احتمالا با شرکت Slightly Mad Studio آشنا هستید. شرکتی که قبلها اعضای آن وظیفه ساخت NFS Shift را عهدهدار بودند. سپس این استودیو اقدام به ساخت عنوانی بلندپروازانه در سبک رانندگی کرد که قصد داشت مرزهای شبیهسازی را گسترش دهد و البته تا حدودی نیز موفق بودند زیرا عنوانی که ساخته بودند، بدون فرمانهای مخصوص تقریبا غیرقابل بازی بود! شماره دوم نیز به همین روال منتشر شد و در همین بازه سازندگان تصمیم گرفتند تا تغییرات اساسیای در بطن گیمپلی ایجاد کنند تا کسانی که میخواهند با گیمپد این عنوان را تجربه کنند نیز بتوانند از آن لذت ببرند. بدین ترتیب هدف شبیهساز تبدیل شد به یک عنوان نیمه شبیهساز آرکید که با حضور اعضایی از تیم سابق شرکت Evolution این مهم به واقعیت تبدیل گشت. شماره سوم از سری بازیهای Project Cars به طور کامل از ریشههای دو شماره قبلی فاصله گرفته و تقریبا هیچ شباهتی به آنها ندارد. البته موتور استفاده شده در این شماره همان موتور دو شماره قبلی است و اگر دو شماره قبل را تجربه کرده باشید متوجه منظورم شدید. گرافیک نه چندان دلچسب! دقیقا اولین مشکلاتمان با این عنوان از همینجا شروع شد. اگر شما هم مانند نگارنده برروی کنسولهای پایه PS4 و Xbox One مشغول به بازی هستید، باید بگویم که در همین ابتدا، بازی را باختهاید!
با ورود به بازی و شروع اولین مسابقه آموزشی، گرافیک بشدت بد و پرایراد بازی بصورت پیدرپی سیلی برروی صورتتان خواهد زد! رزولوشن بهشدت پایین و حتی زیر 720p اولین نشانه از این خرابکاری است. البته رزولوشن بصورت متغیر و با توجه به موقعیتی که در آن هستید دائما در حال تغییر است اما بهسختی به حداکثر خود میرسد. مورد بعدی که بعد از شروع مسابقه و اولین پیچ با آن مواجه خواهید شد، Screen Tearing و یا همان بریدگی تصویر است، و این بریدگی نه یک عدد، بلکه تصویر را به 3-4 قسمت مختلف تقسیم و کار شما برای تمرکز سختتر میکند. اما این مشکلات تمام نشده و سیلی بعدیای که خواهید خورد افت فریمهای وحشتناک بازی است! از تمامی این موارد که بگذریم، میرسیم به کیفیت بسیار بد و افتضاح بافتها (تکستچرها) که کار را بیش از پیش بغرنج میکند. فکر میکنید این افتضاح به پایان رسیده؟ هنوز نه. طراحی کلی محیط و المانهای محیط شاید بدترین چیزی است که در یک عنوان ریسینگ دیدهاید.مدلینگ ساختمانها کاملا ساده و بدون هیچ جزئیاتی، درختان دوبعدی، مدلینگ بد المانهای موجود در محیط، مدلینگ بد کوهها و تقریبا هرچیزی که در بازی میبینید شما را انگشت به دهان خواهد گذاشت. حالا همین موارد را با بافتهای بدکیفیت ادغام کنید تا با یک فاجعه آخر نسلی مواجه شوید! بعد از دیدن این موارد کمکم سعی در قبول و عادت کردن آنها داشتیم اما با بارش اولین باران دوباره سیلی محکم دیگری در گوشمان خورد. بارش باران باعث پایین آمدن بیشتر رزولوشن تصویر شده و حتی در مواردی به همراه باگی که در هر بار که وارد نقطه شروع میشوید، رقص پیکسلهای سفید رنگ برروی اتومبیلها و جاده را شاهد خواهید بود. همچنین تغییر ناگهانی ابرهای بیکفیت در آسمان و غیب و ظاهر شدن آنها در هوای ابری و حتی صاف نیز به