مهمترین ویژگی یک بازی پلتفرمر (به خصوص یک بازی پلتفرمر چالش برانگیز)، کنترل آن است و اینکه این کنترل چگونه در بازی پیاده سازی شده تا در هر مرحله معماها و چالشهای متنوع و دوست داشتنی را خلق کند. اگر کنترل بازی به اندازه کافی رضایت بخش و معماها به اندازه کافی زیرکانه باشند، حل کردن آنها و غلبه بر چالشهای بازی حس رضایت در بازیکن ایجاد میکند. متاسفانه این قضیه در مورد عنوان Linn: Path of Orchards چندان صدق نمیکند؛ چرا که رد کردن اکثر معماها و چالشها، بیشتر از اینکه به مهارت شما بستگی داشته باشد به شانس شما بستگی دارد. علاوه بر این، لول دیزاین و ساختار کلی Linn، اگرچه برای یک بازی اندروید مناسب است–عنوان Linn: Path of Orchards مدتی پیش برای پلتفرم اندروید منتشر شد-، برای یک بازی کنسولی زیاد منطقی به نظر نمیرسد.
روایت داستانی خاصی در عنوان Linn وجود ندارد؛ یا به طور دقیقتر، روایت داستانی که در آن وجود دارد به اندازه کافی به چشم نمیآید. زمانی که بازی را آغاز میکنید یک میان پرده کوتاه -در حد چند ثانیه- آبان(Aban)، شخصیت اصلی بازی را نشان میدهد که روی صخرهای نشسته است. آبان که در واقع یک Guardian of Nature یا نگهبان طبیعت است، با دیدن هالهای از نور از جای خود برخواسته و آن را دنبال میکند. سپس، شما کنترل آبان را به دست گرفته و باید مراحل را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارید. هدف اصلی آبان، جوان سازی درخت زندگی یا Tree of Life است و او قصد دارد اینکار را از طریق جمع آوری Shardهایی که داخل مراحل قرار گرفتهاند، انجام دهد. بجز این میان پرده ابتدایی و میان پرده کوتاه انتهایی، چیز دیگری که مربوط به داستان بازی باشد در آن به چشم نمیخورد؛ به همین خاطر، خیلی زود چیزی که در ابتدای بازی مشاهده کردید را به فراموشی خواهید سپرد و دیگر به داستان اهمیتی نخواهید داد. این قضیه جای تاسف دارد، چرا که در صورت وجود یک روایت داستانی مناسب، طراحی هنری زیبای بازی میتوانست مکمل خوبی برای آن باشد.
هر مرحله از تعدادی پلتفرم متحرک تشکیل شده که حرکت کردن بین این پلتفرمها، چالش اصلی بازی است. هدف شما در هر مرحله رسیدن به در خروجی –یا فعال کردن در خروجی و سپس رسیدن به آن- است، اما سه آبجکتیو اختیاری نیز برای هر مرحله در نظر گرفته شده که انجام دادن آنها باعث آنلاک شدن چپترهای بعدی بازی میشود. رسیدن به هدف اصلی کار چندان دشواری نیست؛ حرکت و چرخش پلتفرمها تا حد زیادی کار شما را سخت میکند اما اگر به اندازه کافی ماهر –یا خوش شانس- باشید، میتوانید در عرض پنج ثانیه به در خروجی مرحله برسید. سختی کار، انجام دادن آبجکتیوهای فرعی مراحل است. جمع آوری همه شاردها و به دست آوردن Elder Shard داخل هر مرحله، دو آبجکتیو ثابت همه مراحل هستند. آبجکتیو سوم معمولا چیزی مانند به دست آوردن Air Time زیاد یا تمام کردن مرحله در کوتاهترین زمان ممکن است. البته نیازی نیست که همان دفعه اول تمام این کارها را انجام دهید؛ اما همانطور که گفته شد برای باز کردن فصلهای بعدی، تعدادی از آبجکتیوها باید انجام شوند. مشکل اینجاست که کنترل نامناسب آبان و چرخشهای سریع پلتفرمها، انجام دادن تسکهای فرعی را به امری طاقت فرسا تبدیل میکنند.
