سری Amnesia همواره از موفقترین عنواین ترسناک، و در میان آثار بزرگتری نظیر Outlast شمرده شده است. حال آیا Amnesia : Rebirth، جدیدترین نسخه این مجموعه جذاب توانسته انتظارات را برآورده کند؟ در ادامه نقد و بررسی با بازیمگ همراه باشید.
کمتر استودیوهایی پیدا میشوند که بتوانند چند بازی را در فاصله زمانی دو سال عرضه کرده، و برای خود نامی درمیان گیمرها پیدا کنند. Frictional Games جزو آن معدود استودیوهایی است که توانست نه برای خود، بلکه نام سری Amnesia را درمیان گیمرها پخش کند. حال ما دورهم جمع شدهایم تا باری دیگر جدیدترین نسخه این مجموعه ترسناک را بررسی کنیم.
Amnesia : Rebirth یک اثر خوشساخت در ژانر ترس و بقا است. اما نکته اینجاست که تنها ژانر اصلی آن ترس و بقا بوده، و بسیاری المانهای دیگر از سبکهایی چون Run and Hide و ترس روانشناسانه برداشته است. درکنار تمام این موارد پازلهایی که گاهی عمیقا شمارا به فکر کردن فرو میبرند اضافه کنید، تا متوجه آن چیزی که در انتظار شما است شوید. دربازی شما مجبور هستید تاجایی که توان دارید در روشنایی بمانید. در این راستا باید همیشه کبریت یا چراغنفتی به همراه داشته باشید. و از آنجایی که بازی ترس و بقا است، تقریبا در بیشتر مواقع مهم و فوری کبریت یا نفت پیدا نخواهید کرد. این موضوع به اصلیترین دغدغه شما در زمان مواجه شما با دشمنان بازی تبدیل میشود. اما از حق گذر نکنیم نفت چراغنفتی که به همراه دارید، به سرعت خالی میشود و این امر غیرمعقول است.
همچنین اتمسفری واقعا خوفناک، طراحی مراحل خوب و پیادهسازی عالی سیستم Run and Hide درکنار تمامی مواردی که در بالا توضیح دادهام، باعث خلق نوع ترسی خاص و ترکیبی از چند سبک مختلف شده است. این امر ایدهای جالب و ترسبرانگیز است؛ اما مشکل گیمپلی بازی در مواقعی است که باوجود پتانسیل بالای خود، استفادههای زیادی از جامپاسکیرها کرده است. درواقع بازی میتوانست با تمامی این موارد و بدون اتکا به جامپاسکیرها، حس ترس خاص خود را حفظ کن. اما افسوس که سازندهها توجهی به این موضوع نداشتهاند. درادامه بازی گاهی اوقات همانند سری Silent Hill شمارا وادار بهگشتوگذار در محیط، و حتی اجبار به بازگشت به محیطهای خطرناک قبلی میکند. هرچند این موضوع هم بهاندازه کافی در بازی دیده نمیشود، اما بازهم وجود آن باعث ترس ساعات اولیه شما بههنگام ورود به قلعه فرانسویها شده است.
در این میان بازی Amnesia پازلهای متعددی را برای شما تدارک دیده است. پازلهایی که در سطح متوسطی قرار داشته، و قرار نیست همچون پازلهای سری Silent Hill ساعتها شمارا درگیر کنند. اما در سطح خود خوب و قابلقبول قرار هستند. همچنین گاهی اوقات باید مسیر خود یا کارهایی را که باید انجام دهید از طریق نقاشیها و طرحهای روی دیوار پیدا کنید. نکته بسیار مهم دیگری که در بازی وجود دارد و اصلیترین بخش آن را تشکیل داده است، توانایی تعامل با محیط و اشیاء است. درواقع برداشتن آیتمها از روی زمین برای بازکردن مسیر، گشتن محیط با دست خود و نه فقط با زدن یک دکمه، و تعامل تمام و کمال شما با محیط باعث پویایی و زنده بودن بهشدت بالای این اثر شده است. این مکانیزم به درستی در بازی پیادهسازی شده، و حتی تفاوت وزن هر اشیاء با دیگری کاملا حس میشود. روایت بصری بازی بهدرستی از طریق دید اولشخص به گیمر منتقل شده، و حتی جزئیاتی نظیر گرفتن دست بهجلوی نور خورشید نیز در آن رعایت شده است.
