در پی جدایی بروس استرلی، کارگردان آنچارتد و لست او آس، از استودیوی ناتی داگ، بر آن شدیم تا مختصری از زندگی کاری وی را در اختیار شما خوانندگان عزیز قرار دهیم.
همین چند روز پیش بود که خبر جدایی بروس استرلی از ناتی داگ را شنیدیم و قلب مان شکسته شد. جدا شدن یک مهره پایه و اساسی از یک استودیو به مذاق هیچکس خوش نمی آید. ولی این غم و اندوه ما برای ناتی داگ است و ممکن است بروس استرلی آینده ای درخشان تر در انتظارش باشد. چراکه قصد دارد به سمت ایده های خودش حرکت کند. البته این مورد از چندی قبل مشخص بود. یک روز می شنیدیم که بروس مدت طولانی به استراحت رفته است. روز دیگر خبر می آمد که بروس بروی پروژه لست او آس 2 کار نمی کند و ... در واقع این روند خبری به خوبی مشخص بود که پایانش از چه قرار است. بروس خیلی وقت است که از ناتی داگ جدا شده. نه به طور رسمی بلکه در ذهنش و افکارش. حواسش به ایده های خودش منحرف شد و نمی توانست به خوبی روی سایر پروژه ها تمرکز کند. او به جایی رسید که فهمید دیگر نمی تواند به این شکل ادامه دهد و باید مسیر ذهنی و قلبی اش را دنبال کند. به هر حال ما باید منتظر شنیدن خبر های خوش زیادی در رابطه با بروس باشیم و به زودی در آینده نزدیک همین اتفاق هم خواهد افتاد. در این مقاله ما قصد داریم تا نگاهی به زندگی کاری بروس استرلی بیندازیم و با وی بهتر آشنا شویم.
بروس استرلی، ذاتا شوخ طبع است. کافی است به ژست او در تصویر نگاهی بیندازید تا متوجه شوید!
بروس استرلی کار خود را به عنوان یک طراح هنری در استودیوی وسترن تکنولوژی شروع کرد و در روند ساخت بازی هایی مانند Menacer 6-Game Cartridge و X-Men در طی سال های 1992 و 1993 مشارکت داشت. به دنبال ساخت این بازی ها، او در استودیوی پسیفیک سافت اسکیپ، مشغول به طراحی بازی Generations Lost شد. این بازی در سبک پلتفرم و سینماتیک بود که بروی دستگاه سگا جنسیس منتشر شد. هم چنین عضو تیم بازی Mr.Bones ، یک عنوان انحصاری برای کنسول سگا ساترن، بود. این بازی نیز سبک پلتفرم و موزیکال داشت. پس از آن بروس وارد اسودیوی کریستال داینامیکز می شود و کلاس درس کاری خود را آغاز می کند! او در این استودیوی در کنار افرادی همچون گلن اسکوفیلد و امی هنینگ قرار می گیرد و از تجربه های سرشار آنان بهره مند می شود. ( گلن اسکوفیلد همان شخصی که هم اکنون رییس استودیوی اسلج همر گیمز است و در حال کار بروی عنوان COD WW2 می باشد که بزودی منتشر می شود. شما می توانید از طریق این لینک زندگی نامه وی را نیز بخوانید) . به هر حال نمی دانم چقد با استودیوی کریستال داینامیکز آشنا هستید، اما این استودیو همانی است که سری تامب ریدر را تولید کرد!( هر چند بعد ها عاقبت خوشی نداشت!)
