نویسنده: مهدی افتخاری شنبه، 20 مهر 1398
ساعت 00:01

نقد و بررسی بازی Yooka-Laylee and the Impossible Lair

نبرد لانه غیر ممکن

3.67 از 5

به عنوان بازی که تلاش می‌کند ایده‌های تازه و خلاقانه‌ای معرفی کرده و همچنین جای خالی آثار کلاسیکی همچون "دانکی کونگ کانتری" را پر کند، Yooka-Laylee and the Impossible Lair زیاد خوب عمل نکرده و در رسیدن به هدف خودش اصلا موفق نیست؛ نه فقط به خاطر اینکه بازی هیچ نو آوری خاصی ندارد، بلکه به خاطر مشکلاتی که در دیزاین گیم پلی کلی آن دیده می‌شود. اگرچه گاهی اوقات می‌توان روزنه‌های امیدی را در بازی مشاهده نمود؛ مشخصه‌هایی از قبیل لول دیزاین زیرکانه و موسیقی و صداگذاری زیبا، لحظات ناب و دوست داشتنی را به وجود می‌آورند که شاید در بسیاری از عناوین پلتفرمر نتوان پیدا کرد. اما ایده‌های تکراری، گیم پلی بیش از حد ساده، داستان و شخصیت‌های پیش پا افتاده و سختی غیر منطقی برخی مراحل مدام باعث می‌شوند هر لذتی که در بازی پیدا می‌کنید به سرعت از بین برود.

Yooka-Laylee-And-The-Impossible-Lair-Review-P1

برخلاف نسخه قبلی یوکا لیلی که قصد داشت یاد آور تجربه‌هایی مانند "بانجو کازویی" باشد، Impossible Lair تلاش می‌کند تجربه‌هایی مانند پلتفرمرهای 2.5 بعدی نینتندو را ارائه دهد؛ از این رو دیگر دوربین سوم شخصی در کار نیست و مراحل اصلی بازی را از یک نمای 2.5 بعدی تجربه خواهید کرد. مانند هر عنوان پلتفرمر 2.5 بعدی دیگر، برای YLATIL نیز داستان به یاد ماندنی نوشته نشده و در عوض از همان ابتدا یک آنتاگونیست کارتونی به شما معرفی می‌شود که اهداف کاملا قابل پیش بینی و کلیشه‌ای دارد. این قضیه در مورد تمام کارکترهای بازی صدق می‌کند و اگرچه می‌توانند تا حدی خنده دار باشند(مخصوصا یوکا و لیلی و رابطه‌شان که از طریق برخی المان‌های گیم پلی به خوبی به تصویر کشیده می‌شود)، اما از آنجایی که به هیچکدام از کارکترها به اندازه کافی رسیدگی نشده، سخت می‌توان با آن‌ها یا با داستان بازی ارتباط برقرار کرد؛ حتی مدل سازی کارکترها هم زیاد خوب انجام نشده و از لحاظ ظاهری چندان بامزه نیستند. اینکه پلتفرمری مانند Impossible Lair داستان درگیر کننده‌ای نداشته باشد طبیعی است، اما اینکه شخصیت‌های بازی هم ذره‌ای برای بازیکن جذابیت نداشته باشند باعث می‌شود شما در طول بازی بدون اینکه به چیزی یا کسی اهمیت دهید، فقط بالا و پایین بپرید و آیتم جمع کنید.

Yooka-Laylee-And-The-Impossible-Lair-Review-P2

هدف شما به عنوان پروتاگونیست‌های بازی یعنی یوکا و لیلی، این است که با آزادسازی زنبورهایی که توسط آنتاگونیست بازی در استیج‌های مختلف زندانی شده‌اند، یک ارتش جمع کرده و در نهایت وارد Impossible Lair شده و "کپیتال بی" را شکست دهید. این زنبورها در واقع نقش هیت پوینت را ایفا می‌کنند و هر چه تعداد بیشتری از آن‌ها را جمع آوری کنید، در مرحله آخر می‌توانید ضربات بیشتری را تحمل کنید. البته هر زمان که علاقه داشته باشید می‌توانید وارد Impossible Lair شوید، حتی همان ابتدای بازی؛ اما همانطور که از اسم بازی پیداست، شکست دادن کپیتال بی بعد از به دست آوردن تمامی زنبورها هم غیر ممکن است، چه برسد به اینکه بخواهید همان ابتدای بازی او را شکست دهید!

