با توجه به وضعیت ساخت و عرضه عناوین Cosmic Horror به نظر میرسید که به زودی قرار است یک آخرالزمان بیرون آمده از ذهن H.P. Lovecraft را تجربه کنیم. بازی Moons of Madness چندمین اثر متأثر از نوشتههای «لاوکرفت» که باز هم با یک پیچ و تاب تازه بر ایدههای «وحشت کیهانی» تلاش شده تا تجربهای خاص در ژانر وحشت را برای مخاطبانش به ارمغان بیاورد. این ساخته استودیوی Rock Pocket Games، در ادامه دیگر بازیهای لاوکرفتی که در سال جاری مورد بررسی قرار دادهایم، با استفاده از سبک و سیاقی متفاوت توانسته تجربهای جدید در میان یورش غیرمنتظره آثار لاوکرفتی باشد که برای اطلاع از جزئیات آن، باید به خواندن این مطلب ادامه دهید.
داستان Moons of Madness ماجرای دانشمندی به نام Shane Newehart را روایت میکند که برخلاف چیزی که به پدرش گفته بود، به قطب شمال سفر نکرده و در واقع به یک پروژه تحقیقاتی در سیاره مریخ پیوسته است! با وجود دوری بیش از 50 میلیون کیلومتر از کره زمین و زندگی در سیارهای که از حداقل امکانات برای بقای انسانها برخوردار نیست، زندگی در پایگاه تحقیقاتی روالی روتین را طی میکند البته به جز اینکه برخی از کارکنان با یکدیگر روابط حسنهای ندارند و برخی دیگر گاهی دچار کابوس میشوند. در حالی که یک بازدید از طرف سرمایهگذاران این تیم تحقیقاتی در راه است، بخش گیاه شناسی ایستگاه دچار حمله قارچهایی غیرطبیعی شده و از اینجاست که همه چیز به هم میریزد و ترس و وحشت آغاز میشود.
Moons of Madness در دنیای بازی The Secret World (یا اسمی که این روزها با آن شناخته میشود،Secret World Legends) رخ میدهد و اشاراتی به این دنیا در گوشه و کنار آن دیده میشود اما این اشارات به گونهای نیستند که نیاز به آشنایی خاصی با این دنیا احساس شود. داستان بازی نسبتاً سر راست است و با پیدا کردن یادداشتها و خواندن ایمیلهای دیگران میتوانید جنبههای بیشتری از آن را کشف کنید اما در نهایت با روایتی آنچنان قابل توجه طرف نیستیم. شخصیتها و برخوردهای خاص هر کدام، بیشتر از دیگر بخشها در ایجاد حس ترس لازم برای یک عنوان در ژانر وحشت موفق عمل میکنند و جای تأسف است که از این شخصیتها استفاده بیشتری صورت نگرفته است.
گیمپلی Moons of Madness در نقطهای ما بین آثار شبیهساز راه رفتن و ماجرایی قرار دارد، نه مانند شبیهسازهای راه رفتن با اثری رو به رو هستیم که اتفاقها به خودی خود روی میدهند و نه مانند آثار ماجرایی واقعی، با معماهای پیچیده و بعضاً کلافهکننده. به جای اینکه یک هیولای لاوکرفتی در هر آن در تعقیب بازیکن باشد و برای سلامتی روانی او خطرآفرین باشد، این معماها هستند که قدم به قدم به دنبال بازیکن میدوند و یک لحظه هم او را رها نمیکنند. سادهترین کارها مثل باز کردن یک در که دچار هیچ گونه خرابی نشده هم با حل یک معمای کوچک چند قدمی انجام میگیرد که این ساختار ممکن است گهگاه حوصله سربر شود. با این وجود نوع چینش امور مختلف به گونهای بوده که بازیکن کاملاً احساس میکند که کارمند یک پایگاه فضایی در سیارهای دیگر است و این حس و حال به همین کارهای عادی، رنگ و بویی خاص بخشیده و حتی زمانی که دنیای بازی به دلیل حوادثی تا حدی زیر و رو میشود هم به علت ساختار دقیق محل وقوع حوادث، این حس حضور در یک محیط واقعی کم نمیشود.
