راهنمای گام به گام بازی فاینال فانتزی 15

راهنمای بازی Final Fantasy XV قسمت اول :خلاصه ی داستان، معرفی شخصیت ها، نکات کلی و موارد مهم برای شروع موفق

10 سال طول کشید تا فاینال فانتزی 15 عرضه شد. تایید شد، تاخیر خورد، حتی بارها خبر از کنسل شدن ساخت این بازی منتشر و تکذیب شد تا بالاخره پانزدهمین شماره ی اصلی از سری Final Fantasy به دست علاقه مندان رسید. اگر نیازی به راهنما ندارید و هنوز دو به شک هستین که این RPG خاص و متفاوت رو بازی کنید یا از کنارش بگذرین، پیشنهاد میکنم نقد و بررسی فاینال فانتزی 15 رو حتما مطالعه کنید. اما اگر به بازی علاقه پیدا کردین ولی هنوز نمیدونید که ماجرا چیه و باید داخل بازی چه کاری انجام بدید؛ دنبال چی بگردین، با 3 نفری که همراهتون هستن چطور تعامل کنید و کلا نمیدونید که باید از کجا شروع کنید، این مقاله و احتمالا مقاله های بعدی برای کمک به شما نوشته شدن. ( به منظور ارتباط بهتر با مقاله، از زبان گفتار و عامیانه استفاده شده است )
فاینال فانتزی 15 شعار جاه طلبانه ای داره :

"یک فاینال فانتزی برای طرفداران قدیمی و گیمر های جدید !!"

معنای جمله ی بالا یعنی اگر قبلا این سری رو تجربه نکردین، با فاینال فانتزی 15 میتونید ارتباط برقرار کنید. البته راست و دروغ این ادعا به شما و سبک بازیتون بستگی داره. همونطور که دوست خوبم در نقد و بررسی بازی هم به اون اشاره کردن، اگر از طرفدارای قدیمی سری هستید، به احتمال زیاد از این نسخه هم لذت می برید و اگر تا بحال هیچ نسخه ای از فاینال فانتزی رو بازی نکردین ولی با شماره ی 15 ارتباط برقرار می کنید و از اون لذت می برید، بدون اینکه خودتون بدونید، از طرفدارای قدیمی سری هستید و در حق خودتون بخاطر تجربه نکردن شماره های قبلی اجحاف کردین. منظورم اینه که گیمر ها در مورد فاینال فانتزی 15 به 2 دسته تقسیم میشن. یا عاشق بازی هستن یا ازش متنفرن !! به همین سادگی !
با فرض بر اینکه شما جزو گروه اول هستین، اولین قسمت از راهنمای گام به گام فاینال فانتزی 15 رو شروع می‌کنیم.

خلاصه ی داستان فاینال فانتزی 15

داستان بازی همونطور که در نقد و بررسی هم به اون اشاره شد، قصه ی فوق العاده ایه که به بدترین شکل روایت میشه. روایت می‌تونست یکی از نقاط قوت بازی باشه که ضعف در پردازش، باعث شده تا اصلا دیده نشه. با اینحال اگر دوست دارید تا در باره ی داستان بازی اطلاعات بیشتری بدست بیارید، توصیه می‌کنم فیلم انیمشین فاینال فانتزی رو از لینک زیر دانلود و تماشا کنید.

ماجرا با معرفی گروه 4 نفره ی اصلی که قراره قهرمان های بازی باشن شروع می‌شه. شاهزاده ای که به همراه گاردین هاش ( که البته دوستانش هم هستن ) با ماشین کروکی متفاوتشون به سمت پایتخت قلمرو برای دیدن پادشاه در حرکتند. مثل تمام فیلم های نوجوانان، فضای تکراری ارتباط نه چندان دوستانه ی بین پدر و پسر در فاینال فانتزی 15 هم به چشم می‌خوره. پادشاه با وجود علاقه ی زیادی که به پسرش داره، نتونسته با شاهزاده ارتباط دوستانه برقرار کنه و به همین دلیل قبل از رفتن شاهزاده نمی‌تونه ناگفته‌هایی رو که باید، به پسرش منتقل کنه، غافل از اینکه این دیدار، آخرین فرصت اون و پسرش برای گفتگو خواهد بود!! شاهزاده و گروهش با ماشین جدیدشون به سفر میرن تا بعد از برگشتن از سفر ، Noctis با نامزدش ازدواج کنه. در راه سفر اتومبیل اونها خراب میشه و مجبور میشن ماشین رو به تعمیرگاه ببرن و برای رفتن به مقصدشون از کشتی استفاده کنن. به دلیلی نامعلوم به لنگرگاه دیر میرسن و کشتی رو از دست میدن. شب رو در مهمان خانه ی لنگر گاه اقامت میکنن تا اینکه صبح روز بعد Ignis اخبار وحشتناکی رو به گروه میرسونه. صلحی که قراره با ازدواجی رویال قویتر بشه، قبل از مراسم ازدواج سلطنتی از بین میره و قلمرو مورد هجوم دشمن قرار میگیره. پادشاه در درگیری کشته میشه و خبر کشته شدن Noctis هم، برای به اغتشاش کشیدن قلمرو پخش میشه. Noctis که هنوز از کشته شدن پادشاه مطمئن نیست و از طرفی هم نمیخواد بلائی که به سرشون آمده رو باور کنه به همراه دوستانش به قلمرو بر میگردن اما با دروازه های بسته ی Insomnia روبرو میشن. به هر ترتیبی که هست با افسر گارد سلطنتی تماس میگیرن و قرار ملاقات میگذارن و اونجاست که Noctis باور میکنه که پادشاه کشته شده و حالا اونه که به پادشاه قلمرو تبدیل شده و اینجاست که داستان اصلی بازی و ماموریت واقعی شما که نجات کشوره شروع میشه (و البته کمک به پادشاه جوان !!)
 

پادشاه قلمرو که در ابتدای بازی در مبارزه کشته میشه

معرفی شخصیت های اصلی و کارکترهای تاثیر گذار در فاینال فانتزی 15 :

" Bond of Brothers ... and Car ! and Chocobos !! ... and Sisters ?! and ... wt.. !! "

Noctis:

پرنس اولیه، پادشاه ثانویه، مهم، شخصیت اصلی، خود بازی، آدم خوبه ی ماجرا، ایده آل و ...

