نویسنده: مهدی افتخاری پنج شنبه، 26 ارديبهشت 1398
ساعت 18:47

نقد و بررسی بازی Rage 2

سرزمین خشم

4.58 از 5

زمانی که بتسدا در کنفرانس خود در E3 2018 عنوان Rage 2 را به طور رسمی معرفی کرد، با خود فکر می‌کردم این عنوان به موفقیت بزرگی دست نخواهد یافت! نه به خاطر اینکه اولین نسخه ریج سر و صدای زیادی نکرد، بلکه به خاطر اینکه ایدسافتور به جای همکاری با یک تیم سازنده ماهر، تصمیم گرفته با شرکتی همکاری کند که نه تنها استعداد خاصی در ساخت یک شوتر اول شخص ندارد، بلکه عناوین غیر FPS آن‌ها هم تعریف چندانی ندارند. متاسفانه حدس من درست بود و محصول مشترک ایدسافتور و اولانچ، بازی نیست که بتواند به راحتی انتظارات همه طرفداران را برآورده کند؛ البته لازم به ذکر است که ریج 2 یک عنوان افتضاح و کاملا بی ارزش نیست، اما اکثر مشکلاتی که در عناوینی همچون Mad Max و Just Cause 4 به چشم می‌خوردند را می‌توان در ریج 2 نیز مشاهده کرد؛ منظورم مشکلاتی هستند که معمولا در اینگونه عناوین سندباکس پیدا می‌شوند. با وجود سیستم مبارزات جذاب و دوست داشتنی، با یک داستان سطحی و کلیشه‌ای روبرو هستید که شخصیت‌های غیر قابل باور آن، فقط برای پر کردن جاهای خالی در بازی قرار گرفته‌اند و اگرچه دنیایی که پیش روی شما قرار دارد از زیبایی‌های بسیاری برخوردار است، اما به جز قتل عام کردن هر چیزی که می‌بینید، هیچ کار خاص دیگری نمی‌توانید در آن انجام دهید. و متاسفانه باید به مشکلاتی که ذکر شد، باگ‌های متعدد را هم اضافه کنید که فکر می‌کنم به لطف موتور مشهور اولانج یعنی Apex، به وجود آمده‌اند.

پس با این مقدمه با بازی‌مگ همراه باشید تا دقیق‌تر به نقد و بررسی عنوان Rage 2 بپردازیم.

Rage-2-Review-P1

ماجرای ریج 2 حدودا 30 سال بعد از اتفاقات اولین بازی شکل می‌گیرد؛ داستان از جایی شروع می‌شود که Authority(یک گروه نظامی که قصد دارند دنیای پسا-آخرالزمانی را تحت سلطه خود در بیاورند) به محل سکونت شخصیت اصلی و یارانش یعنی Vineland حمله کرده و تمامی Rangerها(گروهی مبارز که معلوم نیست چرا به وجود آمده و چه هدفی دارند) را به قتل می‌رسانند. شما در نقش فردی به نام واکر(که به انتخاب شما یک زن یا یک مرد است) هستید که حال تنها رینجر باقی مانده در Wasteland است. واکر که هیچ خانواده‌ای بجز عمه‌اش Prowely(یا شاید هم خاله‌اش، بستگی دارد Aunt را چه چیزی ترجمه کنید) که به دست ژنرال Cross(رئیس گروه Authority) کشته شد ندارد، تصمیم می‌گیرد Vineland را ترک کرده و به عنوان آخرین رینجر، انتقام پراولی و دیگر رینجرها را از ژنرال کراس گرفته و ویستلند را برای همیشه از شر Authority خلاص کند. در طول بازی افراد زیادی سر راه واکر قرار می‌گیرند که تعدادی از آن‌ها به او در رسیدن به هدفش کمک می‌کنند و بقیه آن‌ها هم قصد کشتن او را دارند.

