نویسنده: مهدی افتخاری یکشنبه، 17 شهریور 1398
ساعت 13:17

نقد و بررسی بازی Gears 5

ظهور ملکه چرخ دنده‌ها

5 از 5

فرنچایز Gears of War بدون شک یکی از تاثیرگذارترین و محبوب‌ترین فرنچایزها در صنعت بازی‌های ویدیویی است؛ زمانی که اولین نسخه این سری در سال 2006 به بازار عرضه شد، منتقدان و گیمرها سخت می‌توانستند باور کنند که یک شوتر سوم شخص ساده می‌تواند تا این حد منحصر به فرد و جذاب باشد. بله، گیم پلی گیرز آو وار مشخصه پیچیده‌ای نداشت اما گان پلی بی نظیرش و دنیایی که ماجرای بازی در آن شکل می‌گرفت، آن را به یکی از خاص‌ترین و بهترین شوترهای نظامی ساخته شده در تاریخ تبدیل می‌کرد. موفقیت اولین گیرز آو وار طبیعتا باعث شد کارگردان بازی یعنی کلیف بلزینسکی و تیم با استعدادش در Epic، دست از کار خود برندارند و یک Trilogy محشر را خلق کنند که هر کدام از عناوین این Trilogy، علاوه بر یک بخش داستانی عالی یک بخش چند نفره فوق العاده را هم به همراه داشتند. متاسفانه زمانی که تیم Coalition وارد کار شد، این فرنچایز وارد مسیر جدیدی شد و نسخه چهارم سری نتوانست آنطور که باید انتظارات طرفداران گیرز آو وار را برآورده کند. Gears 5 نیز همچنان در این مسیر جدید حرکت می‌کند، اما کار خود را خیلی بهتر از نسخه قبلی سری انجام داده و با وجود تغییرات بسیاری که در آن اعمال شده، می‌تواند حس و حال یک گیرز آو وار واقعی را تا حدی به مخاطب انتقال دهد. گیرز 5 یک انقلاب به حساب نمی‌آید و شاید از دید برخی افراد یک بازگشت افسانه‌ای نباشد، اما بدون شک ثابت می‌کند که میراث بلزینسکی و اپیک گیمز هنوز از بین نرفته است؛ عنوانی که به راحتی می‌تواند طرفداران گیرز آو وار را راضی نگه داشته و آن‌ها را دوباره به این فرنچایز امیدوار کند.

برخلاف گیرز آو وار 4، داستان گیرز 5 بر روی یک پروتاگونیست متفاوت تمرکز دارد؛ اگرچه جیمز دومینیک فینیکس و مارکوس فینیکس نیز نقش‌های نسبتا مهمی را در بازی ایفا می‌کنند. زمان زیادی از اتفاقات گیرز آو وار 4 نمی‌گذرد و Swarm(تهدید جدیدی که در نسخه قبلی معرفی شدند) هنوز یک خطر جدی به حساب می‌آید و ارتش منفور COG(ائتلاف دولت‌های سازمان‌یافته) همچنان برای نابود کردن آن‌ها تلاش می‌کند؛ اگرچه همه افراد از روش‌هایی که کاگ برای دستیابی به اهدافش انتخاب می‌کند راضی نیستند و با توجه به تاریخچه نه چندان پاستوریزه آن‌ها نباید هم اینطور باشد. در اکت ابتدایی بازی شما در نقش یکی از همین سربازان کاگ یعنی جیمز هستید که به همراه دلمونت واکر، کیت دیاز، پدرش مارکوس و تعدادی دیگر از سربازان ارتش کاگ سعی دارند غیرنظامیان زیست‌گاهی را که تحت حمله سوارم قرار گرفته نجات دهند. متاسفانه به خاطر یک اشتباه احمقانه و مشکلات فنی که برای اسلحه معروف یعنی Hammer of Dawn پیش می‌آید، هیچ چیز طبق نقشه پیش نرفته و یک فاجعه بزرگ به بار می‌آید. بعد از این فاجعه اکت دوم شروع می‌شود و حال شما کنترل کیت دیاز را به دست می‌گیرید، در واقع از اینجاست که اصل داستان شروع می‌شود. اگر به یاد داشته باشید، در پایان گیرز آو وار 4 مشخص شد که کیت، نوه ملکه لوکاست‌ها یعنی میرا است. کیت که به خاطر کابوس‌هایی که اخیرا می‌بینید نگران شده و از این می‌ترسد که نکند رفتار عجیبش باعث شود تا اطرافیانش آسیب ببینند، تصمیم می‌گیرد به همراه دلمونت به  آزمایشگاه مکانی به نام New Hope سفر کرده تا راهی برای درمان خودش پیدا کند. طبق گفته مارکوس، کیت می‌تواند در این آزمایشگاه جواب تمامی سوالاتش را پیدا کرده و از گذشته خودش با خبر شود.

