بازی Chernobylite یکی از آثاری بود که طی این مدت، بهشدت با تبلیغات ریز و درشت توانست توجه بسیاری از کاربران و گیمرهای خاصی را به خود جلب کند. اما آیا این عنوان در ارائه تجربه لذتبخش هم موفق بوده است، در ادامه نقد و بررسی با بازی مگ همراه باشید.
درحال حاضر بازیهایی که با استایل و اتسمفر خاص چرنوبیل یا فاجعههای اتمی مشابه ساخته شدهاند بسیار است. از نقشآفرینیهای غربی مانند نسخههای آخر سری بهشدت محبوب Fallout گرفته تا نسخهها شوتر شرقی مانند سری مطرح Stalker و Metro که هرکدام حس و حال منحصربهفرد خود را القا میکردند. اینها تنها گوشهای از آثار بزرگی هستند که در این سبک منتشر شدهاند و درواقع تاثیرگذارترین آنها نیز هستند. حال اما در این میان عنوانی با نام Chernobylite منتشر شده است و میخواهد مخاطبانی را به خود جذب کند. درست زمانی که بازی Stalker 2 نمایش خیرهکنندهای را در رویداد E3 در اختیار مخاطبان و طرفداران این ژانر و تم کلی قرار داده است. حال آیا Chernobylite موفق خواهد شد ؟ آیا میتواند در حد این آثار یا حداقل بهعنوان یک بازی که برای همگان قابل تجربه و لذتبردن است موفق شود ؟ در ادامه نقد و بررسی باما همراه باشید تا به این موراد بپردازیم.
در ابتدای نقد و بررسی بازی Chernobylite به داستان و نحوه روایت آن خواهیم پرداخت. در ابتدا باید بگویم داستان بازی میتوانست با ادامه دادن مسیر ابتدایی خود، به یک روایت جذاب و لذتبخش تبدیل شود. روایتی که میتواند بازیکن را تا جایی از بازی هدایت کند و حس کنجکاوی او را دربر بگیرد. با این حال تمام این اتفاقت خود تنها در ابتدای بازی رخ میدهد و پس تقریبا 30 دقیقه دیگر اون حس قبلی به شما منتقل نخواهد شد. همینطور آرام و آرام به سمت سیاهی، تکراری شدن و خستهکننده شدن حرکت خواهد کرد. این رویداد میتواند بهخاطر عدم توجه سازندگان به یک ژانر کامل و پرداختن درست و حسابی به آن باشد. زیرا در این اثر شما با المانهای بسیاری از ژانرهای نقشآفرینی، شوتر، ماجراجویی، ترس و بقا و ساختساز درگیر میشوید. در ابتدا میتوان گفت که شاید این امر جذاب باشید، اما خیر این اتفاق نخواهد افتاد. در نتیجه بزرگترین نکته منفی این عنوان، گم شدن در انتخاب و روایت درست ژانر اصلی و هدف آن است.
اگر بخواهم شروع بازی را بیشتر برای شما باز کنم باید بگویم در ابتدا این اثر بهخوبی شما را درگیر اتفاقات عجیب میکند و سوالات بسیاری را در ذهن شما به وجود میآورد. همین موضوع حس کنجکاوی شما را بر میانگیزد و در ادامه به همان دلیلی که بالاتر گفتیم، بازی به سمت خستهکننده شدن حرکت میکند. هرچند که باید اشاره کنم حتی همان مرحله اولیه بازی هم که روایت درستی دارد، اصلا منطقی عمل نکرده و بهشدت ضعف را میتوان در بخشهای گرافیک فنی و طراحی مراحل آن مشاهده کرد. زیرا از همان ابتدا عدم هماهنگی انیمیشنهای بازی با کاری که انجام میدهند مشاهده میشود و میتوان حتی مشکلات طارحی همان انیمیشنها را هم مشاهده کرد. جایی که بیشتر حس پویایی و زنده بودن کاراکتر از من گرفته شد و باعث شد بنده درگیر عمق آن شخصیت و دیالوگهای او نشوم. با گذشت زمان داستان هم روایت کلیشهای و تکراری به خود گرفته و با درگیر کردن شما با بخشهای دیگر، همان حس کنجکاوی کوچکی که در ابتدا برای شما ایجاد کرده را نیز، از شما پس میگیرد. انتخاب دیالوگ هم در این اثر بهدلیل آنکه تمرکز بسیاری را روی موارد دیگر میگذارد، اصلا حال و هوای درگیرکنندهای به خود نمیگیرد و نمیتواند شما را جذب خود کند. اصلا چرا اینطور بگوییم، انتخاب دیالوگ بازی پس از مدتی کاملا خستهکننده شده و منجر به گوش ندادن شما به صحبتها و انتخاب شانسی آنها خواهد شد. به هر حال این اثر با تمام مشکلات خود توانسته حس حضور در چرنوبیل و فضای آن را منتقل کند اما بنا به دلایلی که در آینده مطالعه میکنید، در این زمینه هم بهشدت محدود و تکراری عمل خواهد کرد. همانطور که بالاتر گفتم بازی از همان ابتدا ضعف در ارائه انیمیشن را نیز به شما تقدیم میکند اما فقط این نیست. درواقع طراحی مراحل هم از همان بتدا به شکلی است که با خود میگویید چطور انقدر ساده میتوان وارد ابرسازمانی به این بزرگی شد ؟!!! پس سربازان آن کجا هستند ؟ آیا تنها همین سه یا چهار نفری که مشاهده کردم از این سازمان بزرگ نگهداری میکنند ؟ پس درست از همان بتدا با تضادها و تنبلیهایی در روایت مراحل بازی روبهرو میشود ! چه برسد به ادامه بازی. و متاسفانه این اتفاق میافتد و در ادامه نیز این مشکلات مشاهده میشود که خب بدون شک عدم وجود چالش و درگیری با این موضوع، حس لذتبخش تجربه را بهشدت دچار ضعف و مشکل میکند.
