Omno یکی از بهترین بازیهای است که به توانایی خودتان و انتخابهایتان در مسیر زندگی شک میکنید، و این نه لزوما بخاطر محتوایی است که در بازی تجربه میکنید، بلکه به این دلیل است که این عنوان پازل/پلتفرمر سه بعدی مینیمال و چیل ساخته تک نفره Jonas Manke که پنج سال مشغول ساخت آن بوده، بسیار زیبا و پالیششده است و در طول تجربه تقریبا پنج ساعته آن، یکی از افکاری که دائم در ذهنم میچرخید این بود که چگونه این اثر تنها توسط یک نفر ساخته شده است.
در Omno در نقش یک کاراکتر بانمک و شبیه به پیاز یا کدو تنبل دست و پادار قرار دارید که ابتدای بازی در کنار یک هاله نور با چوب دستهای بیدار میشود. هدف شما ظاهرا آغاز سفر پر پیچ و خم و رسیدن به نور و یک دنیای جدید و همچنین آشنایی با یک تمدن قدیمی است که ارادت خاصی به نور داشتهاند. در آن تمدن در کنار مردم عادی، برخی دیگر نیز به نام Staffbearer (حمال چوب دستی؟) بودهاند که میتوانستند از روشنایی بهره بیشتری غیر از روشنایی داشتن ببرند و مردم را نیز به سمت نور هدایت کنند؛ همان مفاهیم و تعبیرهای نمادین و خیالی که از نور وجود دارد.
به احتمال بالا تعریف من از داستان کمی بیش از حد جلوی صورتتان باشد که تا حدودی درست است، رویکرد بازی بیشتر شبیه به Journey و Abzu و بازیهای مشابه است که بیشتر به اتمسفر و اکتشاف متکی هستند و در واقع تجربه آنها جذابتر از خواندن خلاصه داستانشان است. این به این دلیل است که قرار نیست تمام جزئیات داستان را بدانید، فقط همان کلیت کوتاهی که از محیط بازی دریافت میکنید کفایت میکند و بقیه جزئیات تحت تاثیر برداشتهای شخصی هستند. از همین نظر "باید آنجا باشی و تجربه کنی" برای این عناوین چندان جمله غلطی نیست، اما مسئلهای که وجود دارد این است که روایت Omno چیز چندان تازهای برای ارائه ندارد و مفاهیم مشابه آن مثل زائر، سفر، پیدا کردن خود واقعی و لذت بردن از زیباییها و... بارها مورد استفاده قرار گرفتهاند. استفاده از کلیشهها مشکلی ندارد، بحث بیشتر درباره ارائه به شیوه جذاب و بهتر است که متاسفانه برای من حداقل در روایت Omno کافی نبود و دلم میخواست بیشتر درباره دنیای بازی یا پیشینه شخصیت اصلی بدانم. با این حال این مسئله در کلیت بازی مشکلی ایجاد نمیکند و همچنان پایان این عنوان برای من اهمیت داشت و حتی خواندن دستنوشتههای کوتاه داخل دنیای بازی که درباره آن اطلاعات بیشتری میدهند و اجباری هم به خواندنشان نیست، دوست داشتم.
اگر کلیت داستانی بازی معمولی است، فضاسازی و موجودات خیالی کوچک و بزرگ در Omno این موضوع را به خوبی جبران میکنند. دنیای بازی با ظاهر Low-poly زیبا از محیطهای سر سبز گرفته تا برفی و کویری، هر کدام جانواران مخصوص خودشان را دارند و یکی از بهترین بخشهای بازی تعامل با این جانوران با ظاهر و صداهای فوقالعاده بامزه است. تکمیلکننده این، یک حیوان سبز رنگ همراه شخصیت اصلی است که انیمیشنهای بدن و حرکات چشم دوستداشتنیاش، او را احتمالا به یکی از بهترین شخصیتهای همراه در دنیای ویدئو گیم تبدیل میکند. فقط آرزو میکنم ای کاش چنین حیوانی در دنیای واقعی وجود داشت!
در Omno هیچگونه مبارزهای وجود ندارد، در عوض در طول بازی مشغول اکتشاف، پلتفرمینگ و حل پازلها هستید. در هر چپتر این عنوان به تعدادی محیط اوپن ورد-مانند وجود دارد که با راههای کوتاهتر که باید با انجام یک پازل از آن عبور کنید به یکدیگر وصل شدهاند. برای اینکه شما به این پازل اصلی دسترسی پیدا کنید، باید در هر کدام از این محیطها، سه گوی نورانی که برای رسیدن به آنها نیاز به حل کردن پازل یا پلتفرمینگ دارید، پیدا کنید.
اکتشاف این محیطها به لطف دوربین خوب و سیستم حرکتی بازی، به شدت سرگرمکننده است. از همان ابتدا که قابلیت Dash را به دست میآورید تا انتهای بازی که قابلیتهای دیگری مثل تلپورت شدن یا در هوا معلق ماندن با چوب دستی و... را به دست آورید بازی دائما در ساختار خودش تغییر میدهد و روشهای تازه برای پلتفرمینگ و حرکت در محیط و حل پازلها در اختیارتان قرار میدهد. به طور مثال مراحل ابتدایی چندان از ارتفاع استفاده نمیشود، ولی در محیطهای بعدی هم وسعت آنها بزرگ میشوند و هم از ارتفاع استفادههای جالبی میشود؛ اصلا چپتر آخر در میان ابرها هستید! ترکیب شدن این مکانیکهایی که در طول بازی یادگرفتهاید با یکدیگر در مراحل پایانی، به خصوص به شکل حرکت در محیط، حسابی لذتبخش است. در کنار این، پازلهای بازی هستند که طراحی خوبی دارند و با ریتم آرام و چیل بازی همخوانی دارند و قرار نیست اشکتان را درآورند؛ ولی خب، انتظار پازلهای دشوار را نداشته باشید اگر دنبال آنها در این عنوان هستید.
Omno دستاوردی قابل توجه ساخته شده توسط تنها یک نفر است که تجربه آرامشبخش و از نظر بصری زیبایی را ارائه میکند که از بعد داستانی شاید میتوانست بهتر باشد، ولی این اثر از پازلها و پلتفرمینگ لذتبخش و فکرشدهای بهرهمند است و همچنین یک دنیا با جانوران خیالی بانمک که ارزش کشف کردن را در طول تجربه پنج ساعتهاش دارد.
نظرات