در سالهای اولیۀ شروع به فعالیت استودیوی Amanita Design، فاصلۀ بین عرضۀ محصولات این گروه نسبتاً زیاد بود ولی خوشبختانه در سالهای اخیر شرایطی به وجود آمده که با حفظ کیفیت، تقریباً هر سال شاهد انتشار ساختۀ جدیدی از این استودیو باشیم. بازی Happy Game هم، مانند محصول قبلیِ آمانیتا دیزاین، به سراغ مسئلۀ ترس رفته اما به حدی از تمام جهات با عنوان قبلی متفاوت است که در صورت عدم آگاهی قبلی، کمتر کسی تصور خواهد کرد یک گروه مشترک این دو اثر را طراحی کردهاند.
روایت در Happy Game مثل تجارب قبلی سازندگان به شکلی کاملاً مینیمالیستی صورت گرفته، در ابتدای کار با قهرمان داستان آشنا میشوید که کودکی آمادۀ به خواب رفتن است اما چشم بر هم گذاشتن همان و درگیر کابوسهای بی پایان شدن هم همان. روایت به طور کامل در خدمت تصویرسازیهایِ رعبآور بوده و میزان لذت بردن مخاطب از شرایطی که در آنها قرار میگیرد کاملاً بستگی به استنباط او از نشانههایی دارد که تا پایان کار بر سر راه او قرار میگیرند. مسئلۀ خواب و رؤیا ابزاری فوقالعاده برای شکل دادن به روایتی حول ویژگیهای روانشناختی ترس است و انتخاب یک کودک به عنوان نقش اصلی ماجرا، کمک کرده تا زبان بصری جذابی برای روایت این کابوسها در دسترس سازندگان باشد.
یکی از زیباییهای اصلی بخش روایی، این نکته است که اسباب بازیها و دلبستگیهای فردیِ شخصیت تحت کنترل در نقش راهنما برای رهایی از کابوسها، حضور دارند که به نوعی نشانگر اهمیت ارتباط با جهان واقعی برای رهایی ترسها و اضطرابهای درونی است. جهان هر کدام از کابوسهای اصلی، اجزای بسیار سادهای دارند که با دنیای ذهنی یک فرد خردسال کاملاً همخوانی دارد و تک تک موقعیتهایی که در آن قرار میگیریم، شرایطی هستند که به شکل عادی ممکن است در ذهن یک کودک احساس خطر ایجاد کرده و عاملی باشند برای ترسهای نهفتهای که در قالب خواب خودشان را بروز میدهند. بنابراین با وجود اینکه خبری از قصهگویی سرراست در Happy Game نیست ولی تک تک تصاویر با وسواس ویژهای در کنار هم قرار گرفتهاند تا مخاطب را در جهانی دیوانهکننده گرفتار کنند.
نسبت به دو ساختۀ قبلی، در اینجا با گیمپلی نسبتاً سادهتری طرف هستیم که تا حدودی محصول سال 2018 همین استودیو، Chuchel، را در ذهن تداعی میکند. به جز تعدادی از معماهای بزرگ که راه حلی چند بخشی دارند، اکثر معماهای Happy Game با پیدا کردن قسمتی از تصویر که امکان تعامل با آن وجود دارد و انجام عملی مشخص که کار را پیش میبرد، به سادگی قابل حل کردن هستند و تمرکزِ بیشتری را روی ارائۀ پیامدهای شوکهکننده بعد از عبور از موانع، شاهد هستیم. از این بابت اثر در دست بررسی تا حد زیادی برای سازندگان آن عقبگرد به شمار میآید چون در گذشته توانسته بودند پیچیدگیهای لازم برای خلق یک اثر ماجرایی مشابه عناوین کلاسیک را به فرمول همیشگی خود اضافه کنند اما اینجا همه چیز به سادگی قابل حدس زدن بوده و با جا به جایی یکی دو آیتم حتی به صورت تصادفی هم میتوان کار را پیش برد.
محصولات آمانیتا دیزاین معمولاً به واسطۀ رنگ و لعاب خاص خود شناخته میشوند، از اولین بازی که تحت برنامۀ فلش ساخته شده بود و دنیای علمی-تخیلی خود را با استفاده از اجزای عادی موجود در طبیعت و زبالههای روزمره به تصویر کشیده بود تا آخرین ساخته که به نظر میرسید فریم به فریم آن مانند یک انیمیشن سنتی روی کاغذ نقاشی شده است. در Happy Game به علت نیاز به ایجاد حسی از وحشتِ غریزی و جا دادن لحظات غیرمنتظره در گوشه و کنار دنیای کابوسها، طراحانِ بخش بصری کار به مراتب سختتری داشتهاند اما با تقسیمبندی کل ماجرا به سه کابوس اصلی و طراحی فضایی کاملاً ویژه برای هر کدام، باز هم این استودیو نشان داده که از نظر استفاده از سبکهای هنریِ ویژه، کمتر گروهی در حد و اندازۀ آنهاست.
کابوس اول از فضایی ساده برخوردار است به نوعی که انگار قهرمان داستان با عبور از آن آرام آرام از فضای اتاق خوابِ خود و دنیای واقعی خارج شده به دنیای رؤیاها وارد میشود. کابوس دوم در ابتدا یک محیط طبیعی و سر سبز است که تعدادی خرگوش رنگارنگ هم در کنار مخاطب مشغول بازی میشوند اما مدت زیادی طول نمیکشد تا هیولاها از عمق ناخودآگاه وارد این دنیای خوشرنگ و لعاب شده و قواعد آن را بهم میزنند. کابوس پایانی هم در محیطهایی اتفاق میافتد که حتی برای بزرگسالان هم ممکن است اضطرابآور باشند اما جنس هیولاهایی که با آنها رو به رو میشویم حتی از دشمنان موجود در کابوس دوم هم وحشتناکتر هستند. این تصویرسازیها با موسیقی متنی به شدت دلهرهآور و اصواتی دلخراش همراه شده تا حسی از عدم آرامش در تک تک لحظات مخاطب را تعقیب کند.
به جز گیمپلی که نسبت به یکی دو ساختۀ اخیر همین استودیو، کمی سادهتر به نظر میرسد، سازندگان توانستهاند در ارائۀ محصولی متمرکز بر کابوس و ترسهای عمیق موفق عمل کنند به طوری که تصاویر این بازی احتمالاً تا مدتها در ذهن شما باقی خواهند ماند. نهایتاً اگر قرار است برای هالووین 2021 فقط یک بازی ویدئویی را انتخاب کنید، Happy Game با توجه به خاص بودن و مدت زمان معقولی که دارد، امکان تبدیل شدن به گزینۀ اصلی شما را دارد.
نظرات