نویسنده: مهدی افتخاری چهارشنبه، 01 آبان 1398
ساعت 19:04

نقد و بررسی بازی Felix The Reaper

کار عزرائیل اینقدر خسته کننده است؟!

5 از 5

جدا از تمامی ایرادات بازی، بزرگ‌ترین مشکل Felix the Reaper این است که نمی‌تواند تشخیص دهد فرق بین چالش برانگیز و آزار دهنده چیست؛ حل کردن هر معما در بازی دشوار و زمان بر است، اما این نیاز به زمان زیاد به خاطر دیزاین زیرکانه یا پیچیده نیست؛ بالعکس، ساختار کلی معماها بسیار ساده بوده و هیچ گونه پیچیدگی در آن‌ها دیده نمی‌شود. اما گیم پلی محدود FTR که مدام آزادی عمل بازیکن را از او سلب می‌کند، باعث شده تا حل کردن هر معما به امری بسیار زمان بر و طاقت فرسا تبدیل شود. هیچ راه دومی برای رسیدن به پیروزی وجود ندارد و به خاطر ساختار تکراری معماها و اینکه بازی هیچ انگیزه‌ای برای حل کردن این معماها به شما نمی‌دهد، رد کردن مراحل هر Chapter علاوه بر اینکه واقعا خسته کننده است، بی ارزش نیز به نظر می‌رسد. پی بردن به این مشکلات در ابتدای بازی آسان نیست، مخصوصا به خاطر شنیدن صدای زیبای پاتریک استوارت(Patrick Stewart) و دیدن کارکتر دوست داشتنی فیلکس و انیمیشن‌های بامزه‌اش؛ اما پس از مدت کوتاهی روند بازی برای شما کاملا قابل پیش بینی خواهد بود و متوجه می‌شوید بعد از معمایی که پیش روی شما قرار دارد، یک معمای خسته کننده دیگر ظاهر خواهد شد که هیچ پاداش یا انگیزه‌ای در ازای حل کردن آن دریافت نخواهید کرد.

همانطور که از اسم بازی پیداست شما در نقش موجودی به نام فیلکس هستید که مانند عزرائیل، وظیفه گرفتن جان انسان‌های روی زمین را دارد. اگرچه برخلاف عزرائیل، فیلکس موجودی بسیار با نمک و دوست داشتنی است و به خاطر علاقه زیادی که به رقصیدن دارد، در حین ماموریت‌های خود همیشه با یک واکمن به موسیقی گوش می‌دهد و به شکل بسیار خنده داری می‌رقصد. انیمیشن‌های فیلکس اگرچه ساده هستند اما بسیار زیبا طراحی شده‌اند و در واقع تنها ویژگی هستند که هنگام حل کردن معماهای عجیب و غریب بازی، لبخندی روی لبان شما می‌نشانند. نکته دیگری که فیلکس را از دیگر هم نوعان خودش متمایز می‌سازد این است که او عاشق یکی از انسان‌های روی زمین شده اما طبق گفته مربی او(که صداپیشه‌اش پاتریک استوارت است) عشق بین یک انسان و مامور مرگ بر خلاف قوانین وزارت مرگ(Ministry of Death) است. و به خاطر همین عشق، فیلکس قبل از خارج شدن از بعضی استیج‌ها به امید پیدا کردن بتی(معشوقه‌اش) محیط اطرافش را وارانداز می‌کند. فیلکس در طول بازی صحبت نمی‌کند اما کارهای او به خوبی نشان دهنده تفاوت‌های او با هم نوعانش هستند.Felix-The-Reaper-Review-P1

هدف اصلی شما در طول بازی این است که با انجام یک سری کارها در استیج‌های مختلف، شرایط مرگ فرد خاصی را مهیا سازید. در واقع مرگ هر کدام از این افراد باید مفهوم یا معنی خاصی را به مخاطب انتقال دهد که متاسفانه بازی در این امر زیاد موفق نیست. اما مشکل بزرگ‌تر و مهم‌تر اینجاست که فراهم ساختن شرایط مرگ این افراد چندان لذت بخش نیست؛ فیلکس نمی‌تواند زیر نور خورشید حرکت کند، بنابراین هر حرکت شما باید زیر سایه اشیاء محیط بازی انجام شود. شما باید با تغییر جهت تابش نور خورشید و جا به جا کردن اشیاء داخل بازی، مسیرهای جدیدی را برای فیلکس باز کرده و او را به سمت هدفش هدایت کنید. اگرچه این ایده در ابتدا جالب به نظر می‌رسد، اما طولی نمی‌کشد که ایجاد سایه و پیدا کردن مسیر درست فقط باعث آزار و اذیت بازیکن می‌شود. یک یا دوتا از این معماها واقعا زیرکانه طراحی شده‌اند و به خاطر همین زمانی که بالاخره راه حل آن‌ها را پیدا می‌کنید یک نفس عمیق کشیده و از این پیروزی ناچیز لذت می‌برید. اما از آنجایی که فقط یک راه برای رسیدن به پیروزی وجود دارد و بازی هیچ آزادی عملی در رسیدن به هدفتان به شما نمی‌دهد، پیدا کردن راه درست در تک تک مراحل بازی طاقت فرسا و عذاب آور است؛ نور خورشید را فقط به دو جهت می‌توانید هدایت کنید از این رو، اشیاء همیشه باید در مکانی مشخص قرار گرفته تا زاویه مشخصی را مسدود کنند و به خاطر فشرده بودن محیط‌های هر مرحله، جا به جا کردن اشیاء فقط اعصاب شما را بهم می‌ریزد. زمانی که تمام مراحل یک Chapter را کامل می‌کنید یک میان پرده به شما نشان می‌دهد که چگونه اعمالتان منجر به مرگ فردی شده است. تماشای این میان پرده‌ها به دو دلیل می‌تواند لذت بخش باشد، اول به دلیل اینکه ثمره تلاش‌های شما را نشان می‌دهند و دوم به دلیل اینکه ظاهر عجیب کارکترها و Presentation یا همان سبک ارائه جالب بازی باعث می‌شود این میان پرده‌ها ترسناک و در عین حال خنده دار را باشند. اما چه لذت گذرایی که بعد از پیروزی به دست می‌آورید، چه این میان پرده‌های نسبتا جذاب، نمی‌توانند دلیل قانع کننده‌ای برای حل معماهای آزار دهنده بازی باشند.

