تراژدی اوبرا دین | نقد و بررسی بازی Return of the Obra Dinn
نمیتوان از بازی که فقط توسط یک نفر ساخته شده انتظار زیادی داشت؛ از هر کس که بپرسید این حرف را تایید میکند. اما اگر واقعا این حرف حقیقت دارد، چرا تقریبا تمامی بازیهایی که توسط یک نفر ساخته شدهاند، به عناوینی تبدیل شدند که ما هیچوقت آنها را از یاد نخواهیم برد؟ Minecraft، Stardew Valley، Braid و Undertale از جمله بازیهایی هستند که یک نفر به تنهایی آنها را ساخته اما بسیاری از گیمرها هنوز که هنوزه این عناوین را بازی میکنند و از آنها لذت میبرند. شاید دلیلش این باشد که این عناوین با وجود سادگیشان، ایدههای نابی را در خود داشتند که در هیچ بازی دیگری پیدا نمیشود یا حداقل اینقدر خوب پیاده سازی نشدهاند. آن یک نفر، میتواند بدون دخالت هیچ فرد دیگری، هر طور که علاقه دارد ایده خودش را در بازی قرار دهد.
به خاطر همین است که اولین بازی لوکاس پوپ(Lucas Pope) یعنی Papers, Please، یک عنوان فوق العاده با یک ایده بی نظیر بود؛ و این قضیه در مورد بازی دوم او یعنی Return of the Obra Dinn هم صدق میکند. اثر جدید پوپ، یک بازی اول شخص 6 ساعته است که به کمک یک ایده بی همتا و داستان پردازی فوق العاده، در میان بهترین عناوین معمایی قرار میگیرد. اشتباه نکنید، این عنوان مانند دیگر بازیهای فکری که تا به حال تجربه کردهاید نیست؛ تمامی المانهای بازی به شکل خلاقانهای پیاده سازی شده و عنوانی را به وجود آورده که واقعا نظیر ندارد. عنوانی که با وجود کوچک بودنش، از زیبایی خاصی برخوردار است و به راحتی هرکس که به ژانر Mystery یا رازآلود علاقه مند است را جذب خودش میکند.
اگر میخواهید با بازی عجیب و زیبای Return of the Obra Dinn بیشتر آشنا شوید، در ادامه با بازیمگ همراه باشید.
در سال 1802، یک کشتی تجاری با نام اوبرا دین که 51 نفر خدمه و 9 نفر مسافر دارد، از لندن به سمت شرق شروع به حرکت میکند. ماهها میگذرد اما کشتی در مقصد خود یعنی شبه جزیره صخرهای "دماغه امید نیک" در آفریقای جنوبی دیده نمیشود. بالاخره در سال 1807، اوبرا دین در بندر شهرستان فالموث در بریتانیا پیدا میشود، اما کشتی بدجوری صدمه دیده و هیچکدام از خدمه و مسافران داخل آن نیستند.
کمپانی هند شرقی بریتانیا، که اوبرا دین توسط آن بیمه شده بود، یکی از ماموران خود را برای بررسی وضعیت کشتی به فالموث میفرستد. همانطور که حدث میزدید، شما در نقش این مامور بیمه هستید و وظیفه شما این است که بفهمید چگونه اوبرا دین از وضعیت فعلی خود سر در آورده است.
همانطور که گفته شد، 60 نفر سوار کشتی شده بودند و شما باید تشخیص دهید که چه بلایی سر این افراد آمده، مردهاند، زنده ماندهاند، مفقودالاثر شدهاند و یا هر چیز دیگری؛ و این کار را با استفاده از ابزار و اطلاعاتی که بازی در اختیار شما قرار داده انجام میدهید. یکی از این ابزارها Memento Mortem یا یادگار مرگ است. یادگار مرگ، یک ساعت جیبی است که به وسیله آن میتوانید از حوادثی که لحظه مرگ یک فرد رخ داده با خبر شوید. کافی است جنازه آن فرد را پیدا کرده و ساعت را فعال کنید؛ هنگامی که ساعت را فعال میکنید، صفحه سیاه شده و صحبتهایی که شخصیتها از چند ثانیه قبل تا لحظه مرگ یک فرد داشتهاند برای شما پخش میشوند؛ سپس، بازی اتفاقاتی که لحظه مرگ آن فرد افتاده را برای شما نمایان میکند، به این معنی که زمان در همان لحظه متوقف میشود. شما اجازه دارید همانطور که زمان متوقف شده، محیط اطراف را جست و جو کرده و مورد بررسی قرار دهید.
