نویسنده: محمد مقصودی جمعه، 07 دی 1397
ساعت 17:04

نقد و بررسی فیلم White Boy Rick

4.5 از 5

نقد و بررسی فیلم White Boy Rick

طی دو دهه گذشته هالیوود فیلم‌های بسیاری بر مبنای واقعیت از روی زندگی خلافکاران بزرگ جهان و آمریکا تولید کرده است، برخی از آن‌ها مانند فیلم Casino به اثری ماندگار در تاریخ سینما تبدیل شده‌اند برخی نیز مثل فیلم White Boy Rick «ریک پسر سفید پوست» به فیلمی متوسط با ارزش دیدن یک بار در بین مخاطبین سینما بدل شده است؛ کارگردانی فیلم White Boy Rick بر عهده یانگ دمانگ است این کارگردان بعد از فیلم نسبتا خوب 71 محصول سال 2014 سعی کرد تا پس از چهار سال بازگشت قدرتمندانه‌تری به هالیوود و سینما داشته باشد اما قطعا با فیلم ریک پسر سفید پوست نتوانست به این مهم دست پیدا کند.

بازیگران مطرحی چون متیو مک‌کانهی، بل پاولی و بروس درن در این اثر به ایفای نقش می‌پردازند نقش اصلی این فیلم را نیز بازیگر جوان و تازه‌کاری به نام ریچارد مریت ایفا می‌کند؛ فیلم White Boy Rick فضای بسیار تاریکی را به نمایش می‌گذارد داستان فیلم حوادث بین 1985 و 1988 را نشان می‌دهد، پسری 15 ساله به نام ریک اهل ایالت دیترویت از طرف اف بی آی تهدید به همکاری شده و مامور می‌شود به عنوان جاسوس در یک باند تبهکاری نفوذ کرده و در شناسایی عاملان فروش مواد مخدر و شناسایی مکان‌های فروش به آن‌ها کمک کند؛ در ادامه با نقد و بررسی فیلم White Boy Rick همراه بازی‌مگ باشید.

522747 1920x1080 HEADER WBRریک بسیار سریع جایگاه محکمی در بین باند جانی پیدا می‌کند که غیرقابل درک است

یانگ دمانگ و سازندگان سعی کردند از همان سکانس ابتدایی فیلم نشان دهند فضای دیترویت دهه 1980 تا چه حد مسموم و خشن است یعنی زمانی که در آن جوانان و نوجوانان به راحتی به مراکز فروش اسلحه رفته و خرید می‌کردند، زمانی که یک نوجوان 15 ساله اطلاعات بسیار زیادی در مورد اسلحه‌های مختلف دارد و به راحتی می‌تواند نسخه اصلی و بدل یک مدل را از هم بشناسد و سرانجام زمانی که یک نوجوان و جوان خیلی ساده می‌تواند اسلحه به دست بگیرد و صرفا جهت سرگرمی به موش‌های درون خیابان شلیک کند.

همانطور که در بالا ذکر کردیم ریک پسر سفید پوست داستان یک پسر پانزده ساله به نام ریچارد ورشه جونیور (با بازی ریچارد مریت) را روایت می‌کند که تبدیل به جوان‌ترین مامور مخفی اف بی آی شده و سپس تبدیل به یکی از بزرگ‌ترین قاچاقچیان جوان مواد مخدر دیترویت می‌شود؛ در ابتدا باید بگوییم شخصیت‌پردازی‌ها در این اثر بسیار ضعیف بود و به جرات می‌توان گفت ضعیف‌ترین شخصیت‌پردازی نیز مربوط به کاراکتر اصلی فیلم یعنی ریک است، در طول فیلم آنطور که باید نمی‌توان با این کاراکتر ارتباط برقرار و با آن همزاد پنداری کرد این ضعف را می‌توان ناشی از سه دلیل مبرم دانست: یکی از آن‌ها را می‌توان به کارگردانی ضعیف دمانگ ارتباط داد که نتوانست داستان را مدیریت و از بازیگر نقش اصلی خود بازی قابل قبول بگیرد دومین دلیل استفاده از بازیگر ضعیف و تازه‌کاری چون ریچارد مریت در کنار بازیگر مطرحی چون متیو مک‌کانهی است با مقایسه بازی این دو بازیگر در فیلم خیلی ساده می‌توان سطح پایین ایفای نقش مریت را تشخیص داد همین عامل نیز باعث می‌شود مخاطب نتواند با بازی مصنوعی او خو بگیرد سومین دلیل نیز مربوط به دیالوگ‌های ساده این کاراکتر می‌شود که ناشی از ضعف در فیلم‌نامه است.