برای فاینال فانتزی 15 شاید نشه کارکتر اصلی تعریف کرد. عموما شما در حال هدایت یک گروه هستید که Noctis رو همراهی میکنن . تعدادشون کم و زیاد میشه اما همیشه بصورت گروهی بازی جلو میره با این وجود مرکزیت گروه با محوریت Noctis شکل میگیره. البته که بر اساس داستان بازی واقعا Noctis شخصیت اصلی بازی به حساب میآد اما به قول خودم گروه دوستان هم اهمیت بسیار بالائی دارن. هدایت Noctis بر عهده ی شماست که همین موضوع شخصیت اصلی بودن شاهزاده رو پررنگ تر میکنه. Noctis بر خلاف سایر اعضای گروه در استفاده از سلاح انعطاف زیادی داره و از تمام اسلحه های موجود در بازی میتونه استفاده کنه. علاوه بر این، در روند انجام ماموریت های اصلی بازی سلاح های ویژه ای بدست میارید که فقط بوسیله ی Noctis قابل استفاده هستن و قدرت های ویژه ای هم دارن. هر کدوم از شخصیت های گروه 4 نفره ی Noctis و دوستانش یک ویژگی خاص دارن که با فعالیت در زمینه ای که به ویژگی خاص اونها مربوط میشه، توانائیشون پیشرفت میکنه. مهارت Noctis در ماهیگیریه. جاهائی که امکانش وجود داشته باشه میتونید ماهی گیری کنید و این مهارتتون رو پیشرفت بدید. از ماهی هائی که می گیرید می تونید برای پخت غذا استفاده کنید یا اونها رو بفروشید و ... مثل بیشتر بازی های ژاپنی یک رابطه ی عاطفی هم حول شخصیت Noctis وجود داره که یکی از ابعاد اصلی داستان بازی رو تشکیل میده و در ادامه بیشتر به اون میپردازیم .

Gladiolus

رفیق، زور زیاد، کاردرست، جنگجو، پر خور، ورزشکار

Gladiolus از اون کارکترهائیه که من شخصا خیلی ازشون خوشم میاد. یک مبارز کاردرست که از شمشیرهای سنگین برای مبارزه استفاده میکنه. اندام ورزیده ای داره و هر جائی که احساس میکنه Noctis تمام تلاشش رو نمیکنه یا از مسیر اصلی منحرف شده بدون هیچ ملاحظه ای نظرش رو میگه. حتی گاهی این اظهار نظر ها به بحث بین Noctis و Gladiolus منجر میشه، با اینحال هیچ کدوم از این مشاجره ها باعث نمیشه تا Gladiolus کارش رو به عنوان یک محافظ و نظراتش رو به عنوان یک دوست دلسوز مطرح نکنه. خانواده ی گلادیولوس ( Amicitia ) همیشه جزو محافظان خانواده ی سلطنتی بودن و شخص Gladiolus تنها عضوی از گروه چهار نفره اس که قبلا در ارتش بوده و آموزش های نظامی دیده. Gladiolus به طبیعت گردی و پیدا کردن محل های مناسب کمپ زدن و همینطور جستجو و بقا علاقه منده و مهارت خاصش هم همین حیات و بقاست . هرچی که محل های کمپ بیشتری پیدا کنید و کمپ های بیشتری بزنید یا گنج های بیشتری پیدا کنید، مهارت Gladiolus هم ارتقا پیدا میکنه . از طرفی Gladiolus گزینه ی بسیار خوبی برای ضربه زدن های دونفره در مبارزات با Noctis به حساب میاد که با ضربات سنگین و کاریش بخوبی میتونه صدمه های حیاتی به دشمن وارد کنه. به ورزش و ارتقای مهارت های جنگی خیلی اهمیت میده و با وجود خلقیات نظامی که داره، در جای خودش آدم شوخ طبعی میشه و همراهی هست که برای تیم چهار نفره خیلی ارزشمنده. ماجرای آشنائی Gladiolus با Noctis هم خیلی جالبه. خیلی وقت پیش، شاید 9 یا 10 سال قبل، Gladiolus بعنوان مربی جنگی Noctis انتخاب میشه تا به اون تمرین بده . از طرفی چون احساس میکنه که Noctis به تمریناتش اهمیت زیادی نمیده و تمام تلاشش رو نمیکنهو احترامی رو که لازمه به اون بعنوان مربیش نمیزاره، یجورائی از Noctis خوشش نمیاد. از طرفی خواهر کوچکتر Gladiolus "ایریس Iris" دوست نوکتیسه و از این موضوع هم گلادیوس دل خوشی نداره. از طرفی Gladiolus آرزو داره مثل پدرش تبدیل به یکی از محافظلن خاندان سلطنتی بشه . یک روزکه Iris به قصر میره، بخاطر بازیگوشی گم میشه و خودش رو در شرایط خطرناکی قرار میده. Noctis نقش پرنس اسب سوار رو بازی میکنه و Iris رو نجات میده و خودش هم مسئولیت گم شدن ایریس رو به عهده میگیره و پدرش هم به شدت اون رو توبیخ میکنه. ایریس ماجرای اصلی رو برای برادرش تعریف میکنه و Gladiolus به شدت تحت تاثیر قرار میگره و از همون موقع رابطه ی برادرانه ی قدرتمندی بین Gladiolus و Noctis شکل میگیره :) " خدائیش از داستان لذت بردین ها دستم درد نکنه "