بازی همچنین اسامی مسافران کشتی و تصویری از آنها که قبل از سفر کشیده شده را در اختیار شما گذاشته(بدون اینکه نام هر شخص را در تصویر مشخص کند) و شما باید با استفاده از اسامی و تصاویر و اطلاعات دیگری که در طول بازی به دست میآورید، نام هر فرد و علت مرگش را تشخیص دهید. ناگفته نماند که اسم هر فرد و سرنوشت شومی که به آن دچار شدهاند خیلی راحت برای شما مشخص نمیشوند. در واقع برای حل معماهای بازی باید از استدلال استنتاجی یا Deductive Reasoning استفاده کنید؛ یعنی باید با دلیل و منطق خودتان، جوابی که فکر میکنید درست است را انتخاب کنید. حرفهایی که بین شخصیتها در گذشته ردوبدل شده و حتی علامتها و حرکات آنها میتوانند راهنمای بزرگی برای شما باشند. باید به همه صحبتها گوش کنید، هیچ چیز را از جا نیندازید و دقت زیادی به خرج دهید، کوچکترین جزئیات هم میتوانند کمک بزرگی به حساب بیایند. شاید کمی کار شما دشوار شود، اما به یاد داشته باشید که این یک بازی معمایی متفاوت است؛ بر خلاف بسیاری از عناوین فکری دیگر، حل معماهای Return of the Obra Dinn به فکر و منطق شما بستگی دارد و زیبایی بازی هم به همین است. این ویژگی باعث میشود نه فقط زمانی که به جواب میرسید، بلکه زمانی که سوالی برای شما پیش میآید هم حس خوبی داشته باشید. این عنوان جزء آن دسته از بازیهایی است که واقعا حس کاراگاه بودن را به شما منتقل میکند.
بازی از هشت فصل یا چپتر تشکیل شده که هر کدام از این چپترها ماجرای خاصی را دنبال میکنند. با گذرندان هر فصل و معماهایش، یک قدم به پایان نزدیکتر میشوید و کم کم همه چیز برای شما روشن میشود. کشف داستانها و رازهای اوبرا دین واقعا لذت بخش است و هرچه بیشتر پیشروی میکنید، کنجکاوی شما در مورد این حوادث ناگوار بیشتر میشود. اینجا چه اتفاقی افتاده؟ چرا این فرد دوست صمیمیاش را کشته است؟ خدمه کشتی سر چه چیزی با یکدیگر اختلاف نظر داشتهاند؟ اینها سوالاتی هستند که شما را وادار میکنند به بازی کردن ادامه دهید تا زمانی که جواب آنها را بیابید. هر زمان که جواب سوالی را پیدا کردید، مثلا متوجه شدید نام یک فرد چیست یا چه بلایی سر او آمده، آن را در دفترچه خود یادداشت کرده و به کار خود ادامه میدهید. اگر بعدا احساس کنید که اشتباه کردهاید، میتوانید اطلاعات داخل دفترچه را تغییر دهید.
یک نکته بسیار جالب که در مورد روند داستانی بازی وجود دارد این است که بازیکن به ترتیب این چپترها را تجربه نمیکند، بلکه با توجه به کشفیات شما چپترهای مختلف آنلاک میشوند. یعنی ممکن است همان اول سرنخی را پیدا کنید که چپتر آخر را برای شما باز کند یا در اواسط کار، سرنخی را پیدا کنید که چپتر اول را برایتان باز کند. مجبور نیستید این فصلها را به ترتیب بگذرانید، در عوض داستان بازی را آنطور که مایل هستید تجربه میکنید.
شاید اولین چیزی که توجه شما را به خود جلب کرد، گرافیک عجیب و غریب بازی باشد. سازندگان از یک سبک گرافیکی تک رنگ استفاده کردهاند که باعث میشود این عنوان شباهت زیادی به بازیهای قدیمی میکنتاش داشته باشد. ممکن است گاهی اوقات گرافیک بازی شما را آزار دهد و نتوانید تصاویر را به طور واضح ببینید و بنابراین در حل معماها به مشکل بر بخورید، اما انتخاب چنین گرافیکی برای چنین بازی تصمیم درستی است، زیرا حس رمزآلود بودن محیط بازی را افزایش میدهد و اتمسفر بازی را کمی هولناکتر میکند.
در مورد موسیقی و صداگذاری هم باید گفت که به اندازه کافی تلاش به عمل آمده است. موسیقیها ساده هستند اما توانایی این را دارند که حس لازم را به بازیکنان انتقال دهند. علاوه بر آن، افکتهای صوتی که هرزگاهی میشنوید، مانند صدای چپ و راست شدن کشتی، زوزه باد یا امواج دریا شما را حسابی مضطرب میکنند.
نتیجه گیری:
شاید در نگاه اول از Return of the Obra Dinn خوشتان نیاید(اتفاقی که برای من افتاد)، اما وقتی شروع به بازی کردن میکنید، فورا نظرتان عوض میشود؛ در واقع گیم پلی منحصر به فرد و داستان جذاب بازی نظرتان را عوض میکند. از همان لحظات ابتدایی المانها و مشخصههایی را میبینید که در هیچ عنوان دیگری دیده نشده، یا حداقل تا این حد زیبا نیستند. و این کاری است که لوکاس پوپ در آن استعداد دارد، اینکه ایدههای خاص را به بهترین شکل ممکن در بازیهایش پیاده سازی کند. بدون شک بازی جدید پوپ ارزش تجربه کردن را دارد و آن را شدیدا به دوستداران عناوین معمایی، و مهمتر از آن، دوستداران عناوینی که حس کاراگاه بودن را به خوبی به شما منتقل میکنند، پیشنهاد میکنم.
نظرات