در رویدادهای سینمایی، بهندرت دیده بودم که حمایتهای طرفداران از یک فیلمساز، بتواند یک شرکت فیلمسازی را وادار کند تا نسخه اختصاصی مؤلف را تحت هر شرایطی منتشر نماید. شرکت فیلمسازی برادران وارنر (Warner Bros Pictures) به طرز شگفت انگیزی از هشتگهای توییتری مردم مبنیبر آزادکردن نسخه اختصاصی لیگ عدالتِ زک اسنایدر (Zack Snyder's Justice League)، عقبنشینی میکند و اختیاری بهظاهر «کامل» به شخص مذکور میدهد تا فیلم موردنظرش را در اختیار طرفداران دنیای ابرقهرمانی DC بگذارد. حرکت طرفداران در این راستا قابلستایش است و زک اسنایدر باید مدیون آنها باشد اما نسخه ویژه اسنایدر از Justice League علیرغم وجود برخی از ویژگیهای برجسته نسبت به نسخه جاس ویدون، از ایرادهای گستردهای برخوردار است که بخش اعظم آن نشئتگرفته از سبک فیلمسازی اغراقآمیز اسنایدر است. با بازی مگ همراه باشید.
Zack Snyder's Justice League تغییر 180 درجهای در پیرنگ اصلی فیلمنامه کریس تریو (Chris Terrio) و خودش که در طول سالهای 2015 تا 2017 نوشتهاند، نمیکند. پس از مرگ سوپرمن و فریادهای بیمهابا وی از لحظات پایانی عمرش، صدای چند جعبه اسرارآمیز در گوشه و کنار دنیای وسیع و خیالی DC Comics درمیآورد. جعبههایی که به نشانه برخاست نیروهای دشمن از خواب خفته است. بروس وین (بن افلک) در تلاش است که گروه لیگ عدالت را با یافتن افراد ویژه و دارای قدرت ابرقهرمانی پیدا کند. نیروی دشمن با سرپرستی استپن وولف به کره خاکی میآید تا با دستیافتن به جعبهها (در فیلم به جعبهها Mother Boxes گفته میشوند.)، جایگاهی والا در بین نیروهای شر و رهبرش –دارکساید - پیدا کند و زمینه حضور وی بر کره خاکی را فراهم کند. فرق اصلی نسخه ویدون (Joss Whedon) با نسخه اسنایدر در این است که اسنایدر در مدت زمان 242 دقیقه در شرح سرگذشت شخصیتها وقت میگذارد. اگر در نسخه ویدون، شخصیتهای فلش و سایبورگ بهعنوان کاراکترهای خنثی به گروه عدالت ملحق میشوند، در نسخه اسنایدر سرگذشت بلند و تأثیرگذاری از آنها به نمایش میگذارد. خب این یک نکته خوب است تا بدون آن که یک فیلم مستقل از آنها ببینیم، بخشی از زندگی آنها را بدانیم و مشاهده کنیم. بهخصوص اسنایدر روی شخصیت سایبورگ حساسیت نشان میدهد و بیشتر از سایر شخصیتها به کلیدیترین شخص در حل معمای جعبههای اسرارآمیز تبدیل میشود. مزهپراکنیها نسبت به نسخه ویدون کمتر شده است. اشاره به مزهپراکنیها سعی بر تقلید موقعیتهای کمیک آثار ابرقهرمانی مارول دارد، در نسخه اسنایدر کاهش مییابد. به ندرت مزهپراکنیهای شخصیت بری آلن (فلش) مخاطب را آزار میدهد و کنترل شده است؛ هرچند بازی ازرا میلر همچنان در ادا و اجرای موقعیتهای کمیک و مبارزهها مشکل دارد. بخش پایانی بزرگترین تغییر در نسخه اسنایدر است. حضور بیرقیب سوپرمن بهعنوان تنها ناجی و مبارزه قدر علیه استپن وولف در نسخه ویژه وی کاهش مییابد و مسابقه دویی که بین فلش و سوپرمن در راستای خلق موقعیت گزاف و کمیک در نسخه ویدون وجود داشت، در نسخه اسنایدر حذف میشود و جایش را به پررنگ کردن نقش سایبورگ در پایان رساندن راه ارتباطی جعبهها با دارکساید میدهد. تغییر درجه سنی از PG-13 به R، یکی از دلایلی بود که طرفداران مشتاق تماشای نسخه زک بودند. اما تفاوت آشکار و مفیدی در روند قصه ایجاد نمیکند. پاشیدن لکههای خون و قطع شدن سر اسپتن وولف و گفتن چند کلمه ناسزا قدرت فیلمسازی اسنایدر را بالا نمیبرد.