بروس استرلی در این استودیو مشغول ساخت عناوین مختلف GEX شد که یک بازی پلتفرم است. در واقع شالوده ی اصلی ذهنی و کاری بروس طی همین سال ها شکل گرفت. او از همان ابتدا که وارد صنعت بازیسازی شد، بروی عناوین پلتفرم کار کرد و در کنار بزرگان تجربه کسب نمود و بعد ها از تجربیاتش در ساخت آنچارتد استفاده کرد و به همین دلیل است که آنچارتد یکی از موفق ترین بازیهای پلتفرم می باشد. شاید تابحال متوجه شباهت بسیار زیاد و عجیب تامب ریدر و آنچارتد شده باشید و حتما هم در فروم ها و گروه های مختلف به بحث و جدل طرفداران این دو سری برخورد کرده باشید. خب ریشه تاریخی شباهت این دو فرنچاینز به هیمنجا بر می گردد. جایی که بروس استرلی و امی هنینگ در اسودیوی کریستال داینامیکز بودند. همان استودیوی سازنده سری تامب ریدر که در سال 1996 اولین بازی تامب ریدر را منتشر کرد. بعد ها همین امی هنینگ و بروس استرلی به ناتی داگ پیوستند و بازی پلتفرم خودشان را ساختند و اگر شباهت دو بازی را می بینید تعجب نکنید. چراکه سازندگان آنچارتد در حضور طراحان تامب ریدر درس پس داده اند و مسلما ریشه های دو بازی مانند هم خواهد بود. امی هنیگ و بروس استرلی از تجربیاتشان در دوران کاری خود در کریستال داینامیکز استفاده کردند و سال ها بعد این تجربه ها را به بازی آنچارتد تزریق نمودند. البته فقط سری آنچارتد و تامب ریدر نبودند که شباهت عیجبی داشتند. بلکه فرنچایز Jak And Daxter نیز بسیار شبیه به سری قدیمی GEX است و به نوعی از آن الهام گرفته بود. طوری که بعد ها خود این بازی الهام بخش سری Ratchet and Clank می شود.
پوستری زیبا از جر و بحث میان لاراکرافت و نیتن دریک و ایندیانا جونز که از معروف ترین عناوین ماجراجویی هستند.
اما از این الهام گیری ها و شباهت بگذریم! بروس استرلی بالاخره در سال 1999 که همزمان بود با عرضه عنوان Gex 3 توسط استودیوی کریستال داینامیکز، از این استودیو جدا شد و به ناتی داگ پیوست و این نقطه عطف زندگی کاری بروس بود. حالا زمان درس پس دادن و عمل کردن فرا رسیده است. او در ابتدا به عنوان آرتیست در تیم تولید Crash Team Racing قرار گرفت و قرار بود تا مسئول بخش طراجی تکسچر ها باشد اما به دلیل محدودیت های تیم ساخت، او مجبور شد کار های مختلف دیگر از جمله طراحی و مدل سازی و انیمیشن سازی ها را نیز انجام دهد. با گذشت زمان هر چه تیم ناتی داگ گسترش می یافت، مسئولیت های بروس نیز بیشتر و مهمتر می شد. او همچنان به عنوان ارتیست در سری بازی های Jak and Daxter باقی ماند و تا نسخه سوم این بازی، درگیر مراحل تولید آن بود. استرلی برای تولید این سری، یک تکنولوژی جدیدی خلق کرد تا دنیای جک و دکستر را با آن بسازند و با آن تکنولوژی، جک و دکستر را شکل دهی کنند.
جک از ابتدا تاکنون. ظاهر این شخصیت توسط تکنولوژی خلق شده که ساخته ی بروس استرلی است.
بروس در واقع هم از جنبه ی هنری و هم از جنبه ی فنی بازی ها سر در می اورد و این مورد باعث شد تا او پل ارتباطی میان دو بخش هنری و فنی در روند ساخت بازی ها باشد. این تلاشها و دانش استرلی منجر به پیشرفت و ارتقای جایگاه او در تیم شد. تا جایی که وی در اولین نسخه سری Uncharted، به عنوان دستیار کارگردان انتخاب شد. البته از آنجا که وی دانش فنی بالایی داشت، به تیم توسعه بازی کمک می کرد تا تکنولوژی های خود را از پلی استیشن 2 به پلی استیشن 3 منتقل کنند و امکانات استودیو را با معماری پلی استیشن 3 هماهنگ کند. خب همه ی ما به خوبی می دانیم که معماری پلی استیشن 3 چقدر پیچیده و مشکل ساز بود و بسیاری از سازندگان از ساخت بازی برای این دستگاه طی سال های اولیه اجتناب می کردند و بعد از گذشت 5 یا 6 سال از عرضه کنسول، توانستند بر معماری آن غلبه کنند. اما بروس استرلی کسی بود که با دانش و اطلاعات فنی اش کاری کرد تا ناتی داگ از همان سال های ابتدایی عرضه کنسول، بر معماری آن احاطه کامل داشته باشد و بازی هایی با گرافیک فوق العاده برای این کنسول عرضه کند. پس بله، شما باید بروس استرلی را مسئول جزئیات فوق العاده آنچارتد بدانید! باید او را مسئول گرافیک روان و فریم ریت مناسب سری آنچارتد بدانید! اینکه بازی با آن گرافیک و جزییات سنگینش به خوبی بروی دستگاه های پلی استیشن اجرا می شد، به خطر تلاش های استرلی است. باید خدا را شاکر باشیم که شخصی با چنین دانش فنی گسترده از ابتدا در اختیار ناتی داگ قرار گرفت!