 Ignis

پسر خوب، راننده، سرآشپز ( خدائیش اصلا به قیافش نمیاد)، با ادب، آروم، مغز گروه

Ignis از کودکی با نوکتیس دوست و همراه بوده و با هم بزرگ شدن. با توجه به هوش بالائی که داشته بعنوان مشاور Noctis به دستور پادشاه انتخاب میشه و شاید حتی بشه اون رو دست راست Noctis هم دونست. در زمان نبرد میتونه از نیزه و خنجر به همراه جادو استفاده کنه و حرکات ترکیبی که با Noctis انجام میده ، سریع و تاثیر گذار هستن. Ignis راننده ی گروه 4 نفره است و فقط در زمانی که Noctis تمایل داشته باشه هدایت اتومبیل رو به اون میسپاره. شخصیت تقریبا خشکی از نظر برقراری ارتباط با سایرین داره و خیلی سخت به شوخی هائی که سایر اعضای گروه میکنن عکس العمل مناسب نشون میده . بخاطر اینکه Noctis در کودکی مادرش رو از دست داده ، Ignis مهارت های ویژه ای کسب کرده تا بتونه به Noctis کمک کنه . یکی از این مهارت ها آشپزیه . Ignis در جریان بازی دستور غذا های مختلفی پیدا میکنه و همین آشپزی مهارت ویژه ی اون به حساب میاد که با پختن غذاهای جدید و پیدا کردن دستور العمل پخت غذاهای جدیدتر پیشرفت میکنه. Ignis لهجه ی خاصی داره که با گویش سایر اعضای گروه متفاوته . بخاطر همین نوع گویش، میشه استنباط کرد که Ignis از جای دیگه ای به پایتخت آمده و اونجا ساکن شده . پدر Ignis هم سمت مشاور پادشاه رو داشت و به همین خاطر Ignis هم آروز داره که یک روز مشاور ارشد پادشاه بشه.

Prompto

 خوشحال، با نمک، سرزنده، طنز، عاشق عکاسی

Prompto چهارمین عضو گروهه که شخصیت جالبی داره. بسیار شوخ طبعه و خصلت های کودکانه ای داره که به دوستانه تر شدن فضای بین شخصیت ها تا حد زیادی کمک میکنه . میشه دلیل این شوخ طبعی و سرزندگی Prompto رو در کودکی سختی که پشت سر گذاشته پیدا کرد. عاشق Chocobo سواریه و از این کار لذت میبره. علاوه بر این، به عکاسی هم علاقه ی خیلی زیادی داره و در هر موقعیتی عکاسی میکنه. فرقی نمیکنه در حال مبارزه باشه یا در حال رانندگی و یا کمپ زدن. مهارت ویژه ی Prompto همین عکاسی هست که تقریبا میشه گفت بخودی خود پیشرفت میکنه و به کار ویژه ای برای بهبودش نیازی نداره . البته اگر موقعیت های مناسب عکاسی پیدا کنید، به Prompto برای گرفتن عکس های بهتر کمک میکنید و همین باعث پیشرفت سریعتر مهارتش در این زمینه میشه. سلاح اصلی Prompto در مبارزات، تفنگه که برای حمله به اهداف دور از دسترس یا هیولاهای پرنده خیلی کاربردیه . البته Prompto جنگجوی چندان قدرتمندی نیست و در مبارزات سخت و سنگین احتمالا بیشتر اوقات روی زمین افتاده و به کمک احتیاج داره. از ارتفاع میترسه و از حشرات متنفره که در طول بازی بارها درمود این احساسش حرف های بانمک میزنه.

Cor : شنیدین که میگن فلانی یک افسانه ی زنده اس ؟ یا مثلا بقدری کارش درسته که مثل نداره ؟ یا مثلا فقط همین یک نفر رو داریم و ... Cor اینجور آدمیه . با مرام و زور زیاد. همون اوایل بازی یکی دو جا در مبارزات بهتون کمک میکنه. یک Boss ( بزارید همینجا یک پرانتز باز کنم و چیزی رو روشن کنم . خیلی قبلنا ، یعنی نسل دو و سه کنسول های بازی، وقتی به آخر مرحله میرسیدیم، یک موجود گنده میامد و از رومون رد میشد. یعنی اجازه نمیداد نفس بکشیم. اون موقع ها به این موجودات گنده میگفتیم غول ! یعنی من و امثال من که قبل از نسل پنجم یعنی Playstation 1 گیمر بودیم، کلمه ی باحال و کاردرست غول رو استفاده می کردیم. یکمی که نسل عوض شد و بچه ها آنلاین شدن و همه تافل گرفتن :)) بجای کلمه ی قشنگ غول از کلمه ی Boss استفاده کردن. چون فاینال فانتزی از اون سری بازی هائیه که فکر می کنم قبل از معرفی کنسول های بازی هم اسکوئر انیکس داشته روی ساخت اون برنامه ریزی میکرده :D من بخاطر اون حس نوستالژی که بهم میده و اینکه کلمه ی Boss برای موجوداتی که داخل فاینال فانتزی 15 با شما درگیر میشن خیلی سطحی و در اصطلاح -البته باید ببخشید- سوسولیه، از همون کلمه ی غول که خیلی ازش خوشم میاد استفاده میکنم. یعنی وقتی میگم با یک غول مبارزه دارید یا فلان غول رو کشتید، یا فلان غول حسابتون رو میرسه میخوام کاملا منظورم رو متوجه بشید. پس بریم غول بکشیم :)) رو براتون می کشه و کلا قدرتش رو به رختون میکشه و میره پی کارش . Cor از اون سربازای خشن و با معرفتیه که خودش رو وقف قلمرو و پادشاه کرده و حواسش به شما و گروهتون هست. بخاطر قولی که به پادشاه داده خیلی نمیبینینش چون ماموریت های دیگه ای داره و برای همین بعضی وقتها که به گروهتون ملحق میشه، بهتون گوشزد میکنه که خودتون باید از پس مشکلاتتون بر بیاین و زیاد روی اون و توانمندی هاش حساب نکنید. بعد از کشته شدن پادشاه در نبرد با Niflheim ها، Cor به Noctis میگه که باید برای بدست آوردن دوباره ی تاج و تختش مقبره های سلطنتی رو پیدا کنه. یجورائی Cor مسیر اصلی بازی و ماموریت اصلی Noctis رو بهش میده و در این مسیر هم بهش کمک میکنه. Cor همون کسی هست که به Gladiolus ، Ignis و Prompto آموزش نظامی ویژه ای داده و اونها رو برای شرایط سخت آماده کرده. کلا موجود دوست داشتنی و کاردرستیه.

