نقد و تحلیل فیلم سینمایی «مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه»
فیلمهای ابرقهرمانی هرچند بیشتر برای جذب مخاطب به سمت گیشهها و سودآوری هستند؛ اما در بسیاری از آنها مطالب مهمی نیز نهفته است و به اصطلاح امروزی، حرفی برای گفتن دارند. مسئله تقابل خیر و شر، ایمان به خویشتن و جامعهشناسی از جمله مفاهیمی هستند که در پوستهی زیرین این فیلمها یافت میشود. البته اینکه این دست فیلمها تا چه حد این مفاهیم را منتقل میکنند بحث دیگری است. به هر حال کموبیش در اینگونه آثار با این موضوعات روبرو هستیم. در این نوشته بیشتر سعی بر آن دارم که به جای نوشتن یک نقد معمولی، نوعی تحلیل مبتنی بر این مفاهیم را ارائه دهم. امیدوارم که پس از مطالعه این نوشته فیلم را با دیدگاهی نو و تازه مشاهده کنید و از آن لذت ببرید.
«مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه» (Spider-Man: Homecoming) جدیدترین فیلم مجموعه مرد عنکبوتی است که پس از معرفی این شخصیت در سینمایی «کاپیتان امریکا: جنگ تمدنها» (Captain America: Civil War) ساخته و اکران شد. این فیلم توانست شروع خوبی را در گیشه برای این شخصیت داشته باشد و به یکی از پرفروشترین فیلمهای ماروِل (Marvel) در سال جاری تبدیل شود. فیلم با مروری کوتاه بر گذشته «پیتر پارکر» (Peter Parker) و معرفی آن به عنوان مرد عنکبوتی که کارآموز کمپانی «استارک» (Stark) است شروع میشود. پس از این معرفی کوتاه که به نوعی پیش درآمدی برای ورود به داستان اصلی فیلم است، زمان آشنایی مخاطب با ضدقهرمان فیلم فرا میرسد. فیلم با همین سیاق مخاطب را با قهرمان و ضدقهرمان خود آشنا کرده و به آرامی بستر مناسب برای رویارویی این دو شخصیت را فراهم میسازد.
تام هالند در نقش مرد عنکبوتی
ضدقهرمان فیلم که شاید مهمترین تبهکار مجموعه مرد عنکبوتی باشد، محصول یک نابرابری اجتماعی است. جایی که انحصارطلبی، باعث بیکار شدن «آدرین تومز» (Adrian Toomes) و شرکتش شده و همین موضوع او را که نابغهای در علوم مهندسی است به همراه گروهش در مسیری تبهکارانه سوق میدهد. این نگرش اجتماعی فیلم و داستان آن قابلتأمل و تحسین است. چهبسا بسیاری از مجرمان و بزهکاران در دنیای واقعی هم ماحصل همین نابرابریها بوده و متأسفانه در دنیای واقعی هیچ ابرقهرمانی حضور ندارد که با آنها به مبارزه بپردازد. ایفای نقش تومز بر عهده «مایکل کیتون» (Michael Keaton) است، کسی که با فیلم «مرد پرندهای» (Birdman) تا یک قدمی دریافت جایزه اسکار رفته و به عنوان کاراکتر «بتمن» هم ایفای نقش کرده است. همانطور که انتظار میرفت شاهد نقشآفرینی بسیار خوبی از او در این فیلم نیز هستیم. چهره و گریم و بازی مایکل کیتون در برانگیختن احساس هم ذات پنداری مخاطب با این شخصیت مورد ظلم واقع شده تأثیر انکارناپذیر دارد و به جرئت میتوان گفت که شاید بدون حضور او بخش بزرگی از جذابیت فیلم از دست میرفت.
مایکل کیتون در نقش آدرین تومز
فیلم مخاطب خود را به خوبی و در همان ابتدای کار با این ضدقهرمان آشنا کرده و او را برای برخوردهای بعدی با مرد عنکبوتی آماده میکند؛ اما مرد عنکبوتی تنها نوجوانی است که دلش را به لباس ساخته کمپانی استارک خوش کرده و فقط درصدد است تا بتواند دل «تونی استارک» (Tony Stark) را به دست آورده و وارد گروه «انتقام جویان» (The Avengers) شود. او نیز مانند دیگر نوجوانان هم سن و سال خود تمایل دارد که عشق بورزد، با دوستانش خوش بگذراند و بیش از هر چیزی خود را به اطرافیانش و مخصوصاً استارک اثبات کند. برای همین کمکم وارد داستان آدرین تومز و گروه تبهکارش شده و سعی دارد از فعالیتهای خلافکارانه آنها جلوگیری کند. فیلم به خوبی این دو قهرمان و ضدقهرمان را در بخشهای مختلفی روبروی هم قرار میدهد و زمینه را برای تقابل نهایی خیر و شر فراهم میکند؛ مانند تمام فیلمهای ابرقهرمانی خیر بر شر پیروز شده و البته این نبرد خیر و شر، جنگی ادامهدار است.
