تولد ژانر وحشت را میتوان با ساخت فیلم «روانی» به کارگردانی آلفرد هیچکاک در سال ۱۹۶۰ میلادی نام برد. در عمل فیلمهای ترسناک در همان سالها و محصولات آغازینشان در اوج قرار داشتند و با ساخت فیلمهای بیشتر، تنها شاهد محصولاتی تکراری و فاقد هرگونه نوآوری بودیم که تنها به دلیل انتشار آنها قبل از «هالووین» موفق به فروش فراوانی در گیشه شدند. در دنیای بازیهای ویدیویی هم شاهد مسیری نسبتا مشترک با فیلمها تا به امروز بودهایم. در دهه ۹۰ میلادی محصولی همانند رزیدنت اویل و بعد از آن سایلنتهیل شروع کننده تحول سبک وحشت بودند و به عناوین با خوشساخت و ترسناکی تبدیل گشتند، اما از آن زمان هر چه بیشتر پیش رفتیم، فروغ عناوین ژانر وحشت هم کمرنگتر شد و عملا این روز ها با عناوینی طرف هستیم که تنها مخاطب را در یک فضای به شدت تاریک قرار میدهد و سعی میکند با وعده یک داستان مرموز و استفاده فراوان از «جامپاسکر ها» به ترساندن مخاطب بپردازد و البته نتیجه هم معمولا یک عنوان متوسط و یا ضعیف است. با این حال باز هم روزنههای امیدی را میتوان در سبک وحشت به لطف وجود استودیو هایی مثل استودیو Supermassive Games پیدا کرد که مسیری متفاوت برای ساخت بازیهای خود را نسبت به آن چه در دیگر بازیها میبینیم، انتخاب میکنند.
دومین قسمت از The Dark Pictures Anthology با نام The Dark Pictures Anthology: Little Hope به تازگی منتشر شده که با بررسی آن میتوان گفت، هر چند با عنوانی به شدت کلیشهای و آشنا طرف هستیم، اما همچنان میتوان از تجربه بازی به لطف شباهت فراوان آن به دیگر عناوین سبک وحشت به خصوص سایلنت هیل و البته زنده کردن خاطرات آن سری، همچنان از بازی لذت برد.
داستان لیتل هوپ به شکل کاملا مجزا و بدون ارتباط با قسمت اول بازگو میشود. اینبار ما به عنوان مخاطب در نقش گروهی از دانشآموزان و استاد یک کالج و در مسیر یک سفر علمی به شکلی غیر منتظره وارد یک شهر کوچک با نام لیتل هوپ میشویم که در ادامه بر اثر یک حادثه رانندگی، اتوبوس کالج از مسیر خارج میشود و حال در شرایطی که ارتباط ما با جهان اطراف قطع شده، باید در قالب پنج شخصیت حاظر در بازی، راهی برای نجات و فرار از لیتل هوپ و موجودات و اتفاقات غیر منتظره آن پیدا کنیم. از همان شروع بازی میتوان با اطمینان کامل گفت که قطعا با بهترین اثر ساخته شده توسط Supermassive Games از لحاظ روایت و به خصوص شکل گیری داستان طرف هستیم. یکی از مشکلات شماره اول و عنوان Until Dawn همین شروع آهسته و بعضا خسته کننده و البته شکلگیری به شدت کند داستان بود که تجربهای خسته کننده را به مخاطب ارائه میداد. خوشبختانه در عنوان لیتل هوپ بازی به شکل بسیار خوبی شروع میشود و از همان ابتدا انگیزه کامل برای پیشروی در بازی و به پایان رساندن آن را به مخاطب میدهد.
البته در خصوص پایان، جمع بندی و به خصوص اکتینگ و شخصیتپردازی شخصیتهای بازی نمیتوان نمره کامل را به این عنوان داد. هر چند این عنوان از همان ابتدا بر پایه «انتخابهای بازیکن» ما را دعوت به تجربه بازی میکند، اما در عمل موقع انتخابها عملا با گزینههایی طرف هستیم که در عمل حق انتخاب را بین مسیری یکسان و تنها با دیالوگهای متفاوت میدهد. به عنوان مثال در شروع بازی دو راه متفاوت برای پیشروی در بازی وجود دارد که باید از طریق گفت و گو یکی از آنها را انتخاب کنید، اما در عمل انتخاب شما تاثیری در پیشبرد بازی نخواهد داشت و بازی در هر صورت از همان مسیر از قبل تعیین شده دنبال میشود. نکته بعد هم در خصوص اکتینگ و واکنش بعضا غیر طبیعی و مصنوعی شخصیتها باز میگردد. به دلیل تمرکز فراوان بر روی داستان و دیالوگها در بازیهای ساخته شده توسط Supermassive Games که معمولا بیشتری حالتی تعاملی دارند، هر گونه ضعف و کوچکترین نکات داستانی و شخصیت پردازی به شدت به چشم میخورد. در عنوان لیتل هوپ در بعضی از لحظات حساس داستانی، شاهد واکنشها و حالات مختلف شخصیتها هستیم که با وقایع در حال وقوع در بازی همخوانی ندارد و همین مورد حس ارتباط با شخصیتها و فضای داستان را در مواردی به شدت کاهش میدهد.