خلق یک پروتاگونیست مونث آن هم برای فرنچایزی که هیچگاه یک پروتاگونیست مونث نداشته طبیعتا کار آسانی نیست اما تیم نویسنده از پس این کار بر آمده و توانسته یک شخصیت شایسته توجه را خلق کند. کیت یک ماجراجوی حرفه‌ای یا یک قهرمان دلیر نیست، بلکه گاهی اوقات بیشتر به یک دختر بچه وحشت زده شباهت دارد که از اتفاقاتی که قرار است در آینده برای او بیفتند هراس دارد و اکثر اوقات عکس العمل‌هایی که هنگام با خبر شدن از حوادث گذشته و حال از خودش نشان می‌دهد منطقی به نظر می‌رسند. همین باعث می‌شود که تماشای تغییر شخصیت کیت در طول بازی برای مخاطب لذت بخش باشد. و به لطف صداپیشگی خوب لورا بیلی، کیت به یک شخصیت دوست داشتنی تبدیل شده که ارتباط بر قرار کردن با او کار چندان دشواری نیست. علاوه بر کیت، به شخصیت‌های دیگر هم به اندازه کافی رسیدگی شده و اگرچه گاهی کمی کلیشه‌ای به نظر می‌رسند اما تعامل آن‌ها با کیت یا با یکدیگر و تغییر رابطه‌هایشان در طول بازی نیز می‌تواند تا حد زیادی منطقی و قابل درک باشد. برای مثال، اینکه مارکوس پروتاگونیست بی اعصاب و معروف اولین سه گانه گیرز آو وار، اینجا به یک پیرمرد با تجربه تبدیل شده که سعی دارد با نصیحت کردن، پسر خودش را به راه درستی هدایت کند، نشان می‌دهد که شخصیت او چقدر در طول این سال‌ها تغییر کرده و حال نمی‌خواهد جیمز هم اشتباهات او را مرتکب شود. این شخصیت پردازی خوب، بعلاوه بعضی دیالوگ‌ها و کارهای طنز کارکترها باعث می‌شوند تعداد زیادی از شخصیت‌های بازی به شخصیت‌هایی به یاد ماندنی و دوست داشتنی تبدیل شوند.

Gears-5-Review-P1

View the embedded image gallery online at:
https://bazimag.com/review/11565#sigFreeIdbd4dfd168b

شخصیت پردازی خوب قاعدتا باعث می‌شود تا روند داستانی انسجام خود را حفظ کرده و با منطق پیش روی کند؛ این قضیه تا حدی در مورد داستان گیرز 5 صدق می‌کند. متاسفانه از اواسط بازی به بعد، داستان از تمرکز اصلی(یعنی کیت) فاصله گرفته و به حاشیه می‌پردازد اما خوب روند داستانی همان نیمه دوم هم تا حدی از انسجام کافی برخوردار است و کیت را به طور کامل از یاد نمی‌برد. در واقع نقطه قوت بخش نویسندگی بازی، شخصیت پردازی آن است نه داستانش. لازم به ذکر است که بد نیست مروری بر اتفاقات گیرز آو وار های قبلی داشته باشید تا در فهمیدن بعضی چیزها در گیرز 5 به مشکلی بر نخورید؛ در طول بازی اشاره‌های زیادی به اتفاقات 25 سال پیش و حمله لوکاست‌ها(یعنی داستان سه گانه اول) خواهید دید و اگرچه این اشاره‌ها شما را دقیقا به مکان و زمان گیرز آو وارهای قبلی نمی‌برند، اما بدون شک خاطرات تلخ و شیرین زیادی را برای شما زنده خواهند کرد. می‌توان گفت که تیم نویسنده کار خود را تقریبا خوب انجام داده و اگرچه یک داستان عالی مانند داستان‌های عناوین سه‌گانه اول را خلق نکرده، اما دنیا، تاریخچه و شخصیت‌های گیرز آو وار را همانند قبل جذاب نگه داشته‌اند.

