شروع کنید!
در نهایت با وجود سوژه جذابی که برای The Executioner انتخاب شده و پرداخت داستانی خوبی که انجام گرفته، در مرحله اجرایی گیمپلی و بخشهای هنری اصلی با اثری ناموفق مواجهیم که باگهای فراوانش هم کمکی به آن نکرده است.
نظرات