بروس پس از عرضه ی آنچارد 1،در بازی آنچارتد 2 مستقیما به عنوان کارگردان انتخاب شد. و با همکاری امی هنینگ یک شاهکار به یادماندنی خلق کردند. اگر داستان آنچارتد 2 فوق العاده بود، به لطف امی هنینگ و اگر گرافیک و گیم پلی آن فک برانداز بود، به لطف بروس استرلی است.آنچارتد 2، نه تنها یک قدم رو به جلو و پیشرفت انقلابی در سری آنچارتد بود، بلکه تبدیل به یکی از پرافتخارترین بازی های تاریخ شد و علاوه بر کسب جایزه ی بهترین بازی سال، موفق شد میانگین نمرات 96 از 100 را در سایت متاکریتیک از آن خود کند.
پست جدید بروس استرلی در توییتر؛ او هنوز هم به کار هایش در ناتی داگ افتخار می کند.
بعد از عرضه بازی آنچارتد 2، تیم ناتی داگ به دو دسته نقسیم شد، یک تیم به رهبری نیل دراکمن، ستاره جدید ناتی داگ، و تیم دیگر به رهبری بروس استرلی. تیم دراکمن قرار بود تا عنوانی جدید بر پایه جک اند دکستر بسازند اما بعد از مدتی متوجه شدند ساخت یک بازی جدید برای این سری بیهوده و ظلم در حق طرفداران آن است. پس بجای آن تصمیم به ساخت یکی از بزرگترین بازی های تاریخ یعنی لست او آس گرفتند. در طرف مقابل، بروس استرلی و تیمش هم مسئول ساخت شاهکاری دیگر یعنی آنچارتد 3 شدند.
آنچارتد 3 از نظر تنوع مراحل، بی نظیر بود و شما در محیط های مختلفی از جمله یک کشتی مغروق گرفته تا یک بیابان بی آب و علف قرار می گرفتید.
بعد از ساخت و عرضه ی عنوان موفق آنچارتد 3، بروس استرلی به تیم نیل دراکمن پیوست و به آن ها در روند ساخت بازی لست او آس کمک کرد. بروس و نیل قبل از این در ساخت بازی آنچارتد 2 همکار بودند و به خوبی یکدیگر را می شناختند اما اوج شکوفایی روابط آن ها در طی ساخت بازی لست او آس بود. آنها در این مدت بسیار به هم نزدیک می شوند چراکه ذهنی شبیه به هم داشتند و ایده های مشترکی را دنبال می کردند. بروس مسئول بخش گیم پلی شاهکار لست او آس بود ولی در هفته های اخر به دلیل حجم بالای کاری مجبور شد مسئولیت بخش های دیگری هم به عهده بگیرد و به نوعی کارگردان دوم بازی بود. پس از عرضه و موفقیت بزرگ لست او آس، بروس بروی بسته الحاقی جدید این بازی این لفت بیهایند کار کرد و بار کارگردانی آن را به دوش کشید.
اما بعد از عرضه ی لفت بهایند بود که مشکلات درونی ناتی داگ آغاز شد. بروس و نیل پس از بررسی های اولیه پلات آنچارتد 4، تصمیم گرفتند تا بازی را بکوبند و از نو بسازند. آن ها معتقد بودند که ایده های امی هنینگ نیاز به بازسازی و اصلاح دارد. اما امی هنینگ از این وضعیت اصلا راضی نبود. چراکه آن ها کار ساخت بازی را تا حدود زیادی پیش برده بوند و صحنه های سینمایی زیادی از بازی را ضبط کرده بودند اما بروس و نیل تمامی سکانس های ضبط شده را دور ریختند و بازی را از دوباره ساختند. در پی این تغییرات در بازی بود که امی هنینگ تلاش هایش را بی نتیجه دید و از استودیو خارج شد.