لیست مشکلات بازی میافزاید. نورپردازی بد و .... اووووف (نفس عمیق!) بهتر است بیشتر از این ادامه ندهیم؛ باورکنید مشکلات تکنیکی این بازی به قدری زیاد است که در هنگام نگاشتن این مقاله خیلی از آنها را فراموش کردهام و تا همین لحظه هنوز هم باور اینکه با چنین افتضاحی آن هم در پایان نسل مواجه شدهایم برایمان غیرقابل باور است. البته این عنوان برروی کنسولهای میان نسلی، به لطف انتخاب گرافیکی، وضعیت پایدارتری دارد اما همچنان افتفریم پایه ثابت آن است. ناگفته نماند که کیفیت بعضی از ترکها به طرز عجیبی بهتر از دیگر ترکهاست اما بهراستی که تعداد آنها بسیار کم و تغییری در ماهیت بد کیفیت بودن بافتها و رزولوشن پایین و افت فریم ایجاد نمیکند. بخش UI و یا همان منوها نیز مورد بد دیگری است که طراحی کلی هنری بازی را به یک زباله تبدیل میکند. اگر بخواهم خیلی ساده توضیح بدهم، فرض کنید با منوهای یک عنوان موبایلی طرف هستید که بهراحتی میتوانید در میان آنها راه خود را گم کنید. برای داونگرید کردن اتومیبل باید از منوی مسابقه به اولین منوی بازی برگردید، بعد از اتمام مسابقه گزینه Race بصورت پیشفرض انتخاب شده و باعث خواهد شد تا اشتباها دوباره وارد مسابقه قبلی شوید! به نظرم بهتر است توضیحات در مورد این بخش از بازی را در همین جا به پایان برسانیم تا نوبت به دیگر مشکلات آن برسد!
اگر هنوز از تجربه و ادامه این عنوان پشیمان نشدهاید، بهتر است نگاهی داشته باشیم به گیمپلی آن که دچار تغییرات بنیادینی شده است. بطور کلی استودیوی سازنده هرچیزی که در دو شماره قبلی بافته بود را پنبه کرده و از نو گیمپلی جدیدی را برای بازی طراحی کرده است. اگر قبلا عنوان درایوکلاب را تجربه کرده باشید، با سبک نیمهآرکید و نیمه شبیهساز آشنایی دارید. این عنوان دقیقا در همان مسیر قدم گذاشته و دیگر خبری از المانهای سنگین شبیهسازی نیست. این که آیا مسیری که این شرکت در نظر گرفته درست بوده یا خیر، بحث دیگری است که در اینجا وارد آن نخواهیم شد. بطور کلی گیمپلی با وجود مشکلاتی که دارد، تا حدودی لذت بخش و اعتیادآور است. در هر مسابقه به سبک درایوکلاب، برای شما سه هدف مشخص میشود که باید تا خط پایان آنها را به انجام برسانید. بدین صورت، در صورتی که یکی از این اهداف «برنده شدن در مسابقه» نباشد، رقابت به کلی از بازی حذف شده و تمرکز شما باید برروی تکمیل این اهداف باشد، و دیگر مهم نیست که چه رتبهای در این مسابقه بدست بیاورید! گاها این اهداف به طرز مسخرهای سخت غیرمنطقی هستند که باعث میشوند تا از خیر آن بگذرید. بطور مثال مراحلی هستند که باید در آنها رکورد ساعتی از خود بجای بگذارید، حالا کافی است تا یکی از تایرهای اتومبیلتان از جاده، خارج شود تا کل زحماتی که کشیده بودید برباد رفته و با کلمه Failed مواجه شوید. جالبتر اینکه بازی هیچ اقدامی در جلوگیری از ادامه مسابقه نمیکند و اگر متوجه Fail شدن مسابقه نشده باشید، با کلی امید هنوز هم به راهتان ادامه داده و در نهایت با این کلمه مواجه خواهید شد! اتلاف وقت و تلاش شما به معنای واقعی کلمه! یکی از موارد اعتیادآوری که در این مسابقات وجود