Iris : ممکنه هنوز Iris رو ندیده باشید. شاید هم دیده باشید ! Iris خواهر کوچکتر Gladiolus و دوست کودکی Noctis و Ignis و کوچکترین دختر خانواده ی Amicitia به حساب میاد. بالا در مورد اتفاقی که برای Iris افتاد و نتیجش رفاقت عمیق بین Glodiolus و Noctis شد توضیح دادم . Iris یجورائی به Noctis علاقه منده. البته هنوز نمیدونم که نتیجه ی این علاقه چی میشه و اگر هم میدونستم نمیگفتم که لذت بازی از بین نره . یجورائی شخصیت جانبی به حساب میاد و تاثیر زیادی روی کل جریان بازی نداره. اگر در حین مبارزات کار ویژه ای بکنید یا از خودتون رشادت بخرج بدین ازتون تعریف میکنه و یه جائی از بازی هم میتونین بهش گل بدین. بخاطر اتفاقاتی که در روند بازی میفته، Iris چند باری به گروه ملحق میشه و در مبارزات شرکت میکنه . البته HP کمی داره و لولش هم 18 هست و خیلی نیروی مبارزاتی قدرتمندی به حساب نمیاد اما چون یک شخصیت جانبی حساب میشه کلا ناک اوت نمیشه و وضعیت سلامتیش هم در مبارزه به حالت خطرناک در نمیاد. چند مورد ماوریت جانبی هم بهتون میده که خیلی سخت نیستن. کلا کارکتر جانبی موثری در داستان بازیه اما خیلی در روند بازی حضور نداره.

Gentiana : بعدها که با Luna برخورد کنید، با Gentiana هم آشنا میشید. Gentiana یجور پیش گو ، غیبگو و کلا رابط بین خدا و مردمه و بخاطر اینکه نقش پیغام رسان رو بازی میکنه، بدلایلی که نمیدونم چی هستن، سنش زیاد نمیشه. یعنی معلوم نیست کلا چند سالشه . شخصیت عجیب و غریبی داره . وقتی باهاش آشنا بشید و به اندازه ی کافی هم چپتر های اصلی بازی رو پشت سر گذاشته باشید، میتونید با استفاده از قدرت Gentiana خدای Sheeva رو Summon کنید تا در مبارزاتتون بهتون کمک کنه. شخصیت مرموزی داره. زیاد خودش رو در مبارزات درگیر نمیکنه اما حواسش به Luna هست. بیشتر ترجیح میده کنار بایسته و نگاه کنه تا وارد گفتگو بشه. یکی از Summon های بازی Ramuh هست . بعد از اینکه اون رو بدست میارید. ممکنه شب بعدش که کمپ زدین و دارید عکسهاتون رو تماشا میکنید، Gentiana رو داخل یکی از تصاویری که Prompto گرفته ببینید. اگر این اتفاق بیفته تروفی Immortal Photobomb رو هم میگیرید. ( راستش بیشتر از این چیزی در مورد Gentiana نمیدونم . اگر شما چیزی میدونین، بگید تا به مطلب اضافه کنم )

Aranea : جدا از شخصیت پردازیش و طراحی و کاستوم و کلا نقشش داخل بازی، اسم باحالی داره قشنگ خونده میشه و هجاهای خوبی داره. Aranea - چه باحال- ( Everybody listen and repeat - Aranea ) یجورائی مبارز خیابونیه. یعنی مبارز آزاده و برای طرف خاصی کار نمیکنه. البته با معرفته و همه کاری رو انجام نمیده. دوست داره مردم با زبان خودشون، بدون تملق و چاپلوسی باهاش صحبت کنن و کلا داره Noctis رو توجیح میکنه که خودش باید برای زندگیش تصمیم بگیره و نباید بزاره سایرین مسیر زندگیش رو مشخص کنن. یجورائی میشه گفت آنارچیسته اما از نوع خوبش. توان مدیریتی بالائی داره و بخوبی از عهده ی شرایط سخت برمیاد. بعنوان کارکتر جانبی و موقتی به تیم 3 نفره ی Noctis اضافه میشه و مثل Cor نسبت به سایر اعضای تیم توانائی و قدرت بیشتری داره. سلاح اصلی که استفاده میکنه نیزه است و در ضربات هوا به زمین هم مهارت داره. چون شخصیت جانبی به حساب میاد، نمیتونید سلاحش رو تغییر بدید. مثل Iris داخل مبارزات ناک اوت نمیشه و بر خلاف اون نیروی موثری به حساب میاد که میتونه به پیروزی شما در مبارزه کمک شایانی بکنه. البته اولین برخوردتون با Aranea در قالب مبارزه هست و باید اون رو به عنوان یکی از غول های بازی شکست بدین.

Cid : کمتر از 1 ساعت زمان لازمه تا با Cid آشنا بشید. Cid صاحب گاراژ Hammerhead و پدر بزرگ Cindy و همرزم و دوست قدیمی پادشاه کشته شده، پدر Noctis هست و یکی از خوبای تعمیرات ماشین آلاته . یعنی بقدری کارش درسته که دیگه کار نمیکنه !! الان فقط روی صندلی راحتیش لم میده و بهتون میگه که اگر فلان چیز رو بیارید میتونه فلان اسلحه رو براتون آپگرید کنه . یعنی کار اصلی Cid در فاینال فانتزی 15 آپگرید کردن اسلحه هائیه که کنار اسمشون علامت "+" دارن. برای بدست آوردن چیزهای لازم برای آپگرید کردن اسلحه ها باید Quest های Cid رو انجام بدید . یکی از مشکلات Quest هائی که Cid بهتون میده اینه که دقیقا معلوم نیست که آیا چیزی که برای آپگرید نیاز دارید رو دریافت کردین یا نه ؟! یعنی بازی بهتون نمیگه که مثلا چیزهای مورد نیاز برای آپگرید نیزه موجوده و حالا وقتش رسیده که به سراغ Cid برید. یجورائی خودتون باید بفهمید که لوازم مورد نیاز برای آپگرید ها رو دارید یا باید بیشتر بگردین. بارها شده که با خوشحالی سراغ Cid رفتم و دست از پا درازتر از پیشش برگشتم. بعد از اینکه شمشیر و نیزه رو یکبار آپگرید کردین، برای آپگرید های مرحله ی بعد هر کدوم از اسلحه ها علاوه بر اینکه باید آیتم های مورد نیاز رو پیدا کنید و به Cid برسونید، همونجا نمیتونید سلاح آپگرید شدتون رو تحویل بگیرید و باید منتظر بمونید تا Cid خودش باهاتون تماس بگیره. یعنی در این مدت سلاحتون باید پیش Cid امانت بمونه تا کار آپگرید کردنش انجام بشه. بعد از اینکه سلاح آماده شد ، Cid خودش صبح روز بعد باهاتون تماس میگیره و خبر میده که میتونید برای بردن سلاحتون بهش سربزنید. باید بدونید که سلاح های قابل آپگرید قابل فروش نیستن، پس نگران فروختن اتفاقی اونها نباشید. بعد از اینکه 3 مرحله Engine Blade رو آپگرید کردین، میتونین Ultima Blade رو از Cid تحویل بگیرید . همراه با Ultima Blade یک آیتم کلیدی به نام Old Hammer رو هم از Cid دریافت میکنید . این سلاح که نمیشه برای مبارزه ازش استفاده کرد، سلاحی هست که Cid در زمان ماجراجوئیش با پدر Noctis از اون استفاده میکرده و بیشتر جنبه ی معنوی داره :D

