بعد از پنج ساعت بازی کردن Ghost Warrior Contracts به یک نتیجه خواهید رسید؛ تلاش کانترکتس برای جبران اشتباهات و مشکلات عناوین قبلی این فرنچایز واقعا بیهوده است، چرا که خودش هم با همان مشکلات دست و پنجه نرم میکند. عناوین سری گست واریر همیشه در پیاده سازی تجربهای که قصد دارند ارائه کنند دچار مشکل بودهاند؛ انگار که هر کدام میدانند چه هدفی دارند اما نمیتوانند بفهمند چگونه باید به آن هدف برسند. و متاسفانه این قضیه در مورد کانترکتس هم صدق میکند؛ عنوانی که نه تنها در رسیدن به هدفش اصلا موفق نیست، بلکه ثابت میکند فرنچایز گست واریر در پیدا کردن جایگاه مناسب خودش در میان بازیهای ویدیویی همچنان سردرگم است. بر خلاف گست واریر 3 که یک بازی اوپن ورلد بود، کانترکتس به امید اینکه بالاخره سری گست واریر را به رستگاری برساند وارد مسیر جدیدی شده و سعی دارد چیزی مانند ورژن اسنایپر عنوان Hitman باشد. اگرچه المانها و مکانیزمهای محدود گیم پلی، هوش مصنوعی نا متعادل، باگها و بسیاری از مشکلات تکنیکی و فنی دیگر باعث شده کانترکتس با آن چیزی که هیتمن برای ارائه دارد از زمین تا آسمان متفاوت باشد.
ماجرای بازی در کشور سیبری شکل میگیرد و شما در نقش ماموری ملقب به Seeker هستید که وظیفه انجام یک سری ماموریتها در نقاط مختلف این کشور را دارد. اگرچه هیچگاه توضیح خاصی در مورد اینکه پروتاگونیست بازی و افرادی که برای آنها کار میکند از کجا آمدهاند یا چه انگیزهای دارند، داده نمیشود؛ البته میان پردههایی که قبل از هر مرحله به نمایش گذاشته میشوند(که نقش یک Briefing را دارند)، میتوانند تا حدی سوالات شما در مورد آنتاگونیستها و اینکه چرا باید از سر راه برداشته شوند را پاسخ دهند، اما هم این میان پردهها و هم بسیاری از دیالوگهایی که در طول بازی میشنوید، آنقدر کلیشهای هستند که سخت میتوان داستان بازی و المانهای آن را جدی گرفت؛ اکثر اوقات به اینکه چه کسی را در تیررس خود قرار دادهاید یا اینکه چرا روئساء شما میخواهند او به قتل برسد اهمیت نخواهید داد و از این رو، طولی نمیکشد که روایت داستانی را به کل به فراموشی خواهید سپرد. اما داستان و شخصیتهای کلیشهای بزرگترین مشکل گست واریر کانترکتس نیستند.
پنج نقشه سندباکس در بازی وجود دارد که هر کدام پنج کانترکت یا آبجکتیو را شامل میشوند. مراحل را باید به ترتیب کامل کنید اما آبجکتیوهای داخل آنها را میتوانید به هر ترتیبی که علاقه دارید انجام دهید. دیزاین آبجکتیوها ساده است و معمولا به کشتن افراد مختلف یا جمع آوری یک سری مدارک خلاصه میشوند. این قضیه در مورد مراحل و طرح بندی نقشهها نیز صدق میکند و دیزاین آنها هم پیچیدگی آنچنانی ندارد. با این وجود، شما کمی حق انتخاب در هر مرحله دارید. هیچگاه مجبور نیستید هدف اصلی و دیگر دشمنان را از فاصله دور با یک اسنایپ از سر راه بردارید و هیچوقت هم لازم نیست از فاصله نزدیک با آنها درگیر شوید، دلیل اصلیاش این است که همیشه چندین راه برای پیدا کردن محل دشمنان یا برداشتن آنها از سر راه وجود دارد. از این رو، تعداد محدودی از آبجکتیوها را میتوان از طریق یک یا دو روش مختلف کامل کرد. اما این اوج آزادی عملی است که شما در طول بازی خواهید داشت، اینکه با یک Drone دشمنان را پیدا کنید یا از فاصله دور با دوربینتان و اینکه دشمنان را از فاصله نزدیک با Take Down از سر راه بردارید یا از فاصله دور با اسنایپ. ابزارهایی که به مرور زمان به دست میآورید هیچ استفاده خاصی ندارند و با وجود تفاوتهای کوچکی که برخی آپگریدها ایجاد میکنند، استفادههای اکثرشان به تگ کردن یا پرت کردن حواس دشمنان خلاصه میشود. حتی تعامل شما با محیط نیز محدود است؛ به عنوان مثال، پلتفرمینگ فقط از طریق صخرهها یا موانع خاصی که علامت گذاری شده امکان پذیر است، به این معنی که شاید یک صخره با ارتفاع خیلی کم پیدا کنید اما چون برای پلتفرمینگ در نظر گرفته نشده، نتوانید از روی آن عبور کنید و از طریق راه جدیدی به هدف خود دست یابید.
