نویسنده: سپهر گلمکانی سه شنبه، 01 مهر 1399
ساعت 12:38

نقد و بررسی فیلم Blackbird مطلب ویژه

نقد فیلم پرنده سیاه - Blackbird

5 از 5

اخیراً دو فیلم با نام‌های شیطان تمام‌وقت (The Devil All the Time) و پرنده سیاه (Blackbird) در شبکه‌های خانگی منتشر شدند که هر دو اثر از تیم بازیگری محشری برخوردار هستند و مخاطب ناخودآگاه به سمت آثار مذکور کشیده می‌شود. اما مشکل اصلی هر دو فیلم در این است که از یک قصه‌ای جذاب و منحصربه‌فرد رنج می‌برند. چینش رنگارنگ بازیگران هر دو اثر شبیه تیم فوتبالی می‌ماند که برای قهرمان شدن، تعدادی از سوپراستارها را دور هم جمع می‌کند ولی بدون نقشه‌ای درست در مسابقه شکست می‌خورد. گرچه در مقایسه این دو اثر، فیلم The Devil All the Time برتری کوچکی در برخی از جهات نسبت به Blackbird دارد. فیلم Blackbird درام خانوادگی بدون تعلیق است که تنها با هنرنمایی ذاتی و محکم بازیگرانش، تماشای اثر را برای مخاطب قابل‌تحمل می‌کند. در ادامه با بازی مگ همراه باشید.

فیلم Blackbird به کارگردانی راجر میشل (Roger Michell) و به نویسندگی کریستین تورپ (Christian Torpe) است که بر اساس فیلم دانمارکی با نام قلب خاموش (Silent Heart) ساخته شده است. در لاگ لاین یا طرح دوخطی داستان فیلم Blackbird آمده است که لیلی (با بازی سوزان ساراندون) از سرطانی کشنده رنج می‌برد. او تصمیم دارد پیش از آنکه به زندگی خود پایان دهد، برای آخرین بار خانواده خود را دور هم جمع کند. فیلم عملاً از همین طرح دوخطی تبعیت می‌کند و نویسنده سعی نمی‌کند که چالش، درگیری و تعلیق در روند قصه ایجاد نماید. گرچه در پرده اول نیروی محرکه‌ای مبنی‌بر تصمیم قاطع لیلی برای خودکشی و خلاص شدن از این معضل بیماری بیان می‌شود ولی در نهایت این نیرو تنها با یک جروبحث که برای روشن شدن برخی از ابهامات بی‌جواب و البته قابل حدس به میان کشیده می‌شود، از حرکت باز می‌ایستد و مخاطب پایانی را می‌بیند که از پرده اول از گفتگوی بین پاول (با بازی سام نیل) و جاناتان (با بازی آنسون بون) متوجه شده بود.

Blackbird_Film_review 1

فیلم Blackbird تنها یک دورهمی پایانی برای بدرقه کردن شخصیت اصلی به سمت مرگ است. مشکلات جزئی هر یک از شخصیت‌ها مانع روبرو نشدن زودهنگام لیلی با مرگ نمی‌شود. زیرا حقیقتاً مشکلات در حدی نیستند که لیلی را به تکاپو بیندازد. اختلاف عقیدتی دو خواهر، رابطه پنهانی پاول با دوست صمیمی لیلی (با بازی لیندسی دونکن) و آزرده بودن آنا از اتفاقاتی که درگذشته برایش رخ‌داده، تنها مواردی خنثی هستند که برای کش دادن قصه‌ی توخالی در نظر گرفته شده‌اند. آنا (با بازی میا واشیکوفسکا) شخصیت جذابی دارد ولی نویسنده به‌درستی از پتانسیل این شخصیت استفاده نمی‌کند. آنا رابطه‌ای با کریس (با بازی بکس تیلور - کلاس) دارد که فیلم تصویر واضحی از این رابطه نشان نمی‌دهد. اینکه رابطه آن‌ها یک رابطه عاشقانه یا ماندنی است یا یک رابطه شکننده که در هر لحظه می‌تواند در فضای قصه تعلیق ایجاد کند. مدت‌زمان وقت گذراندن کریس با جاناتان حقیقتاً در فیلم بیشتر از آنا است که تقریباً جایگاه شخصیت کریس را مجهول جلوه می‌دهد. جنیفر (با بازی کیت وینسلت) گاهی اوقات سعی می‌کند توجه‌ها را به خود جلب کند و مکانیسم شخصیتی او به‌مراتب بهتر از سایر شخصیت‌ها است. مادری که مدام ملاحظه فرزندش را می‌کند و از سوی دیگر به دنبال شناخت پریشانی آنا و حضور همه‌جانبه الیزابت در تمام دورهمی‌های خانواده است. تلاش‌های او به لطف بازی قابل‌قبول وینسلت بسیار خوب از آب درآمده است. البته این حرف تأکید بر بی‌نقص بودن شخصیت‌پردازی جنیفر نیست بلکه بازی وینسلت است که کمی فیلم را از آن حال و هوای دورهمی صاف و ساده بیرون می‌آورد.