در ابتدا تصویری که از ریک دیدیم جوانی ساده را نشان می‌داد که از پدرش ریچارد (با بازی متیو مک‌کانهی) پیروی می‌کند اوایل فیلم این حس در مخاطب ایجاد می‌شد که گویی به نوعی ریچارد الگوی اصلی ریک در زندگی است اما تنها پس از گذشت ده دقیقه از فیلم ما متوجه می‌شویم چنین اتفاقی صحت ندارد؛ ریچارد پدری با آرزوهای مثبت و خیال باف است که سعی دارد پیوسته خانواده‌اش به خصوص پسرش ریک را به آینده صرفا با یک مغازه ویدیوفروشی امیدوار کند پدری که در ابتدا طوری جلوه می‌کرد که بسیار قوی و با وجهه شخصیتی حساب شده است در حقیقت حتی قادر نیست زندگی خانوادگی خود را نجات دهد، دختر او داون (با بازی بل پاولی) معتاد به مواد مخدر بوده و حاضر نیست به هیچ عنوان با پدرش زندگی کند از همین رو ما مشاهده می‌کنیم او تصمیم می‌گیرد خانه را ترک کرده و با پسری ناشناس فرار کند.

همانگونه که ذکر کردیم این فیلم بر مبنای واقعیت ساخته شده اما نکات غیرقابل درکی در داستان به چشم می‌خورد که می‌توان آن را به تحریف از داستان واقعی بنا به دلایل امنیتی و یا ضعف در فیلم‌نامه‌نویسی نسبت داد؛ در بخش ابتدایی فیلم می‌بینیم وقتی ریچارد پدر خانواده ماشین غریبه‌ای را جلوی خانه خود می‌بیند اسلحه به دست گرفته و با جدیت وارد خانه می‌شود تا به دخترش بفهماند اقدامات و رفتار او تا چه حد برایش مهم است اما چگونه چنین پدری خیلی ساده روز بعد اجازه می‌دهد دختر معتادش از خانه فرار کند و مانع او نمی‌شود؟ شخصیت‌پردازی‌ها بسیار گنگ و متناقض است ما نمی‌توانیم با کاراکترهای فیلم ارتباط برقرار کنیم و با ناراحتی آن‌ها غمگین شویم.

طی روند داستان ما می‌بینیم ریک با یک تهدید ساده از طرف اف بی آی قانع می‌شود برای آن‌ها کار کند او خیلی سریع جای خود را در بین باند تبهکاری به رهبری جانی باز کرده و در آن نفوذ می‌کند اما این بسیار برای ما غیر قابل درک است چگونه جوانی ساده به مانند ریک تا این حد راحت می‌تواند در یکی از بزرگ‌ترین باندهای تبهکاری آن زمان در ایالت دیترویت نفوذ کرده و اعتماد آن‌ها را جلب کند. مسلما در دنیای واقعی چنین اتفاقی برای ریک رخ داده است اما سازندگان نتوانستند به زیبایی این موضوع را به تصویر بکشند گفته می‌شود قبل از اینکه ریک به استخدام اف بی آی در بیاید مدت زمانی به کارهای خلاف مشغول بود اما چنین چیزی تا حد زیادی در فیلم تحریف شد که آن را می‌‌توان به دلایل امنیتی نسبت داد، همین محدودیت‌ها نیز در مجموع باعث شد فیلم دچار ضعف‌های مختلفی در روند داستانی خود شود.

white boy rick 1 1080x675می‌توان بازی متیو مک‌کانهی را بزرگ‌ترین نقطه قوت فیلم ریک پسر سفید پوست تلقی کرد

توجه: در ادامه نقد ممکن است بخش مهمی از روند داستانی فیلم لو برود.

