نقد و بررسی Rise of the Tomb Raider
پلتفرم مورد بررسی : Xbox360
استودیوی سازنده : Crystal Dynamics
تاریخ عرضه : 16 آبان ماه 1394
توم ریدر یکی از این مجموعه بازیهاست که به طور معجزهآسایی بعد از گذشت نزدیک به 20 سال هنوز ناماش در میان بازیهای درجهی یک امروز میدرخشد. به عنوان یکی از طرفداران قدیمی توم ریدر که اولین شمارهاش را همزمان با انتشارش در سال 1996 بازی کرده و در طول این 19 سال هیچکدام از عناویناش را از دست نداده میتوانم بگویم «خیزش توم ریدر» همچنان یک بازی بسیار لذتبخش و عمیق است که مطابق با استانداردهای بازیسازی روز ساخته شده و کاملا در حد و اندازههای این سری پر قدمت است.
بقا در میان آتش و یخ !
پس از تغییرات بنیادینی که در روند بازی توم ریدر در سال 2013 ایجاد شد، حالا تیم سازندهها با دست باز فرصت پیدا کردهاند ایدههایشان را کاملا پیاده کنند. مهمترین ایدهی سازندهها طراحی و پیادهسازی نقشههایی است که بازیکنها بتوانند آزادانه در آنها حرکت کنند و بدون محدودیتهای خطی بازیهای اکشن ماجرایی به سکوبازی و گشت و گذار در مقبرهها بپردازند. این کار انصافا بسیار خوب و کامل در بازی پیادهسازی شده است. از نظر open world بودن قطعا «خیزش توم ریدر» در حد بازیهایی مانند اساسینز کرید یا ویچر3 نیست اما در حد و اندازههای خودش بسیار خوب به نظر میرسد.
بازی بسیار سنگین شروع میشود. منظورم از سنگین این است که از زرق و برقهای بازیهای امروزی کاملا پرهیز میکند. شروع بازی اصلا طوفانی نیست اما ایدهی خوبی به شما میدهد که در ادامه قرار است چه اتفاقی بیفتد. بازی در مورد «بقا»ست و از اول تا آخرش هم این تم را حفظ میکند. لارا کرافت از همان اولین لحظهای که در بازی میبینیدش با مرگ و زندگی دست و پنجه نرم میکند تا آخرین لحظات بازی که در میان آتش و یخ از برج کیتژ بالا میرود. این حس و حال به لطف روند بازی و قدرت گرافیکی آن به خوبی به مخاطب منتقل میشود و جزو نقاط قوت بازی به شمار میآید.
یکی از بزرگترین ریسکهایی که سازندههای بازی مرتکب شدهاند بردن داستان در فضای برفی و یکنواخت سیبری است. این روزها برای جذب کردن مخاطبان معمولا از رنگهای گرم و تند و محیطهایی که امکان به تصویر کشیدن این رنگها را داشته باشند استفاده میشود. اما «خیزش توم ریدر» کاملا بر ضد این روند رفتار کرده است. بیشتر لحظات بازی در کوههای پر از برف و یخ سیبری یا غارهای تاریک پر از گرگ میگذرد. با این حال نه تنها بازی از لحاظ بصری خستهکننده نیست، بلکه در همین فضاهای سرد و مرده، لوکیشنهای جذابی مانند زندان و درهی ژئوترمال طراحی شده است.
اکشن و اکتشاف
روند بازی را میتوان به دو بخش اکشتاف و بقا دستهبندی کرد. مجموعهی توم ریدر اصولا بر مبنای «اکتشاف» استوار است و به همین دلیل تلاش بیشتری روی این بخش صرف شده. کارهایی که در هنگام اکتشاف انجام میدهید شامل گشت و گذار در اطراف نقشهها، جمع آوری دهها آیتم مختلف که در گوشه و کنار مخفی شدهاند، پیدا کردن و حل معماهای مقبرههای باستانی میشود. برای این منظور همان سیستم سکوبازی بسیار روان و بینقصی که در توم ریدر سال 2013 معرفی شد به این شماره منتقل شده و تقریبا هیچ تغییری ندارد. البته اضافه شدن قابلیت ساختن سکو توسط تیرهای کمان که در یک سوم پایانی بازی به شما داده میشود واقعا سکوبازی را بهتر از قبل میکند.
مهمترین ایرادی که به شمارهی قبلی وارد میکردند این بود که مقبرههایاش بیش از حد خوب و کم تعداد بودند. این ایراد در این شماره همچنان پابرجاست، چون مقبرهها بسیار بسیار بهتر هستند و باز هم آرزو میکنید که کاش بازیسازها مقبرههای بیشتری برای کشف و ماجراجویی برایتان طراحی میکردند. هر کدام از مقبرهها طراحی منحصر به فردی دارد که با یک معمای معمولا فیزیک محور همراه است. کشف راز مقبرهها برای ادامهی بازی الزامی نیست اما ارتقاهایی که پس از تمام کردن مقبرهها گیرتان میآید ارزشاش را دارد. جدا از بحث ارتقاها، زیباترین و به یادماندنی ترین لحظاتی که در بازی تجربه می کنید در همین مقبره ها هستند.