به طور کلی شما باید 48 زنبور را نجات دهید، اما فقط 20 استیج در بازی وجود دارد؛ به این معنی که باید هر استیج را دو بار به اتمام برسانید. یک بار در حالت عادی، و دفعه دوم در حالت Alternate آن. هر استیج حالت آلترنت مختص خود را دارد؛ برای مثال، در حالت دوم یک استیج آب همه جا را فرا گرفته و شنا کردن تنها راه شما برای گذشتن از بعضی موانع است، یا مثلا در حالت دوم استیج دیگری تعداد دشمنان بیشتر شده و به خاطر اینکه مردن در بازی کار چندان دشواری نیست، مجبور هستید با سرعت بیشتری مرحله را به پایان برسانید. با وجود اینکه دیزاین کلی هر استیج در هر دو حالت یکسان است، اما مسیرها و چالش‌های جدیدی که حالت‌های آلترنت پیش روی شما می‌گذارند تنوع خوبی در گیم پلی ایجاد می‌کنند. علاوه بر آن، لول دیزاین خوب بازی(هم از لحاظ طرح بندی و هم از لحاظ بصری) گاهی اوقات باعث می‌شود قسمت‌های پلتفرمینگ سریع، روان و لذت بخش باشند. اکثر معماهای بازی نیز زیرکانه طراحی شده و به خاطر همین شما علاقه بیشتری به حل کردن آن‌ها و پیدا کردن جوایز مخفی هر مرحله خواهید داشت. دیزاین خوب بعضی استیج‌ها در کنار موسیقی و صدا گذاری دوست داشتنی(که به خوبی شما را یاد عناوین کلاسیک نینتندو می‌اندازند)، لحظات نابی را خلق می‌کنند که شاید در اکثر عناوین پلتفرمر نتوان پیدا کرد؛ جای تاسف دارد که این لحظات زیاد دوام نمی‌آورند. 

هر کدام از استیج‌ها از طریق Overworld قابل دسترسی هستند؛ اورورلد در واقع دنیایی است که خارج از مراحل اصلی وقت خود را در آن سپری می‌کنید و بر خلاف مراحل عادی، در این دنیا بازی را از یک نمای ایزومتریک تجربه می‌کنید. به مرور زمان با گشت و گذار و پیدا کردن رازها و مسیرهای مخفی، می‌توانید به قسمت‌های مختلف اورورلد دسترسی پیدا کرده و بنابراین، مراحل بالاتر را آنلاک کنید؛ اما باز کردن مراحل جدید فقط با گشت و گذار در اورورلد امکان پذیر نیست. متاسفانه گرایند نقش مهمی را در YLATIL ایفا می‌کند؛ به این معنی که همیشه مجبور هستید هر مرحله را چندین بار برای پیدا کردن تمامی Quillها و سکه‌های T.W.I.T زیر و رو کرده تا بعد با استفاده از آن‌ها به مراحل جدید دسترسی پیدا کنید و به خاطر چالش‌های عجیب و غریب برخی مراحل، اینکار در اواسط بازی واقعا به امری طاقت فرسا تبدیل می‌شود.

منشاء این چالش‌ها، گیم پلی بیش از اندازه ساده یوکا لیلی است؛ هیچ المان یا مکانیزم جذابی در بازی وجود ندارد و فعالیت‌هایی که اکثر اوقات انجام می‌دهید به پریدن یا غلتیدن ختم می‌شود و اگرچه دیزاین دشمنان در ظاهر متفاوت است اما در باطن همه از یک الگو پیروی می‌کنند. حتی یک یا دو المانی هم که برای بازی طراحی شده تکراری هستند و مثل آن‌ها را بارها را در عناوین پلتفرمر دیگر مشاهده کرده‌اید. مشکل اینجاست که یوکا لیلی تلاش می‌کند این سادگی گیم پلی و عدم وجود المان‌های متعدد و جذاب را با سختی بیش از اندازه جبران کند؛ یا تعداد دشمنان بیش از حد زیاد می‌شود، یا فاصله چک پوینت‌ها افزایش پیدا می‌کند و یا قسمت‌های پلتفرمینگ بیش از اندازه چالش برانگیز می‌شوند. البته Tonicها می‌توانند تا حدی سختی کار شما را کاهش دهند؛ تانیک‌هایی که در محیط اورورلد پیدا کرده یا به مرور زمان برای شما آنلاک می‌شوند، چیزی مانند مودیفایر و قابلیت‌های Passive و Active هستند که کمک نسبتا بزرگی در مراحل بازی به حساب می‌آیند. به عنوان مثال، یک تانیک باعث می‌شود در صورت مردن سکه‌هایی که پیدا کرده‌اید را از دست ندهید یا تانیک دیگری اجازه می‌دهد زمانی که پرشی انجام می‌دهید، چند ثانیه بیشتر روی هوا معلق بمانید. اما ناگفته نماند که استفاده از تانیک‌ها در هر مرحله باعث می‌شود تعداد Quillهایی که در همان مرحله پیدا می‌کنید کاهش یابد؛ و مهم‌تر از آن ناگفته نماند که برای خرید هر تانیک(که قیمت‌های گزافی دارند) به همین Quillها احتیاج خواهید داشت و همانطور که گفته شد، Quillها گاهی اوقات برای دسترسی به قسمت‌های جدید در اورورلد هم لازم هستند؛ پس در نهایت مجبور خواهید شد که دوباره هر مرحله را بدون استفاده از تانیک‌ها به اتمام برسانید. این ویژگی‌ها باعث شده تانیک‌ها به مکانیزمی ناخواسته تبدیل شوند که وجود آن در بازی صرفا برای زیبایی است. علاوه بر این مورد، باگ‌های دیگری نیز در دیزاین برخی المان‌ها وجود دارد که بارها مزاحم کار شما خواهند شد.

