Suda 51 و تیمش در Grasshopper Manufacture سالهاست که به ساخت عناوینی به شدت متفاوت از جریان اصلی شهرت دارند و با وجود عدم موفقیت تجاری قابل توجه و معمولا عدم موفقیت عمومی هنری، به دلیل برخورداری از هواداران دو آتشه توانستهاند از تعطیلیهایی که در این سالها گریبان استودیوهای مختلف را گرفته، جان سالم به در ببرند. رمز موفقیت «سودا» در پیدا کردن یک سرمایهگذار نسبتاً کم توقع و سرویسدهی مناسب به طرفداران خودش بوده اما در این میان بازی No More Heroes توانست با اقبال گستردهتری رو به رو شود به طوری که تا امروز و برخلاف اکثر عناوین این استودیو، یک دنباله و یک نسخه فرعی از آن به بازار عرضه شده و دنباله دیگری هم در دست ساخت دارد. مطلب پیشِ رو به بررسی نسخه فرعی همین سری یعنی بازی Travis Strikes Again: No More Heroes اختصاص دارد.
داستان Travis Strikes Again: No More Heroes از آنجا شروع میشود که یکی از اعضای گروه اسمیت (از بازی Killer7) در جستجوی فردیست که ظاهراً به گروه اسمیت خیانت کرده است. در خلال مکالمه تلفنی اسمیت با مردی که متوجه میشویم با نام Badman شناخته میشود، درمییابیم که علت این خیانت فقط یک چیز بوده: زنده ماندن برای گرفتن انتقام از Travis Touchdown، قهرمان سری اصلی، به علت کشتن دخترش! مشکل «بدمن» اینجاست که از محل اختفای «تراویس» اطلاعی در دست ندارد، اسمیت با اطلاع دادن محل اختفای تراویس و در اختیار قرار دادن گویی به نام Death Ball، به بدمن میگوید که اگر کار تراویس را یکسره کند، خیانتش بخشیده میشود. بدمن به کانکسی در میان جنگلی در تگزاس میرسد و تراویس که الان نزدیک به 40 سال دارد، کماکان مشغول بازیهای ویدئویی است. در میانه نبرد تراویس و بدمن، این دو به درون کنسول بازی از کار افتاده تراویس به نام Death Drive Mk. II کشیده میشوند که این کنسول جادویی، 6 بازی دارد که Death Ball نام دارند و اگر کسی بتواند هر 6 بازی را به اتمام برساند، یک آرزوی او توسط این کنسول برآورده میشود. از اینجا تراویس و بدمن تصمیم میگیرند تا با به پایان رساندن این 6 بازی، دختر بدمن را به زندگی برگردانند و ماجرای عجیب و غریب این دو از اینجا به طور رسمی آغاز میشود.
داستان طبق معمول تمامی ساختههای سودا 51، مجموعهای از برشهای بیمعنی و بیمنطق است که با اشارات مختلف به فیلمها و بازیهای دیگر مخلوط شده است. از یک داستان انتقام ساده وارد بحثهای فلسفی و وجودگرایی میشویم که در مورد حفظ ارزشهای خانوادگی درسهایی برای بازیکن دارد و در عین حال با تلاش CIA برای ساخت یک تکنولوژی با کاربرد آموزش کشتار و دانشمندان دیوانه و ... هم طرف هستیم که این روایت شلم شوربا با اشاراتی به ترمیناتور، دراگونبال و ... هم مخلوط شده است. مطمئناً مرتبط کردن این همه عناصر داستانی نامربوط به یکدیگر کار سادهای نیست اما سودا تا حد قابل توجهی از عهده این کار برآمده و با روایتی طرف هستیم که در انتها بتوان گفت که داستانی در لابلای آن وجود دارد اما ظاهرا آزادی عمل پروژه به حدی بوده که هر چیزی که در این یک دهه غیبت تراویس در ذهن سازندگان وجود داشته را تصمیم گرفتهاند تا یک جا در Travis Strikes Again: No More Heroes جای دهند.
دیالوگ نویسی هم مثل همیشه در سطح بدی قرار دارد، جملاتی که شخصیتها با هم رد و بدل میکنند به گونهایست که انگار این شخصیتها از فیلمها و بازیهای دیگری بیرون کشیده شدهاند (و برخی از شخصیتها واقعا چنین شرایطی را دارند) و به جای صحبت با شخصیتهای رو به رویشان در حال صحبت با شخصیتهای عنوان اصلی خودشان هستند. لحظات شکستن دیوار چهارم هم به حدی زیاد و از دست خارج شده هستند که به مخاطب احساس روانپریش بودن نویسنده را القا میکند، نه مختل بودن جریان فکری شخصیت را! حتی خود سازندگان هم به این مسئله واقف هستند که با دیالوگهای بیفایده و بیش از حد طولانی خود، در حال اتلاف وقت بازیکن هستند و چند باری به این مسئله اشاره میکنند. در مجموع بخش روایی با از دست خارج شدن و انجام کارهای بیش از حد معقول و همچنین با از دست دادن فاکتورهایی که باعث «باحال» شدن سری No More Heroes میشد، تبدیل به یکی از بدترین و ضعیفترین بخشهای بازی شده و این دیدار مجدد را تا حد زیادی ناامیدکننده کرده است.