همان طور که در شروع مطلب اشاره کردم، لیتل هوپ شباهتهای فراوانی به دیگر عناوین ژانر وحشت به خصوص سری سایلنت هیل دارد. از همان شروع بازی که وارد لیتل هوپ میشویم تا موجودات، اتمسفر و صدا ها به شدت یادآور سایلنت هیل هستند و حتی بازی هم سعی میکند از همان عناصر موجود در سایلنت هیل برای ترساندن بازیکن استفاده کند. مواردی مثل قطع شدن ارتباط با دنیای واقعی، وارد شدن به حالتی شبیه به برزخ و وجود موجوداتی چندش آور و ترسناک از مواردی هستند که از سری سایلنت هیل وام گرفته شدهاند. البته مهمترین نکتهای که شاید سازندگان بیشتر میتوانستند از آن به عنوان عنصر ترس استفاده کننده، ایجاد ترس روانی و آمادهسازی بازیکن با وقایعی غیر منتظره و ترسناک بود. عملی که به خوبی میتواند حس ترس و اضطراب را در تکتک لحظات بازی با بازیکن همراه کند. هر چند از این مورد در طول تجربه این عنوان استفاده شده و بعضا از همان شروع ما آماده تجربهای غیر منتظره و رعب آور میشویم، اما همانند دیگر آثار ساخته شده توسط Supermassive Games ، ایده استفاده از جامپ اسکر ها همچنان به عنوان سلاح اصلی سازندگان برای ترساندن ما به کار میرود. این مورد به خودی خود بد نیست، اما نباید فراموش کنیم که قطعا این مورد همانند یک پیشغذا عمل میکند و به سرعت اثر خود را از دست میدهد.
در بعد گیمپلی هم با یک عنوان تعاملی طرف هستیم که بیشتر بر پایه انتخاب دیالوگ و دکمهزنی بنا شده و البته در این بین هم کنترل شخصیتها را برای گردش در محیط و جمعآوری موارد مختلفی مثل عکس، روزنامه و ... برای آشنایی بیشتر بازیکن با لیتل هوپ را میدهد. شماره اول و عنوان Until Dawn در بخش دکمهزنی، فرصت بسیار کمی به بازیکن میدادند و در عمل صحنههای دکمه زنی به عنوان بخشی نسبتا استرسزا تبدیل میشد، اما در لیتلهوپ مراحل دکمهزنی به شدت آسان شده و شکست در آنها تقریبا غیر ممکن است. به همین صورت خیلی بعید است که شاهد مرگ شخصیتها و یا شکست در طول بازی باشیم.
همانند شماره اول، لیتل هوپ هم بر پایه موتور آنریل ۳ ساخته شده و از این حیث شاهد عنوانی به شدت با کیفیت در زمینه مدل شخصیتها و انیمیشنهای آنها هستیم. از آن طرف باقی موارد همانند کیفیت بافتها و طراحی آبجکتها، افکتها و محیط دارای کیفیت کمتری نسبت به مدل شخصیتها هستند و همچنان نسبت به عنوان Until Dawn در مجموع با عنوان ضعیف تری در زمینه بصری طرف هستیم. در خصوص موسیقیهای استفاده شده هم لیتل هوپ نمره قابل قبولی را کسب میکند و در مجموع در طول بازی قطعات متناسبی را با توجه به حال و هوای بازی خواهیم شنید.
نتیجه گیری:
عنوان The Dark Pictures Anthology: Little Hope بازی غیر ارجینال و در خیلی از زمینهها تکرار عناوین قبلی استودیو Supermassive Games است که همچنان از مشکلاتی در زمینه اکتینگ رنج میبرد. با این حال حس و حال و فضای داستانی شبیه به سری سایلنتهیل میتوان این عنوان را تبدیل به تجربه دلچسب برای علاقمندان به سبک ترسناک کند.
نظرات