قبول دارم که داستان ریج 2 بیش از حد کلیشه‌ای و تکراری است؛ اما مشکل اصلی بخش نویسندگی، داستان بازی نیست، مشکل اصلی این بخش شخصیت پردازی آبکی آن است. شخصیت‌های داستان، چه مثبت چه منفی، فقط خلق شده‌اند تا جاهای خالی را پر کنند. به این معنی که هیچ هدفی به جز فرستادن شما به اینطرف و آنطرف ندارند و فقط خلق شده‌اند تا ماموریت‌ها را به شما داده و داستان پیش پا افتاده بازی را جلو ببرند. این‌ها شخصیت‌هایی هستند که بارها در بازی‌ها دیده‌اید و دیگر برای شما چیزی بیشتر از شخصیت‌های مجازی و غیر قابل باور نیستند؛ چه یک ژنرال بدجنس که نقشه کنترل دنیا را در سر دارد، چه یک پیرزن دیوانه و مرموز که بی دلیل به شما کمک می‌کند. مهم نیست چقدر تلاش می‌کنند با دیالوگ‌های مختلف، خنده دار، منحصر به فرد یا عجیب و غریب به نظر برسند، تماشای تعامل شخصیت اصلی با آن‌ها واقعا حوصله سربر است و نمی‌توان انگیزه، هدف و یا اصلا خودشان را جدی گرفت! بدتر از همه این‌ها این است که با خود شخصیت اصلی هم نمی‌توان ارتباط بر قرار کرد و به لطف صداپیشگی بد، اصلا نمی‌تواند یک پروتاگونیست دوست داشتنی و شایسته توجه باشد(مخصوصا اگر در نقش واکر مونث باشید). در واقع تنها شخصیتی که من از حضورش در بازی لذت بردم، ماشین واکر بود! بله، وسیله نقلیه اصلی واکر سخن گو است و گاهی اوقات با شما صحبت می‌کند؛ از نظر من همین اتومبیل شخصیت جذاب‌تری نسبت به بقیه کارکترهای بازی دارد!

View the embedded image gallery online at:
https://bazimag.com/review/11486#sigFreeId00dc478fcb

واکر برای رسیدن به هدفش(که همان کشتن کراس و نابود کردن Authority است) باید با سه فرد همکاری کند؛ این افراد، یاران اصلی شما و در واقع کسانی هستند که ماموریت‌های اصلی بازی را به شما می‌دهند. اما گاهی اوقات لازم است برای به دست آوردن ماموریت‌های اصلی، کمی به انجام فعالیت‌های جانبی بپردازید؛ فعالیت‌هایی که دیگر مشابه آن‌ها را در هر عنوان جهان بازی می‌توانید پیدا کنید. پاکسازی پایگاه‌های دشمن، از بین بردن کاروان‌های آن‌ها، نابود کردن Pit Stopها و Sentry Gunهای عظیم الجثه و یا خیلی چیزهای دیگر. نقشه بازی چندان بزرگ نیست اما مملو است از اینگونه فعالیت‌ها که می‌توانند برای مدت کوتاهی شما را سرگرم نگه دارند. لازم به ذکر است که تمامی محیط‌ها به زیبایی طراحی شده‌اند و تنوع بسیار خوبی دارند؛ می‌توانید در نقشه بازی هر مکانی که در یک دنیای پسا-آخرالزمانی پیدا می‌شود را ببینید و جزئیاتی که در طراحی تمامی این مکان‌ها دیده می‌شود، واقعا تحسین برانگیز هستند. جنگل‌های انبوه و سرسبز، صحراهای وسیع و دره‌های عمیق، شهرستان‌ها و منطقه‌های مسکونی که حال تبدیل به ویرانه شده‌اند و صد البته شهرهای جدیدی که مردم برای زندگی در دنیای جدید به وجود آورده‌اند.

همانطور که گفته شد، فعالیت‌های جانبی نقش مهمی را در بازی ایفا می‌کنند، نه فقط به خاطر اینکه انجام دادن آن‌ها باعث باز شدن ماموریت‌های اصلی می‌شود، بلکه به خاطر پولی که در ازای انجام دادنشان به شما داده می‌شود. و از آنجایی که به دست آوردن منابع(که برای آپگرید کردن وسایل نقلیه و اسلحه‌ها ضروری هستند) و مهمات چندان آسان نیست، این پول بی استفاده نمی‌ماند و مطمئنا کمک بزرگی به حساب می‌آید. البته بسیاری از منابع در فروشگاه‌های بازی پیدا نمی‌شوند و فقط باید با Exploration آن‌ها را به دست آورید. با کامل کردن فعالیت‌های جانبی، قدرت هرکدام از یاران شما در منطقه بیشتر می‌شود و بنابراین، راحت‌تر به شما در رسیدن به هدفتان کمک می‌کنند.