در بحث ترس عملاً فقط و فقط با تعدادی Jump Scare رو به رو هستیم که به سرعت قابل پیشبینی میشوند و بعد از مدت کوتاهی از لحظاتی قبل از رخ دادن، منتظر انیمیشن و سر و صداهای مربوط به آنها هستید تا به کار خود ادامه دهید و در نتیجه اگر برای یک تجربه ترسناک علمی – تخیلی به سراغ Moons of Madness بروید به احتمال زیاد ناامید خواهید شد. در بحث بقا، بازی به هیچ وجه کار را برای شما سخت نمیکند، تقریبا هیچ وقت شرایطی به وجود نمیآید که مخزن اکسیژن بازیکن به اتمام برسد یا راهکار حل معماها همه کاملاً دم دست هستند و ... که این مسئله بسته به روحیه بازیکنی که قصد تجربه این عنوان را دارد، میتواند عاملی جذاب یا ناامید کننده باشد.
در بحث گرافیک با اثری که کیفیت فنی بسیار بالایی دارد طرف نیستیم و بخشهایی از کار را هم سازندگان با تاریک کردن بیش از اندازه محیط تلاش کردهاند تا از زیر بار دقت به جزئیات فرار کنند اما در بحث طراحی با عنوان جذاب طرف هستیم که البته رد پای تعداد قابل توجهی از فیلمها و بازیهای علمی – تخیلی سالهای دور و نزدیک را میتوان در ایدههای طراحی آن هم مشاهده کرد. پایگاه فضایی اصلی و محیط اطراف آن به حدی عالی طراحی شده که کاملاً حس حضور در یک سیاره دیگر را به طور کامل منتقل میکند. اتاقها، بخشهای عملیاتی، راهروها و ابزار و ادواتی که برای زندگی در یک پایگاه فضایی لازم است، شاید از کیفیت بالایی برخوردار نباشند ولی دقت به شکل و فرم ظاهری آنها و اینکه شبیه چیزی باشند که در چنین شرایطی مورد استفاده قرار میگیرد، از سطح بالایی برخوردار است. بخش بصری به عنوان ابزاری برای ایجاد یک فضای ذهنی مناسب برای بازیکنان، عملکردی بسیار عالی داشته که البته از برخی مشکلات ریز فنی هم رنج میبرد.
در بخش افکتهای صوتی در مجموع با عملکرد قابل قبولی طرف هستیم و صدایی که وسایل مختلف ایجاد میکنند، دقیقا همان چیزیست که به طور معمول در آثار علمی – تخیلی دیدهایم، از صدای باز شدن درها تا یکسان سازی فشار محیطی و مواردی از این دست. از نظر صداپیشگی هم باز میتوان نمره قبولی به کار داد و اکثر بازیگران انتخاب شده در ایجاد حس مناسب برای شخصیت محول شده، کار خود را به خوبی انجام دادهاند و به خصوص برای شخصیتهایی که در ابتدا یک هاله مرموز به دور آنهاست این عملکرد به شدت به فضاسازی کار کمک کرده است. در مقابل دو بخش دیگر، موسیقی متن عملکرد ضعیفی دارد و در اکثر مواقع یا حضور خاصی ندارد و یا اگر حضور دارد هم در حد چند ثانیه و در همراهی با یک Jump Scare بیمزه و تکراری دیگر.
Moons of Madness باز هم یک تجربه لاوکرفتی متفاوت را در اختیار بازیکنان قرار داده که البته این وجه تمایز بیشتر در تفاوت آن با دیگر عناوین لاوکرفتی منتشر شده در یک سال اخیر است وگرنه مشابه این تجربه را در تعدادی دیگر از شبیهسازهای راه رفتن دیدهایم. سازندگان به همان اندازه که در به تصویر کشیدن زندگی ساکنان یک ایستگاه تحقیقاتی در مریخ موفق بودهاند، در ساخت تجربهای ترسناک ناموفق عملکردهاند و عملاً در بحث وحشت کیهانی که باید مرکز ثقل یک اثر لاوکرفتی باشد، شکست خوردهاند. Moons of Madness شاید در مقام اثری مناسب روزهای منتهی به هالووین گزینه چندان قابل اتکایی نباشد اما به عنوان یک ماجراجویی فضایی، از فضاسازی جذابی برخوردار است.
نظرات