کاراکتر ریک که در فیلم با آن آشنا شدیم بسیار ساده و حرف‌شنو بود اما چطور چنین کاراکتری می‌تواند بعد از گذشت یک ساعت از فیلم تغییری بسیار زیاد داشته باشد و به پدر خود پیشنهاد دهد باقی موادی که اف بی ای به او داده بود را بفروشند؟ چگونه ریک می‌تواند پدری را که پیوسته او را به انجام ندادن کارهای خلاف اندرز می‌داد به راحتی هرچه تمام‌تر راضی به همکاری کند؟ بله این اتفاقات در واقعیت رخ داد اما بدون شک سازندگان فیلم نتوانستند به شکل باورپذیری آن را به نمایش بگذارند.

در یک ساعت دوم فیلم ما به شکل ناگهانی با داستان اصلی کاملا جدید و متفاوتی با یک ساعت اولیه رو به رو می‌شویم گویی فیلم تغییر کرده و ما با همان بازیگرها شاهد فیلم جدید دیگری هستیم؛ در یک ساعت اولیه ما شاهد بودیم ریک یک پسر ساده با تهدید اف بی آی وارد باند تبهکاری شده و کاملا از آن‌ها پیروی می‌کند اما سپس در یک ساعت بعدی فیلم مشاهده کردیم ریک کاملا تغییر کرده و تصمیم می‌گیرد خود وارد دنیای قاچاقچیان شده و مواد بفروشد.

همچنین در ادامه می‌بینیم ریک صاحب فرزندی شده اما به این موضوع در فیلم آنچنان اهمیت داده نمی‌شود و سازندگان خیلی سریع از آن گذر می‌کنند؛ مفهوم جالب دیگری که ما در فیلم با آن آشنا می‌شویم این است: پول آرامش زیادی را به ارمغان می‌آورد و تمام مشکلات با پول حل می‌شود. در ابتدا خانواده ریچارد با مشکلات متعددی چه به لحاظ مادی و چه به لحاظ روحی رو به رو بود دختر خانواده نمی‌تواند شرایط پدرش را تحمل کند و از آنجایی که فکر می‌کند او یک بی عرضه است خانه را ترک می‌کند اما به محض اینکه خانواده ریچارد به واسطه فروش مواد به پول زیادی دست پیدا می‌کنند همه چیز برای این خانواده عالی پیش می‌رود و اختلاف بین داون و ریچارد نیز کاملا ناپدید می‌شود.

در آخر می‌خواهیم راجع به پایان فیلم صحبت کنیم پایانی که حتی با توجه به غمگین بودن تاثیر زیادی بر روی مخاطبین نداشت؛ عوامل متعددی باعث ایجاد این حس بی‌تفاوتی بین مخاطبین شده بود: بازی ضعیف بازیگر اصلی فیلم یعنی ریچارد مریت، فیلم‌نامه بسیار ضعیف همراه با دیالوگ‌‌های سطحی و کارگردانی متوسط همراه با دقت پایین از جمله دلایل اصلی این اتفاق بودند. هنگامی که ریک ناعادلانه به 30 سال حبس محکوم شد واکنش بازیگر اصلی و خانواده این کاراکتر به قدری در فیلم مصنوعی و غیر قابل درک بود که هیچ حسی را به مخاطب القا نمی‌کرد گویی هیچ اتفاقی برای ریک رخ نداده و 30 سال حبس نیز بسیار موردی عادی است.

در مجموع فیلم White Boy Rick فیلمی متوسط است که سازندگان می‌توانستند در به تصویر کشیدن داستان آن خیلی بهتر عمل و بازیگر اصلی خبره‌تری را برای ایفای نقش انتخاب کنند اما این اتفاق رخ نداد و ما بار دیگر شاهد یک فیلم تبهکاری معمولی بر اساس واقعیت بودیم که به جای پیمودن مسیر موفقیت فیلم‌هایی چون Casino و Goodfellas راه را اشتباهی رفت و قدم بر مسیر فیلمی چون Black Mass گذاشت و نتوانست آنچنان که شایسته است طرفداران سینمای بیوگرافیکال را جذب خود کند.

نقد و بررسی white boy rick | ریک پسر سفید پوست
2.5از 5

پیشنهاد می‌دهیم که: ارزش یک بار تماشا کردن را دارد

 

  • هیچ نظری یافت نشد
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید و یا ثبت نام کنید.