البته انجام دادن ماموریت‌های فرعی و اصلی بازی بدون پیدا کردن آرک‌ها تقریبا غیر ممکن است. آرک‌ها مکان‌های مختلفی در نقشه بازی هستند که با پیدا کردنشان می‌توانید قابلیت‌ها و اسلحه‌های جدید به دست آورید. از آنجایی که پیدا کردن آرک‌ها جزء خط داستانی نیستند، پیشنهاد می‌کنم حتما به گشت و گذار در نقشه بازی بپردازید. این قابلیت‌ها و اسلحه‌ها عالی طراحی شده‌اند و علاوه بر اینکه کار شما را بسیار آسان می‌کنند، سرعت مبارزات را نیز چندین برابر افزایش داده و هیجان خاصی به آن‌ها می‌دهند. می‌توانید دشمنان را با یک ضربه قدرتمند به آسمان پرتاب کنید و یا با تمام قدرت روی سر آن‌ها فرود بیایید و آن‌ها را با خاک یکسان کنید، می‌توانید یک محافظ یا سنگر مجازی به وجود بیاورید تا از حملات دشمنان در امان باشید و یا دشمنان را با استفاده از نیروی Vortex روی هوا معلق نگه دارید. این قابلیت‌ها، اسلحه‌هایی که در اختیار دارید و یا حتی ابزار کوچک شما مثل Wingstick، به مبارزات تنوع می‌بخشند و هوش مصنوعی خوب دشمنان، باعث می‌شود شما مدام در حال حرکت باشید و سرعت مبارزات هیچگاه کاهش پیدا نکند. با یک نگاه می‌توان فهمید که تیم سازنده قصد داشته‌ مبارزات بازی را چیزی شبیه به مبارزات Doom درست کند و اگرچه در این امر به طور کامل موفق نشده‌، اصلا بد عمل نکرده است. علاوه بر این‌ها، شوتینگ عالی و گان پلی فوق العاده بازی بسیار دلچسب است و تا حد زیادی شما را راضی نگه خواهد داشت.

تعقیب و گریز با وسایل نقلیه و نابود کردن کاروان‌های دشمنان نیز بسیار هیجان انگیز است و با وجود اینکه به خوبی مبارزات عادی پیاده سازی نشده‌اند، اما ارزش این را دارند که چندین ساعت از وقت خود را برای انجام دادن آن‌ها صرف کنید. تعداد وسایل نقلیه قابل استفاده در بازی خیلی زیاد نیست اما خوب کم هم نیست؛ استفاده از آپگریدهایی که برای آن‌ها وجود دارد می‌تواند برای مدت کوتاهی سرگرم کننده باشد.

مشکل اصلی گیم پلی ریج 2، لول دیزاین و دنیای آن است؛ ماموریت‌ها، چه فرعی چه اصلی، همه به رفتن به نقطه‌ای از نقشه و کشتن تعدادی دشمن محدود شده‌اند. نه فقط ماموریت‌ها، بلکه تمام فعالیت‌های جانبی بازی فقط به کشتن دشمنان محدود می‌شود. مبارزات جذاب هستند اما به خاطر روند یکنواخت و تکراری بازی، از اواسط آن به بعد، انجام دادن ماموریت‌ها و یا فعالیت‌هایی مانند پاکسازی پایگاه دشمنان به امری خسته کننده تبدیل می‌شود. شاید اگر کمی آزادی عمل به بازیکن داده می‌شد، مثلا راه‌های مختلفی برای کامل کردن ماموریت‌ها وجود داشت و گیم پلی بازی تا این اندازه خطی نبود، می‌شد با آن کنار آمد. اما اگر قرار است ماموریت‌ها اینقدر خطی باشند پس چه نیازی است که بازی جهان باز باشد.