همچنین Chernobylite در ارائه آموزشهای بازی نیز خوب عمل نمیکند و این مسائل را هم به اختیار خود شما واگذار میکند. البته که شاید مسخره بهنظر بیآید، اما متاسفانه حقیقت دارد و آن آموزش دادن بازی آن هم بهصورت مبتدی در بخش ارتقای مهارت کاراکتر اصلی بازی است ! یعنی شما برای ارتقا درخت مهارت خودتان باید با کاراکترهای قرارگاه خود صحبت کنید و آنها به شما آموزش تیرزنی، مخفیکاری و ... بدهند. این موضوع در نوع خود مسخره بوده و اصلا جذابیتی برای من نداشت. رابط کاربری بازی نیز باوجود عالی نبودن، اما قابل تحمل است و بهسرعت از این موضوع میگذرم. بنا به دلیلی که بالاتر توضیح دادم روایت داستان و گیمپلی بازی پس از مدتی بهشدت تکراری خواهند شد. اگر بخواهم توضیح بدهم ساختار بازی چگونه است باید بگویم شما باید به منتطق مختلف بازی سفر کنید تا آیتمها و موارد موردنیاز را بهدست بیاورید و داستان را نیز در این میان پیش ببرید. در کنار این موراد افرادی را جمع کنید تا به استخدام شما درآمده و در پایگاه شما فعالیت کنند. در این میان باید غذا جمعآوری کرده و پیاگاه را ارتقا دهید. در این میان بازی تلاش میکند با استفاده از المانهای ترس و بقا شما را درگیر کند و تا حدودی موفق هم میشود. حال این ساختار را با گشتوگذار خسته کننده و بدون چالش درنظر بگیرید و تمامی محیطهایی که به آنها سفر میکنید را تکراری و تقریبا یک شکل درنظر بگیرید. بدون شک پس از مدتی خستهکننده خواهد بود. حتی ساختمانهایی که میتوانید برای جمعاوری آیتمها به گشتوگذار در آنها بپردازید نیز در تمام مناطق تقریبا یکشکل هستند و تنها تعدادی از آنها که روایت داستان در آنها جریان دارد کمی متفاوت هستند. همچنین از اشیاء و Assetsهای مشابه در تمامی آنها استفاده شده تا تکراری بودن را برای شما کامل کند. بگذارید دیگر از اشکالات این گیمپلی هم بگذریم که تقریبا اصلیترین و مهمترینهای آن را گفتیم اما همچنان ادامه خواهد داشت. میخواهم از یک ایده بسیار خوب بازی بگویم که آنهم پس از مدتی درگیر عدم وجود چالش در بازی میشود. هنگامی که شما توسط دشمنان تیر خورده و زخمی میشود، بازی صفحه Game Over را به شما نمایش نمیدهد و شما را به زندان میفرستد. حال شما باید وسایل خود را پیدا کرده و فرار کنید. این امر جذاب است اما بهدلیل عدم وجود چالش و طراحی مراحل ضعیف سازندگان، کافی است به سمت مشخص شده بدوید و وسایل خود را بردارید و فرار کنید. بدون آنکه کمی شما را درگیر زندانبانها بکند. هرچند در مراحل بازی بهقدری سربازان کم هستند که بهشدت تعجب بنده را دربرگرفته بود.
از این موارد نیز که بگذریم باید به مسائل گرافیکی بازی بپردازیم. بازی از لحاظ فنی نیز عالی نیست و مشکلاتی در خود دیده است. یکی از آنها که بالاتر اشاره کردیم، انیمیشنهای بازی بود. از دیگر موراد میتوان به افت فریم جزئی در بخشی از تجربه و یک بار کرش کردن بازی برای من اشاره کرد. با این حال اما از نظر هنری تجربه زیبایی بوده و کار خود را بهدرستی انجام میدهد. البته اگر تکراری شدن آن را درنظر نگیریم.
در آخر نیز باید بگویم شاید بتوان گفت بهترین بخش بازی موسیقیهای آن بوده است. موسیقیهای بازی برخلاف ماهیت وجودی خود اثر، بهقدری درست و بهجا هستند که باوجود آنکه شما متوجه نمیشود اکثر بار سنگین این عنوان را بهدوش میکشند. حتی موسیقی منو بازی نیز کاری کرد که دقایقی صبر کرده و به آن گوش کنم. پس در این زمینه میتوان گفت بازی Chernobylite واقعا خوب عمل کرده است.
در نهایت میخواهم بگویم بازی Chernobylite مشکلات بسیاری در بخشها مختلف خود دارد. مشکلاتی که از مهمترین و تاثیرگذارترین آنها میتوان به همان مشکل یکنواخت شدن روایت گیمپلی بازی اشاره کرد. این اثر پتانسیلهای خوبی داشت، اما ایرادات ریز و درشت آن باعث شد تا این عنوان برای تمامی گیمرها لذتبخش و تجربهپذیر نباشد. با این حال طرفداران سرسخت عناوین اروپای شرقی با اتمسفر چرنوبیل، احتمالا میتوانند با این بازی ارتباط برقرار کنند. هرچند که اصلا نمیتواند حتی نزدیک به رقبای پرقدرت خود در این سبک شود.
نظرات