خانم امی هنینگ بعد جدایی از ناتی داگ، به EA پیوست و هم اکنون مشغول کار بروی عنوان جدیدی از استاروارز است.( عنوانی جز بتل فرانت 2)
اما هنگامی که استرلی و دراکمن بروی آنچارتد کار می کردند، متوجه شدند که این بازی باید آخرین نسخه سری آنچارتد باشد. (و همینطور هم شد. با خروج یکی از خالقان اصلی بازی یعنی امی هنینگ و به دنبال آن خروج استرلی از ناتی داگ در سال 2017، قطع به یقین می توان گفت که دیگر آنچارتدی از استودیوی ناتی داگ شاهد نخواهیم بود.)
آنچارتد 4 عرضه شد و به شدت مورد استقبال منتقدان و مردم قرار گرفت. از طرفی استرلی در جشنواره Visual Effects Society Awards به خاطر تلاش هایش در بخش جلوه های بصری، جایزه دریافت کرد. پس از عرضه آنچارتد 4، استرلی به استراحتی کوتاه مدت رفت و به تیم تولید لست او آس 2 نپیوست. او حتی در ساخت آنچارتد لاست لگسی نیز نقشی نداشت و به نوعی از تیم ناتی داگ جدا شده بود. وی بالاخره در ماه سپتامبر سال 2017، پس از 18 سال فعالیت،به طور رسمی از ناتی داگ جدا شد و از آن ها خداحفظی کرد.
خب بسیاری فکر می کنند جدایی استرلی در بازی لست او آس 2 تاثیری نخواهد داشت چرا که او از ابتدا در تیم ساخت این بازی حضور نداشته است. اما نباید فراموش کرد که او یکی از کارگردان های لست او آس 1 و مسئول بخش گیم پلی آن بوده است و نمی توان عدم حضور او را در تیم جدید نادیده گرفت. اما بیاید امیدوار باشیم که نیل دراکمن بتواند به خوب یبا این موضوع کنار بیاید و بدون همراه و یار همیشگی اش، در صحنه بماند و شاهکار های جدیدتری خلق کند. هر چند باری که بر دوش اوست، هم اکنون بیش از گذشته سنگینی می کند و شدت انتظارات مخاطبان و حجم کاری چند برابر واقعا به او فشار می آورد. پیش بینی بنده این است که اگر نیل دراکمن بتواند لست 2 را با موفقیت عرضه کند و بدون استرلی دوام بیارود در این استودیو ماندنی خواهد شد اما اگر نتواند این مسئولیت را به خوبی انجام دهد، بعید نخواهد بود که 2 سا ل دیگر شاهد جدایی نیل دراکمن نیز باشیم.
بروس و نیل در طول مدت کاری خود، با یکدیگر بسیار شوخی می کردند.
اما در طرف دیگر سرنوشت استرلی مبهم ولی روشن است. آیا او یک استودیوی مستقل تاسیس خواهد کرد؟ یا یک کمپانی بزرگ مانند الکترونیک آرتز همانطور که پیش از این امی هنینگ را جذب کرده بود، به سراغ استرلی نیز خواهد رفت؟ پاسخ واقعا روشن و مشخص نیست و باید با صبر و گذر زمان منتظر پاسخ ها بمانیم. اما هر چه که هست، با توجه به تجربه و پیشینه ی عالی استرلی، باید منتظر یک آینده درخشان و بازی های بسیار خوب از او باشیم. چه یک بازی مستقل چه یک بازی AAA!
روزی که استرلی، استودیوی ناتی داگ را ترک کرد، این پست اغم انگیز را در توییتر خود گذاشت...
از شما خواننده گرامی هم بابت خواندن مقاله تشکر می کنیم. راستی شما در مورد سرانجام استرلی و سرنوشت لست 2 چه فکر می کنید؟ خوشحال می شویم نظرتان را در بخش کامنت ها با ما در میان بگذارید.
جالب است بدانید، استرلی یکی از الگو های خود را اوئدا معرفی کرده است. مردی که تاثیر بزرگی بر صنعت بازیسازی گذاشت. شما می توانید زندگی نامه اوئدا را از طریق این لینک بخوانید.
نظرات