در فیلم مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه به خوبی میتوان ردپای «نیچه» را در فرآیند تبدیل پیتر پارکر نوجوان به ابرقهرمان داستان مشاهده کرد. نیچه با تعریف ابر انسان تنها راه رسیدن به این ابر انسانی را رهایی از قید و بندهای رایج و تعلقات دانسته و مهمترین اصل اگزیستانسیالیسم را که باور به خویشتن است چاره رسیدن به مقام ابر انسان میداند. این فرآیند در بسیار از فیلمهای ابرقهرمانی از جمله مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه دیده میشود. پارکر تمام تلاش خود را صرف این موضوع کرده است که خود را به استارک اثبات کرده و مورد ستایش وی قرار گرفته و وارد گروه انتقامجویان شود؛ اما در این راه همواره ناکام است و تا جایی پیش میرود که از طرف استارک تنبیه شده و طرد میشود. او باید به خودش باور داشته باشد خود را از این فکر رها کند که بدون لباس مرد عنکبوتی هیچ ارزشی ندارد. از طرف دیگر پیتر پارکر نوجوان درگیر عشقی آتشین است و در خلال فیلم مجبور به انتخابهای چالشی بین عشق و وظیفه اجتماعی خود میشود. انتخاب بین عشق و وظیفه یکی از کلیدهای گشایش دروازه رسیدن به مرحله ابرقهرمانی است. فیلم به خوبی تمام این مسائل را نمایش داده و درست در نقطه عطف فیلم است که پیتر نوجوان خود را از تمام تعلقات رها و خویش را باور کرده است و تبدیل به ابرقهرمانی میشود که تنها با اعتماد به خود و حتی با استفاده لباسی که خودش آن را ساخته بر ضدقهرمان داستان پیروز میشود.
پیتر پارکر (مرد عنکبوتی) در کنار دوست و همراه صمیمی و مهربانش
این نوع روایت ابرقهرمانی فیلم یکی از مهمترین ویژگیهای مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه است. هرچند مرد عنکبوتی این داستان در این راه بسیاری از چیزها را از دست میدهد اما به معنای واقعی کلمه به خانه خود باز میگردد. او در این راه تنها نیست و مانند بسیاری از فیلمهای ابرقهرمانی، دوستی خوب او را همراهی میکند و نشان میدهد حتی اگر ابرقهرمان هم باشید نیاز به همراهی دارید که بتوانید گاهی به آن تکیه کرده و از او کمک بگیرید؛ همراهی از جنس خودتان. طنازیهای به موقع و مناسب فیلم و شوخیهای جالب بین شخصیتها یکدیگر از ویژگیهای خوب این فیلم است. مخاطب در طول فیلم بارها در موقعیتهای شاد قرار میگیرد و فیلم به خوبی تعادل لازم بین این طنزهای گه گاهی و اکشن و درام برقرار میکند. بازی «تام هالند» (Tom Holland) در نقش مرد عنکبوتی دیدنی است و آنقدر اجرای خوبی دارد که خیلی سریع جای خود در ذهن مخاطب باز کرده و هرگونه تصویری که شما از مرد عنکبوتی داشتهاید را پاک میکند.
سینمایی مرد عنکبوتی: بازگشت به خانه یک فیلم ابرقهرمانی خوب و یک بازگشت قدرتمند برای این شخصیت محبوب است. این فیلم علاوه بر نمایش زیبا و جذب مخاطب، با ارائه مفاهیم اجتماعی و فلسفی سعی در بیان آموزههای اخلاقی و انسانی بسیاری دارد. هرچند در این نوشته بیشتر بر روی تحلیل مفاهیم درونی فیلم تمرکز شد؛ ولی در آخر باید اشاره شود که فیلمنامهای قوی، بازیهای دیدنی هالند و کیتون، جلوههای ویژه جذاب و اکشنی درگیر کننده از ویژگیهای مهم این فیلم هستند. مطمئن باشید از دیدن فیلم لذت خواهید برد و حتماً منتظر قسمت بعدی آن خواهید ماند.
نظرات