خوشبختانه ویژگی که فرنچایز گیرز آو وار همیشه به خاطرش معروف بوده، یعنی گان پلی معرکه و مبارزات بی نظیر، دستخوش تغییر و تحولات زیادی نشده و همانند قبل به بهترین شکل ممکن پیاده سازی شده است. همانطور که از یک گیرز آو وار انتظار می‌رود، کلیت گیم پلی گیرز 5 مبارزات و سکانس‌های هیجان انگیز بینشان هستند که مدام به شما آدرنالین تزریق می‌کنند، بنابراین هیچ جایی برای پلتفرمینگ یا پازل حل کردن باقی نمی‌ماند. اگرچه تعدادی المان مختلف به بازی اضافه شده تا از یکنواخت شدن گیم پلی جلوگیری کنند، اما تمامی این المان‌ها به نفع بازی تمام نشده‌اند. گیرز 5 به 4 اکت مختلف تقسیم می‌شود؛ اکت اول و آخر بازی همانند یک گیرز آو وار عادی یک حالت خطی دارند؛ یعنی بازی یک مسیر مشخص را پیش روی شما گذاشته و شما باید این مسیر را طی کنید. متاسفانه اکت دوم و سوم کمی متفاوت است و یک دیزاین غیر خطی برای آن‌ها در نظر گرفته شده. در این دو اکت یک نقشه نسبتا بزرگ پیش روی شما گذاشته شده و یک وسیله نقلیه به نام اسکیف(چیزی مانند یک قایق موتوری بزرگ) در اختیار شما قرار داده می‌شود. آبجکتیوهای اصلی روی نقشه مشخص می‌شوند و شما می‌توانید هر زمان که بخواهید به سراغ آن‌ها بروید، یعنی اگر علاقه دارید به گشت و گذار و انجام دادن فعالیت‌های جانبی(بله، فعالیت‌های جانبی هم وجود دارند) بپردازید، می‌توانید این کار را انجام دهید. مشکل اول اینجاست که این فعالیت‌های جانبی مانند فچ کوئست‌های ساده طراحی شده و فاقد از هر گونه جذابیتی هستند، بنابراین شما هیچ انگیزه‌ای برای انجام دادن آن‌ها نخواهید داشت. مشکل دوم اینجاست که محیط‌های این نقشه‌ها(که به لطف جلوه‌های بصری عالی بازی واقعا زیبا هستند) هیچ چیز جالبی برای پیدا کردن ندارند و واقعا دلیلی برای گشت و گذار در آن‌ها وجود ندارد. خود اسکیف یک نکته منفی به حساب نمی‌آید و به خاطر فیزیک بسیار خوبش کنترل آن در محیط‌های ناهموار دو نقشه می‌تواند لذت بخش باشد، اما غیر خطی بودن این دو اکت برای بازی که در خطی بودن مهارت زیادی دارد واقعا غیر ضروری است.