مشکل دیگر اینجاست که Fast Travel به هر مکانی امکان پذیر نیست، برای همین گاهی اوقات مجبور هستید مسافت‌های طولانی را با وسایل نقلیه طی کنید؛ و از آنجایی که در سفر از نقطه A به نقطه B هیچ چیز جالبی سر راه شما قرار نمی‌گیرد، این سفرها خیلی زود حوصله شما را سر خواهند برد. بله، پیش از این گفتم محیط‌های بازی جزئیات زیادی دارند و به زیبایی طراحی شده‌اند، اما این زیبایی چه فایده‌ای دارد وقتی این محیط‌ها کاملا بی جان هستند و هیچ کاری به جز کشتن دشمنان نمی‌توانید در آن‌ها انجام دهید. این ویژگی باعث می‌شود هیچ دلیلی (به جز پیدا کردن آرک‌ها) برای اکسپلوریشن و گشت و گذار در محیط بازی نداشته باشید. آپگریدهای دیگر بازی(منظور آپگریدهای اسلحه‌ها و قابلیت‌هایی است که برای وسایل نقلیه در نظر گرفته شده‌اند) آنقدر ارزش ندارند که ساعت‌ها محیط‌های خالی و بی جان بازی را برای پیدا کردن منابع زیر و رو کنید؛ چرا که بر خلاف قابلیت‌هایی که در آرک‌ها پیدا می‌کنید، این آپگریدها تنوع چندانی به گیم پلی بازی نمی‌بخشند. البته تعدادی از آن‌ها جالب هستند اما خوب برای به دست آوردن همان‌ها هم باید کلی اینطرف و آنطرف بروید که باز هم واقعا ارزشش را ندارد زیرا بدون این آپگریدها می‌توانید مراحل بازی را به راحتی به پایان برسانید. صحبت از قابلیت‌ها شد، بد نیست بدانید که اگر نخواهید وقت خود را به گشت و گذار هدر دهید، کارتان تمام است! همانطور که گفتم آرک‌ها قابلیت‌ها و اسلحه‌های جدید برای شما باز می‌کنند؛ اما اگر بخواهید بدون پیدا کردن آن‌ها بازی را به اتمام برسانید(دوباره می‌گویم، پیدا کردن آرک‌ها جزء فعالیت‌های جانبی بازی هستند)، در کل بازی سه اسلحه و یک قابلیت بیشتر نخواهید داشت. مشکل اینجاست که پیدا کردن همین آرک‌ها هم برای خودش ماجرایی دارد و از آنجایی که بازی محل هیچکدام را به شما نمی‌دهد، خودتان باید همه جا را زیر و رو کنید که این کار هم اواسط بازی طاقت فرسا می‌شود.

به عنوان آخرین مشکل باید بگویم که چندین بار با باگ‌های عجیب و غریبی مواجه شدم. یک یا دوبار افکت‌های بازی دیر بارگذاری شدند و چندین بار تغییراتی که در بخش General Settings اعمال کردم به طور خودکار به حالت اصلی خود بازگشتند اما پس از مدتی دوباره درست شدند. حتی یک یا دو باگ مانع از این شدند که یک مرحله را به پایان برسانم. خوشبختانه به جز این باگ‌ها، بازی از لحاظ فنی مشکل خاصی نداشت و با نرخ فریم چندان بدی مواجه نشدم. مهم‌تر از همه خدا را شکر می‌کنم که در بازی مشکل دیر بارگذاری شدن تکسچرها را ندیدم! علاوه بر آن، باید اعتراف کنم که بازی از لحاظ بصری واقعا زیبا است. همانطور که گفته شد، محیط‌های بازی از زیبایی‌های بسیاری برخوردارند و دلیل اصلی این زیبایی نوپردازی عالی بازی است. افکت‌های تصویری نیز چیزی از نورپردازی آن کم ندارند و برای بازی که مدام در آن شاهد انفجارهای بزرگ و کوچک هستید واقعا مناسب‌اند؛ با این وجود، کیفیت بافت‌ها و مدل‌های بازی می‌توانستند بهتر از این‌ها باشند. از طرفی دیگر، صداگذاری بازی نیز به خوبی انجام شده است؛ افکت‌های صوتی واقعا دوست داشتنی هستند و از شنیدن صداهایی مانند صدای شلیک اسلحه‌ها هیچگاه خسته نخواهید شد. اگرچه از موسیقی‌ها انتظار بیشتری داشتم و فکر می‌کنم بیشتر گوش خراش هستند تا گوش نواز.

