نقد فیلم به وقت شام
به وقت شام، فیلمی در ژانر سینمای اکشن، جنگ و مقاومت، آخرین ساختهی ابراهیم حاتمی کیا است که حواشی زیادی پیرامون آن شکل گرفت. از نقدهای نه چندان مثبتی که به این سینمایی وارد شد تا جریاناتی که در جشنواره فیلم فجر و سخنرانی حاتمی کیا در زمان دریافت سیمرغ بلورینش به وقوع پیوست، همه دست به دست هم دادند تا کنجکاو تماشای این فیلم جنجالی و پرحاشیه باشم. فیلمی که پس از دیدن آن می توانم در یک جمله بگویم:
«دم شما گرم آقای حاتمی کیا»
فارغ از فضای سنگینی که برای این فیلم ایجاد شد، در قالب یک بیننده، کسی که فیلم را تماشا کرده و تحت تاثیر آن قرار گرفته و بازخورد باقی تماشاچیان را نسبت به فیلم دیده است، به نقد فیلم به وقت شام خواهم پرداخت. پس همراه بازیمگ باشید.
داستان فیلم با نمایش وضعیت فاجعهای که ساکنان جنگ زده سوریه در آن به سر میبرند آغاز میشود. بخشهایی که توسط داعش محاصره شدهاند و امکان کمک رسانی به آنها تنها از راه آسمان و آن هم با ریسک بالا امکان پذیر است و این خلبانان ایرانی هستند که پیش از سایرین دست به کار شدهاند.
ماجرای فیلم پیرامون علی رستمی (بابک حمیدیان) یکی از خلبانان ایرانیست که همسر باردارش در ایران انتظار بازگشتش را میکشد و بعد از آخرین ماموریتی که داشته، برگهی ترخیص را از فرمانده –پدرش- (هادی حجازیفر) دریافت کرده و راهی ایران است که در جریان ماموریتی خطرناک قرار میگیرد. ماموریتی که پدرش قصد انجام آن را دارد.
فرودگاه تدمر به محاصره داعش درآمده است. تنها شانس بازماندگان شهر، هواپیمایی است که در یکی از آشیانهها آرام گرفته و در انتظار رسیدن خلبانی برای پرواز است. وضعیت فلاکتبار جنگزدگان از یک طرف و ترس از حملهی داعش به آشیانه از طرف دیگر باعث شده تا هر لحظه تاخیر در انجام ماموریت، شانس موفقیت آن را کمتر کند.
بالاخره با تلاش کاپیتان رستمی و از جان گذشتگی نیروهای امنیتی، در زیر آتش سنگین عوامل داعش، هواپیما به پرواز در میآید و تدمر را ترک میکند اما طعم شیرین این موفقیت خیلی زود با به دست گرفتن کنترل هواپیما توسط نیروهای داعش به کام مسافران و خدمه تلخ میشود. کاپیتان باید تصمیم مهمی بگیرد. باید بین بازگشت به تدمر و نشستن در فرودگاهی متروکه یکی را انتخاب کند. انتخابی که تازه اولین قدم است!
داستان فیلم به وقت شام، داستان رشادتهاست. داستان آزادگی و تقابل باورهایی متفاوت در کالبد دین اسلام است. تنها وقتی که هر دو گروه به خداوند یکتا و رسولش معتقد هستند، قرآن میخوانند و به آن قسم میخورند، نماز میخوانند و حتی به یکدیگر اقتدا میکنند، اوج فاجعه خودش را نشان میدهد.
وقتی که هر دو گروه خودشان را مسلمان میدانند و وعده بهشت و جهنم میدهند، فهم درست و نادرست برای آنان که نظارهگر این تقابل هستند بسیار سخت میشود. به وقت شام فیلمی در ژانر اکشن اما از نوع مقدس است. اغراق نیست اگر آن را در گروه فیلمهای دفاع مقدس طبقه بندی کنیم.
علاوه بر داستان تاثیرگذار، در به وقت شام نقاط قوتی وجود دارد که مرزهای فیلمسازی کشورمان و حتی منطقه را گسترش میدهند.
سطح جدیدی از جلوههای ویژهی رایانهای در به وقت شام به کار گرفته شده که تا به حال با این دقت و وسعت در هیچکدام از تولیدات سینمایی ایران دیده نشده است. جلوههای ویژه رایانهای که مکمل جلوههای ویژه بسیار خوب میدانی شدهاند تا به وقت شام فیلمی باورپذیر و تاثیرگذار باشد.
بازی بسیار خوب بابک حمیدیان که سبک فیلمسازی حاتمیکیا را میداند، در کنار هادی حجازیفر که قطعا می توانست بهتر باشد و به گفتهی خودش فرصت کار با حاتمی کیا را از دست داده، تماشاچی را با فیلم همراه میکند و تاثیری که میخواهد را به خوبی در نقاط عطفش میگذارد.
فیلمبرداری بسیار خوب در قالب سبک فیلمسازی حاتمیکیا، تدوین طاقت فرسا با همراهی موسیقی متن فوقالعاده کارن همایونفر که به خاطر موسیقی متن به وقت شام، برنده تندیس سیمرغ بلورین جشنواره فجر شد، در کنار هم معجونی میسازد که نام حاتمی کیا برروی آن میدرخشد.
نکتهای که باید درباره آن تامل کرد، گستردگی تبلیغاتی است که داعش از آن استفاده میکند. روشی که برای مشروع جلوه دادن نامشروع به کار میگیرند تا جذب نیرو کنند و در کمال ناباوری در این راه موفق هم هستند! صحنهای منزجر کننده از قربانی کردن اسرا که برای فیلمبرداری، کارگردانی میشود به موضوع بسیار مهمی اشاره میکند. اینکه داعش در ابعادی بزرگتر از یک گروه تروریستی متوحش، یک طرز فکر است. طرز فکری که مانند ویروسی واگیردار به سرعت گسترش پیدا میکند و ایستادگی در مقابلش به تلاشی بیوقفه و ارادهای پولادین نیاز دارد.
به وقت شام فیلمی در رابطه با از خود گذشتگیهاست. در رابطه با تقابل دو اعتقاد که منشائی واحد دارند. در رابطه با باورها و البته تاثیر تبلیغات و شبکههای اجتماعی و فضای مجازی است. در رابطه با چرایی رفتن مدافعین حرم برای مقابله با خوارج معاصر است. در رابطه با روح بزرگ انسانهای آزاده. به وقت شام سندی مستدل از اتفاقی پست مدرن است که پیرامون ما –کشور ما- در حال وقوع است. تهدیدی بسیار نزدیک که تا قبل از ماجرای حمله به مجلس شورای اسلامی در تهران، به فاجعه بودن آن باور نداشتیم. به وقت شام، یک تلنگر به آنهایی است که فقط ضعفها را میبینند و آنهایی که باور و اصول اخلاقی و آرمانهای گروهی انسانهای وارسته را با ملاک پول و ثروت میسنجند. به وقت شام نمایشی از رشادتهای انسانی است. افرادی که ابر قهرمان نیستند. افرادی که نامیرا نیستند و قدرتهای جادویی ندارند. افرادی کاملا عادی اما معتقد با روحهایی به بزرگی یک دنیا. به وقت شام، تقابلی میان فرهنگ و بیفرهنگی است. به وقت شام فیلمی است که با وجود برخی نقاط ضعف، باید تماشایش کرد.
نظرات (1)