Gears-5-Review-P2

قدرت گیرز 5 در قسمت‌های خطی آن است؛ قسمت‌هایی که یک مسیر از پیش تعریف شده را پیش روی شما قرار داده و آن را با انواع و اقسام دشمنان کوچک و بزرگ پر کرده است؛ مبارزات فراوان و پشت سر هم می‌توانند زننده باشند و لول دیزاین ساده نیز می‌تواند مخاطب را خسته کند، اما گیرز 5 نیز همانند گیرز آو وار های قبلی با روش‌های مختلف از یکنواخت شدن قسمت‌های خطی خود جلوگیری می‌کند. تنوع دشمنان و اسلحه‌های بازی خود یکی از همین روش‌ها است و باعث می‌شود که همه چیز به سنگر گرفتن، هدف گیری، شلیک کردن و خشاب عوض کردن ختم نشود. ناگفته نماند که مینی باس‌های متنوع و زیادی را در بازی خواهید دید که مبارزه با هر کدام از آن‌ها بسیار هیجان انگیز و نفس گیر است؛ به شخصه فکر می‌کنم سوارم فلاک‌ها نسبت به بقیه باس‌ها بهتر طراحی شده‌اند، موجودات کوچکی که به صورت دست جمعی در هوا می‌چرخند و ناگهان شما را مورد حمله قرار می‌دهند؛ به رگبار بستن آن‌ها با یک مسلسل و کوچک کردن گروهشان واقعا لذت عجیبی دارد و یک حس رضایت را در بازیکن به وجود می‌آورد! فاکتور دیگری که از تکراری شدن مبارزات جلوگیری می‌کند، قابلیت‌های جدیدی است که به لطف حضور جک(روبات کوچکی که در طول بازی با شما همراه است) به بازی اضافه شده. این روبات کوچک دارای چندین قابلیت متنوع است که به مرور زمان برای شما آنلاک شده و می‌توانید با Componentهایی که در محیط بازی پیدا می‌کنید آن‌ها را ارتقا دهید. قابلیت‌هایی از قبیل ایجاد یک شیلد، نامرئی شدن، Stun کردن دشمنان و خیلی چیزهای دیگر که هر کدام به یک شکل به شما کمک می‌کنند. به مرور زمان این قابلیت‌ها کارایی خود را نشان خواهند داد و پس از مدتی خواهید فهمید که چگونه باید از هر کدام به نفع خود استفاده کنید. و مهم‌ترین ویژگی که مبارزات را زیباتر از همیشه می‌کند و در تک تک لحظات بازی می‌درخشد، گان پلی بی نظیر و همیشگی سری GOW است. همه این مشخصه‌ها نه تنها باعث شده گیم پلی گیرز 5 خسته کننده نباشد، بلکه در طول 15 ساعت بازی شما را تشنه مبارزات بیشتر نگه می‌دارند. انجام کارهایی مثل به رگبار بستن لوکاست‌ها با لنسر، به سیخ کشیدن آن‌ها با رترو لنسر، تکه تکه کردن سوارم‌ها با نشر و یا نصف کردن آن‌ها با اره برقی در حالی که به موسیقی‌های متن زیبای رامین جوادی گوش می‌دهید، واقعا حال شما را جا خواهد آورد! و صد البته انجام دادن همه این کارها به همراه یک دوست، چه به صورت اسپلیت اسکرین چه آنلاین، لذت بیشتری دارد.

Gears-5-Review-P3

View the embedded image gallery online at:
https://bazimag.com/review/11565#sigFreeIdb11df65cf8

بخش Multiplayer بازی نیز همانند قبل نسبتا قوی ظاهر شده و می‌تواند برای افرادی که به دنبال یک تجربه آنلاین ساده اما خوب هستند بسیار لذت بخش باشد؛ چه تازه کاران، چه کسانی که با مولتی پلیر سری گیرز آو وار آشنایی دارند از مودهای قدیمی و محبوبی مانند Deathmatch، King of The Hill و یا Dodgeball لذت خواهند برد و سیستم Progression بخش چند نفره با وجود اینکه چندان پیچیده نیست، می‌تواند بازیکنان را برای ساعات زیادی سرگرم نگه دارد. اکثر آیتم‌هایی که برای بخش شخصی سازی کارکترها وجود دارد، به وسیله لول آپ شدن و کامل کردن Challengeها به دست می‌آیند و خوشبختانه پرداخت‌های درون برنامه‌ای بازی زیاد به تجربه شما آسیب وارد نخواهند کرد.