ناگفته نماند که دیزاین خود آبجکتیوها(یا همان کانترکتها) اصلا زیرکانه نیست و نیازی به خلاقیت ندارد؛ یا باید فردی را بکشید، یا آیتمی را بردارید. همه اینها در کنار عدم وجود حتی یک سیستم داینامیک، نه تنها باعث میشود به فکر تجربه دوباره مراحل نیفتید، بلکه باعث میشود همان دفعه اول هم نتوانید هیچ ابتکاری به خرج دهید؛ این در حالی است که یکی از اهداف مهم گست واریر کانترکتس، افزایش ارزش تکرار مراحل بازیست. اکثر اوقات ترجیح میدهید فقط با استفاده از یک اسنایپ مراحل را به اتمام برسانید؛ چرا که کشتن دشمنان از راه دور و با یک اسنایپ همیشه لذت بیشتری دارد، نه فقط به خاطر Kill Cam دوست داشتنی بازی که گاهی تکه تکه شدن قسمتهای مختلف بدن افراد را از نزدیک به شما نشان میدهد، بلکه به خاطر مکانیزمهای جالب اسنایپ کردن که کار شما را چالش بر انگیزتر میکنند؛ قبل از شلیک هر گلوله باید فاکتورهایی مانند جهت باد و فاصله خودتان تا هدف را در نظر بگیرید و زمانی که یک هدف گیری دقیق انجام داده و یک هدشات بی نقص را به دست میآورید، لذت عجیبی به شما دست میدهد.
https://bazimag.com/index.php?id=11859&option=com_k2&view=item#sigFreeId845359e676
جدا از آزادی عمل و تنوع محدود گیم پلی، هوش مصنوعی نا متعادل دشمنان و باگهای بازی مشکلات حادتری به حساب میآیند. هوش مصنوعی بازی واقعا غیر قابل پیش بینی است(البته نه به شکل مثبت بلکه منفی) و از آنجایی که مردن خیلی راحت اتفاق میافتد(شاید با چهار یا پنج تیر راهی آن دنیا شوید)، هیچگاه ریسک نکرده و همیشه امن ترین روش ممکن را به کار خواهید گرفت. ممکن است یکی از دشمنان قدرت شنوایی سوپرمن را داشته باشد و به محض اینکه خیلی آرام یکی از دوستانش را به قتل میرسانید بدون هیچ حرفی رو به شما کرده و شما را به رگبار ببندد. ممکن است لا به لای بوتهها پنهان شده باشید و ناگهان یکی از دشمنان بی دلیل شما را پیدا کند. از طرفی دیگر هوش مصنوعی گاهی اوقات واقعا احمقانه رفتار میکند؛ ممکن است در یک پایگاه دشمنان جنازه فردی را که شما کشتهاید پیدا کنند و در حالت آماده باش قرار بگیرند، اما همان لحظه متوجه شوید که یک یا دو نگهبان همچنان به دیوار لم دادهاند و فارغ از هر نگرانی برای خود سیگار دود میکنند! مهمتر از آن اینکه بعد از دو دقیقه نگهبانان همه چیز را فراموش کرده و به حالت اول خود برمیگردند.
باگها و مشکلات فنی نیز نقش مهمی را در بهم ریختن اعصاب شما بازی میکنند. چند بار اتفاق افتاد که یک ریزه سنگ با ارتفاع یک سانتی متری اجازه نداد حرکت کنم و باعث شد یکی از دشمنان من را پیدا کند. بارها پیش آمد که به خاطر سیستم سیو نه چندان جالب بازی مجبور شدم بخش اعظمی از کارها را دوباره انجام دهم یا بازی من را دقیقا از نقطهای ریسپاون کرد که مملو از دشمن بود و تا خواستم انگشتم را به دکمهای برسانم کارم تمام شده بود. جالب تر از همه این است که با وجود بافتهای بی کیفیت و افکتهای تصویری ساده، افت فریمهای شدید و اعصاب خورد کنی روی نسخه کنسولی بازی وجود دارد. این افت فریمها نه تنها هدف گیری با اسنایپ از فاصله دور را دشوار میکنند، بلکه باعث میشوند درگیریهایی که از فاصله نزدیک با دشمنان دارید نیز بسیار عذاب آور باشند. اگرچه علاوه بر این افت فریمها، کنترل زمخت و گان پلی بی جان و کند بازی نیز جذابیت مبارزات از راه نزدیک را به شدت کاهش میدهند.
Sniper Ghost Warrior Contracts تلاش میکند تا ورژن اسنایپر بازی Hitman باشد اما متاسفانه در رسیدن به این هدف اصلا موفق نیست. نه فقط به خاطر عدم وجود حتی یک سیستم داینامیک، بلکه به خاطر محدودیتهایی که در گیم پلی آن وجود دارد. اوج آزادی عملی گست واریر کانترکتس این است که اجازه میدهد شما روشهای از پیش تعریف شدهاش را به کار بگیرید(که تعداد آنها هم بسیار محدود است). جدا از مکانیزمهای محدود گیم پلی، باگها و هوش مصنوعی عجیب و غریب بازی نیز باعث میشوند هر انگیزهای که برای دوباره تجربه کردن مراحل دارید، نابود شود. کانترکتس میتوانست همانند بسیاری از بازیهای در سبک خودش(مثل Sniper Elite)، یک تجربه ساده اما لذت بخش باشد؛ در عوض، یک بازی ناقص و پر ایراد با المانها و مکانیزمهای محدود بوده که به هیچ عنوان نمیتواند تجربهای که در نظر دارد را به بازیکن ارائه دهد.
«بازی Sniper Ghost Warrior Contracts توسط ناشر برای نقد و بررسی در اختیار بازیمگ گذاشته شده است»
نظرات