https://bazimag.com/index.php?id=12960&option=com_k2&view=item#sigFreeId806c604963
آبان به صورت خودکار حرکت میکند، به این معنی که شما نمیتوانید او را متوقف کنید. شما فقط میتوانید با دکمه جهتها، جهت حرکت او را تغییر دهید و از قابلیت پرش و دش او استفاده کنید. خودکار حرکت کردن آبان به این معنی است که شما فرصت زیادی برای فکر کردن ندارید و از آنجایی که پلتفرمها مدام در حال چرخیدن هستند، باید در عرض یک ثانیه یا کمتر برای حرکت بعدی خود تصمیمی اتخاذ کنید. بعضی از مراحل واقعا زیرکانه طراحی شدهاند و معماهایی را در خود دارند که علاوه بر سرعت شما، هوش شما را نیز میسنجند؛ از این رو، حل کردن اینگونه معماها در بازی میتواند بسیار رضایت بخش باشد. اما اکثر اوقات به دست آوردن شاردها و یا حتی رسیدن به در خروجی، بیشتر از اینکه به مهارت شما بستگی داشته باشد به شانس شما بستگی دارد. در برخی مراحل –به خصوص مراحل دو فصل آخر- هر چقدر هم به موقع بپرید یا دش کنید فایدهای نخواهد داشت، چرا که چرخش عجیب پلتفرمها اجازه نمیدهند کار خود را به درستی انجام دهید. علاوه بر آن، کنترل نه چندان ریسپانسیو آبان کار شما را دشوارتر میکند؛ گاهی اوقات ممکن است دستورات شما به درستی کار نکنند و قابلیتهای پرش و دش آبان در زمان درست اجرا نشود.
از لحاظ لول دیزاین، عنوان Linn کمی بیش از حد ساده است؛ چرا که معماهای بازی به مرور زمان تغییری پیدا نمیکنند. ممکن است شکل و شمایل پلتفرمها در هر مرحله متفاوت باشد، اما کلیت تک تک معماها و چالشها پریدن به موقع و حرکت درست روی پلتفرمها است. البته تعدادی مکانیزم جالب در اواسط بازی معرفی میشوند، اما علاوه بر اینکه به اندازه کافی از آنها استفاده نشده، تغییر زیادی در روند یکنواخت بازی نیز ایجاد نمیکنند.
تنها ویژگیهایی که از لحظه شروع تا لحظه پایانی Linn توجه شما را به خود جلب میکنند، طراحی هنری زیبای بازی و موسیقیهای آرامش بخشی هستند که در حین مراحل پخش میشوند. فضا و اتمسفر هر مرحله زیبایی خاصی را دارد و از این رو، تماشای بکگرند مراحل بازی حس بی نظیری را به بازیکن انتقال میدهد؛ و نکته مهمتر این است که موسیقیهای بازی به خوبی با فضای زیبای مراحل آن همخوانی دارند.
Linn: Path of Orchards به عنوان یک بازی اندروید، میتواند یک اثر دوست داشتنی و سرگرم کننده باشد؛ اما روی پلتفرمهایی مانند Xbox One یا حتی Nintendo Switch، یک اثر ناقص به نظر میرسد. با وجود طراحی هنری زیبا و یک یا دو ایده جالبی که در لول دیزاین بازی دیده میشود، نقطه قوت قابل توجه و یا ویژگی برجستهای در گیم پلی و داستان Linn وجود ندارد؛ لذا ممکن است پس از مدت کوتاهی، بازی برای شما به یک تجربه خسته کننده تبدیل شود.
«بازی Linn: Path of Orchards توسط ناشر برای نقد و بررسی در اختیار بازیمگ گذاشته شده است»
نظرات