مهم‌تر از همه بخش Horde است که می‌توانید آن را تک نفره و یا چند نفره با دوستان خود(آپشن اسپلیت اسکرین برای این بخش نیز وجود دارد) تجربه کنید. همانند نسخه‌های قبلی، اینجا هم هدف شما مقاومت در برابر موج‌های دشمنان است که به مرور زمان قوی‌تر و سنگین‌تر می‌شوند؛ کلا 50 موج یا Wave وجود دارد و بعضی از موج‌ها ممکن است یک یا دو باس هم پیش روی شما قرار دهند. می‌توانید با جمع آوری Power(که با کشتن دشمنان به دست می‌آید) از Fabricator تله، ابزار، اسلحه و آپگریدهای جدید تهیه کنید که تاثیر به سزایی در مبارزات پیش روی شما دارند. مهم‌تر از همه این‌ها کارکتری است که انتخاب می‌کنید؛ 6 کارکتر برای انتخاب وجود دارد، جیمز، دلمونت، کیت، مارکوس، جک و فاز و هر کدام از این کارکترها قابلیت‌های خاص خود را دارند و هر کدام به یک شکل در بخش Horde به شما کمک خواهند کرد. برای مثال، کیت می‌تواند برای مدت کوتاهی نامرئی شود و یا جک می‌تواند دشمنان را تحت کنترل خود در بیاورد. بخش Horde نیازمند همکاری بالای بازیکنان با یکدیگر است و به خاطر مبارزات چالش برانگیزش می‌تواند یک مود جذاب و اعتیاد آور باشد که برای مدت زیادی دست از سرش برنخواهید داشت.

علاوه بر اینها، بخش جدید دیگری نیز به بازی اضافه شده که Escape نام دارد؛ برخلاف Horde که در آن وظیفه شما مقاومت است، در Escape شما باید به تنهایی یا به همراه دو بازیکن دیگر، از یک Hive که مملو از دشمنان مختلف است فرار کنید. اینجا نیز هر شخصیت یک قابلیت متفاوت داشته و هر کدام به شکل خود می‌توانند مفید باشند. البته با وجود اینکه بخش Escape نیز به شکل مطلوبی پیاده سازی شده و یک ویژگی جدید بسیار خوب به حساب می‌آید، جذابیت Horde و دیگر بخش‌های چند نفره گیرز 5 را ندارد.

Gears-5-Review-P4

متاسفانه یک مشکل بزرگ در هر دو بخش داستانی و چند نفره وجود دارد، مشکلات فنی؛ در حال حاضر سرورهای بخش چند نفره در وضعیت چندان مطلوبی قرار ندارند و به سختی می‌توان وارد یک Match شد. حتی اگر وارد شوید ممکن است پینگ شما زیاد مناسب نباشد یا پس از مدتی اتصال شما به سرورهای بازی قطع شود. تیم سازنده اعلام کرده که به زودی آپدیت‌های جدیدی برای پایداری بخش چند نفره منتشر خواهد کرد و امیدواریم که به زودی شاهد بهینه سازی سرورهای بازی باشیم.

بخش داستانی نیز گرفتار مشکلات تکنیکی متعددی است؛ چندین بار یک باگ یا هوش مصنوعی پایین دشمنان و یاران خودی مانع از این شدند که قسمتی از بازی را به راحتی به پایان برسانم. یا دشمنان به در و دیوار گیر می‌کردند و یا یاران خودی کاری که برای پیشروی در مرحله لازم بود را انجام نمی‌دادند. و با وجود نرخ فریم پایدار، گاهی اوقات در محیط‌های شلوغ و پر جزئیات شاهد افت فریم‌های کوچکی بودم. البته طبیعی است که در بازی مثل گیرز 5 افت فریم وجود داشته باشد. توانایی موتور آنریل 4 در خلق افکت‌های تصویری و دیگر جزئیات گرافیکی واقعا خارق العاده است و به نظر می‌رسد تیم سازنده تا جایی که توانسته از قدرت این موتور استفاده کرده باشد. البته منظورم از این حرف فقط خونی که بعد از اره کردن دشمنان روی صفحه می‌پاشد یا تکه‌های بدن آن‌ها که خیلی زیبا با انفجار یک شاتگان اینطرف و آنطرف می‌افتد نیست، بلکه همه جلوه‌های بصری که در بازی مشاهده می‌کنید چشم نواز هستند. شاید انیمیشن‌های چهره کارکترها گاهی توی ذوق شما بزند، اما فقط کافیست به جزئیاتی که در طراحی همین چهره‌ها، اسلحه‌ها یا حتی زره شخصیت‌ها وجود دارد دقت کنید تا متوجه شوید که موتور آنریل چه کارهایی می‌تواند بکند. نورپردازی بازی به شکل عجیبی زیباست و این قضیه در اکت دوم به خوبی نمایان می‌شود؛ در اکت دوم اکثر اوقاتی که داشتم اسکیف را کنترل می‌کردم دوربین را به سمت پایین گرفته بودم تا فقط بتوانم انعکاس زیبای نور خورشید در یخ‌ها و ترک‌های ریز و درشت آن‌ها را ببینم! همه محیط‌های بازی، چه کوهستان‌های برفی اطراف New Hope و چه صحراهای وسیع Vasgar، با دقت و حوصله بسیار زیادی طراحی شده و واقعا خیره کننده هستند. فیزیک بازی نیز به لطف قدرت Unreal Engine 4 تا حد باورنکردنی طبیعی است و این را هم می‌توانید با قدم زدن در میان برف‌ها در اکت دوم و یا راه رفتن در میان شن‌ها در اکت سوم ببینید.

