سرویس Apple Arcade یکی از دهها برنامه شکست خوردهای است که در سالهای اخیر تعدادی از غولهای بزرگ تکنولوژی برای به دست گرفتن سکان بازارهایی که آگاهی دقیقی از چند و چون کارکرد آنها نداشتند، به لطف درآمدهای بیپایان خود پیادهسازی کرده و بعد از مدت نسبتاً کوتاهی یا به طور کامل این برنامهها را متوقف کردند (مانند ورود گوگل به دنیای تولید و نشر بازیهای ویدئویی) یا اینکه بودجه این طرحها را به شکل قابل توجهی کاهش دادند (مثل همین اپل آرکید). با این وجود این نقشههای ناپخته کم و بیش به تعدادی از هنرمندان مستقل فرصتی داد تا از حاتمبخشیهای ابتدایی شرکتهای ثروتمند استفاده کرده و پروژههای خود را با خیال تجاری آسودهتری به اتمام برسانند که البته به طور غیرمستقیم باعث شد تا تعدادی از عناوین مستقل با فاصله زمانی بیشتری روی پلتفرمهای دیگر ظاهر شوند. یکی از این آثار، بازی South of the Circle است که حدود دو سال پیش در اختیار کاربران سرویس اپل آرکید قرار گرفت که حالا قرار است برای رایانههای شخصی و کنسولهای خانگی هم منتشر شود.
داستان South of the Circle حول محور سفر محققی به نام پیتر به قطب جنوب در سال 1964 میگردد که قبل از رسیدن به مرکز تحقیقاتی، هواپیمای او دچار حادثه شده و در میان برفهای بیپایان قطب سقوط میکند. خلبان همراه او که فلوید نام دارد در جریان این حادثه دچار آسیبدیدگی میشود و در چنین شرایطی تنها راه نجات این دو، قدم گذاشتن پیتر به پهنه بی انتهای یخی برای یافتن کمک از جانب پایگاه تحقیقاتی است اما حسی در پس ذهن پیتر به او میگوید این سفر، اصلاً و ابداً آن گونه که انتظار داشت پیش نخواهد رفت.
داستان بازی در دو بخش بقا بعد از سانحه در قطب و فلشبکهایی به گذشته پیتر روایت میشود تا مخاطب با انتخابهایی که به سفر پیتر به قطب منتهی شدهاند رو به رو شود. این فلشبکها عمدتاً به دوران دانشجویی پیتر و تلاش او برای به پایان رساندن رساله دوره دکتری اختصاص دارند اما گهگاهی با برشهایی از دوره کودکی او و رابطه نه چندان مسالمت آمیز با پدرش هم رو به رو میشویم. در قالب این فلشبکها فضای دهه شصت میلادی که شامل مواردی چون جنگ سرد، رویکردهای جنسیتی و مسائلی از این دست میشود، به شکل خوبی به تصویر کشیده شده و البته شباهتهایی که این گذشته نه چندان دور به حوادث امروزی دارند هم به هیچ وجه احساس خوبی به همراه ندارد؛ از استاد راهنمایی که حتی تلاش نمیکند تا افکار ضد زن خود را در لفافه بگذارد تا فضای اجتماعی که کوچکترین انتقادی را وطنفروشی میداند و ... . از این بابت روایت South of the Circle کیفیت بسیار خوبی داشته و تا به نتیجه رسیدن مخاطب را پای خود نگه میدارد اما مشکل اینجاست که نهایتاً انتخابهای محدودی که در طول بازی بر سر راهتان گذاشته میشود، تغییری در روند بازی ایجاد نمیکنند و بخشهای رازآلود داستان به بدترین شکل ممکن به نتیجه میرسند.
بازی South of the Circle در دسته عناوین داستان محور در ژانر شبیهساز راه رفتن قرار میگیرد که حتی با در نظر گرفتن استاندارد معمول این محصولات هم با حداقلهایی از امکان تعامل با بازی و دنیای آن رو به رو هستیم که این مسئله باعث میشود تا برای بررسی گیمپلی کار دشواری داشته باشیم. به طور کلی از ابتدا تا انتهای بازی را میتوانید با استفاده از یک انگشت به سرانجام برسانید و حتی گزینههای مکالمه هم بعد از چند ثانیه به صورت خودکار انتخاب میشوند، نه معمایی برای حل کردن وجود دارد و نه گشتن در محیط جایزه خاصی به ارمغان میآورد و حتی راه رفتن، و در مواردی رانندگی کردن، روی یک خط مستقیم انجام میگیرد و فقط کافیست که دکمه حرکت به سمت جلو را فشار دهید. همان طور هم که اشاره شد، انتخابها و نوع پاسخگویی شما در مکالمات هیچ اثری در روند داستان نمیگذارد و حقیقتاً با کمی تعدیل در فلشبکها، بهتر بود که این عنوان به صورت یک فیلم انیمیشنی روانه بازار شود.
با وجود کاستیهای گیمپلی و به سرانجام رسیدن نه چندان دلچسب داستان، بخش سمعی و بصری South of the Circle در سطح بسیار بالایی قرار دارد. صداپیشگی تمامی شخصیتها به بهترین شکل ممکن صورت گرفته و با پرخرجترین آثار بازار قابل رقابت است و موسیقی متن در القای حس تمامی لحظات، بدون اینکه این لحظات را غرق در موسیقی کند، به بهترین شکل عمل میکند. طراحی بصری به شکلی مینیمالیستی انجام گرفته که یادآور انیمیشنهای سنتی مستقل است که به لطف استفاده فوقالعاده از رنگها، جان ویژهای به محیطها نسبتاً ساده بازی بخشیده است. انیمیشنهای شخصیتها در سطح کاملاً استانداردی قرار دارند اما در برخی سکانسها به نظر میرسد که شخصیتها در هنگام راه رفتن از زمین فاصله دارند یا در مواردی اجزای محیطی در بدن شخصیتها فرو میروند.
به هر حال، این قبیل بازیها طرفداران زیادی دارند که کمک کرده تا با وجود غیر تعاملی بودن آنها ماندگاری خوبی در بین سبکهای مختلف بازیهای ویدئویی داشته باشند ولی South of the Circle هم مانند تعدادی از آثار مشهور مشابه مثل Firewatch، Gone Home و ... در ارائه یک پایانبندی قابل قبول ناموفق عمل میکند و به این واسطه، کل تجربه 3-4 ساعته خود را زیر سؤال میبرد.
نظرات