و اما بدتر از همه Impossible Lair یا همان سخت‌ترین استیج بازی است که واقعا چالش‌های غیر ممکنی را پیش روی شما می‌گذارد. به جای اینکه یک باس فایت قابل قبول برای این استیج طراحی شود، چالش‌های عجیب و غریبی در آن قرار داده شده که به نظر می‌رسد هیچکدام از مراحل قبلی در آماده کردن شما برای آن‌ها موفق نبوده‌اند. بعد از 10 ساعت بازی کردن و کلی پریدن، غلتیدن و زنبور جمع کردن، شاید 5 دقیقه هم نتوانید در این مرحله دوام بیاورید و شاید حتی با تمامی 48 زنبور هم نتوان این مرحله را رد کرد. بعد از 20 دفعه شکست خوردن به این نتیجه می‌رسید که بهتر است بی خیال تمام کردن بازی شوید و با خود فکر خواهید کرد که تمامی زحمات شما بی هدف بوده است.

Yooka-Laylee-And-The-Impossible-Lair-Review-P3

لذت بردن از Yooka-Laylee and the Impossible Lair در مرحله‌های آغازینش کار دشواری نیست؛ به لطف موسیقی‌های دوست داشتنی و دیزاین خوب بعضی مرحله‌ها در یک یا دوساعت اول بازی به Impossible Lair به چشم یک پلتفرمر منحصر به فرد نگاه خواهید کرد. اما به خاطر نبود هیچ المان یا مکانیزم خاص و گیم پلی بیش از اندازه ساده پس از مدتی به این نتیجه می‌رسید که هیچ چیز منحصر به فردی راجع به بازی وجود ندارد. مهم‌تر از همه، سختی بیش از حد برخی مراحل و عدم وجود داستان درگیر کننده و شخصیت‌های به یاد ماندنی باعث می‌شوند قبل از به پایان رساندن Impossible Lair دنیای آن را ترک کنید. YLATIL در بهترین حالت ممکن یک پلتفرمر Mediocre است که هیچ چیز جدیدی برای ارائه کردن ندارد. اگرچه بازی تا حدی یاد آور تجربه‌هایی مانند دانکی کونگ کانتری یا حتی بانجو کازویی نیز است، اما به هیچ عنوان نمی‌تواند جای خالی آن‌ها را پر کند.

«بازی Yooka-Laylee and the Impossible Lair توسط ناشر برای نقد و بررسی در اختیار بازی‌مگ گذاشته شده است»

  • استودیوی سازنده: Playtonic Games
  • زمان مورد نیاز برای اتمام بازی: 10 ساعت
  • پلتفرم تحت بررسی: PS4
گرافیک
6.0
گیم پلی
5.0
سرگرم کنندگی
5.0
موسیقی و صداگذاری
8.0
ارزش تجربه
6.0
به عنوان بازی که تلاش می‌کند ایده‌های تازه و خلاقانه‌ای معرفی کند و همچنین یادآور تجربه‌های کلاسیکی مانند دانکی کونگ کانتری باشد، Yooka-Laylee and the Impossible Lair زیاد خوب عمل نکرده و در رسیدن به هدفش اصلا موفق نیست. اگرچه هرزگاهی می‌توان روزنه‌های امیدی در بازی مشاهده نمود، اما YLATIL در بهترین حالت ممکن یک پلتفرمر Mediocre است که هیچ چیز جدیدی برای ارائه کردن ندارد.
نقاط قوت
  • لول دیزاین خوب باعث شده اکثر اوقات پلتفرمینگ روان و حل کردن معماها لذت بخش باشد
  • موسیقی و صداگذاری زیبا تجربه شما از Yooka-Laylee and the Impossible Lair را شیرین‌تر می‌کند
نقاط ضعف
  • چالش‌های غیر منطقی برخی مراحل، لذت و سرعت پلتفرمینگ را از بین می‌برند
  • گرایند برای به دست آوردن سکه و Quillهای بیشتر آزار دهنده است
  • عدم وجود داستان و شخصیت‌های دوست داشتنی از جذابیت بازی می‌کاهد
9.0/10

امتیاز شما

(3 رای )
6.0/10
متوسط
  • هیچ نظری یافت نشد
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید و یا ثبت نام کنید.