Gears-5-Review-P5

هنگام تجربه کردن گیرز 5 با خود فکر خواهید کرد که ای کاش گیرز آو وار 4 این چنین ساخته می‌شد و حق هم دارید؛ گیرز 5 یک انقلاب نیست اما یک اثر دوست داشتنی و شایسته توجه است که به خوبی ثابت می‌کند گیرز آو وار هنوز نمرده و با وجود اشتباهاتی که Coalition در ساخت نسخه قبلی سری مرتکب شد، فرنچایز GOW هنوز هم یکی از خاص‌ترین شوترهای سوم شخصی است که در تاریخ ساخته شده. اگرچه شروع سه‌گانه دوم این فرنچایز چندان امیدوار کننده نبود اما با توجه به ساخته جدید کوالیشن، به نظر می‌رسد که پایان آن ما را غافلگیر خواهد کرد. یک بخش داستانی مهیج و یک بخش چند نفره کامل، گیرز 5 را به یک تجربه واجب برای طرفداران گیرز آو وار و دوستداران شوترهای اکشن ادونچر تبدیل می‌کند، حتی با وجود مشکلات کوچک و بزرگی که می‌توان در آن پیدا کرد.

  • کارگردان: Rod Fergusson
  • استودیوی سازنده: The Coalition
  • زمان مورد نیاز برای اتمام بازی: 15 ساعت
  • پلتفرم تحت بررسی: Xbox One
گرافیک
9.0
گیم پلی
8.0
سرگرم کنندگی
8.0
موسیقی و صداگذاری
9.0
ارزش تجربه
8.5
Gears 5 نه فقط برای طرفداران گیرز آو وار بلکه برای همه بازیکنان یک تجربه بسیار دوست داشتنی و لذت بخش خواهد بود؛ اگرچه بازی گرفتار مشکلات فنی متعددی است و نمی‌تواند حس و حال یک گیرز آو وار واقعی را به بهترین شکل ممکن به مخاطب انتقال دهد، اما ثابت می‌کند که این فرنچایز هنوز هم یکی از خاص‌ترین و بهترین فرنچایزهای ساخته شده در تاریخ بازی‌های ویدیویی است.
نقاط قوت
  • یک بخش داستانی مهیج و طولانی
  • بخش چند نفره کامل و بسیار خوب
  • جلوه‌های بصری فوق العاده Unreal Engine 4
نقاط ضعف
  • قسمت‌های غیر خطی بخش داستانی خوب پیاده سازی نشده‌اند
  • باگ‌ها و مشکلات فنی متعدد
8.2/10

امتیاز شما

(17 رای )
8.5/10
خیلی خوب
  • Registered
    آفلاین
    عضویت: مهر 1398
    نظرها: 10
    تشکر: 0
    تشکرشده: 17
    کنسول‌های بازی:

    عجب نقدی نوشتید! حتی منکه از مایکروسافت بدم میاد هم هوس کردم بازی کنم:blink: کاش برای ps4 هم میومد، البته اونطوری دیگه گرز او وار نبود.

    ‏Frisk از این نوشته تشکر کرده است.
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید و یا ثبت نام کنید.