Cindy : نوه ی Cid، مسئول گاراز Hammerhead، کسی که برای تعمیر اتومبیلتون باید پیش اون برید. Cindy از اون دسته آدم هائیه که در اصطلاح میگن با کارشون ازدواج کردن.( این رو گفتم که خیلی وقتتون رو تلف نکنین ) به کاری که می کنه خیلی علاقه داره بطوری که اغلب در مورد ماشین ها و تکنولوژی ساخت اونها و روش های بهتر کردنشون صحبت میکنه. با وجود دوران کودکی سختی که داشته، آدم خوش بینیه و بخوبی با همه ارتباط برقرار میکنه و به تکنولوژی هم علاقه منده و بخصوص مجذوب تکنولوژی پیشرفته ی Crown City هست که 30 ساله از سایر مردم دریغ شده. اگر در Hammerhead ماشینتون رو بنزین بزنید، Cindy اینکار رو براتون انجام میده و شیشه ها رو هم براتون تمیز میکنه. اگر بخواید ماشینتون رو شخصی سازی کنید، Cindy اینکار رو انجام میده و اگر Regalia نیاز به تعمیر داشته باشه، این Cindy هست که تعمیرش میکنه. علاوه بر این، چون اول بازی فقیر هستین و هیچ پولی برای خرج کردن ندارین، Cindy نزدیک به 1000 Gil بهتون پول میده تا یک جای خواب و چیزی برای خوردن برای خودتون دست و پا کنید. اگر ماشین رو جائی پارک کرده باشید و خیلی از اون دور شده باشید، Cindy ماشین رو با یدک کش به گاراژ Hammerhead منتقل میکنه یا اگر از ماشین خیلی دور شده باشید اون رو براتون میاره. چیز جالبی که در Cindy وجود داره ( بجز اون چیزی که شما بهش فکر میکنید ) لهجه ی تقریبا تگزاسی ای هست که با اون صحبت میکنه . اینکه وسط ناکجا آباد در دنیای بینهایت فانتزیِ فاینال فانتزی، چرا باید یک خانم بسیار خاص با لهجه ی تگزاسی صحبت کنه، چیزیه که فکر نمیکنم Hajime Tabata دلش بخواد در موردش با کسی حرف بزنه :)

Lunafreya : دوست دوران کودکی Noctis و دختری که قراره با Noctis ازدواج کنه. Luna شخصیت پیچیده ای داره. بسیار آرامه، حتی در شرایطی که تعداد زیادی سرباز اون رو با تفنگ هائی که به سمتش نشونه گرفتن، دوره کردن. یکی از شخصیت های اصلی و کلیدی فاینال فانتزی 15 هست و نقش تاثیر گذاری بر روند بازی داره. Luna رو میشه یکجور پیشگو معرفی کرد. به نوعی شفا دهنده که می تونه موجوداتی که به دام تاریکی افتادن رو نجات بده. ارتباطی که با Noctis داره نسبتا پیچیده است. همونطور که گفتم دوست دوران کودکی Noctis بوده اما بخاطر اتفاقی که برای سرزمینش میفته از Noctis جدا میشه و به سرزمینش بر میگرده. قرار بود قبل از کشته شدن پادشاه، ازدواج Noctis با Luna دو قلمرو رو با هم متحد کنه، اتفاقی که نیفتاد و حالا معلوم نیست که سرنوشت این ماجرا به کجا ختم میشه ( اگر هم معلوم باشه بازم بهتون نمیگم تا خودتون بفهمین ) Luna اولین کسیه که در زمان بیماری Noctis به کمکش میاد و بهش میگه که Crystal of Lucis اون رو برای برچیدن تاریکی از دنیا انتخاب کرده و در اصطلاح وارث بعدی قدرت کریستال خواهد بود. اون موقع Noctis از حرفهای Luna چیزی نمی فهمه. فقط بهش قول میده که به وظیفش عمل کنه. همون موقع Luna با Noctis قرار میزاره که از سگ هائی که Luna داره برای نامه نگاری با هم استفاده کنن. این سگ ها، هر جائی که Noctis باشه پیغام Luna رو به اون میرسونن و جواب رو برای Luna میبرن. برای گیمرائی که Persona بازی کردن اگر بخوام مثال بزنم، Luna رو میشه 3rd Eye معرفی کرد که حواسش به شاهزاده هست اما ممکنه حضور فیزیکی نداشته باشه. ماجرای Luna و اتفاقاتی که براش افتاده هم جالبه. Niflheim به قلمرو Tenebrae حمله میکنن و مادر Luna رو به همراه تعداد زیادی از افسران و افراد مهم نظامی و سلطنتی میکشن. در جریان حمله به Tenebrae لونا با کمک Noctis و Regis فرار میکنه اما در بین راه، تغییرعقیده میده و تصمیم میگیره به Tenebrae پیش برادرش برگرده و اینطوریه که در قلمرو و کشور خودش اسیر Niflheim ها میشه. 12 سال بعد از ماجرای حمله ی Niflheim به Tenebrae، پادشاه Niflheim به Regis اعلام میکنه که تمایل داره با Lucis صلح کنه اما برای این صلح یک پیش شرط داره . باید Noctis با Luna ازدواج کنه. Regis قبول میکنه و یک گروه رو برای اسکرت Luna به Insomnia ( پایتخت Lusic که با نیروی کریستال مقدس که در اختیار Regis هست رهبری و حمایت میشه ) به Tenebrae میفرسته. نیروهای Niflheim جلوی رفتن Luna با گارد پادشاه Regis رو به این بهانه که Luna قراره با همراهی Iedolas به Insomnia بره میگیرن. بعد از این اتفاق Iedolas ( پادشاه Niflheim ) به همراه Luna به Insomnia میره اما Iedolas نقشه های دیگه ای داره . پادشاه Niflheim میخواد کریستال مقدس رو از Regis بدزده و پادشاه و شاهزاده و Luna رو همزمان به قتل برسونه تا سلطنتی که قصد گسترش اون رو داره توسط هیچ نیروئی تهدید نشه. بعد از حمله ی Niflheim به Insomnia حلقه ی پادشاه به سرقت میره. Regis در آخرین تلاشش سعی میکنه تا Luna رو به همراه گارد سلطنتی فراری بده اما Luna در بین راه تصمیم میگریه تا برای پس گرفتن حلقه به Niflheim بره و باقی ماجرا که خودتون خواهید فهمید !!

