اجازه دهید همین ابتدا اعلام کنم که بلای جان تمام یا بیشتر فیلم - بازی های چند سال اخیر ، حداقل دامان سوژه نقد و بررسی امروزه مارا نگرفته . از صدقه سر Warner Bros ، بازی MadMax عنوانی است با وفاداری 99.8 درصدی به نسخه سینمایی خود !! آن 0.2 درصد باقی مانده نیز ، یکی مربوط به ظاهر شخصیت اصلی است و دیگری مربوط به داستان !!!
این میزان بالای شباهت اگرچه در ابتدا شاید کمی تو ذوق مخاطبینی بزند که نسخه سینمایی را تماشا کرده اند ، اما خوشبختانه چنان دقیق و با ظرافت صورت گرفته که عملا 2 نسخه یاد شده را حتی از لحاظ نقاط ضعف و قوت ، به دوقلوهای تقریبا همسان تبدیل کرده است .
دنیای هر دو نسخه ، در عین جذابیت های منحصر به فرد ، فوقالعاده خشن ، دیوانه ، بی محتوا ، کثیف و آهنی است . Wasteland ای که در اینجا می بینیم ، با دیگر عنوان پسا آخرالزمانی ؛ FallOut ، زمین تا آسمان تفاوت دارد . اگر در دنیای FallOut ، علی رغم گذر 200 ساله از زمان حادثه اتمی ، همچنان شاهد تلاش بشریت برای حفظ هویت پیشین خود و رسیدن به ثبات و آرامش هستیم ، در دنیای MadMax ، یگانه شباهت بشر پیش رویمان با آنچه که قبل از حادثه بوده ، هیکل انسان وار و زبان مورد استفاده اش برای تکلم است و دیگر هیچ .....
در این نقطه از مکان و زمان است که شاهد یک پسرفت و دگردیسی منفی در نگرش و ماهیت انسان نسبت به جهان هستیم ، طوری که اسباب پست شدن او و سقوطش در اعماق تاریک زندگی را فراهم می کند و بدتر آنکه در قلب این تاریکی ، بی هدف به هر دری می زند و هرکاری می کند تا شاید راهی برای یافتن رستگاری و آرامش نفس پیدا کند . این چیزی است که در تمام لایه های دنیای فیکشن MadMax خودنمایی می کند و با اینکه مکس و همراهش Chumbucket ، اولین و بارزترین نمونه های این رخداد هستند ، اما می توان آن را به شکلی مستتر در زوایای دیگری از Wasteland نیز مشاهده و احساس کرد .
Free Roaming
این بیابان برهوت که زمانی استرالیا نام داشته ، در اختیار شماست که آزادانه به هر بخشی از آن سفر کنید . هیچ مانعی سر راهتان نخواهد بود مگر ساکنان دیوانه اش که بی دلیل و صرفا تحت تاثیر خوی وحشیشان ، شما را مورد تاخت و تاز قرار می دهند !!!
اساسا عنوان MadMax از همان دهه 80 میلادی ، با واژه رانندگی های جنون آمیز و بی قائده ، در هم تنیده بود و در نسخه سال 2015 نیز به عنوان اصل شماره 1 حساب می شود و ماهم به نشان ادای احترام ، نقدمان را با بررسی گیم پلی از همین زاویه آغاز می کنیم :
ماشین سواری در MadMax بسیار لذت بخش است . هرگز در هیچ بازه ای از زندگی ، تا این حد احساس رهایی و آزادی محض نکرده بودم !!!! موتور فیزیک Havok یک بار دیگر ثابت کرد در عرصه شبیه سازی فیزیک ، حرف های زیادی برای گفتن دارد . فیزیک ماشین ها و نحوه تعاملشان با بافت بیابانی منطقه ، به خوبی کار شده و تماشای شن و ماسه ای که بر اثر حرکت چرخ ها ، بلند می شوند حس خوبی دارد .
