نقد و بررسی قسمت پنجم فصل هشتم سریال The Walking Dead

نوید بازگشت به موفقیت های گذشته | نقد و بررسی قسمت پنجم فصل هشتم سریال The Walking Dead

بعد از قسمت چهارم از فصل هشتم سریال The Walking Dead و ناامیدی‌مان از ادامه یافتن سریال در مسیر ایرادات بی‌شمارش، نوبت به قسمت پنجم فصل هشت می‌رسد و امیدمان به سریال را بر می‌گرداند. کرکمن، نویسنده و کارگردان سریال The Walking Dead، بالاخره تصمیم گرفته که سریال را از شر مشکلات ظاهرا همیشگی فصل هشتم خلاص کند و امید را باری دیگر در دل طرفداران بوجود بیاورد. مهم‌ترین اتفاقی که در قسمت اول فصل هشتم افتاد و حتی بعد از سه اپیزود هیچ خبری از آن نشد؛ تنها شدن پدر گابریل و نیگان در یک اتاق که در محاصره‌ی کامل واکرها قرار گرفته، بود. کرکمن در نهایت تصمیم به پرده برداری از راز مهم فصل هشتم می‌گیرد و سرنوشت پدر گابریل و نیگان در آن اتاق را به نمایش می‌گذارد. این اپیزود که The Big Scary U نام دارد و ظاهرا به بزرگی و ترسناک بودن نیگان اشاره می‌کند، چند باری این هیولای بی‌رحم یعنی نیگان را تا مرز اشک ریختن می‌برد و فشار های روحی و روانی شدیدی را به او تحمیل می‌کند. در ادامه‌ی این مطلب با ما در بازی‌مگ همراه باشید تا مروری داشته باشیم به قسمت پنجم فصل هشتم سریال The Walking Dead که از قضا بهترین اپیزود این فصل تا به امروز به حساب می‌آید.

هرچقدر هم که از نیگان متنفر باشیم، در این قسمت نظرمان نسبت به او عوض می‌شود و از آن خوشمان می‌آید

در کمال نا باوری، خبری از شکنجه شدن پدر گابریل توسط نیگان در آن اتاق نیست. به هرحال نیگان قسمت اول فصل هشتم را با دیالوگ هایی وحشت‌انگیز به پایان رساند و نوید شکنجه های دردناکی را به گابریل داد. اما اپیزود The Big Scary U کاملا روی اعتراف کردن نیگان در محضر یک کشیش تمرکز دارد و به بطن اصلی این شخصیت پیچیده و عجیب نفوض می‌کند. در این اپیزود چهره‌ی متفاوتی از نیگان را می‌بینیم و تاحدودی به آن ایمان می‌آوریم و اشتباهاتش در گذشته را می‌بخشیم! سکانس های گفتگو های بین پدر گابریل و نیگان، بهترین قسمت های این قسمت از فصل هشتم را تشکیل داده‌اند و هر دوی این شخصیت ها را از زوایای جدیدی مورد بررسی قرار می‌دهند. پدر گابریل از هدفش برای زندگی کردن و نفرتش از یک مرگ بی‌ثمر صحبت می‌کند و در مقابلش نیگان هم سعی بر توجیح کردن خود برای منطقی جلوه دادن جنایت هایی که انجام داده، دارد. در غافلگیر کننده ترین شکل ممکن، نیگان در سکانسی بسیار زیبا که پشت در بسته‌ای اتاق با لحنی ملتمسانه از گابریل می‌خواست که او را مجبور کشتنش نکند؛ بالاخره تصمیم به اعتراف می‌گیرد و شروع به تعریف کردن حوادث تلخ گذشته‌اش می‌کند. از ماجرای همسر واقعی‌اش که مریض بود و به آن خیانت می‌کرد، می‌گوید و احساسش از دورانی که قبل از شیوع این بیماری معلم بود را توصیف می‌کند. در این قسمت به شکل حیرت‌آوری بغض کردن نیگانی را مشاهده می‌کنیم که اشک در چشمانش حلقه زده و در مقابل گابریلی را می‌بینیم که در غیرقابل باورترین شکل ممکن به موفقیت بزرگی دست یافته، نیگان را از پای درآورده و رامش کرده است. فرار کردن نیگان و گابریل از آن اتاق و استفاده از ترفند طلایی آغشته شدن به دل و روده‌ی واکرها که آخرین راه حل آدم‌های سریال برای رهایی از دست واکرها به حساب می‌آید، در نتیجه منجر به دوست شدن گابریل و نیگان می‌شود و این دو را بسیار به یکدیگر نزدیک می‌کند.