Iedolas : پادشاه Niflheim نمونه ی بارز اون دسته از افرادیه که میگن عشق به قدرت و ثروت چشمشون رو کور کرده . Iedolas برای یک مدت طولانی پادشاه خیرخواه و خوبی بود که مردم سرزمینش دوستش داشتن اما کم کم بخاطر علاقه به کشور گشائی و قدرتمند شدن تغییر کرد . با تکنولوژی پیشرفته ای که داره و کشتی های جنگی هوائیش به قلمرو های دیگه حمله میکنه و یکی یکی اونها رو فتح میکنه . تنها قلمروئی که در مقابل کشور گشائی Iedolas مقاومت میکنه قلمرو پادشاه Regis بود که بواسطه ی قدرت کریستال جادئوی میتونه جلوی ماشین آلات نظامی Iedolas رو بگیره . اینجاست که Iedolas در قالب دوست و برای صلح جلو میاد و اون وقت هست که با مکر و حیله Regis رو میکشه تا بتونه قدرت کریستال رو بدست بیاره. تمام نقشه های Iedolas بخوبی اجرا میشه بجز اینکه خبر نداره کریستال مقدس نیروش رو تنها در اختیار کسی میگذاره که خودش اون رو انتخاب کنه و این فرد بعد از پادشاه Regis پسر اون Noctis هست نه Iedolas !!

Ardyn : همون اوایل بازی، زمانی که میخواین سوار کشتی بشین، Ardyn رو ملاقات می کنید. البته اون موقع هنوز نمی دونید که کی هست و حتی هنوز در رابطه با حمله ی Niflheim به Insomnia هم خبر ندارید. Ardyn نزدیک به 2000 سال قبل پادشاه Lucis بوده که برای حمایت از Eos ( دنیای فاینال فانتزی 15 ) در برابر Starscourge ( نوعی ویروس ، میکروب یا نیروی شیطانی که با طولانی تر کردن شبها و آلودگی فضا باعث حمله ی بیشتر نیرو های شیطانی به مردم عادی و آلوده کردن اونها میشه ) انتخاب میشه. برای هدفی که داره خیلی تلاش میکنه و برای نجات مردم خودش رو در معرض نیروی شیطانی قرار میده و برای همین توسط کریستال بعنوان تطهیر نشده شناسائی میشه و اجازه ی ورود به حفره ی کریستال مقدس رو پیدا نمیکنه. بخاطر همین مشکل با اجداد Noctis درگیر میشه و از قدرت کنار زده میشه اما همون موقع با خودش عهد می بنده تا تمام تلاشش رو برای کمک به قلمرو و پادشاه برحق انتخاب شده بکار بگیره. بخاطر مبارزه ی طولانی با نیرو های شیطانی و تاثیری که از نیروی اونها گرفته تبدیل به نامیرا میشه و اسم خودش رو از Ardyn Lucis به Ardyn Izunia تغییر میده و سالها برای رسیدن به هدفش تلاش میکنه. بخاطر هدفی که گفتم، وارد نیرو های Niflheim میشه و ادامه ی ماجرا !

