نقد و بررسی فیلم Outlaw King

نقد و بررسی فیلم Outlaw King | پادشاه یاغی

Outlaw King فیلمی اکشن و تاریخی به کارگردانی دیوید مکنزی و محصول کمپانی نت‌فلیکس است که بازیگرانی چون کریس پاین، استیون دیلین، بیلی هاول، آرون تیلور-جانسون و الیزابت د برگ در آن به ایفای نقش می‌پردازند؛ این پروژه دومین همکاری مشترک بین پاین و مکنزی بعد از فیلم Hell or High Water محسوب می‌شود. داستان فیلم که بر پایه واقعیت است مربوط به دوران حکومت ادوارد یکم (با بازی استیون دیلین) پادشاه انگلستان می‌شود. بعد از اینکه پادشاه اسکاتلند از دنیا رفت، اشراف‌زاده‌های اسکاتلند از ادوارد یکم برای تعیین جانشین کمک می‌خواهند اما پادشاه انگلستان تصمیم می‌گیرد از وضع موجود سوءاستفاده کرده و سرزمین‌های اسکاتلند را غصب کند؛ نبردهای بسیاری بین اشراف‌زاده‌های اسکاتلند و ادوارد رخ می‌دهد که سرانجام این نبردها به پیروزی پادشاه انگلستان ختم می‌شود و او کنترل اسکاتلند را به دست می‌گیرد.

او اشراف‌زاده‌ها را به خدمت در آورده و از آن‌ها خراج می‌گرفت تا اینکه شخصی به نام رابرت بروس (با بازی کریس پاین) که یکی از اشراف‌زاده‌های مدعی تاج و تخت اسکاتلند محسوب می‌شد در مقابل او ایستاده و عهد خود را می‌شکند؛ فیلم در کل به رخدادهای شورش این کاراکتر و مقابله با بزرگ‌ترین ارتش آن زمان می‌پردازد و بازه‌ی زمانی بعد از قیام ویلیام والاس را روایت می‌کند. در ادامه با نقد و بررسی فیلم Outlaw King همراه بازی‌مگ باشید.

بازی بازیگران به خصوص کریس پاین یکی از نقاط قوت این فیلم محسوب می‌شود

فیلم Outlaw King سعی دارد یکی از نخستین جنگ‌های اسکاتلندی‌ها در جهت استقلال به رهبری رابرت بروس را به تصویر بکشد؛ موضوعی که تنها بعد از گذشت 20 دقیقه از فیلم آن را متوجه شدم این بود که سازندگان بسیار برای به تصویر کشیدن داستان این واقعه عجله دارند، همه‌چیز بسیار سریع در فیلم اتفاق می‌افتد. به طور مثال ما می‌بینیم الیزابت دختری که به واسطه دستور ادوارد یکم به ازدواج با رابرت بروس درمی‌آید (صرفا جهت تحکیم رابطه و صلح) خیلی سریع با رابرت ارتباط برقرار کرده و به نوعی عاشق او می‌شود! چنین احساسی در رابرت نیز نسبت به او خیلی زود شکوفا می‌شود.

این روند سریع داستانی باعث شد شخصیت‌پردازی‌ها آنطور که باید و شاید به خوبی انجام نشود؛ داستان این فیلم بر پایه واقعیت بود. چنین چیزی باعث می‌شود بار سنگینی بر روی یک فیلم جهت به تصویر کشیدن دقیق وقایع تحمیل شود. ما با توجه به عجله‌ای که سازندگان برای به تصویر کشیدن داستان فیلم داشتند باید خیلی سریع با شخصیت‌ها خو گرفته و با روحیات آن‌ها آشنا می‌شدیم: رابرت فردی شجاع و نترس و طالب آزادی و استقلال کشورش است. برای جان افراد خود بسیار ارزش قائل بوده و همچنین بسیار آرمان گراست، ادوارد یکم کاراکتری بسیار حریص است. او تشنه قدرت و شهرت بوده و هر کاری در جهت رسیدن به این مهم انجام می‌دهد. در عین حال به شدت حسود است و نمی‌خواهد که پسرش بعد از او دارای حکومت قدرتمندتری باشد، در ادامه داستان با کاراکتر دیگری به نام جیمز داگلاس آشنا می‌شویم. جیمز طالب شرافت است (نماد بارز این شرافت در جایی بود که جیمز از رابرت می‌پرسد آیا انسان خوبی است تا او را همراهی کند) او برای حفظ نام خانوادگی خود هر کاری انجام می‌دهد؛ کاراکترهای بسیار دیگری در فیلم حضور دارند که هرکدام دارای ویژگی‌های خاص خود هستند.

