از حدود 13 سال پیش که «هیدتاکا میازاکی» برای اولین بار اینپوت لَگ، افت فریم، کنترل بد دوربین و تعریف تخیلی هیتباکسها را به عنوان فلسفۀ بازیسازی خود برگزید، شاهد تعداد بسیار زیادی از عناوینی بودهایم که تلاش داشتهاند تا با کپی کردن این فلسفه، نظر طرفداران پر و پا قرص آثار میازاکی را در فاصلۀ بین عرضۀ ساختههای او به خود جلب کنند اما خروجی تقریباً تمامی این کپیها آنچنان دلچسب و رضایتبخش نبوده است. با این وجود یک نام درخشان در بین تمامی ساختههای غیرمیازاکی سولزلایک به چشم میخورد و آن هم Nioh است. استودیوی Team Ninja که قبل از این هم سابقۀ ساخت یک فرنچایز اکشن با سختی بیرحمانه را در کارنامۀ خود داشت (سری متأخر Ninja Gaiden) با استفاده از یکی از فیلمنامههای ساخته نشدۀ استاد مسلم سینمای سامورایی یعنی «آکیرا کوروساوا» و گسترش ساختارهای نقشآفرینی در فرمول معمولی سولزلایک، اثری جذاب و به شکلی باورنکردنی تنبیهگر را به بازار عرضه کرد و نام خود را به عنوان رقیبی جدی برای ساختههای میازاکی مطرح کرد. در ابتدای سال 2020 نسخۀ دوم این مجموعه به دلیل برخی قراردادهای انحصاری برای کنسول PS4 به بازار عرضه شد و حالا بعد از گذشت تقریباً یک سال، امکان تجربۀ Nioh 2 با تمامی محتواهای اضافی آن برای پلتفرم PC هم فراهم شده که در ادامه به بررسی آن میپردازیم.
هر چند داستان قسمت قبلی هم چندان چنگی به دل نمیزد ولی به لطف استفاده از فیلمنامۀ نیمهتمام کوروساوا، با حداقلهایی از یک روایت ساختاردار طرف بودیم اما این بار روایت صرفاً بهانهای است که شرایط مبارزه با هیولاها و ساموراییها را فراهم کند. داستان Nioh 2 به میانۀ قرن 16 میلادی و اوج دوران Sengoku ژاپن میرود و داستانی نسبتاً طولانی را از حدود 5 دهه قبل از داستان قسمت قبلی آغاز میکند و نهایتاً با حوادث نسخۀ قبلی تلاقی پیدا میکند. قهرمان جدید بازی در ابتدای داستان شاهد کشته شدن مادرش است، مادری که از نژاد Yokai بوده و این مسئله باعث میشود تا نقش اصلی داستان توانایی استفاده مستقیم از قدرتهای شیاطین و اشباح و حتی تبدیل شدن مقطعی به آنها را داشته باشد. چند سال بعد از ماجرای از دست دادن مادر، این قهرمان با فروشندۀ دورهگردی به نام «توکیچیرو» آشنا میشود که قصد دارد با تجارت سنگهای جادویی برای خود موقعیت اجتماعی بالاتری در نظام طبقاتی ناعادلانۀ آن دوران ژاپن دست و پا کند. گیمر در قالب این قهرمان با توکیچیرو همدست میشود و مسیری پرمخاطره را در نسخۀ فانتزیِ یکی از پر تلاطمترین برهههای تاریخ ژاپن آغاز میکند که در طول آن چهرههای آشنای تاریخی و برخی از شخصیتهای آشنای قسمت قبلی سر راه او قرار میگیرند.
همانطور که گفته شد، داستان فقط بهانهای است برای توجیه هیولاکشی و شخصیتهای اصلی و فرعی Nioh 2 فرصت چندانی برای عرض اندام ندارند و معدود لحظاتی هم که در تعامل با گیمر هستند، کمک نمیکند تا عمق لازم را پیدا کرده و تبدیل به شخصیتهایی به یادماندی شوند. البته با توجه به صامت شدن نقش اول داستان، عدم تمرکز جدی بر داستان تا حد زیادی قابل پیشبینی بود اما با توجه به شخصیتها و موقعیتهای جذابی که در آن مقطع کشور ژاپن در دسترس هستند، این عدم به کارگیریِ پتانسیل موجود تا حد زیادی ناامیدکننده است. هر چقدر با روایت اصلی به شکل یک موضوع فرعی برخورد شده اما استفاده از اساطیر و فولکلور ژاپن به بهترین شکل صورت گرفته و با گذشت زمان و یادگیری زبان شیاطین، به نقطهای میرسیم که تمامی اصوات تهدیدآمیزی که آنها از خود تولید میکنند معنای تازهای به خود میگیرند و پرده از اسراری دهشتناک برمیدارند.
