در گذشته فرمت مینیسریال معمولاً برای داستانهای تاریخی پرخرج یا برخی پروژههای مناسبتی مورد استفاده قرار میگرفت اما به لطف افزایش شبکههای تلویزیونی، تعداد زیادی از روایتهایی که برای تبدیل شدن به فیلم سینمایی کمی طولانی هستند اما پتانسیل تبدیل شدن به سریالی دنبالهدار را هم ندارند، از ساختار مینی سریال استفاده کرده و در اکثر موارد، قصههای بسیار مهمی را با مخاطبان به اشتراک میگذارند. با مرور بهترین مینیسریالهای سال 2021 همراه باشید.
Colin in Black and White
کالین کپرنیک که توانسته بود بعد از سالها تیم سن فرانسیسکو را به فینال مسابقات فوتبال آمریکایی برساند، برای جلب توجه جامعه به مسئلۀ نابرابریهای سیستماتیک نژادی، به قرارداد رکورد شکن خود پشت کرد و برای پافشاری روی باورهای خود، آیندۀ شغلی خود را به طور کامل نابود کرد. کپرنیک آنقدری ثروت دارد که محتاج نان شب خود نباشد اما اگر مثل دیگر ورزشکاران همدورۀ خود سرش را پایین میانداخت و جریانی اعتراضی را آغاز نمیکرد، میتوانست امروز مانند تعداد بسیاری از ورزشکاران، ثروتی چند صد میلیاردی داشته باشد. کپرنیک در همکاری با «اِیوا دووِرنی» در Colin in Black and White ماجراهای دورۀ نوجوانی خود را برای علاقهمندان سراسر جهان بازگویی میکند و با پرهیز از هر گونه مبالغه و دروغپردازی در رابطه با زندگی شخصی خود، مسیری را ترسیم میکند که او را به مرد بالغ و ثابت قدم امروز تبدیل کرد.
Cruel Summer
سریال Cruel Summer تمامی خصوصیات ممکن برای تبدیل شدن به اثری ناموفق را در دل خود جای داده بود، در سالهای اخیر آثار نوجوانانه عموماً محصولاتی نازل بودند که روی مسائل جنسی، سوء مصرف مواد و ... تمرکز داشتند که به جای پرداخت صحیح به مشکلات ناشی از این مسائل، به عنوان یک سبک زندگی پذیرفته شده آنها تصویر میکردند. از طرفی سریالهایی که روایت خود را در چند مقطع زمانی موازی تقسیم میکنند، تبدیل به آثاری به شدت حوصله سر بر شدهاند و از سوی دیگر نوستالژی دهۀ 1990 میلادی آن چنان جذابیتی مانند دهههای قبلتر ندارد و بیشتر محصولاتی که به سراغ این دهه رفتهاند، آن چنان که باید و شاید قصههای ماندگاری برای گفتن نداشتند. با همۀ این ویژگیها، Cruel Summer به شکلی فوقالعاده قطعات خود را در کنار یکدیگر قرار داده و داستانی معمایی را به شکلی جذاب از زاویۀ دید افراد مختلف دخیل در آن به تصویر میکشد که هر زمان که تصور میکردیم راز ماجرا را کشف کردهایم، با پیچ و تابی جدید و غیرمنتظره رو به رو میشدیم که تا انتها این شرایط درگیرکننده به خوبی توسط نویسندگان سریال حفظ شده بود. برخلاف دیگر عناوین این لیست، سریال «تابستان بیرحم» فصل دومی هم خواهد داشت اما به علت ساختار آنتولوژی آن، فصل بعدی از نظر داستان و شخصیتها کاملاً مستقل از فصل اول خواهد بود و با استفاده از یک نام ثانویه پخش خواهد شد.
Dopesick
در شرایطی که هر گوشۀ از اینترنت پر شده از مطالب تولید شده توسط افراد کاملاً بی صلاحیتی که در رابطه با واکسنهای کووید 19 مشغول به ارائۀ اطلاعات جعلی و خطرآفرین هستند، ساخت سریالی که پشت صحنۀ فساد شرکتهای بزرگ دارویی و سازمان غذا و داروی آمریکا را به تصویر میکشد، پروژهای خطرناک به نظر میرسد اما سریال Dopesick در مورد واقعیات است و برای افرادی ساخته شده که از قوۀ تعقل خود استفاده میکنند. این سریال که از ترکیب بازیگران بسیار قدرتمندی هم بهره میبرد، به قلب بحران سوء مصرف داروهای اپیوئیدی میرود و با نمایش تمام حوادثی که منجر به بغرنج شدن این بحران شدند، نشان میدهد که برای حل هر مشکل، تنها کافی است که تعدادی فرد سالم در درون سیستم حاضر شوند تا با قبول تمام سختیها با بی عدالتی سر شاخ شوند و مقصران را به محکمه بکشانند، مشکل اینجاست که این دسته از افراد روز به روز کمتر و کمتر میشوند و متأسفانه شرکتهای بزرگ هم روز به روز کنترل بیشتری روی زندگی افراد عادی پیدا میکنند.