دارند، نحوه صحیح انجام هر پیچ است که با یک تیک و امتیاز بیشتر برای شما به همراه خواهد داشت. کامل کردن تمامی این پیچها در هر ترک لذتی است که تکراری نخواهد شد. گیمپلی و هندلینگ اتومبیلها هرچند در ابتدای شروع با اتومبیلهای ضعیفتر کمی عذابآور است، اما رفته رفته و با پیشروی در بخش کمپین بهتر شده و لذت رانندگی را برایتان بیشتر خواهد کرد. در بخش کمپین از گروه ضعیفترین اتومبیلها شروع کرده و در نهایت به اتومبیلهای GT خواهید رسید که لذت سرعت و هیجان را به شما خواهند چشانید. هر اتومبیل تقریبا هندلینگ کاملا متفاوتی نسبت به دیگری دارد و امتیاز مثبتی برای این عنوان به حساب محسوب میشود. همچنین شما قادر به ارتقا و حتی پایین آوردن مشخصات اتومبیلتان هستید و تقریبا محدودیتی در این بازه ندارید؛ بدین صورت که اگر اتومبیل محبوب شما در میان اتومبیلهای رده پایین و ضعیف قرار دارند، میتوانید با ارتقای آن حتی آن را به رده اتومبیلهای GT نیز برسانید که البته این کار از واقعیت کار کاسته و این عنوان را تبدیل به یک بازی تخیلی میکند! تخریبپذیری و تاثیر آن بر عملکرد اتومبیل در این شماره از سری به طور کلی حذف و محدود به ظاهر اتومبیل شده که آن هم با گرافیک شدیدا بد و باگهای عجیبغریب همراه است. بطور کلی در این عنوان حدود 200 ماشین مخصوص و بیش از 120 ترک واقعی و تخیلی وجود دارد که یک امتیاز مثبت دیگر برای این بازی است. در کنار بخش کمپین، بخش رقابتی چند نفره و Rivals را داریم. دقیقا چیزی که از عنوان درایوکلاب به اینجا منتقل شده است. در بخش چندنفره میتوانید با دیگر بازیکنان به صورت همزمان به مسابقه بپردازید و در بخش Rivals میتوانید در مسابقات رکوردی شرکت کرده و در لیدربورد جایی برای خود دست وپا کنید که تلاش برای بالا رفتن در لیدربورد میتواند برایتان لذت بخش باشد. صداگذاری اتومبیلها و صدای کشیده شدن لاستیک برروی آسفالت کیفیت قابل قبولی دارد و نقدی به آن وارد نیست. مخصوصا اگر با یک هدفون یا سیستم صوتی نسبتا خوب به بازی بپردازید، از کیفیت آن لذت خواهید برد و مانند بعضی از عناوین ریسینگ، صدای تکراری موتورها برروی مختان رقص نخواهند کرد.
کلام آخر
عنوان پروجکت کارز 3 با تغییر سبک خود به یک عنوان نیمه آرکید سعی در جذب مخاطبین جدیدی به سمت خود دارد اما اینکه چه میزان از طرفداران قدیمی را راضی نگاه داشته موردی که است میشود برروی آن بحث و گفتگو کرد. نمیشود گیمپلی اعتیاد آور و نسبتا خوب آن را کتمان کرد، اما مشکلات شدید گرافیکی و کیفیت بسیار افتضاح آن ممکن است رغبت شما برای ادامه را از شما بگیرد. اگر به مانند نگارنده از کسانی هستید که معتقدید گرافیک یک عنوان نمیتواند تاثیری بر کیفیت نهایی آن بگذارد و وجود یک گیمپلی خوب باعث فراموش کردن آن خواهد شد، بهتر است به همراه شخص بنده، تجدید نظری در این دیدگاه داشته باشید! و البته امیدواریم شرکت Slighty Mad Studios نیز با عرضه بروزرسانی، نگاهی به کیفیت این عنوان حداقل برروی کنسولهای پایه داشته باشد، هرچند عمق فاجعه به قدری است که به نظر نمیرسد با چند بروزرسانی ساده، تغییری در آن ایجاد شود!
نظرات