با وجود اینکه در dlcها، که به چند صد سال قبل از شروع داستان بازی اصلی رفته و در مقاطع مختلفی از دوران Heian اتفاق میافتند، به طور کلی با روایتهای شسته و رُفتهتری رو به رو هستیم باز هم باید گفت که روایت تبدیل به چیزی درگیرکننده با شخصیتهای ماندگار نمیشود. نکته اینجاست که آیا به عنوان ساختهای که تمرکز ویژهای روی گیمپلی و مبارزات دارد، داستان وظیفۀ حداقلی خود را انجام میدهد؟ به نظرم تا حد زیادی بله و با توجه به چشمکهایی که به شخصیتهای نسخۀ قبلی زده میشود، مجموعاً میتوان بابت کاستیهای داستان در ارتباط با کلیت کار تا حدی به سازندگان ارفاق کرد.
مهمترین بخش Nioh بدون شک گیمپلی آن بود که سازندگان توانسته بودند ترکیب مناسبی از سیستم تواناییها در عناوین سولزلایک و سیستم نقشآفرینی مهارت محور را به وجود آورند که در کنار سیستم لوت سخاوتمندانه و سیستم مبارزات بیرحمانه، یکی از عمیقترین طراحیهای گیمپلی سالهای اخیر را به ارمغان آورده بود. در Nioh 2 تمام چیزهایی که سازندگان در قسمت اول و بستههای الحاقی آن رو کرده بودند به طور تمام و کمال از همان ابتدا در اختیار مخاطب قرار دارد که با اضافه شدن سیستم کنترل قدرتهای شیطانی، پیچیدگی و گستردگی کار دو چندان شده است. 9 نوع سلاح سرد مختلف در بازی اصلی وجود دارند (و 2 نوع دیگر هم در dlcها اضافه میشود) که هر کدام سیستم آپگرید کردن خاص خود را دارند و برای پیشرفت در هر گروه از سلاحها باید دفعات بیشتری از سلاحهای آن گروه استفاده کنید. از طرفی هر سلاح خاص هم سیستم آشنایی خاصی دارد که در صورت استفاده مکرر از آن، ویژگیهای پایۀ آن سلاح خاص افزایش پیدا میکند. انتخاب سلاح کاملاً وابسته به سبک و سیاق خود گیمر است و گستردگی انواع سلاحها کمک کرده تا هر کسی بر اساس سبک تدافعی یا تهاجمی خود، از میان هزاران سلاح موجود حق انتخاب داشته باشد.
آهنگری که در همان مراحل ابتدایی با شما همراه میشود، امکان اعمال هر تغییری که تصور کنید را روی سلاحهای شما دارد که از افزایش قدرت تا تغییرات ظاهری را شامل میشود. در کنار این سلاحهای تن به تن، سلاحهای گرم و تیر و کمان هم وجود دارند که قدرت تخریبگری سلاحهای تن به تن را ندارند اما برای خلوت کردن یا ترغیب دشمنان به نبردهای تن به تن، بسیار کاربردی هستند و هر چند دستۀ زیادی از گیمرها احتمالاً علاقهمند به سبکی تهاجمی و رو به رو شدن با تعداد زیادی از دشمنان هستند ولی امکان غریبکشی و تنها گیر آوردن دشمنان، یکی از راههای مهم کاهش کلافگیِ ناشی از مرگ و میر بسیار است. دیگر ابزار موجود وسایل نینجایی اعم از بمبها و ابزار پرتابی هستند که برای استفادههای مخفیانهتر یا آسیبهای فرعی به دشمنان بسیار کاربردی هستند و در سوی دیگر طلسم و جادوهایی قرار دارند که در بستر buff/debuff به کار گرفته میشوند.