داستان فیلم در کنار سرعت روایت بالا ساده است: انگلیسی‌ها افراد بدی هستند و اسکاتلندی‌ها افرادی خوب، سازندگان با توجه به بودجه‌ای که داشتند باید داستان قوی‌تری را در فیلم روایت‌ می‌کردند اما در هر صورت فیلم‌برداری این اثر قابل قبول است و صحنه‌های اکشن به خوبی به تصویر کشیده شده اند. البته از دید بنده به تصویر کشیدن خاک، خون و نبردهای تن به تن آنچنان خارق‌العاده نبود و نمی‌توان آن را با اثری همچون Gladiator و یا حتی Brave Heart که تقریبا جریانی مشابه را روایت می‌کرد، مقایسه نمود؛ به نوعی Outlaw King در به نمایش در آوردن صحنه‌های اکشن عمیق و باورپذیر عمل نکرده است. اگر بخواهیم یک نمونه مثال بزنیم می‌توانیم به نبرد تن به تن رابرت با شاهزاده ولز در ابتدای فیلم اشاره کنیم که بسیار بی‌روح و غیرطبیعی بود. اما در کل می‌توان نمره نسبتا خوبی به این فیلم جهت به تصویر کشیدن نبردهای گوناگون و بزرگ داد.

علی‌رغم داستان ضعیف سازندگان در به تصویر کشیدن نبردهای عظیم خوب کار کرده‌اند

بازی بازیگران در این فیلم بسیار خوب و هیجان‌انگیز بود. شاید بزرگ‌ترین نقطه قوت Outlaw King همین گروه بازیگری باشد که سعی کردند داستان نه چندان قوی پروژه را با تلاش خود به بهترین شکل ممکن به نمایش بگذارند تا بیننده با دیدن آن لذت ببرد، البته دیوید مکنزی که کارگردانی این پروژه را برعهده داشت از دید بنده چندان عملکرد قابل قبولی از خود نشان نداد و هر چه فیلم می‌گذرد این ضعف در کارگردانی بیشتر نمایان می‌شود. موسیقی متن فیلم آنچنان که باید و شاید تعریفی ندارد اما در کل طی لحظات حیاتی و مهم فیلم حس خوبی را به مخاطب القا می‌کند.

اگر بخواهم به سه مشکل مهم فیلم Outlaw King اشاره کنم، نتیجه می‌شود: . داستان 2. داستان! 3. داستان!! بله ضعف در این فاکتور فوق العاده غیرقابل تحمل است! چرا؟ اصلا به چه دلیل باید فیلمی با بودجه 120 میلیون دلاری تولید شود و سازندگان آن از ابتدایی‌ترین و مهم‌ترین فاکتور چنین پروژه‌ای غافل و از کنار آن راحت رد شوند. من اصلا نتوانستم طی زمان دو ساعته این فیلم با کاراکترها به خوبی ارتباط برقرار کنم. روابط بین کاراکترها بسیار برای من گنگ است. به طور مثال داگلاس در اواسط فیلم با رابرت آشنا می‌شود و بسیار سریع رابطه‌ای خوب بین آن‌ها شکل می‌گیرد تا حدی که وقتی رابرت داگلاس را برای ماموریتی اعزام می‌کند به او می‌گوید حواس خود را جمع کند زیرا علاقه ندارد برادر دیگری را از دست دهد؛ برادر؟؟؟؟؟ شخصی که مدت زمان زیادی از آشنایی‌اش با رابرت نمی‌گذرد به مانند برادر برای او می‌ماند، من نمی‌توانم چنین چیزی را درک کنم چرا باید چنین عجله‌ای در جهت عمیق کردن روابط بین کاراکترها در داستان وجود داشته باشد؟ رابطه الیزابت با رابرت چرا باید تا این حد زود منهتی به حسی عاشقانه شود؟ مرگ‌های کاراکترهای این سریال نیز بسیار ناگهانی و بدون مقدمه خاصی به تصویر کشیده شد که مرگ پدر رابرت یک نمونه بارز این موضوع بود.

در پایان باید گفت فیلم Outlaw King یک پروژه گران‌قیمت و فیلمی متوسط است که کارگردانی آن ضعف‌های متعددی داشته و داستان آن نیز نقاط ضعف بسیار زیادی دارد اما با توجه به بازیگران خوب و اکشن نسبتا قابل قبول باید گفت که این فیلم ارزش یک بار تماشا کردن را دارد؛ اما نت‌فلیکس باید بیشتر نسبت به خرج‌ کردن پول‌های خود حساسیت به خرج دهد.