اولین باری که وارد یک نقشهی بزرگ در بازی میشوید یک خصوصیت جدید به شدت خودنمایی میکند: امکان گرفتن ماموریتهای جانبی از کاراکترهای فرعی قصه. گرچه در مراحل بالاتر تعداد این کاراکترهای فرعی زیاد نمیشود اما ماموریتهای جانبی بهانهی بسیار خوبی برای گشت و گذار بیشتر در نقشهها به شما میدهند. نقشههای بازی و آیتمهای قابل جمعآوری آنقدر خوب هستند که حتی پس از تمام شدن بخش داستانی باز هم تمایل دارید به مراحل قبلی برگردید و هر چیزی که در نقشه جا مانده را پیدا کنید.
در بخش اکشن بازی «خیزش توم ریدر» کمی لنگ میزند. درگیریهای بازی اصلا مانند بازیهای مشابه مثل آنچارتد و یا حتی قسمت قبلی خود همین بازی روان نیستند. اما به نظر میرسد این ویژگی به عمد در طراحی بازی لحاظ شده باشد. از آنجایی که بازی در مورد بقاست منطقی به نظر میرسد که لارا کرافت نتواند مانند ناتان دریک یا مارکوس فنیکس مسلسل دست بگیرد و همه را قلع و قمع کند. در مبارزههای «خیزش توم ریدر» باید با صبر و حوصله و بدون ریسک دشمنها را از پا دربیاورید. درگیریها تا قبل از رسیدن به مرحلهی کیتژ قابل تحمل هستند اما با اضافه شدن سربازهای نامیرا به جمع دشمنها کمی بدقلق میشوند.
اسناد بی موقع !
«خیزش توم ریدر» داستان بسیار جدیای را هم روایت میکند. لارا در جستوجوی یک شی باستانی است که بزرگترین شکست زندگی پدرش محسوب میشود. انگیزهی لارا برای انجام این همه کارهای خطرناک کمی غیرقابل درک است اما به هر حال موتور داستان بازی را میچرخاند. خوشبختانه دو آدم بد قصه برخلاف شمارهی قبلی پرداخت بسیار خوبی دارند و میتوانند بار دراماتیک قصه را بردوش بکشند. داستان بازی پیچ و خم زیادی ندارد اما بعضی وقتها بیمنطقیهای عجیبی در آن به چشم میخورد که به دلیل هماهنگ کردن روند بازی و قصه در آن اعمال شدهاند و کسانی که قصهی بازی برایشان مهم باشد به شدت توی ذوقشان خواهد خورد. یکی دیگر از نقاط ضعف روایت قصهی بازی اسنادی است که چپ و راست روی زمین افتادهاند و از زبان آدمهای مختلف در دورههای زمانی مختلف داستان شخصی پیشگو که پیروانی نیز داشته و از اروپا به سیبری مهاجرت کرده را روایت میکنند. بعضی وقتها این اسناد از زبان پیروان شخص هستند، بعضی وقتها از زبان کسانی که برای کشتن او فرستاده شدهاند، بعضی وقتها از زبان مردمانی که در زمان جنگ جهانی به کیتژ رسیدهاند و بعضی وقتها هم از زبان سربازها و آدمبدهای فعلی داستان هستند. با این که این اسناد قصه را از زوایای مختلف برایتان روایت میکنند اما به شدت ریتم بازی را کند میکنند. وارد یک لوکیشن جدید میشوید، در حال گشت و گذار هستید که یک سند را میبینید. خواندن آن دو دقیقهای طول میکشد. بلافاصله چند قدم آن طرفتر یک سند دیگر افتاده. هنوز از خواندن دومی فارغ نشدهاید که سومی را پیدا میکنید. اگر آدم باحوصلهای باشید نهایتا تا چهارمی تحمل میکنید و بقیه را نمیخوانید. آخر کی دلاش میخواهد وسط یک بازی اکشن هی تند تند فایل بخواند؟
خیرش توم ریدر یک بازی اکشن ماجرایی بسیار خوب و خوش ساخت است که اگر شماره ی قبلی اش را بازی کرده باشید حتما از آن لذت خواهید برد. خوشبختانه بخش چندنفره ی بی رنگ و لعاب از بازی حذف شده و به جای آن چالش های تک نفره اضافه شده اند که می توانند شما را تا مدت ها در نقشه ها و سکوهای بازی نگه دارند.
حتا اگر ایکس باکس وان ندارید باز هم می ارزد خیزش توم ریدر را روی ایکس باکس 360 امتحان کنید اما به هیچوجه به دنبال گرافیک نباشید که بعضی وقت ها از نسخه ی دو سال پیش اش هم بدتر می شود!
نظرات (15)