در یک نگاه ساده، بیپولی از سر و روی بازی میبارد و این مسئله کاملاً در تمامی بخشهای آن احساس میشود اما گیمپلی بیشترین ضربه را خورده است. هدف سازندگان انجام دو کار اصلی بوده؛ اول ادای دین به تعدادی از عناوین کلاسیک که مورد علاقه سازندگان بودهاند و دوم، ادای احترام به عناوین مستقل این روزهای صنعت بازیهای ویدئویی. هدف اول با استفاده از محیطهای مشابه چند عنوان کلاسیک و تعدادی مینیگیم براساس سبک و سیاق گیمپلی آنها انجام گرفته که صرفا در حد قابل قبول قرار دارد چون احساس میشود که مینیگیمهای مذکور با دقت چندانی طراحی نشدهاند و در نتیجه از جنبه ارزش بازی کردن و جذابیت، در سطح بالایی قرار ندارند. یک مقایسه ساده با عنوانی به مراتب کم خرجتر مانند The Hex نشان میدهد که انجام با کیفیتتر کاری که سازندگان قصدش را داشتند اصلا و ابدا غیرممکن نیست. هدف دوم ظاهراً با یک هسته گیمپلی ساده که به سرعت تکراری میشود به همراه ارزشهای ساختاری پایین انجام گرفته است که نشان از عدم آگاهی یا عدم احترام کافی سازندگان به صحنه بازیسازی مستقل دارد.
هسته اصلی گیمپلی یک ساختار beat ‘em up (به تعبیر درستتر، Slash ‘em up) با زاویه دوربین بالا به پایین است که 3 مدل حمله (سبک، سنگین و شارژ شده) به همراه 4 قدرت مختلف که شامل قدرتهای تهاجمی و کمک رسان میشوند را در اختیار مخاطب قرار میدهد. دشمنان مختلفی تا انتهای داستان بر سر راه بازیکن قرار میگیرند که الگوی حمله و میزان سلامتی مختلفی دارند اما عملکرد آنها به گونهای نیست که حتی در بالاترین درجه سختی هم چالش بزرگی برای بازیکن به حساب بیایند. در پایان هر Death Ball هم با یک باس رو به رو میشویم که اینها هم چالش چندانی ندارند و در مدت کوتاهی، الگوی حملات آنها قابل یادگیری و اجتناب است. مشکل اصلی Travis Strikes Again: No More Heroes در آنجاست که این هسته گیمپلی اصلا و ابدا جذاب نیست و به سرعت خسته کننده میشود اما مراحل بدون هیچ دلیل موجهی کشدار و آب بندی شده هستند به طوری که به جای سرگرمکنندگی، فقط و فقط در اتلاف وقت بازیکن موفق هستند. به طور کلی گیمپلی حتی به عنوان یک نسخه فرعی از NMH هم نمره قبولی نمیگیرد و برای کسانی که چشم انتظار نسخه جدیدی از این سری بودند به شدت ناامیدکننده و برای دیگر مخاطبان به سرعت کسلکننده است.
میانپرده ابتدایی که با حضور یکی از اسمیتهاست، طراحی هنری مشابه Killer7 دارد و میانپردهای که دقیقا بعد از این تصاویر ابتدایی پخش میشود از جنس طراحی خود سری NMH برخوردار است که به این دو میانپرده حس ویژهای بخشیده اما خلاقیت بصری Travis Strikes Again: No More Heroes همینجا به پایان میرسد و نبود بودجه از اینجا به بعد خودش را در بخش گرافیک نشان میدهد. محیطهای مختلف هر Death Ball که براساس یک بازی کلاسیک متفاوت طراحی شدهاند، در ظاهر متفاوت هستند اما با حداقل جزئیات کار شدهاند که این حداقل توجه به جزئیات در طراحی شخصیتها و دشمنان (البته به جز باسهای اصلی) هم دیده میشود که و در نهایت باعث شده تا با ساختهای بیروح و تا حدودی چشمآزار از بُعد بصری رو به رو باشیم، در حالی که در این بخش نسخههای قبلی NMH یک شخصیت ویژه از خودشان داشتند.
بخش موسیقی متن و صداگذاری هم جای حرف و صحبت چندانی ندارد، موسیقی متن مجموعهای از قطعات الکترونیکی سطح پایین است که هیچ گونه حسی در آنها وجود ندارد و انگار فقط به این فکر کردهاند که از چه نوعی از موسیقی در دهه 80 میلادی با عنوان «باحال» یاد میشده و یک کپی از همان را در کار گنجاندهاند. صداگذاری هم در سطح حداقلی قرار دارد و لیست اسامی موجود در بخش دستاندرکاران در قسمت صداپیشگان در واقع لیست اسامی افرادیست که استفاده چندانی از استعداد آنها در فرآیند ساخت بازی انجام نگرفته است.
این تجدید دیدار با Travis Touchdown، آن چیزی نبود که منتظرش بودیم و با توجه به بیراهه رفتنهای این عنوان و دیگر ساختههای Grasshopper Manufacture در یک دهه اخیر، برای سومین قسمت اصلی این سری هم نگران هستیم. Travis Strikes Again: No More Heroes هیچ کدام ازفاکتورهای جذاب این سری ندارد و تمام شخصیت خود را از دست داده است.
نظرات