مبارزات ماشینی همان طور که در ویدیوی بالا دیدید ، می توانند بسیار پرپتانسیل و جذاب باشند . مخصوصا در مواقعی که همزمان با چند اتومبیل درگیر هستید . دشمنان در حین رانندگی ، عکس العمل های قابل قبولی از خود نشان می دهند. اگر در موضع ضعف قرار بگیرند ، پا به فرار می گذارند . اگر با آنها وارد یک مسابقه شوید ، با کوبیدن ماشین شان به شما و یا حتی شلیک به چرخ های وسیله شما ، حسابی حس رقابت را به جوش می اندازند . تنها ضعف بخش مبارزات ماشینی مختص به این نکته است که چرا کوبیدن به ماشین حریف باید ، انفجار آن را در پی داشته باشد !!؟ آن هم زمانی که هیچ آسیبی به باک بنزین یا بشکه قابل اشتعالی که در پشت آن ها جاسازی شده ، وارد نشده است ؟ البته از حق نگذریم که انفجار ماشین ها ، بسیار زیبا و دلنشین کار شده !!! اما از اساس ، زیر سوال است !!!
مبارزات فیزیکی مکس با دشمنان دیوانه اش نیز از مکانیزمی بسیار ساده و مشابه Assassins Creed : Syndicate پشتیبانی می کند و با اینکه به سادگی همان عنوان است ، اما به مدد حس سنگینی ضربات و انیمیشن های جذاب مکس حین مبارزه ، صداگذاری قوی ، لحظات Slow motion و بازی های دوربین با پارامترهای فکوس و عمق میدان ، هرگز مانند آن اثر ، آبکی و بی رمق نمی شود .
هوش مصنوعی دشمنان حین مبارزات ، عملکردی کاملا معمولی - و شاید حتی قابل پیش بینی - داشته باشد ولیکن محدودیت امکانات ، مبارزات را کمی چالش برانگیز کرده و بازیکن را مجاب می کنند که حواسش را جمع کند و دشمنش را دست کم نگیرد .
ویدیوی یک ضد و خورد حسابی .... از دست ندین
در دنیای پس آخرالزمانی MadMax ، خبری از تششعات رادیواکتیو یا موجودات عجیب و غریب و جهش یافته نیست . بلکه ضعف های بشر ، به عنوان خطرناک ترین دشمن وی محسوب می شوند .
آب ، بنزین ، قطعات اوراقی و گلوله ، چهار عنصر اصلی هستند که برای زنده ماندن در Wasteland ، محتاجشان هستید . استودیویAvalanche ، به خوبی این چهار عنصر را با گیم پلی بازی پیوند داده . مثلا آب ، عامل احیاء سلامتی شما و بیابانگردهای تشنه ای است که ممکن است به پستتان بخورند . یا گالن بنزین ، علاوه بر پر کردن باک ماشین ، می تواند برای مقاصد دیگری نیز مفید باشد . مثلا پرتابش به سمت دسته ای از دشمنان و شلیک یک گلوله و بعد ..... بووووووومم !!!!!
سازندگان به خوبی توانسته اند از فقدان شدید تجهیزات و امکانات در دنیای بازی ، راه حل هایی منطقی و بعضا مبتکرانه خلق کنند . یکی از این راه حل ها ، هارپونی است که در اوایل بازی ، به خودروی خود اضافه می کنید . سلاحی بسیار پر کاربرد و جذاب که بعید می دانم کسی از استفاده های متعدد و مکرر از آن خسته شود .
car chase + یکی از لذت بخش ترین کاربردهای هارپون
نقشه بازی بسیار بزرگ است و حتی با وجود ماشین نیز ، سر زدن به یکایک بخش های آن ، زمان زیادی می طلبد . که شاید توجیهی برای لودینگ های طولانی بازی باشد . شما در این نقشه بزرگ ، به کمپ های مختلف حمله کرده و آن ها را تصرف می کنید ، برجک های دشمنان را ساقط می کنید . با استفاده از بالن های هوایی به نقشه دقیق هر ناحیه از دنیای اطراف ، اشراف میابید . ( چیزی شبیه به View Point های AC یا برج های مخابراتی FarCry ) ، در مسابقات شرکت می کنید ، به بیابانگردها کمک می کنید . آن میانه ها ممکن است چندباری هم گرفتار طوفان های سهمگین شوید !!! اما مهمتر از همه ، به دنبال قطعات اوراقی یا Scraps می گردید . Scraps واحد نقدینگی بازی است که با استفاده از آن به خرید آپگرید های جدید برای اتومبیل خود یا ارتقاء خود مکس اقدام می کنید !!