باری دیگر عظمت انکار ناپذیر نیگان به همه ثابت می‌شود که تنها با شنیدن صدای سوتش، همه را به زانو در می‌آورد

حالا به قسمتی دیگر اپیزود The Big Scary U می‌رویم که در کنار ماجرای نیگان و گابریل، تمرکز زیادی روی آن قرار گرفته بود. این قسمت علاوه بر نشان دادن حوادث میان آن اتاق، به نشان دادن وضعیت داخلی پناهگاه اصلی ناجیان بعد از حمله‌ی ریک و محاصره‌ی واکرها می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه سرمداران ناجیان از جمله سایمون و دوایت و ... به هنگام عدم حضور نیگان دچار فروپاشی بزرگی می‌شوند و رفته رفته کنترل روی کارگرها را هم از دست می‌دهند. همانطور که نیگان در حضور گابریل پیش‌بینی کرده بود، مردمش در غیاب او به مشکل بزرگی بر می‌خورند و خواهند مرد. همچنین در دقایق آغازین این قسمت، ماجرای گرگوری خائن و همکاری‌اش با ناجیان را می‌بینیم و جلسه‌ای که نیگان هنگام رو به رویی با ریک از آن صحبت کرد را مشاهده می‌کنیم. به لطف این سکانس‌ها، تصویر ذهنی‌مان از گرگوری‌ای که هم‌اکنون به لطف مگی و رحم کردنش به او، در هیلتاپ به سر می‌برد، بیش از پیش چرکین و غضب‌ناک می‌شود و به تنفرمان از این شخصیت خائن و دو رو می‌افزاید.

از طرفی هم یکی از اتفاقات جالب و هیجان انگیز این قسمت، درگیری فیزیکی دریل و ریک بود! ریک در کمال تعجب با یک دندگی دریل بر سر تخریب دیوار های پناهگاه اصلی ناجیان و راه‌یابی واکرها به داخل ساختمان رو به رو می‌شود و مخالفت شدید خودش را اعلام می‌کند. اما دریلی که ظاهرا دلش خیلی از ناجیان پر است و هنوز خاطرات تلخ اسارتش در بند نیگان را از یاد نبرده و همچنین به تازگی از حادثه‌ی غم‌انگیز مرگ دار و دسته‌ی ایزیکیل خبردار شده، حتی به قیمت دعوا کردن با ریک هم که شده می‌خواهد مواد منفجره‌ای را که از ناجیان به دست آورده را به پناهگاه اصلی‌شان برساند و نقشه‌ای را که در سر دارد انجام دهد. اما سرانجام بین او و ریک یک درگیری شدید ایجاد می‌شود و در راس آن تمامی به دست آورده هایشان از آن جیپی که در اپیزود قبلی شکار کرده بودند، به یکباره منفجر شده و به هوا می‌رود. اینگونه می‌شود که دریل و ریک ظاهرا با یکدیگر قهر می‌کنند (تنها یک قهر نمادین به دلیل بی‌احترامی‌شان به یکدیگر است و هنوز هم اهمیت‌ هر یک برای دیگری را مشاهده می‌کنیم) و هر یک راه خودش را در پیش می‌گیرد.

کاش ماجرای خارج شدن نیگان و گابریل کمی هیجان‌انگیزتر به نمایش در می‌آمد و شاهد این کلیشه‌ی تکراری سریال نبودیم

سپس با یکی دیگر از اتفاقات جالب و نفسگیر اپیزود The Big Scary U رو به رو می‌شویم و یک هلی‌کوپتر در حال پرواز در آسمان را مشاهده می‌کنیم که ریک متوجه آن می‌شود. ریک درحال طی کردن مسیر با پای پیاده به سمت پایگاه خرابه نشینانی است که یکبار باهاشان معامله کرده بود و خیانت سنگینی را هم از آنها دیده بود. اما ظاهرا قصد دارد باری دیگر یک توافق جدید را با آنها به انجام برساند و این پیام را به آنان برساند که در صورت عدم همکاری، نابود خواهند شد! این موضوع از جمله اتفاقاتی است که در اپیزود ششم فصل هشتم مشاهده خواهیم کرد. اینطور که پیداست، یخ های فصل هشتم تازه شروع به آب شدن کرده‌اند و بازگشت هیجان به سریال را می‌بینیم. اپیزود The Big Scary U با اینکه به هیچ وجه بی‌نقص نیست و فاصله‌ی زیادی با ایده‌آل های این سریال و دوران اوج The Walking Dead دارد، بهترین قسمت فصل هشتم تا به اینجا به حساب می‌آید و مقداری از روند تکراری و خسته‌کننده‌ی قسمت های قبلی فاصله می‌گیرد. همچنین آخرین سکانس اپیزود هم باری دیگر استرس را به دل بینندگان سریال وارد می‌کند و گابریلی را نشان می‌دهد که از شدت تعرق و تب، از درد به خود می‌پیچد و از یوجین درخواست می‌کند که هرچه زودتر پزشک هیلتاپ را از پناهگاه خارج کنند. به نظر می‌رسد حرف های کرکمن در رابطه با آن بشکه های قرمز رنگی که حتی در تیتراژ ابتدایی فصل هشتم هم وجود دارند، بی‌دلیل نیستند و واقعا خطرناک به نظر می‌رسند. یکی از فرضیه های بسیار محتمل‌الوقوع در رابطه با بیماری گابریل این است که واکری که دل و روده‌اش رو به سر و بدن خود مالیدند، پیش از این از محدوده‌ی آلوده به محتوای درون آن بشکه های شیمیایی عبور کرده است و بسیار سم‌آلود و خطرناک برای انسان‌ها به حساب می‌آید. به هرحال امیدواریم روند رو به بهبود سریال با سرعت بیشتری در اپیزود های آینده‌ی فصل هشتم ادامه پیدا کند و شاهد بازگشت سریال The Walking Dead به روز های اوجش باشیم.