Ravus : ماجرای Ravus هم از اون ماجراهای باحاله که دونستنش خالی از لطف نیست . Ravus برادر Luna ست و نوجوونی خوبی داشته تا اینکه اون اتفاقات کذائی میفته. 12 سال قبل ، زمانی که Lucis و Tenebrae متحد هم بودن، Regis به همراه پسرش Noctis که تازه از بستر بیماری رها شده به Tenebrae میاد. همون موقع نیرو های Niflheim برای کشتن پادشاه و پسرش به Tenebrae حمله میکنن. مادر revus زمانی که میخواد از پسر و دخترش حفاظت کنه کشته میشه و Ravus که با کشته شدن مادرش و تسخیر قلمرو ضعیف و آسیب پذیر شده از Regis در خواست کمک می کنه اما Regis که همون موقع برای نجات خودش و پسرش در حال فرار از Tenebrae بوده به درخواست Ravus توجهی نشون نمیده. Luna که برادرش رو تنها میبینه برای کمک به اون از پادشاه Regis و Noctis جدا میشه و به Tenebrae برمیگرده و همین اتفاق باعث نفرت Ravus از پادشاه میشه. 12 سال طول میکشه تا Ravus در دربار Neflheim پیشرفت کنه و تبدیل به یکی از افسران ارشد پادشاه Iedolas بشه. زمانی که Neflheim به Lucis پیغام صلح میده، Ravus که از هدف اصلی این پیشنهاد باخبره به خواهرش اجازه نمیده تا وارد Insomnia بشه و به همین ترتیب بدون اینکه دلیل اصلی اینکار رو بهش بگه جونش رو نجات میده. Ravus که میخواد قدرت کریستال مقدس رو بدست بیاره بعد از اینکه Glauca دست Regis رو قطع میکنه ، حلقه ی Lucii رو بر میداره اما نمیدونه که کریستال خودش باید کسی که قدرتش رو در اختیار اون میزاره انتخاب کنه. حلقه به دست Ravus آسیب میرنه. Ravus برای درمان به Niflheim بر میگرده و شمشیر پادشاه Regis و حلقه رو هم با خودش میبره اما بخاطر اینکه پادشاه نیست، نمیتونه از شمشیر استفاده کنه. بخاطر آسیب زیادی که به دستش وارد شده، دست چپش رو با یک بازوی ماشینی عوض میکنن که همین موضوع قدرت Ravus رو چند برابر میکنه. Luna که با برادرش هم عقیده نیست و حتی قبل از کشته شدن Regis تمام تلاشش رو کرده تا به برادرش بقبولونه که عامل اصلی کشته شدن مادرشون Niflheim ها بودن نه پادشاه Regis تصمیم میگیره تا حلقه رو بدزده و اون رو به Noctis برسونه و به Noctis برای رسیدن به قدرت کمک کنه . Ravus از طرف پادشاه Ideolas مامور میشه تا Luna رو بکشه و حلقه رو برگردونه اما Verstael پادشاه رو قانع میکنه که از فرمانش صرفنظر کنه. بجای اون پادشاه به Ravus اختیار کامل نظامی میده و دستور میده که حلقه و  Luna رو برگردونه و ...

Verstael : در مورد Verstael چیز زیادی نمیدونم . همینقدر که یکی از شخصیت های منفی اصلی فاینال فانتزی و یکی از افراد تاثیر گذار ارتش Niflhein هست و قدرت آتش هوائی Niflheim ها مدیون اختراعاتیه که Verstael انجام داده. مشاور Iedolas پادشاه Niflheim هاست و یک استراتژیست قدرتمند و دنیا دیده به حساب میاد که سیاست مدار توانائیه و در تصمیم گیری های مهم و حساس، پادشاه به نظرش اهمیت زیادی میده. همونطور که قبلا هم گفتم Verstael بود که باعث شد پادشاه فرمان قتل Luna رو لغو کنه. 

حالا که تقریبا با شخصیت های اصلی Final Fantasy 15 آشنا شدید، فکر میکنم بهتر بتونید با بازی ارتباط برقرار کنید و با ذهن بازتر روند داستانی بازی رو ادامه بدید .ساده تر براتون بگم اگر شخصیت های بازی رو بشناسید، اون چند ساعت اولیه ی بازی که ممکنه خسته کننده باشه رو راحتتر تحمل می کنین.

تنظیمات اولیه و چند نکته ی کلیدی برای شروع بهتر بازی فاینال فانتزی 15:

- تنظیمات دسته ی بازی رو به اون چیزی که راحتتر هستید تغییر بدید. اگر جزو افرادی هستین که بازی های اکشن سوم شخص بازی می کنن، یعنی همون گروهی که فکر میکنن با کریتوس نسبت فامیلی دارن؛ با حالت دوم تنظیمات دسته فکر میکنم راحتتر ارتباط برقرار کنین. اگر ویچر بازی کردین، احتمالا حالت سوم رو بیشتر می پسندین و اگر هیچ کدوم از اینها رو بازی نکردین و از فاینال فانتزی 13 یکسره سُر خوردین به فاینال فانتزی 15، همون حالت دیفالت بازی رو استفاده کنین بهتره.

- دو حالت مختلف برای مبارزه در بازی وجود داره، Active و Wait. حالت اکتیو، سبک عادی مبارزه است که شما می زنید به دل دشمن و همه رو لت و پار میکنید. آخر سر هم یا شما برنده می شین یا اونا بازنده :D اما حالت Wait یجورائی بقول دوستان Old School تره. زمانی که به یک دسته از دشمن ها می رسین، می تونید در حالت Wait که خود بازی اون رو بعد از انتخاب شما فعال میکنه، دشمنها رو اسکن کنید و نقاط ضعف و قوتشون رو شناسائی کنید. برای مبارزتون استراتژی بچینید و مثلا بفهمید که بهتره در حین مبارزه با کدوم یکی از افراد گروهتون حرکات ترکیبی بزنید. یا مثلا موجودی که دارید باهاش مبارزه می کنید، نسبت به چه اسلحه ای ضعف داره. یا با کدوم جادو می تونید خون بیشتری ازش کم کنید و کلا می تونید با استفاده از اطلاعاتی که در حالت Wait بدست میارید دست بالا رو در مبارزه داشته باشید. امتحانش کنید بد نیست !

- بجای اینکه پولتون رو خرج اقامت در مسافرخونه ها بکنید، بهتره کمپ بزنید. کمپ زدن علاوه بر اینکه مهارت انحصاری Gladiolus رو زیاد میکنه، باعث میشه Ignis هم براتون غذا بپزه که مهارت آشپزی اون هم به اینصورت زیاد میشه. فقط زمانی به مسافرخونه ها برید که مقدار زیادی EXP جمع کرده باشید. همینجا یک نکته ای رو باید بگم. داخل فاینال فانتزی 15 مثل باقی بازی های RPG، بعد از تمام شدن مبارزه آپگرید نمی شید. EXP بدست میارید اما لولتون بالا نمیره. تنها زمانی لولتون بالا میره که کمپ بزنید یا استراحت کنید. فکر می کنم اگر چیزی بخورید هم لولتون زیاد بشه. در هر صورت حواستون باشه که برای ذخیره شدن EXP و تبدیلش به لول باید استراحت کنید. اینجاست که فرق بین جاهای مختلفی که می تونید شب رو در اونها بگذرونید محسوس میشه. بعضی جاها هستن که با وجود هزینه ی زیادی که ازتون میگیرن، EXP تون رو در زمان لول آپ کردن 2 برابر می کنن. اوایل بازی ممکنه اینقدر ثروتمند نباشید که شب رو اینجور جاها بگذرونید. اما بعدا که وضعتون خوب شد حتما به این ویژگی محل های استراحت توجه کنید.