بزرگترین ایراده وارده به گیم پلی Madmax ، رسیدن آن به ریتمی یکنواخت ، آن هم درست زمانی که مخاطب به شناخت کافی از سازوکار دنیای بازی رسیده ، می باشد . دنیای باز Madmax اگرچه ، دنیایی پویا و دارای وقایع از پیش تعیین نشده و جذاب زیادی است . اما کلیت این سیستم .... در کوتاه مدت ، وارد یک ریتم یکنواخت شده و اگر مخاطب را دلزد نکند ، یقینا بی حوصله خواهد کرد . عوامل متعددی در این موضوع دخیل هستند ؛ روند نسبتا کند بازی ، مناظر یکنواخت و کسل کننده به رغم ارزش های بصری بالا ، حضور مداوم دشمنان در جاده ها که مدام آرامشتان را برهم می زنند !!! ، روند کسالت بار جمعاوری Scraps ، سوار شدن و پیاده شدن های بی انقطاع از ماشین برای انجام یک کار به خصوص مثل مبارزه یا Loot کردن یک مکان ..... از نمونه عواملی هستند که بازی را در اندک زمانی ، کسالت بار می کنند . همچنین برخی از کوتاهی های سازندگان به تجربه بازی لطمه زیادی وارد کرده ، مثلا مشت و لگد دشمنان آسیب بیش تری در قیاس با زیرگرفته شدن توسط ماشین ها ، وارد می کند !!! یا نزدیک شدن به توده آتش ، در برخی موارد باعث سوختن مکس می شود اما بیشتر اوقات هیچ اتفاقی نمی افتد .
گرافیک بازی ، قوی و زیباست و با استفاده فیلتر رنگ های گرم ، احساس حضور در یک بیابان بزرگ ، زیر تابش سوزان خورشید را به خوبی منتقل می کند . جلوه های بصری بازی همه با هدف القاء حسی خشن و کثیف به ذهن مخاطب ، کار شده اند و هدفشان نیز تحقق پیدا کرده . تماشای رقص آتش و دود یا حرم گرما در دوردست ، همان قدر لذت بخش است که دیدن بافت خشن و بی انتهای بیابانی یا بدنه فلزی و زنگ زده ماشین مکس ، منزجر کننده . نورپردازی و سایه اندازی ، با سیستمی دقیق و رئالستیک صورت گرفته و از تابش خورشید گرفته تا نورافکن ها و حتی انعکاس نور در لنز دوربین تک تیراندازها ، بی اشکال است . از آسمان هم غافل نشویم که الحق یکی از زیباترین نمونه هایی است که تا به حال در یک بازی کامپیوتری دیده بودم .
شاید تنها ایراد بخش گرافیک ، تکسچرینگ آن باشد که در موارد اصلی بازی ، حرفه ای و با کیفیت کار شده و چیزی نمانده بود که نظر مساعد تمام و کمال بنده را جلب کند تا اینکه خیلی تصادفی ، متوجه خطوط آشکار بافت ها ( Seam ها ) و ضعف افکت Bump در سطوح برخی فلزات و سنگ ها و صخره ها شدم .
خطوطی که از دور تداعی کننده لایه ها و فراز و نشیب های سطح سنگ هستند اما از فاصله نزدیک .....
استفاده از این ترفند ، شاید در نمونه هایی چون ACE COMBAT ، قابل توجیه باشد .
اما برای یک اثر Open-World که بازیکن به تمام نقاط زمین و نقشه دسترسی کامل دارد ، باید با دقت و توجه بیشتری صورت می گرفت .
جدای از این اشکالات ، MadMax به واقع یک بازی بسیار خوب و خوش ساخت است . اما در نهایت ، این ماهیت کلی دنیا و فضاهایش و اثر این ها بر تجربه بازی است ، که زخمی کاری بر چهره آن نشانده و تصویر ذهنی مخاطب را نسبت به آن ، خدشه دار می کند .
طوفان شن !!!
نظرات (10)