پیشرفت تواناییهای پایهای شخصیت با کشتن دشمنان و به دست آوردن Amrita فراهم میشود که هر کدام از 8 تواناییِ پایه، روی بخش متفاوتی از تواناییها و ابزار مورد استفادۀ بازیکن اثر میگذارند. همانند قسمت قبلی، انجام حملات فیزیکی نیازمند استفاده از Ki است که مدیریت آن از مهمترین عوامل موفقیت در مبارزات است و استفادۀ به موقع از تکنیک Ki Pulse که بخش قابل توجهی از Ki را به سرعت بازیابی میکند، یکی از کاربردیترین و مهمترین تکنیکهاییست که باید برای بقا باید حتماً یاد بگیرید. پایین نوار Ki، نوار بنفش رنگی به نام Anima مشاهده خواهید کرد که فاکتور استفاده از قدرتهای شیطانی به عنوان بزرگترین تغییر نسبت به قسمت قبلی به حساب میآید.
نقش اصلی Nioh 2 به دلیل اینکه یک موجود دو رگۀ انسان/اهریمن است، توانایی تبدیل شدن مقطعی به اشباح ماورایی و استفاده از قدرتهای آنها را داراست. اشباح در دسترس در سه دستۀ اصلی تقسیم میشوند که فلسفۀ اصلی پشت هر دسته از منظر قدرت تدافعی و تهاجمی تفاوتهایی را دارا هستند، همچنین هر کدام از این اشباح قدرتی وابسته به یکی از سه عنصر رعد و برق، آب و آتش دارند که استفادۀ مناسب از اشباحی با قابلیت عنصری مخالف دشمنان قویتر در لحظات بسیار به عنوان ناجی بیبدیل گیمر عمل میکند. در ابتدا هر کدام از این شبحهای محافظ امکان استفاده از 2 قدرت از دیگر اشباحی که با آنها رو به رو میشویم را دارد که این مسئله توسط Soul Coreها انجام میگیرد. هر کدام از این آیتمها ویژگیهای خاص خود را داراست که در تلفیق با آیتمهای مشابه میتوان این تواناییها را افزایش داد.
قدرتهای ماورایی ویژگی دیگری به گیمپلی اضافه کرده که Burst Counter نام دارد و در هنگام برخی حملات با استفادۀ دقیق از آن در زمان مناسب، میتوان حملات مرگبار دشمنان را خنثی کرد و از مهلت به وجود آمده برای وارد کردن آسیب جدی به آنها استفاده کرد. پیشرفت دادن صحیح قدرتهای پایۀ شخصیت، انتخاب سلاح و زرههای مناسب و همینطور استفاده از اشباح ماورایی که با این دو عامل به خوبی همراه شوند، کلید اصلی موفقیت در مبارزات است و سیستمهای گیمپلی Nioh 2 به حدی عمیق هستند که در نگاه اول کنار آمدن با این همه سیستم غیرممکن به نظر میرسد اما با کمی وقت گذراندن با آنها و توجه به توضیحات جامع بازی، تبدیل به تجربهای کم نظیر میشود.
طراحی مراحل متأثر از همان سیستم سولزلایکی قسمت قبلی است به طوری که در نقشه اصلی، محیط و مرحلۀ مورد انتظار را انتخاب کرده و وارد محیطی از نظر اندازه متوسط میشویم که پر از راههای مخفی و متصل به یکدیگر است که در جای جای آنها، خطرات و آیتمهای تشویقی در انتظار بازیکن هستند. Nioh 2 درجۀ سختی را حتی از قسمت قبلی هم بالاتر برده و احتمال اینکه توسط همان یکی دو دشمن ابتدایی شرحه شرحه شوید کاملاً وجود دارد چرا که سازندگان هیچ اهمیتی به احساسات شما نمیدهند، آنها سختترین چالشهای ممکن را طراحی کرده و از نظر خودشان ابزار کافی برای عبور از آنها را در اختیارتان قرار دادهاند و شما هم موظف هستید که با یادگیری این ابزار و آمادهسازی مناسب از این چالشها عبور کنید، ترکیبی عجیب از ارضاء مازوخیستی به همراه لذتِ عبور از چالشهای بزرگ. در انتهای هر مرحله هم باید با یک باس بسیار بسیار بسیار قدرتمند رو به رو شوید که علت اصلی کلافگی و احتمالاً آرزوی مرگ برای خودتان و تمامی سازندگان بازی هستند. با این وجود مثل نسخۀ قبل به طور کلی باسهای انسانی نسبت به باسهای اهریمنی سادهتر هستند که ممکن است برای جماعت "هاردکور" ناامیدکننده باشد ولی فراوانی ساختاری بین باسها اینجا از گستردگی بیشتری برخوردار است که تک تک باسها را تبدیل به پازلی جدید برای حل کردن تبدیل کرده است.
