موج ساخت بازیهای ویدئویی با طراحی گذشتهنگر (Retro) در این سالها، منجر به خلق آثاری به یادماندنی بسیاری شده که در کنار دست گذاشتن روی نوستالژی حاصل از یادآوری عناوین قدیمی، سازندگان آنها با استفاده از امکانات امروزی به بازبینی ساختاری و روایی آثار کلاسیک پرداختهاند. البته در این میان محصولاتی هم هستند که به اینکه صرفاً یک کپی از منابع الهام خود باشند، راضی بودهاند اما در عین حال سازندگان آنها تلاش کردهاند تا استانداردترین محصول ممکن را ارائه دهند. این موج بازیسازی البته یک سوی دیگر هم دارد و آن هم محصولاتی هستند که نه حرف تازهای به فرمولهای چند دهه قبل اضافه میکنند و نه از حداقلهایی از کیفیت قابل قبول برخوردارند که بازی B.I.O.T.A. بدون تردید در این دسته قرار میگیرد.
زمینۀ روایی BIOTA روی ایدههای عناوینی چون Mass Effect و سری فیلمهای Alien بنا شده است. در ابتدای قرن بیست و دوم در اثر برخورد یک شهاب سنگ به زمین، عنصر تازهای کشف میشود که زمینهساز پیشرفتهایی عظیم در صنعت سفرهای بین سیارهای و توانایی انسانها در قابل سکونتسازی سیارات دیگر میشود اما این پیشرفتهای بزرگ، متقابل معمول با طمعکاری سازمانی و حکومتی همراه شده و لزوماً منجر به ایجاد شرایط بهتر برای زندگی اکثر انسانها نمیشود. داستان اصلی از سال 2177 آغاز میشود که مادهای بیولوژیکی با اسم رمز The Agent به یکی از سکونتگاههای جدید انسانها حمله میکند و ساکنین را به هیولاهایی مخوف تبدیل میکند و برای خاموش کردن آتش این پدیدۀ نابودگر، جوخۀ Gemini II، که متشکل از زبدهترین نیروهای نظامی است، به محل اعزام میشود.
به جز فقدان ایدۀ اصیل و البته پرداختی کاملاً پیش پا افتاده که سازندگان برای دفاع از این عملکرد احتمالاً پشت بهانههایی مثل ادای دین به آثار کلاسیک و حفظ حس سادگی روایت آن عناوین مخفی خواهند شد، تمام دیالوگهایی که بین شخصیتها در معدود لحظات رد و بدل میشوند هم حالتی مضحک اما غیرخندهدار دارند. از طرف دیگر مواردی مثل طمعکاری و سوء استفاده از قشر فرودست در حد اشارههای کوچک باقی میمانند و بیشتر به نظر میرسد که سازندگان به صرف اینکه در مصاحبههای خود حرفی برای گفتن داشته باشند این موارد در کار قرار دادهاند تا از این طریق پوشالی و واپسگرا بودن ساختۀ خود را پوشش دهند.
گیمپلی تقریباً بدترین نسخه از شوترهای دو بعدی است که با وجود بهرهگیری از یک الگوی ثابت از 4-5 دهه قبل، در سالهای اخیر عناوینی مثل Broforce، Mighty Goose، Shadow Complex و ... نشان دادهاند که دهها راه تازه برای توسعۀ این فرمول وجود دارد که سازندگان BIOTA نه تنها تصمیم گرفتهاند هیچ کدام از این راهها را امتحان نکنند، بلکه همه چیز را حتی سادهتر کرده و چیزی در حد و اندازۀ آثار سرسری نسل اول کنسولهای دستی ارائه کنند. امکان کنترل 8 مبارز برای شما فراهم است که در ابتدا فقط به 4 نفر از آنها دسترسی دارید که دو مورد را در طول مراحل نجات میدهید و دو نفردیگر هم با یک بار تمام کردن کمپین در اختیارتان قرار میگیرند. هر کدام از این شخصیتها از سلاح متفاوتی استفاده میکنند که برخی از فواصل دورتر اما با تعداد تیر بیشتر دشمنان را از پا در میآورند و برخی هم به سلاحهایی چون شاتگان دسترسی دارند که نیازمند مبارزات نزدیکتر و شخصیتر برای پیشبرد کار است.
در کنار سلاح اصلی، هر شخصیت یک توانایی کمکی هم دارد که بسته به سبک و سیاق شما میتوان به پایان رساندن مراحل را سادهتر کند، به طور مثال یکی از شخصیتها به تفنگ دوربین دار دسترسی دارد که با استفاده از آن از هر جای تصویر میتوانید دشمنان را هدف قرار دهید یا شخصیت دیگر میتواند در نقاط مختلف C4 جاسازی کند. مشکل اصلی BIOTA طراحی مراحل آن است خصوصاً اینکه با فاصلهای نسبتاً کم از Metroid Dread عرضه میشود و البته کیفیت بصری کار هم باعث شده طراحی مراحلِ نه چندان ایدهآل، نامطلوبتر هم به نظر برسد. مبارزه با باسها که باید نقطۀ اوج مراحل باشند هم چندان چنگی به دل نمیزند و تقریباً برای شکست دادن همۀ آنها تنها یک راهکار وجود دارد که تکرار چندبارۀ این راهکار به شدت حوصله سر بر است.
با تمام ضعفهای موجود، هیچ کدام از بخشها به بدی بخش طراحی هنری نیست و حدس اینکه سازندگان از این ارائه دقیقاً چه هدفی را دنبال میکردند ساده نیست. بیش از 50 زمینۀ چهار رنگ در BIOTA وجود دارد که به طور آزادانه میتوانید آنها را انتخاب کنید که در واقع دو رنگ هستند یک رنگ از این زمینههای مختلف مشکی است که لزوماً ایدۀ بدی نیست و در بازی Return of the Obra Dinn به خوبی به کار گرفته شده اما فقدان هر گونه سبک و سیاق واضح منجر به تضاد رنگی کاملاً چشم آزاری در تقریباً تمامی زمینههای رنگی موجود شده که مواردی مثل حالت سیاه و سفید که این آزاردهندگی بصری را ندارند هم به گونهای هستند که امکان تمایز بین شخصیت تحت کنترل، دشمنان و دیگر اجزای محیطی بسیار سخت است. به طور کلی در بیست و چند سالی که مشغول بازیهای ویدئویی بودهام، اثری تا به این اندازه از نظر بصری زشت ندیدهام.
گیمپلی ملالآور، روایت بی معنی و طراحی بصری افتضاح BIOTA را تبدیل به اثری کرده که هیچ دلیلی برای تجربۀ آن وجود ندارد و بهتر است به سراغ دهها عنوان جدید موجود در این ژانر بروید یا اینکه برای بار چندم به سراغ آثار کلاسیکی بروید که مثلاً منبع الهام سازندگان BIOTA بودهاند.
نظرات