کارگردانی زک اسنایدر به طور معمول اختلاف نظری بین مخاطبان به وجود میآورد و تصویربرداریهای اغراقآمیز وی مورد رضایت همگان نیست. این غیر لذتبخشترین مورد از فیلم Justice League است. نمای نزدیک (کلوز آپ)، استفاده بیش از حد از تکنیک اسلوموشن و غوطهور در جلوههای ویژه کامپیوتری، تنها دانش این فیلمساز از زمان ساخت اثر جنجالی 300 تا بتمن علیه سوپرمن (Batman Vs Superman: Dawn of Justice) است. انتظار داشتم که حمایت طرفداران حداقل بتواند سبک فیلمسازیاش را تغییر دهد اما گویا منجر شده که وی بیشتر به سبک آزرده دهندهاش وفادار بماند. او عملاً با این تکنیکها فیلمساز قلمداد نمیشود. او فردی با ایدههای خوبی است که میتواند ایدههایش در زمینههای کمیک بوک سازی، بازیسازی و انیمیشنسازی بکارد. شاید اگر اثر مذکور را در قالب انیمیشن تماشا میکردم، خردهای از تمام قابها بندی نمیگرفتم و اثر را تا حد ممکن مورد ستایش قرار میدادم. نمیدانم که اصرار زک اسنایدر در استفاده از Aspect Ratio 4:3 در نسخه ویژهاش چه بوده است؟ چون اگر قصد داشته که اثرش با این نسبت تصویر بر قاب تلویزیون یا مانیتور کامپیوتر بیشتر خوش میآید، باید بگویم که در اشتباه بوده است. یکی از جزئیات موردعلاقه طرفداران سینمای ابرقهرمانی نگاه به اطراف صحنهها است. با این نسبت تصویر بهسختی میتوان به جزئیات صحنه پی برد. استفاده از این نسبت باعث شده که تنها نماهای نزدیک از چهره بازیگران را تماشا کنیم. موسیقی متن که توسط Junike XL ساخته شده است، تا حدودی اغراقآمیز است و اینکه موسیقی تنوع پیدا نمیکند. در طول مبارزه گروه آمازونها و حضور واندروومن در نبردها، از یک موسیقی متن استفاده کرده که برای بار نخست شنیدنی و قابل تأمل است ولی استفاده مکرر باعث رنجاندن مخاطب میشود. موسیقی دانی که در کارش استاد است اما در اثر مذکور تلاش کافی درپرداخت تنوع موسیقی نمیکند. تدوین در چپترهای پایانی سوتی میدهد؛ در زمان ورود ابرقهرمانان به غار بتمن، دایانا (واندروومن) طوری با آلفرد رفتار میکند که او را نمیشناسد، در حالی که در چپترهای نخست، رابطه صمیمانهتری بین آلفرد و دایانا مشاهده میشود. بیدقتی زک در این مقطع کار دست او داده است.
نمایش تریلرهای بولد شده از شخصیت جوکر (با بازی جرد لتو) و آن عکسهای به صلیب کشیده از وی هم یک بحث تبلیغاتی بود که وارنر دوباره مخاطبان را فریب داد. بخش پایانی فیلم که قرار است سرانجام قصه را مشخص کند، از بخشهای بد فیلم است. سکانس خواب بی دروپیکر بتمن که به ناکجاآبادی حمله میکنند، دشمنهایش به دوستانش تبدیل میشوند، روبرویش یک جلوه خبیث سوپرمن قرار میگیرد و دیالوگ پینگ و پنگی بین جوکر و بتمن ردوبدل میشود، مخاطب را با دیدن این سکانس به وجه نمیآورد. بیشتر برایش سؤال به وجود میآورد و مجهول است که چرا زک این سکانس را فیلمبرداری کرده است؟ بهخصوص اینکه وارنر قرار نیست اثری دیگر از دنیای سینمایی DC را در اختیار زک اسنایدر قرار دهد. بهیقین بخش زیادی از بودجه 70 میلیونی اثر به ساخت همین سکانس بیسروته برمیگردد.
فیلم Zack Snyder's Justice League اثر قابل دفاعی نیست و به شخص زیاد بین اثر وی و نسخه جاس ویدون در بعد کیفی تبعیض قائل نمیشوم. اما خارج از بحث اثر باید حرکت طرفداران را تحسین کنم که توانستند روی شرکت فیلمسازی برادران وارنر فشار ایجاد کنند تا نسخه موردعلاقه شان را تماشا کنند و خودشان به مرحلهای از حق برسند که تشخیص دهند کدام نسخه بهتر بوده است. زک اسنایدر هرگز نباید لطف طرفداران را فراموش کند.
نظرات