ساختار جدید اضافه شده به مراحل، حالت Dark Realm یا Yokai Realm است که در بخشهایی از تمامی مراحل وجود دارند و با توجه به ترکیب رنگ خاکستری که دارند کاملاً مشهود هستند. در این بخشها سرعت بازیابی Ki به شدت کاهش پیدا کرده و قدرت دشمنان هم افزایش پیدا میکند که چالش پاکسازی این بخشها را بسیار بیشتر از حالت معمول کرده ولی با کشتن یک دشمن مشخص در محدودۀ هر کدام از این بخشها، میتوانید این قسمتها را برای همیشه از شر شیاطین پاک کنید اما مشکل اصلی زمانی رخ میدهد که در مبارزات پایانی مراحل، باس مورد نظر امکان سوئیچ کردن بین دنیای عادی و دنیای اهریمنی را دارد که سختترین مبارزات را حتی سختتر هم میکند. خوشبختانه در کنار Bloody Grave که امکان مبارزه با نسخۀ کشته شدۀ دیگر بازیکنان را فراهم میکردند، ویژگی Benevolent Grave به بازی اضافه شده که نسخهای از شخصیتهای دیگر بازیکنان را با کنترل هوش مصنوعی با شما همراه میکند که در خلال مبارزات سختتر امکان تنفسهای کوتاه را در اختیارتان قرار دهد. بخش آنلاین هم دیگر گزینۀ یاریگر است که میتوانید همراه دو نفر دیگر مراحل را به پایان برسانید که بسته به شرایط و همراهانی که انتخاب میکنید، میتوان عامل خوشحالی یا اندوه مضاعف شما باشد.
با این وجود بازی عاری از نقص نیست و کنترل نسخۀ PC توسط موس و کیبورد تقریباً غیرممکن است و تمامی توضیحات و نشانگرها از دکمههای پیشفرض کنترلر PS4 استفاده میکنند که در صورت استفاده از کیبورد یا کنترلری از برندهای دیگر، باعث سردرگمی مخاطب میشود. به طور کلی Nioh 2 مثل معلمی عمل میکند که به همان اندازهای که قائل به تنبیه است، هیچ گونه اعتقادی به تشویق ندارد! این خود شما هستید که باید همیشه تلاش کنید تا با استفاده از همۀ ابزاری که در اختیارتان قرار دارد از زیر بار این چالشها سربلند بیرون بیایید. Nioh 2 از آن دست آثاری نیست که بدون برنامه و با انرژی نامناسب به آن مشغول شوید، بلکه باید برای تک تک اتاقها و دالانهای آن برنامۀ دقیقی داشته باشید و همچنین بالاترین حد از عکس العمل را به کار گرفته و در عین حال امیدوار باشید که دشمنان هم تک تک حملاتشان به هدف نخورد. «نیو 2» از آن دست ساختههایی است که با به پایان رساندن هر مرحله، گیمر از نظر ذهنی و فیزیکی کاملاً تخلیه شده و برای پیشبرد کار نیاز به استراحت دارد اما این وقفه نباید به حدی طولانی شود که عضلات بازیکن دچار تنبلی شوند. رسیدن به خط پایان این بازی، مثل موفقیت در یک مسابقۀ ماراتن به سمت فتح قله اورست است!
جایی که شاهد کمترین میزان تغییر هستیم، بخش کیفیت بصری است که با توجه به گذشت 4 سال از عرضۀ شمارۀ اول و مقایسه با عناوین روز، این مسئله به عنوان یک نقیصۀ کاملاً واضح در کار دیده میشود اما نکتۀ مهم اینجاست که آیا این مورد باعث کاهش لذت از بازی شده است؟ از دید من که حداقل نه چرا که سبک و سیاق طراحی ظاهری به حدی خاص و خلاقانه انجام گرفته که به طور کلی بخش بصری کم و کسر خاص ندارد به خصوص با در نظر گرفتن اینکه لودینگها بسیار سریع هستند که رنج مرگهای چندین و چندباره را تا حدی کاهش میدهد و شخصاً هم شاهد مشکل فنی خاصی در طول تجربۀ Nioh 2 نبودم که عملاً از معدود مزایای عرضۀ با وقفۀ یک بازی برای پلتفرمهای دیگر به حساب میآید.