داستان بازی اصلیترین و بهترین بخش این اثر است. جایی که بهشکلی ملایم ولی رازآلود شروع شده، و تا انتهای تجربه رازآلودی خود را حفظ میکند. روایت داستان درطول بازی پر از افت و خیزها و تنشها بوده که دائما شمارا شگفتزده میکنند. این بازی از همان ابتدا تا نهاییترین نقطهی خود، شمارا تماماً درگیر داستان میکند. داستانی که پر از پیچیدگیهای روایتی بوده، و تا انتها هم آن را حفظ میکند. این امر موجب میشود شماهم بهعنوان گیمر، شروع به برقراری ارتباطی عمیق و جدانشدنی با اثر کنید. البته داستان بازی درحدی نیست که تا مدتها در یا شما بماند، و اتفاقا پس از مدت کوتاهی که بازی را تمام کردید، از یاد خواهد رفت. اما تاثیر لحظهای و رویدادی بسیاری بهروی شما خواهد گذاشت. درواقع بازی در همان لحظهای که شما انتظار آن را ندارید، چالشهایی را روبهروی شما قرار میدهد که تنش شما را بیش از پیش افزایش میدهد.
داستان بازی درباره خانوادهای است که حال در شرایطی عجیب و نامعلوم قرار گرفتهاند. کاراکتر شما که Tasi نام دارد فراموشی گرفته، و هرچه به جلوتر حرکت میکنید تصاویری از محیطهایی که در آنجاها بوده است بهیاد میآورد. کارهای فرعی بازی نیز همچون بررسی نامههای یک پروفسور که پیش از ما در دنیای بازی گیر افتاده بود، از لذتبخشترین بخشهای بازی است. درواقع شاید هنگامی که نام بازی را میشنوم، بیشتر نامهها و نقشونگارهای آن را یاد کنم. درواقع نهتنها گاهی نامهها روایت کننده داستان اصلی هستند، بلکه گاهی خود یک داستان جداگانه و جذاب هستند. دیالوگهای اثر بهبهترین شکل ممکن نوشته شده، و در بیشتر مواقع شمارا گیج میکنند. این امر حس کنجکاوی شمارا لمس کرده، و باعث میشود به گشتوگذار و ادامه بازی بپردازید. داستان این اثر حاوی سکانسهای گوناگونی بوده که هرکدام به نحوه خود شما را شگفتزده کرده، و میترسانند. همچنین درطول روایت داستان و تغییر مکانهای آن، هیولاهای متنوعی در مقابل شما قرار میگیرند.
حال بگذارید درباره گرافیک بازی صحبت کنیم. بازی Amnesia : Rebirth در زمینه گرافیک هنری نظیر جزئیات اشیاء محیط، بناهای تاریخی و زیبا که حس ترسناکی منتقل میکنند، تخریبپذیری خوب در سطح موردنیاز اثر، نورپردازی، سایهزنی، طراحی انیمیشنها و چهرهها بسیار عالی کار کرده است. اما برخلاف این موارد، در زمینه گرفیک فنی کمی نا امید کننده عمل کرده است. چندی پیش اشاره کردیم که یکی از اصلیترین بخشهای گیمپلی، تعامل با محیط است. این مورد به خوبی در بازی پیادهسازی شده، اما باعث بهوجود آمدن یکسری باگهای محیطی نیز شده است. باگهایی نظیر فرو رفتن به داخل زمین، گیر کردن به دیوار، طی کردن مسیر بازی از طریق یک باگ محیطی و مشکلاتی از این قبیل. از مثالهای دیگر میتوان به فریمدراپ بازی در زمان وارد شدن به محیطی عظیم، دیرلود شدن هر از گاهی بافتهای محیط و نوردهی مصنوعی مشعلها و کبریت اشاره کرد. درواقع افکتهای خوبی برای مشعلها تدارک دیده شده، اما نوردهی آنها بهشکلی مصنوعی و غیر واقعی است.
صداگذاریهای کاراکترها و سر و صدای هیوالاها به خوبی انجام شده است. موسیقیهای بازی واقعا حس هرلحظه را منتقل میکنند. چه حس ترس و دلهرهآور باشد، و چه حس لذتبخش امید و آرامش قبل از طوفان. اصلیترین موضوعی که مرا درگیر خود کرد، صدای گوشنواز سهتاری بود که در لایه سوم موسیقی بازی پخش میشد. ترکیب این سهلایه موسیقی، در کناری آن سهتار فوقالعاده جذاب باعث خلق موسیقی دلنشینی شده که به اتسمفر کلی بازی کمک شایانی کرده است.
درنهایت باید گفت Amnesia : Rebirth اثری است که ایدههای خلاق و نوآورانهای به مخاطب خود ارائه میدهد. درکنار آن گیمپلی زیبا، داستانی بسیار درگیرکننده و روایتی خاص دارد. هرچند تیم سازنده میتوانست با تلاش بیشتر، مشکلات فنی بازی را برطرف کرده و کمی از جامپاسکیرهای آن را کاهش دهد. اما درآخر عنوانی است که بهخوبی مخاطب را ترسانده و تجربه خوبی را به گیمرها ارائه میدهد.
نظرات