- ممکنه بعضی Quest های جانبی که می گیرد، مربوط به نابود کردن یک هیولای خاص در شب باشه. اول اینکه لول خودتون و لول هیولائی که قصد کشتنش رو دارید بسنجید. البته بازی خودش تا زمانی که لولتون به اندازه ی کافی بالا نرفته باشه بهتون اجازه ی مبارزه با دشمن های لول بالا رو نمیده اما ممکنه در مسیر با موجوداتی برخورد داشته باشید که احساس کنید می تونید اونها رو بزنید. اصلا اینکار رو نکنید!! من تجربه ی مبارزه با یک ببر کاملا بی اعصاب رو دارم. یعنی دوستمون انگار با پشه مبارزه میکرد. با 2 حرکت ساده ی پنجه تمام افراد گروه من رو به دیار باقی فرستاد و خیلی راحت به کاری که قبل از مبارزه انجام میداد برگشت. حواستون باشه اگر این ببر عزیز رو دیدید بسیار آروم و بی سر و صدا از دورترین محل ممکن از کنارش رد بشید که یکوقت چشمش بهتون نیفته که اگر باهاش درگیر بشید باید برای گروهتون فاتحه بخونید. بهر حال یکسری از Quest ها مربوط به هیولاهائی هستن که فقط شبها خودشون رو نشون میدن. اگر همچین ماموریتی گرفتید، فاصله ی خودتون از محل اون موجود خاص رو بسنجید. اگر بیشتر از 1 مایل باهاش فاصله داشتین کلا فراموشش کنید. به هیچ وجه تا قبل از اینکه لولتون به 40 برسه، شبها بیرون پرسه نزنید. Ignis در اینمورد خیلی بهتون هشدار میده. حتما هشدار های Ignis رو جدی بگیرید. هیولاهای لول 35 و 36 که شبها باهاتون درگیر میشن به همراه Goblin هائی که همراهیشون میکنن حتی بدتر از ببری که خدمتتون معرفی کردم با شما و گروهتون رفتار میکنن. یجورائی با خاک یکسانتون میکنن. اصلا هم شوخی ندارن.

 - احتمالا از دوستانتون که فاینال فانتزی 15 رو بازی کردن شنیدین که ماموریت های اصلی بازی فوق العاده هستن و بعد از اتمام ماموریت های اصلی، بازی چیزی برای اینکه شما رو جذب انجام ماموریت های جانبی خودش بکنه نداره. این ادعا هم درسته هم غلط. درست از این بابته که ماموریت های جانبی، نسبت به ماموریت های اصلی خیلی ساده تر و پیش پا افتاده تر هستن و اصلا جذابیت ماموریت های اصلی بازی رو ندارن و توصیه میشه که ماموریت های جانبی رو همزمان با ماموریت های اصلی انجام بدید. اما غلط از این بابت که یکسری غول ها و موجودات بازی، فقط بعد از اینکه ماموریت های اصلی بازی رو انجام بدید به شما رخصت مبارزه میدن. یعنی تا قبل از اتمام بازی اصلا بیرون نمیان. بعنوان مثال پرنده ی غول آسائی رو که اوایل بازی میبینید به یاد بیارید، منظورم موجوداتی در این سایز هستن. از طرف دیگه در انجام ماموریت های جانبی زیاده روی نکنید . بعضی از ماموریت های جانبی بدون اینکه شما بدونید بعد از انجام چند ماموریت اصلی بازی قبل انجام هستن . بعنوان مثال به موقعیتی اشاره دارن که باید چند منطقه رو بر اساس داستان اصلی بازی باز کرده باشید تا بتونید به اونجا برید.

• 
• 
• 
•  

- حواستون به غذا خوردنتون داخل بازی باشه. بعضی از غذاها محبوب یک شخصیت خاص هستن که با پختن اونها می تونید عملکرد اون شخصیت رو ارتقا بدید. علاوه بر این، هر غذائی که می خورید یک سری مزایائی رو برای شما و همراهانتون به ارمغان میاره. مثلا HP تون رو افزایش میده یا قدرتتون رو بیشتر می کنه. توجه داشته باشید که دور بعد که غذا می خورید، تاثیر غذای قبلی از بین میره و غذای جدید هست که روی شما و افراد گروهتون تاثیر میگذاره.

- بعد از گرفتن Quest های جانبی، محل هائی روی نقشه مشخص میشه که باید برای انجام Quest مربوطه به اونجا برید. توجه داشته باشید که چیزی که برای Quest مورد نظر باید بدست بیارید دقیقا در وسط محلی که به اونجا فرستاده شدید قرار نداره. بعنوان مثال ممکنه برای بدست آوردن یک سنگ خاص به نقطه ای فرستاده بشید. زمانی که به محل مورد نظر می رسید ممکنه چیزی پیدا نکنید. عموما محل مربوط به Quest ها یک دایره روی نقشه است که شما به وسط اون هدایت می شید. ممکنه سنگ مورد نظر برای Quest بجای مرکز دایره روی محیط اون قرار داشته باشه یا هر جائی داخل این دایره. باید تمام اون منطقه رو جستجو کنید.

- نیرو های ایمپریال بخاطر اینکه با تفنگ به سمتتون شلیک میکنن، از راه دور میتونن بهتون صدمه بزنن بهترین راه برای ضربه زدن به اونها استفاده از شمشیر های سریع یا تفنگ و یا جادوئه. در غیر اینصورت ممکنه در کمال ناباوری در مبارزه زخمی ویا حتی کشته بشید.

- برخلاف سایر نسخه های فاینال فانتزی در این شماره نمی تونید آیتم ها رو انبار کنید. زمانی که در نبرد هستید ممکنه هر لحظه یکی از افراد گروه و یا حتی خودتون صدمه ببینید و به آیتم های مناسب احتیاج پیدا کنید. برای همین بهتره دکمه ای که قسمت آیتم ها رو باز میکنه در دسترس باشه.

- اگر قصد دارید با ماشین به مسیر های طولانی برید، حتما قبل از شروع سفر باک ماشین رو پر بنزین کنین تا داخل جاده نمونید.

موفق باشید