اکثر دشمنان به طور مستقیم از دل قسمت قبلی کپی شدهاند اما در Nioh 2 با توزیع گستردهتری از دشمنان در طول بازی رو به رو هستیم و دیگر آن حس تکراری بودن مدلهای دشمنان در نیمۀ ابتدایی مانند قسمت قبلی وجود ندارد. طراحیها هم عمدتاً براساس اساطیر ژاپن انجام گرفته که تلفیق عجیبی از رعبآوری و تجمل هستند! متأسفانه مانند قسمت قبل اکثر مراحل در شب یا محیطهای مهآلود و تاریک اتفاق میافتند که باعث شده تا آنطور که باید و شاید نتوانیم از مناظر رو به زوال بازی لذت ببریم اما افکتهای آب و هوا و جلوههایی که حرکات شخصیت تحت کنترل و دشمنان را همراهی میکنند، باعث شده تا این کاستی از جهت دیگری پوشش داده شود. نهایتاً دیگر ایدۀ مهم بخش بصری، استفاده از یک فیلتر مونوکروم برای بخشهایی که در فضای Yokai Realm اتفاق میافتند و خصوصاً در باسفایتهایی که دشمن امکان تغییر حالت از دنیای عادی به دنیای شیاطین را دارد، این افکت در القای حس خطر و مرگی که انتظار گیمر را میکشد، بسیار موفق عمل کرده است.
با توجه به رنج و مشقتی که لحظه لحظۀ بازی برای شما به ارمغان میآورد، موقعیت مناسبی برای لذت بردن از موسیقی متن Nioh 2 به وجود نمیآید و گوش کردن به تم اصلیِ مبارزات نهایی هر مرحله که اوج هنر بخش موسیقی محسوب میشود، به علت ریتم دیوانهوار این لحظات باید به زمان مناسب دیگری موکول شود. در طرف دیگر افکتهای صوتی هستند که چه برای سلاحها و چه برای جادوها، با دقت ویژهای به کار گرفته شدهاند تا حس و حال واقعیتری به مبارزات بخشیده شود. در بحث صداپیشگی باید به بحث کهنۀ «دوبلۀ ژاپنی در برابر دوبلۀ انگلیسی» رجوع کنیم و در حالی که شخصاً دیدگاهی متعصبانه به این مسئله ندارم و همیشه سمتی قرار میگیرم که خود مخاطب با بازی یا انیمه یا ... احساس راحتی بیشتری داشته باشد، اینجا دوبلۀ ژاپنی با توجه به فضای کار و تفاوت واضح کیفیت دو اجرا، بهترین گزینه به حساب میآید و با توجه به اینکه لحظات دیالوگ محور کار چندان زیاد نیستند، دنبال کردن زیرنویس تبدیل به تجربهای طاقتفرسا نمیشود.
برای طرفداران قسمت قبلی، Nioh 2 نسخۀ کاملتر شدۀ عنوان محبوبشان به حساب میآید که به اندازهای امکانات جدید در اینجا گنجانده شده که برای حرفهایترین نیوبازها هم چالش قابل توجهی داشته باشد. سیستم مبارزات با پیچیدگیهای قابل توجهی که دارد، بزرگترین نقطۀ درخشان کار به حساب میآید که تا حد زیادی سادگی داستان و عدم پیشرفت قابل توجه در بخش بصری را پوشش داده است. برای افرادی که نسخۀ قبلی را تجربه نکردهاند، در ابتدای راه باید درجۀ بالایی از سختی و ناملایمات را پشت سر بگذارند تا بتوانند مانند طرفداران از آن لذت ببرند چون Nioh 2 یکی از بیرحمترین بازیهاییست که در عمرتان تجربه کردهاید.
نسخۀ نقد و بررسی بازی Nioh 2 – The Complete Edition توسط ناشر در اختیار بازیمگ قرار گرفته است.
نظرات