Dr. Death
از حواشی شرکتهای داروسازی به مسائل مربوط به پروندههای قصور! دکتر کریستوفر دانچ، پزشکی بوده که به لطف اینکه با تحقیقات خود میتوانسته برای سوپروایزر مربوطه درآمد قابل توجهی به ارمغان بیاورد، آموزشهای جراحی خود را به طور کامل تکمیل نکرده و زمانی که طرحهای تحقیقاتی او منجر به نتایج مورد انتظار نمیشوند، با همین آموزشهای ناقص ولی با اعتماد به نفسی کاذب جراحی را آغاز میکند اما بیماران او یکی پس از دیگری زیر تیغ جراحی دچار آسیبهایی جبران ناپذیر میشوند که به واسطۀ ترس بیمارستانهای طرف قرارداد از شکایتهای احتمالی، تا حد نهایت روی این ناتوانی دکتر دانچ که دستکمی از جنایت ندارند، سرپوش گذاشته میشود تا اینکه دو پزشک دیگر که از نزدیک ناتوانی همکار خود را میبینند تصمیم میگیرند تا هر طور شده جلوی قربانی شدن افراد بیشتر توسط دکتر دانچ را بگیرند. Dr. Death داستانی واقعی و بسیار ترسناک از زد و بندهای مبتنی بر کسب حداکثر درآمد را به تصویر میکشد.
Mare of Easttown
از زمانی که سریال Twin Peaks با روایت داستانی جنایی با شروعی به شدت تراژیک در شهری کوچک موفقیتهای بزرگی را کسب کرد و گوشۀ مهمی از تاریخ تلویزیون را به نام خود زد، این مدل داستانها بخش مهمی از کنداکتور شبکههای تلویزیونی در سراسر جهان را تشکیل دادهاند که در سالهای اخیر نه تنها شاهد فراوانی بیشترِ تولید سریالهای با قصههای این چنینی بودهایم بلکه خود Twin Peaks هم بازگشتی غیرمنتظره و البته ستایش شده داشت. از این جهت Mare of Easttown را باید سریالی دانست که تقریباً هیچ ایدۀ تازهای برای ارائه ندارد اما کنار هم قرار دادن این پازل داستانی با حضور بازیگرانی که وظایف خود را در بالاترین سطح ممکن انجام میدهند، برگ برندۀ سریالی است که در لحظات غمانگیزش، مخاطب را با گوشههایی از زندگی مردمانی فراموش شده در آمریکای امروز همراه میکند و یکی از ستارههای درخشان آسمان ژانری شلوغ میشود.
Maid
همۀ ما برای آیندۀ خود برنامههای بزرگی داریم اما گاهی شرایط خاص خانوادگی یا اشتباهات غیرمنتظره باعث میشوند تا در وضعیتی قرار بگیریم که احساس کنیم باید تمام آمال و آرزوهای خود را به دست فراموشی بسپاریم. Maid زندگی واقعی یکی از افرادی است که به واسطۀ مسائل اجتماعی مختلفی مثل اعتیاد نزدیکان، تزلزل سلامت روان والدین و ... در چرخهای معیوب گرفتار شده اما روزی تصمیم میگیرد که خودش و فرزند کوچکش را از دام مسیری که بدون شک به قهقرا میرود نجات دهد و در این راه از تمامی برنامههای کمکی دولتی استفاده میکند و البته از انجام شغلی خدماتی با حداقل دستمزد هم ابایی ندارد. تماشای تلاش برای پیروزی در سختترین شرایط بر مسئلهای که از آن با نام درماندگی آموخته شده یاد میشود، با تمام لحظات ناراحتکنندهای که در مسیر داستان وجود دارد، تجربهای فوقالعاده است که درگیر گداگرافیهای مضحک مانند اکثر عناوین مشابه نمیشود و تصویر صحیحتری از فقر در ثروتمندترین کشور جهان را به نمایش میگذارد.
Maya and the Three
از جمله مزایای سرمایهگذاری نتفلیکس و دیگر پلتفرمهای مبتنی بر اینترنت در تولید محصولات بین المللی، افزایش عرضۀ آثاری است که سازندگان سراسر جهان با شناخت کامل از فرهنگ خود میسازند و به مرور زمان احتمالاً کمتر و کمتر شاهد ساخت عناوینی مانند فیلم علاءالدین یا بازیهای ویدئویی مانند شاهزادۀ پارس خواهیم بود که درک درستی از مقاطع تاریخی و پس زمینۀ افسانهنگاری محل وقوع حوادث خود ندارند. Maya and the Three جدیدترین ساختۀ «خورخه گوتیرز»، کارگردان و انیمیشنساز مکزیکی است که داستانی پر هیجان را در دل اساطیر کشور مکزیک روایت میکند که هر چند کاملاً متمرکز بر فرهنگ نقطۀ خاصی از جهان است اما پیامی که در دل آن وجود دارد، کاملاً جهان شمول و مناسب تماشاگران سراسر دنیاست. این مینی سریال بار دیگر نشان داد که لازم نیست برای برقراری ارتباط با خیل عظیمی مخاطبان، محتوای خود را عاری از هر گونه نمادهای خاص کرد بلکه در اولین قدم باید به سراغ داستانی رفت که برای خود تیم سازندۀ آن کاملاً ملموس باشد.