Rage-2-Review-P2

متاسفانه ریج 2 نیز مانند مد مکس و بسیاری از عناوین دیگر استدیوی اولانج، فقط یک عنوان سندباکس Mediocre و سرگرم کننده است؛ اگرچه از ابتدا هم قرار بود فقط همین باشد، اما در دنیایی که عناوین جهان باز بسیار خوبی عرضه می‌شوند و شوترهای اول شخص بی نظیری مانند Doom وجود دارند، ریج 2 نمی‌تواند توجه گیمرهای زیادی را به خود جلب کند. و این واقعا جای تاسف دارد، چرا که اولین نسخه ریج عملکرد بهتری داشت و تقریبا توانست به یک شوتر اول شخص بسیار خوب تبدیل شود. اما ریج 2 با وجود دنیای بسیار زیبایش، مبارزات لذت بخش و یک یا دو ایده جالبش، نه در بین بهترین عناوین 2019 و نه در بین بهترین شوترهای 2019 قرار می‌گیرد. با این حال، اگر خیلی وقت است که شوتر درست و درمانی بازی نکرده‌اید و می‌خواهید هرچه سریع‌تر یک عنوان اول شخص را تجربه کنید، ریج 2 را به شما پیشنهاد می‌کنم و می‌گویم ارزشش را دارد که آن را یک بار به اتمام برسانید.

«بازی Rage 2 توسط ناشر برای نقد و بررسی در اختیار بازی‌مگ گذاشته شده است»

  • کارگردان: Magnus Nedfors
  • استودیوی سازنده: ID Software & Avalanche Studios
  • زمان مورد نیاز برای اتمام بازی: 10 تا 12 ساعت
  • پلتفرم تحت بررسی: PS4
گرافیک
8.0
گیم پلی
6.0
سرگرم کنندگی
4.0
موسیقی و صداگذاری
6.0
ارزش تجربه
6.0
ریج 2 یکی از مورد انتظارترین عناوین سال 2019 بود اما متاسفانه نتوانست انتظارات ما را آنقدر که باید، برآورده کند. همانند بسیاری از بازی‌های اولانچ و ایدسافتور، مبارزات لذت بخش هستند در حالی که داستان بسیار کلیشه‌ای و فاقد از هر گونه جذابیتی است. علاوه بر آن، طولی نمی‌کشد که گیم پلی به خاطر ساختار نامناسب ماموریت‌ها و دنیای پوچ بازی، برای بازیکن خسته کننده می‌شود. شاید اگر ریج 2 جهان باز نبود و یا ایدسافتور به تنهایی مسئولیت ساخت آن را بر عهده داشت، نتیجه کار مطلوب‌تر می‌شد. در هر صورت، اگر قصد دارید تا زمان عرضه شوترهای اول شخص مهم‌تر خود را سرگرم نگه دارید، می‌توانید ریج 2 را تجربه کنید.
نقاط قوت
  • مبارزات به لطف قابلیت‌های متنوع و گان پلی عالی بازی بسیار لذت بخش هستند
  • جلوه‌های بصری بسیار خوب و چشم نواز
  • محیط‌های بازی جزئیات زیادی دارند و به زیبایی طراحی شده‌اند
نقاط ضعف
  • به دلیل ساختار تکراری ماموریت‌های اصلی و فعالیت‌های جانبی، گیم پلی بازی پس از مدت کوتاهی خسته کننده می‌شود
  • داستان و شخصیت پردازی سطحی بازی اصلا نمی‌تواند توجه شما را جلب کند
  • باگ‌های متعدد که گاهی اوقات آزار دهنده می‌شوند
7.6/10

امتیاز شما

(39 رای )
6.0/10
متوسط
برچسب‌ها
  • هیچ نظری یافت نشد
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید و یا ثبت نام کنید.