Blackbird_Film_review 2

لیلی در فیلم Blackbird  در مرکز توجه قرار دارد. زنی که قصد دارد برای رهایی از درد و رنج یک بیماری کشنده خود را به کام مرگ برساند. در فیلم به‌ندرت چهره‌ای غم‌آلود لیلی را می‌بینیم. ظاهرنمایی او عملاً احساسات مخاطب را خدشه‌دار نمی‌کند و ای‌کاش کارگردان و نویسنده اثر، دو چهره متفاوت از لیلی را به نمایش می‌گذاشت. شخصیتی که می‌توانست با درک مشکلات فرزندانش و یا تماشای زندگی خوش آن‌ها، تلاش‌هایی برای منصرف شدن از خودکشی نشان دهد ولی این اتفاق نمی‌افتد و ساروندن تنها باید از شخصیتی تک‌بعدی که برایش تعریف شده، در فیلم از خود نشان دهد. شکی نیست که بازی سوزان ساراندون کمبودهای این شخصیت را تاحدودی پوشانده است.

سکانس‌های دورهمی فیلم Blackbird بدترین و کلیشه‌ای‌ترین سکانس‌های فیلم هستند؛ سکانس بازی پانتومیم که پوسته‌ای تقلید شده ضعیف از اثر به‌یادماندنی درباره الی (About Elly) اصغر فرهادی است. در سکانس میز شام که گویا قرار است سکانس مهمی در فیلم تلقی شود، عملاً به یک گفت‌وگوی فی‌البداهه و اقدام‌های کلیشه‌ای شخصیت‌ها برای شادتر کردن فضا ختم می‌شود. بازیگران تنها با شناخت جایگاهشان، از نقش خود خارج می‌شوند و انگار احساس می‌کنیم که خود بازیگران هستند که در موقعیت خارج از کادر به خوشگذرانی می‌پردازند. خوشگذرانی توخالی و بی‌ارتباط به قصه که تنها دو شخصیت لیلی و کریس در برخی از جاها خودشان را بهتر از دیگران نشان می‌دهند.

Blackbird_Film_review 3

راجر میشل مکانی خارج از شهر و مه‌آلود را برای به‌تصویرکشیدن قصه‌اش انتخاب کرده است که با تصویرسازی‌های او، فضای حاکم بر خانه و دنیای لیلی را به فضایی غم‌انگیز و تیره تبدیل کند. فیلم در دکور و طراحی صحنه خوب عمل می‌کند. تدوین هم با اینکه قصه پر ایراد است، به‌ندرت کات‌های اضافی و زائد در آن دیده می‌شود. بی شک جذاب‌ترین بخش به ترکیب بازیگران اثر برمی‌گردد که عملاً این بازیگران هستند که فیلم را برای مخاطب قابل‌تحمل نگه می‌دارند. گرچه کیت وینسلت، سام نیل، رین ویلسون و بکس - تیلور کلاس بهترین هنرنمایی‌اش را در این فیلم انجام نداده‌اند ولی بازهم با به‌کارگیری نیروی ذاتی اکتینگ شان، مخاطب را برای تماشای اثر نگه می‌دارند.

Blackbird_Film_review 4

فیلم Blackbird یک‌بار دیگر به مخاطبان ثابت کرد که داشتن یک تیم بازیگری قدرتمند اما با فیلمنامه‌ای لاغر و ضعیف، یک فیلم خوب تلقی نمی‌شود. نمونه‌هایی از این نوع آثار در سینمای ایران فراوان است و در سینمای آمریکا هم کما و بیش این اتفاق رخ می‌دهد و فیلم Blackbird به شدت از این معضل رنج می‌برد.

نقد و بررسی Blackbird | پرنده سیاه
2از 5

پیشنهاد می‌دهیم که حداقل به خاطر تیم بازیگری قدرتمند فیلم Blackbird را تماشا کنید

 

  • هیچ نظری یافت نشد
لطفا برای ثبت نظر خود وارد شوید و یا ثبت نام کنید.