Midnight Mass
«مایک فلنگان» در سالهای اخیر به آهستگی خودش را به عنوان یکی از مهمترین مهرههای اثرگذار ژانر وحشت مطرح کرده که اوج توانایی خود را در Midnight Mass به نمایش میگذارد. در این سریال تمام عناصر آشنای روایتی مشابه با رمانهای «استیفن کینگ» را شاهد هستیم که به شکلی استادانه در کنار هم قرار میگیرند و راز و رمز جزیرۀ دور افتادۀ سریال را به بهترین شکل برای مخاطب فاش میکنند. این اولین بار نیست که شاهد تلفیق مفاهیم مذهبی با ژانر وحشت در آثار سینمایی و تلویزیونی هستیم ولی «عشای نیمه شب» در همین تعداد قسمت محدود تبدیل به یکی از بهترینهای این دسته از آثار میشود که دیدن آن نه تنها برای علاقهمندان به ژانر وحشت، بلکه برای تمامی مخاطبان بزرگسال واجب است و هر چه کمتر در مورد افت و خیزهای خاص آن بدانید، لذت بیشتری از تماشای آن خواهید برد.
The Underground Railroad
این مینی سریال بار دیگر نشان داد که «بَری جِنکینز» یکی از مهمترین کارگردانان نسل جدید است که در کنار اینکه از نظر محتوایی به سراغ سوژههایی بسیار مهم میرود، درگیر شعارهای پوچ نمیشود و از نظر فرم هم اثری فراتر از استانداردهای معمول ارائه میدهد. برخلاف نام سریال که این مسئله را در ذهن تداعی میکند که قرار است فقط در رابطه با مقطع خاص فرار بردگان از ایالتهای جنوبی باشد، The Underground Railroad ساختاری شبه فانتزی دارد که رنج هایی که در سالهای قبل و بعد از ماجراهای مقطع تاریخی خاص داستان بر سر سیاهپوستان آمریکا رفته را هم به تصویر میکشد و در قسمتهای مختلف ردپای مسائلی مثل آزمایشهای تاسکیگی یا کشتار مردم تولسا هم در کار مشهود است که ارزش صد چندانی به آن داده است. حقیقتاً در کشوری با کارنامهای پر از نمرۀ مردودی در زمینۀ مسائل نژادی و در حالی که عدهای تلاش دارند تا از تدریس تاریخ واقعی در مدارس جلوگیری کنند، ارزش چنین آثاری دستکمی از برنامههای کمک به فرودستان جامعه برای از بین بردن از اثر نابرابرهای تاریخی ندارد.
White Lotus
مایک وایت قبل از White Lotus هم چندباری به سراغ نمایش زندگی قشر مفرح و به سخره گرفتن مشکلات آنها رفته بود اما این بار خبری از نگاه بی طرفانه به عالم یاپیها نبود و با تصویری کاملاً خصمانه از این قشر رو به رو شدیم که باعث میشد از تماشای تمام مصائبی که در طول داستان بر سر آنها آوار میشد لذت ببریم. آدمهایی که بسیار بیشتر از سهم واقعی خود، معمولاً به لطف سفیدپوست بودن، به دست آوردهاند و در عین حال حاضرند برای مسائلی کاملاً احمقانه مثل شمارۀ اتاق هتل زندگی کارکنان را به آشوب بکشند، شخصیتهای اصلی این سریال را تشکیل میدهند؛ افرادی که نه با قاشق نقرهای بلکه با یک سرویس غذاخوری کامل طلایی به دنیا آمدهاند و تصور میکنند که دنیا باز هم بیشتر از این چیزها به آنها مدیون است. بخش ترسناکتر ماجرا اینجاست که سریال به شکلی کاملاً واقعگرایانه به دنیای خود برخورد میکند و نشان میدهد که این قشر از جامعه با تحمل حداقل ملایمات، نهایتاً برندۀ تمامی تقابلها هستند و حتی اگر پیروزی آنها با نابودی زندگی چندین و چند نفر از افراد زحمتکش همراه شود.
در بازیمگ بخوانید:
بهترین سریالهای کمدی سال 2021
بهترین سریالهای درام سال 2021
نظرات