متاسفانه ساختار کلی معماها تا انتهای بازی هیچ تغییری پیدا نمی‌کند و فقط به همین ایجاد سایه برای فیلکس خلاصه می‌شود؛ علاوه بر آن، هیچ المان یا مکانیزم تازه‌ای که کار شما را راحت‌تر یا جذاب‌تر کند معرفی نشده و اگرچه تعامل شما با محیط در مراحل بالاتر تا حدی تفاوت پیدا می‌کند، اما باز هم تنوع زیادی در گیم پلی یکنواخت بازی به وجود نمی‌آورد. فیلکس چگونه می‌تواند از کاری که هیچ حق انتخابی در آن ندارد لذت ببرد؟! هدف شما گرفتن جان انسان‌ها دقیقا به همان روشی است که بازی می‌خواهد، از این رو هیچگاه کاری که علاقه دارید را نمی‌توانید انجام دهید، در عوض باید در همه حال کاری را که بازی از شما می‌خواهد انجام دهید؛ و مشکل اینجاست که این کار آزار دهنده اصلا ارزش انجام دادن ندارد.

اگرچه UI بازی به خوبی طراحی شده و مشکل خاصی را به وجود نمی‌آورد، اما دوربین و کنترل بازی(در نسخه کنسولی) چندان خوشایند نیست و چندین بار شما را تا مرز ریج کوییت(Rage Quit) کردن خواهد برد. حتی روی نسخه PC هم بارها پیش آمد که به خاطر چرخش خودکار زاویه دوربین و محیط‌های بسته مراحل، فیلکس دستورات من را به درستی اجرا نکرد و حرکت اشتباه را انجام داد. مشکلات کنترل و دوربین FTR قابل تحمل هستند(البته در نسخه PC)، اما با در نظر گرفتن گیم پلی سطح پایین و اینکه بازی از لحاظ موسیقی و گرافیکی حرف زیادی برای گفتن ندارد، این مشکلات فقط ارزش بازی را بیشتر کاهش می‌دهند.
Felix-The-Reaper-Review-P2

همانطور که در ابتدا هم گفته شد، بزرگ‌ترین مشکل Felix the Reaper این است که نمی‌تواند تشخیص دهد فرق بین چالش برانگیز و آزار دهنده چیست. اگرچه حل کردن معماها کار دشواری است اما دلیل اصلی این دشواری، دیزاین ساده و گیم پلی محدود بازی بوده که تمام آزادی عمل بازیکن را از او سلب می‌کنند. هیچ راه دومی برای رسیدن به پیروزی وجود ندارد و به خاطر ساختار تکراری معماها، رد کردن هر استیج امری بسیار طاقت فرسا و خسته کننده است. حتی با وجود کارکتر بامزه فیلکس، داستان نسبتا جالب و صدای زیبای Patrick Stewart نیز نمی‌توان قانع شد که حل کردن معماهای بازی و گرفتن جان انسان‌های فانی ارزشش را دارد.

  • استودیوی سازنده: Kong Orange
  • زمان مورد نیاز برای اتمام بازی: 5 ساعت
  • پلتفرم تحت بررسی: PC - Xbox One
گرافیک
5.5
گیم پلی
5.0
سرگرم کنندگی
6.0
موسیقی و صداگذاری
6.0
ارزش تجربه
5.0
جدا از تمامی ایرادات بازی، بزرگ‌ترین مشکل Felix the Reaper این است که نمی‌تواند تشخیص دهد فرق بین چالش برانگیز و آزار دهنده چیست. اگرچه حل کردن معماها کار دشواری است اما دلیل اصلی این دشواری، دیزاین ساده و گیم پلی محدود بازی بوده که تمام آزادی عمل بازیکن را از او سلب می‌کنند. هیچ راه دومی برای رسیدن به پیروزی وجود ندارد و به خاطر ساختار تکراری معماها، رد کردن هر استیج امری بسیار طاقت فرسا و خسته کننده است. حتی با وجود کارکتر بامزه فیلکس، داستان نسبتا جالب و صدای زیبای Patrick Stewart نیز نمی‌توان قانع شد که حل کردن معماهای بازی و گرفتن جان انسان‌های فانی ارزشش را دارد.
نقاط قوت
  • فیلکس کارکتری بامزه و دوست داشتنی است
  • صدای زیبای Patrick Stewart
نقاط ضعف
  • گیم پلی محدود و ساده باعث می‌شود حل کردن معماها آزار دهنده باشد
  • ساختار تکراری معماها رد کردن هر استیج را به امری طاقت فرسا و خسته کننده تبدیل می‌کند
  • دوربین و کنترل بازی(به خصوص در نسخه کنسولی) چندان جالب نیست
1.0/10

امتیاز شما

(1 رای )
5.5/10
ضعیف
  • هیچ نظری یافت نشد
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید و یا ثبت نام کنید.